حدود 13 سال از آن زمان که مجری شبکه «IN Tv» از تماس یک شهروند اصفهانی با این شبکه شوکه شده بود و با تعجب و بهت یک سیب را از پای شبکه خودش نشان داد و از او پرسید «اگر الان مرا میبینی بگو که در دست من چیست؟!» میگذرد و این روزها شبکههای جدیدی در فضاي لايتناهي تركتازي ميكنند. «7 قلوی مهاجم» شاید بهترین تعبیری باشد که بتوان برای شبکهها به کار برد. هفت شبکه ماهوارهای که هرکدام به صورت زیرکانهای بخشی از مخاطبان را هدف قرار گرفتهاند و همین 7 شبکه به عنوان رقیبی جدی برای صدا و سیما و شبکههای بیشمار این سازمان قرار گرفتهاند.
پیامسی
دقیقا 10 سال پیش، زمانی که شبکههای ماهوارهای در تسخیر افرادی مانند امیر قاسمیو شب خیز بودند یک شبکه 24 ساعته موسیقی خیلی بی سر و صدا پا به عرصه رقابت گذاشت. تا پیش از این روال اين بود كه مجریهای شبکههایی مانند طپش و پن ساعتها کنار مهمانانشان بنشینند، از هر دری حرف بزنند، خاطره بازی کنند، بینندگان با آنها تماس تلفنی بگیرند و صحبتهای آنها به صورت زنده روی «ایر» برود.
دراين ميان گاهگداری هم کلیپهای بی کیفیت موسیقی هم پخش میشد و بقیه ساعت روز هم همان برنامهها تکرار میشد. شبکه پیامسی اما بدون استفاده از هیچگونه مجری با الگو برداری از شبکههای معروفی مانند MTv برنامههای خود را به پخش کلیپهای داخلی و کلیپهای روز خارجی (که تا پیش از آن عملا در شبکههای ایرانی پخش نمیشد) اختصاص داد. شکستن برخی هنجارهای اجتماعی و فرهنگی توسط شبکههای ماهوارهای جامعه ایران دقیقا از همین زمان آغاز شد. تا پیش از تاسیس این شبکه، نمایش شکلهایی خاص از پوشش و برخی صحنهها تابویی بزرگ به حساب میآمد که در کلیپهای ایرانی وجود نداشت و کلیپهای خارجی هم تقریبا از شبکههای فارسی زبان پخش نمیشد.
این شبکه اما با نمایش کلیپهای خارجی قبح شکنی خود را آغاز کرد و پس از مدتی کلیپهای ایرانی حتی از نمونههای خارجی نیز سبقت گرفتند! از مهرداد اسماعیلی کیا به عنوان مدیر شبکه PMC نام برده میشود که یکی از ثروتمندان مقیم دوبی محسوب میشود. او شرکتی را به نام KIAMAX افتتاح کرده و همچنین در پروژههایی از قبیل مجله PMC Magazine ، مجله T3 ، موسسه مالی ضامن، آژانس هواپیمایی کلاب پرشیا، محصولات آرایشی Qmax ، کنسرتهای PMCevent وهمچنین مجله گلچین سرمایه گذاری کرده است. شاید کمتر کسی بداند کیا مکس حدود چهار سال پیش شبکه ای جدید به نام لایو کازینورا بر روی ماهواره هاتبرد افتتاح کرد که قرار بود اولین قمار خانه تلويزیونی ایرانی (!) باشد اما پس از گذشت نزدیک به یک ماه از فعالیت خود به دلایل نامعلومی به کار خود پایان داد.
مدیریت این شبکه چراغ خاموش حرکت میکند و به همین دلیل شایعات زیادی در مورد وابستگیهای او به داخل کشور مطرح میشود. برنامههای این شبکه در ایام سوگواری قطع میشود، کلیپهای دارای مضامین سیاسی اجازه پخش از این شبکه را ندارند، معمولا رنگ پارازیت را به خود نمیبیند و تا سالهای سال این شبکه فقط در محدوده ایران پخش میشد و ایرانیان ساکن اروپا و آمریکا از وجود چنین شبکهای بیخبر بودند! با این وجود شبکه PMC که مرکز آن در ابتدا در هلند بود و سپس به دوبی نقل مکان کرد نسبت به سایر شبکهها همچنان حرفهای محسوب میشود .این شبکه هم با خوانندگان به اصطلاح زیر زمینی ایران ارتباط دارد و هم به عنوان یکی از شریکهای تجاری موسسه آونگ که در لسآنجلس واقع شده با خوانندگان لسآنجلسی کار میکند و در واقع نبض موسیقی غیر رسمی داخل و خارج از کشور در دستان این شبکه قرار گرفته است.
یکی از نکتههای لاینحل دیگر پیامسی آن است که هر زمان یک خواننده زیرزمینی داخل ایران تصمیم میگیرد مجوز دریافت کند و سلسله مراتب و پروسه طولانی اخذ مجوز را تا انتها طی میکند، ناگهان این شبکه یک کلیپ از این خوانندگان پخش میکند و سیر اخذ مجوز آنها به تعویق میافتد!
بیبیسی فارسی
دقیقا در زمانی که هیاهوی شبکههای سیاسی ماهوارهای محدود به شبکههای کُند و خستهای مانند صدای آمریکا، کانال وان، پارس و ... میشد ناگهان شبکه تازه نفس بیبیسی فارسی در دیماه سال 87 از راه رسید. سه سال پیش از آغاز به کار این شبکه بود که وزیر وقت خزانهداری یا دارایی انگلستان پرده از راهاندازی این شبکه برداشت. گوردون براون (که در آن زمان وزیر دارایی بود و سپس به مدت سه سال در سمت نخست وزیری انگليسی هم فعالیت کرد) در پاییز سال ۲۰۰۶ میلادی اعلام کرد که بودجهای معادل ۱۵ میلیون لیره استرلینگ، نزدیک به ۲۲ میلیون دلار در سال، برای راهاندازی بخش فارسی تلویزیون بیبیسی اختصاص داده است. در پی گذشت نزدیک به سه سال از ارایه طرح تاسیس تلویزیون فارسی زبان بیبیسی و پس از ماهها آموزش و آزمون براي جذب نيرو از رسانههاي ايراني سرانجام ساعت پنج بعدازظهر روز چهارشنبه، ۲۵ دی ماه، این تلویزیون کار خود را آغاز کرد. این شبکه تلاش کرده بود هرآنچه که دیگر شبکههای ماهوارهای سیاسی در خود نداشتند یک جا جمع کند.
استفاده از مجریان و خبرنگاران خوش سیما و جوان که برخی از آنها نیز از داخل کشور به آن شبکه رفته بودند موجب شد تا مدیران این شبکه تمامیاهداف سیاسی خود را در ظاهری جذاب ادامه دهند. در این شبکه قرار نیست خط فکری سیاسی بنیانگذاران این شبکه به صورت مستقیم بیان شود و این بار سنگین به عهده مهمانان به ظاهر موجه برنامههای خبری و سایر برنامههای به ظاهر فرهنگی و مستند این شبکه است تا بیبیسی فارسی هیچگونه جهتگیری مستقیم نداشته باشد.
این شبکه تلاش کرده از نقاط ضعف شبکههایی مانند VOA استفاده کرده و تا آنجا که ممکن است خود را به مردم ایران نزدیک نشان میدهد و از این طریق اثرگذاری این شبکه نیز بالاتر رفته است. برنامههای چند ساعته برای مناسبتهای مختلف، نمایش فیلمهای مستندسازان داخل کشور، اشراف نسبي به موضوعات اجتماعی روز مردم(به خاطر استفاده از نيروهاي جوان و آپ تو ديت ) و همچنین پاتکهای زیرکانه این شبکه به رقیب دیرینه خود یعنی آمریکا در قالب خبرها و گزارشها چهرهای جذابتر برای مخاطبان ارائه میکند. بیبیسی فارسی کوچکترین اتفاقات روز کشور را در کمترین لحظه پوشش میدهد و با توجه به اتفاقات روز، ساعت پخش و ویژه برنامههای خود را تغییر میدهد تا مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کند. بيبيسي فارسي اما داراي جهتگيري عيان سياسي است كه گاه به خاطر سنت مرسوم شبكه جهاني بيبيسي به نتايج غيرمنتظرهاي ختم ميشود.
مثل وقتي كه يك مقام اخوان المسلمين مصر در حمايت از رهبر انقلاب ايران با صراحت و قاطعيت صحبت كرد و يا وقتيكه مهاجراني در پاسخ به لاطائلات نتانياهو آنچنان آتشين و انقلابي موضع گرفت كه مجري بيبيسي هول شد !
صدای آمریکا
صدای آمریکا یکی از قدیمیترین شبکههای سیاسی فارسی زبان محسوب میشود که بخش فارسی آن از سال 75 آغاز به کار کرده و با وجود تلاشهای بیشماری که انجام داده اما همچنان در محدوده مخاطبان سنتی خود محصور شده و در جذب سایر مخاطبان ناکام بوده است. این شبکه که گفته میشود با بودجه 75 میلیون دلاری سنای آمریکا مشغول به کار است در چند سال اخیر با مشکلات درونی زیاد مواجه بوده و همین موضوع سبب شده تا ریزش شدیدی در مخاطبانش احساس کند. صدای آمریکا در برنامههای خود همان ژست حداقلي بیطرفانه رقیباش یعنی بیبیسی فارسی را نیز ندارد و نقش یک اپوزيسیون سلطنت طلب را بازی میکند.
معمولا افراد مسنتر و یا تندروتر مخاطبان این شبکه هستند. مدیران این شبکه تلاشهای بیشماری برای جذب سایر اقشار انجام دادند اما در نهایت در رقابت با بیبیسی بازی را واگذار کردند. حدود سه سال پیش بود که دعواهای داخلی این شبکه به اوج خود رسید و بسیاری از مجریان و کارمندان این شبکه در اعتراض به سانسور، مشکلات مالی و تبعیض اخراج شدند. جمشید چالنگی یکی از این افراد بود که پس از سالها فعالیت در برنامه تفسیر خبر کنار گذاشته شد و پس از این اتفاق در صفحه خودش در فیس بوک نوشت: «يكي از دلايل تعليق و سپس اخراج من از VOA سوال از مديران اين شبكه به خاطر كم كردن زمان برنامه و سپس گرفتن اين برنامه از من بوده است. فضاي حاكم بر شبكه صداي آمريكا آكنده از تبعيض و فساد اداري بود و من در يك جلسه كه با مسئولان ارشد صداي آمريكا داشتم اين مورد را به آنها گفتم. سوء مديريت در بخش فارسي صداي آمريكا سبب شده است تا وضعيت كنوني اين شبكه مانند فضاي حاكم بر ادارات شوروي سابق شود. مديران سطوح بالاي مديريتي در صداي آمريكا به من قول دادند كه به خاطر اظهارات من هيچ انتقام جويي از من صورت نگيرد اما مديران بخش فارسي از جمله رامين عسگرد تحمل اين انتقادات را نداشتند.»
جالب آنجاست که مدیر شبکه جم نیز که خود نیز کارنامه سوال برانگیزی دارد در نامهای دست به افشاگری درباره مدیران این شبکه زده و از سانسور حرفهایش در این شبکه خبر داده است. فروردین سال 86 یکی دیگر از اتفاقات جنجالی این شبکه رخ داده و مجری صدای آمریکا در مصاحبه تلفنی با ریگی او را رهبر جنبش مقاومت مردم ایران خطاب کرد!
من و تو
آبان سال 89 شبکه ای روی ایر رفت که خیلی زود به عنوان یکی از مهاجمان پر قدرت شبکههای ماهوارهای به ایران شناخته شد. در روزهای اولیه تاسیس من و تو این شبکه در حالی که اکثر ساعت کنداکتور برنامههایش خالی بود با راهاندازی آکادمیموسيقي راه یک ساله را در عرض یک ماه طی کرد و توانست مخاطبان زیادي را به سمت خود جذب کند. در ابتدا حساسیتها روی این شبکه آنچنان نبود اما پس از آکادمی و شروع برنامههای تازه این شبکه خط فکری آن مشخص شد. شبکه من و تو که دقیقا از همان اصول و ترفندهای حرفهای بیبیسی فارسی استفاده میکند با مطالعه روي خلأهاي برنامهسازي در داخل كشور نيروي خود را بر پوشش اين حفرهها قرار داده است. من و تو انرژی خود را روی برنامههای اینترتیمنت و سرگرمیگذاشت و به عنوان مکمل شبکه بیبیسي فارسی درآمد. در برنامههای این شبکه از نشان دادن مستقیم روابط بی بند و بار و شکستن افراطي هنجارهای اجتماعی مانند شبکههای فارسیوان و جم خبری نیست و همه چیز در لایههای زیرین دنبال میشود. شبكه من و تو زيركانه ميكوشد اعتماد مخاطبانش را به عنوان يك شبكه خانوادگي مفرح كسب كند.
در هیچ کدام از برنامههای این شبکه سبک دیگر زندگی به صورت مستقیم تبلیغ نمیشود اما برنامههایی مانند بفرمایید شام، من و تو پلاس و آکادمیموسيقي و... نوعي ديگر از سبك زندگي و در تعارض كامل با آن چيزي كه در رسانههاي رسمي ما عرضه ميشود تبليغ ميشود. موسيقي پاپ، سينماي روز، مجريهاي جوان و خوش لباس ،نمايش جاذبههاي زندگي مدرن و غربي و نمايش هدفدار از نوستالژيهاي دهه 50 مهمات اين شبكه براي تاثيرگذاري بر طبقه متوسط هستند اما نكته جالب بال و پر گرفتن تدريجي برنامههاي سياسي از اتاق خبر گرفته تا تك برنامههاي مرتبط با تاريخ سياسي و اقتصاد سياسي است.
اتاق خبر من و تو به صورت تدریجی از سایه بیرون آمد و با خط فکری خاص و نیم نگاهی به سلطنتطلبان جهتگيري خودش را نشان داد. در مستندهای تاريخي این شبکه نيز با چشم پوشی بر بخشهای عمدهای از واقعیتها، تصویری دلخواه از مدیران سلطنت طلب این شبکه از روایتهای تاریخی را به نمایش گذاشت. این شبکه سلسله مصاحبههایی با خوانندگان مطرح لسآنجلسی هم انجام داد و محور تمامی این گفتوگوها مضامین سیاسی و زندگي در به اصطلاح تبعيد بود... شنیده شده با آرام شدن فضای سیاسی ایران این شبکه قصد دارد در شش ماهه دوم سال تمرکز خود را روی همان برنامههای سرگرم کننده بگذارد. این مجموعه تلویزیونی در ۲۸ اکتبر سال ۲۰۱۰ در لندن توسط کیوان و مرجان عباسی که زن و شوهر هستند راهاندازی شد. کیوان عباسی فرزند دوم فریبرز عباسی است که مالکیت و مدیریت تلویزیون پارس در آمریکا و شبکه غیر اخلاقی Hostlertv در کانادا را بر عهده داشت.
کیوان عباسی مدتی مدیریت شبکه سیاسی فارسیزبان آزادی را برعهده داشت که افرادی مانند رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل نیز در آن حضور داشتند. فاضلی و صوراسرافیل بعدها به دلیل اختلافاتی که بین کیوان عباسی و آنها به وجود آمد، از این شبکه جدا شدند. شبکه آزادی بعد از مدتی به دلیل ضعف محتوا و پایین بودن کیفیت و عدم جذب مخاطب تعطیل شد. بعد از مدتی کیوان کار خود را در فضای اینترنت شروع و شبکه «ببینتیوی» را راهاندازی کرد. این شبکه که فقط از طریق اینترنت قابل رویت بود با همکاری رها اعتمادی (بنیاعتماد)، تیام بصیر و تعدادی چند از دوستان آنها تا مدتی فعاليت داشت و توانست مخاطب خاص خود را جذب کند اما به دلایل مختلف این کار نیز به سرانجام نرسید و بعد از مدتی ببینتیوی نیز تعطیل شد. چند سال بعد او شبکه من و تو را که گفته میشود با بودجهای در حدود 40 میلیون دلار که از سوی دولت انگلیس تامین میشد راهاندازی کرد.
فارسی وان
در زمانی که شبکههای ماهوارهای تمام تمرکز خود را بر پخش برنامههای سیاسی و موزیک گذاشته بودند ناگهان شبکهای از راه رسید که تصمیم گرفت خلأ وجود فیلم و سریال در شبکههای ماهوارهای را پر کند. تا پیش از این شبکه امبیسی پرشیا با پخش فیلم با زیرنویس فارسی بخشی از این مخاطبان را از آن خودش کرده بود اما فارسی وان با تمرکز بر دوبله سریالها و فیلمها مخاطبان زیادی را به سمت خود روانه ساخت. این شبکه اما بر خلاف امبیسی پرشیا پخش سریالهای درجه 2 و 3 را دستور کار خود قرار داد و ساختارشکنی در زمینه روابط اجتماعی شاه بیت تمامی برنامههای این شبکه بود. فارسیوان این هنجارشکنی را قدم به قدم انجام داد. این شبکه هر چه جلوتر رفت نمایش سریالهای دارای مثلث و مربعهای عشقی، روابط زنان و مردان متاهل و فرزندان نامشروع در آن پررنگ و پررنگتر شد.
دوبلههای این شبکه در ابتدا بسیار ضعيف بودند و در افغانستان انجام میشد اما پس از مدتی بر مهارت دوبلورهای آن نیز افزوده شد. گفته میشود پس از انتقاداتی که به دوبله این شبکه وارد شد شبکه ماهوارهای جم اقدام به دوبله فیلمهای این شبکه کرد که پس از بروز اختلافات شدید بین مدیران جم و فارسیوان این همکاری قطع شد. فارسیوان حاصل سرمایهگذاری مشترک گروه موبی و کمپانی نیوز کورپوریشن است. گروه موبی در سال ۲۰۰۲ توسط سعد محسنی، استرالیایی افغانتبار و خواهر و دو برادرش تاسیس شد و کمپانی نیوز کورپوریشن متعلق به فردي به نام روبرت مرداك - امپراتور رسانهاي - است كه چهارمين مرد ثروتمند آسياست. روبرت مرداك داراي 60 شبكه تلويزيوني به 13 زبان مختلف است، كه روزانه حداقل 300 ميليون مخاطب را به خود جلب ميكند. همين طور مسئوليت 100 روزنامه و مجله معتبر؛ همچون ديليتلگراف، والاستريت ژورنال، تايمز، سانديتايمز، نيويوركپست و نيز شبكههاي خبري معروفي؛ همچون فاكس، فاكسنيوز و اسكاينيوز و سايتهايي همچون «ماي اسپيس» بر عهده اين فرد است.
10 میلیون دلار رقمی است که گفته میشود برای راهاندازی این شبکه هزینه شده و شبکه زمزمه نیز از دیگر شبکههای متعلق به این امپراتوری است. شبکه فارسیوان بسیار پیچیده عمل میکند. در ظاهر هیچ نشانی از مخالفت با آموزههای ارزشی و دینی نشان نمیدهد و حتی برای مناسبتهای خاص مذهبی هم پیام تبریک و تسلیت میدهد اما سریالهای نشان داده شده در این شبکه چیز دیگری را نشان میدهد. از سینا ولیالله به عنوان یکی از تهیه کنندگان و مدیران اصلی فارسیوان نام برده میشود و در کنار او سارا رهبری به عنوان معتمد مرداک به عنوان مسئول خرید سریال و هماهنگی برای دوبله در شبکه فارسی وان مشغول به کار است.
جم
شبکه جم در سال 86 فعالیت خود را با تمرکز بر موسیقی و کلیپ آغار کرد و به عنوان رقیب اصلی شبکه پیامسی درآمد اما پس از مدتی سبک کاری خود را به سرگرمی و سپس سریال تغییر داد. از سعید کریمیان به عنوان موسس و مدیر اصلی شبکه جم نام برده میشود. او در سال 77 در رادیو صدای ایران در لسآنجلس شروع به کار کرد و به این ترتیب اولین فعالیت رسانهای او رقم خورد. او پس از حدود دو سال فعالیت در این رادیو از آن جا نقل مکان کرد و چند سالی را در شبکههای مختلف لسآنجلسی سپری کرد.
پس از آن بود که برادران کریمیان تصمیم گرفتند برای تجارت به دوبی نقل مکان کنند و از این طریق روابط زیادی با افراد درون کشور پیدا کردند. سعید کریمیان با ارتباطات داخلی خود، سهامدار اصلی سه شرکت بزرگ در تهران به نامهای آپولونیا کالج، دبلیو آیپی و گروه طلايی آسیا شد و از آنها شعبههایی در کشورهای دیگر تاسیس کرد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا کریمیان این شبكه را از سال ۲۰۰۶ میلادی با شعار «جم همه شما را دوست دارد» راهاندازی کند و به عنوان یكی از شبكههای تلویزیونی «گروه موسیقی و سرگرمیعمومی» (General Entertainment and Music Group) با محتوای برنامههایی نظیر فیلمهای سینمایی، مجموعهها و سریالهای تلویزیونی، مستندهای تلویزیونی، برنامههای آموزشی و سایر برنامههای سرگرمكننده جهان فعالیت خود را آغاز کرد. «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» دفاتری در شهرهای دوبی، لندن، كوالالامپور و لسآنجلس دارد و عمده فعالیت خود را بر تغییر سبک زندگی ایرانیها قرار داد.
در واقع شبکه من و تو نسخه بزرگتر و حرفهایتر از این شبکه است و شبکه جم جزو اولین شبکههای ماهوارههای بود که اساس كار خود را بر سبک زندگی گذاشت. با روی کار آمدن شبکه فارسی وان رابطه این شبکه با جم نیز بسیار مساعد شد و سارا رهبری به عنوان مهره کلیدی فارسی وان به صورت همزمان در شبکه جم نیز مشغول به کار شد و حتی گفته میشود مرداک نیز بخشی از سهام جم را خریداری کرد. در عوض مدیر این شبکه به نیروهای فارسی وان قول داده بود که با ارتباطات خود امکان تردد آنها به داخل کشور را فراهم کند. این شبکه پس از چند سال فعالیت در زمینه موسیقی و سرگرمی، کانال دیگری برای پخش سریال راهاندازی کرد که بر خلاف فارسیوان که از فیلمهای آمریکای لاتین استفاده میکرد پخش فیلمهای ترکیهای را در دستور کار خود قرار داد. عشق ممنوع، ازل، عشق و جزا، حریم سلطان، عمر گل لاله و... از جمله سریالهایی بودند که مخاطبان بیشماری را جذب کردند و نام شبکه «جممووی» را بر سر زبانها انداخت. همه این اتفاقات سبب شد تا شبکه جم ناگهان رشد کند و تعداد شبکههای خود را به 10 شبکه افزایش داد اما مدتی بعد با بروز اختلافات شدید میان سارا رهبری و سعید کریمیان همه چیز نقش بر آب شد.
سارا رهبری از شبکه جم بیرون آمد و با این اتفاق تعداد کانالهای این شبکه و کیفیت برنامههای آن نیز کاهش چشمگیری پیدا کرد. مدیر شبکه جم از آن دسته افرادی بود که تلاش میکرد چراغ خاموش حرکت کند اما در یکی، دو سال اخیر افشاگریهای زیادی در صفحه فیسبوک این فرد و مدیران شبکه فارسیوان به وجود آمد و باعث شد تا سویههای دیگری از هویت این افراد آشکار شود.
شبکه AAA
شبکه AAA یکی از نوظهورترین شبکههاي ماهوارهای است که مدتی است با دو کانال AAA music و AAA family اقدام به فعالیت میکند. این شبکه دقیقا رویه چند سال گذشته جم را طی میکند و با ایجاد دو شبکه در حوزه موسیقی و سریال اقدام به فعالیت میکند. در مورد مدیران و گردانندگان این شبکه هنوز اطلاعات کاملی در دسترس نیست و گمانهزنیهای زیادی درباره آن صورت گرفته است. در اوایل کار این شبکه بسیاری آن را متعلق به مدیریت جم میدانستند و نکته جالب آن جا بود که شبکه AAA اعلام کرد در نظر دارد ادامه سریال عمر گل لاله که به صورت نیمهکاره از جم پخش شده بود را پخش کند! پس از آن بود که شبکه جم نسبت به این اقدام معترض شد و شواهد از مدیریت متفاوت این دو شبکه خبر داد. برخی هم این شبکه را وابسته به شرکت king records میدانند. این شرکت در حال حاضر به عنوان یکی از رقیبان سرسخت شرکت آونگ قرار گرفته و بسیاری از کلیپهای خوانندگان لسآنجلسی توسط این شرکت ساخته میشود. رقابت این دو شرکت به حدی شده که کلیپهای ساخته شده توسط آونگ تنها از شبکه پیامسی پخش میشود و کلیپهای ساخته شده توسط کینگ رکوردز تنها توسط شبکه AAA music.
منبع: هفت صبح
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.