به گزارش مشرق، مجتبی شاکری در گفت و گو با نیمروز در رابطه با بحث محاکمه سران فتنه گفت: « مرور فتنه سال ۸۸ که مدتی است از آن می گذرد میتواند برای جامعه مفید باشد. زیرا واکاوی این آزمایش بزرگ و بررسی علل آن می تواند برای کشور بسیار راهگشا باشد. حادثه سال ۸۸ با سه نظریه مختلف از سوی افراد مورد بررسی قرار گرفته است. گروه اول این واقعه را صرفا خطایی از سوی برخی کاندیداها تلقی کرده و نسبت به نحوه برگزاری انتخابات معترض بودند که اعتراضات را نیز مردمی می دانستند. دسته دوم تقلب را مطرح کرده و از سوی دیگر لج بازی احمدی نژاد و اصولگرایان را نیز موثر می دانند و به نوعی عامل اصلی وقایع سال ۸۸ را رفتار دولت وقت می دانند. اما دسته سوم بحث لجبازی و تقلب را یک بهانه سطحی دانسته یک برنامه ریزی ۳۰ ساله را عامل اصلی این واقعه یا فتنه می دانند. که برای مثال سروش در نامه به رهبری سراسر فحش و بی ادبی اعلام کرد که ما برای رسیدن به این مرحله ۳۰ سال کار فرهنگی کرده ایم.»
شاکری افزود: «نظریه اول که این فرایند را یک خطا می داند فراموش کرده اند که رهبری پیش از اعلام نتایج در دیداری خصوصی سه نکته را به میرحسین موسوی بیان کرد. اول اینکه مردم را به خیابان ها نکشانند. دوم عدم حضور در میان مردم و سخنرانی در جمع های خیابانی بود و نصیحت سوم پیگیری اعتراضات از مسیر قانونی بود. میرحسین موسوی دقیقا عکس این سه توصیه را انجام داده و شعارهایی نظیر «رای ما را پس بدهید» و.. را مطرح کرده و پرچم جنبش سبز را برافراشتند و نتوانستند حتی یک سند مبنی بر تقلب را به مراجع قانونی ارائه دهند. حال چطور میتوان از این دوستان پذیرفت که واقعه ۸۸ صرفا یک خطای ساده بوده است؟»
عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران همچنین در نقد نظریه دوم گفت: «ادعای این افراد از عمق و تحلیلی مبرا است و نشان می دهد اطلاعات کافی ندارند. و اینکه همه جنجال ها را بر سر یک لج بازی جناحی بدانیم اوج ساده لوحی است. این افراد که در دو طرف ماجرا بودند شخصیت هایی هستند که در مجمع تشخیص و مجلس و دیگر ارکان نظام تصمیم گیر بودند. این چهره ها که سالها در انقلاب حضور داشتند چطور به خاطر یک دعوای سیاسی جلوی رهبری ایستادند؟»
شاکری در تشریح نظریه سوم ادامه داد: «معتقد هستیم که این جریان فتنه از اول انقلاب در مقابل انقلاب صف آرایی داشت. زمانی لیبرال ها و منافقین و مارکسیست ها در آن جبهه فعال بودند و در افکار و رفتار با امام زاویه داشتند و بعدها سران فتنه هم به همین جبهه پیوستند. این جریان از ابتدا حکومت اسلامی را ناکارآمد دانسته و مخالف حکومت ولایت فقیه بود و در تمام حوزه های فرهنگی و سیاسی مقابل اندیشه امام و رهبری قرار داشت. در مطالبات بین المللی نیز مبارزه با استکبار را قبول نداشته و مقابله با اسرائیل را بیهوده می دانست و در مسال داخلی نیز معتقد بودند باید به مخالفین میدان داد تا علیه خدا نیز تظاهرات کنند. حال این جماعت و تک تک عقایدش در فتنه سال ۸۸ بروز یافت. با این اوصاف کدام عقل سلیمی همه این صحنه آرایی را صرفا یک لج بازی بین دو کاندیدا می داند؟»
عضو شورای شهر تهران همچنین با بررسی وقایع تیرماه سال ۷۸ ادامه داد: «چشمه ای از این جریان را در سال ۷۸ و وقایع کوی دانشگاه شاهد بودیم و در سال ۸۸ این صحنه علنی تر شد. اگر کسی این مواضع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را نتواند با یکدیگر تطبیق داده و ریشه فتنه سال ۸۸ را ارزیابی کند نشان می دهد که حتی نظریات و مکتوبات تصمیم سازان فتنه سال ۸۸ را نیز نخوانده است.»
شاکری همچنین نسبت به پرخاشگری مطهری علیه آیت الله جنتی واکنش نشان داد و گفت: «مساله مفسدفی الارض یک مساله فقهی است. اگر فردی با یک قمه مردم را تهدید کند و آشوب به پا کند حکمش اعدام بوده و مفسد فی الارض تلقی میشود؛ حال چطور کسی که صراحتا جلوی رهبری و قانون ایستاده و پس از ماهها به هیچ توصیه ای از سوی بزرگان انقلاب توجه نکرده است و مسبب آشوب و خونریزی را فراهم کرده است را مفسد فی الارض نمی دانند؟ علی مطهری با توجه به سواد و تخصصش در جایگاهی نیست که بخواهد نظر فقهی آیت الله جنتی را رد یا نقد کند این مساله نیاز به متخصصین فقه و حقوق دارد.»
شاکری در پایان با تبیین علت عدم برگزاری محاکمه میرحسین و کروبی گفت: «این افراد قطعا مجرم تلقی شده و جرمشان در تاریخ انقلاب بی سابقه است. جنایتی که از یک حماسه ۴۰ میلیونی یک تهدید ساخت و اینکه باید محاکمه این افراد برگزار شود امر منطقی و درستی است و امروزه این قضیه مطالبه بسیاری از آحاد مردم است. اما در رابطه با علت عدم برگزاری آن باید گفت که این پرونده باید به نحوی بررسی شود که در ابعاد سیاسی و اجتماعی آن کمترین خسارت به کشور وارد شود. اگر جرم این دو نفر صرفا همان قمه کشی بود که راحتی دادگاه برگزار می شد و به چوبه دار سپرده می شدند اما جرم این دو نفر به گونه ای است که باید از برخی افراد رفع شبه شود و نیاز به آگاهی برای مردم دارد. در سال ۸۸ این افراد برخی از مردم بیگناه را در دام تصمیمات و نقشه خود انداخته و تدبیر درست رهبری غافلین را از گناهکاران جدا ساخت. برخورد با سران فتنه مانند برخورد با گروگان گیرهاست که پلیس تلاش دارد با کمترین خسارت به مردم و قربانیان گروگانگیری را مدیریت کند. البته وسعت جنایت این افراد در فتنه بسیار گسترده تر از یک گروگانگیری ساده بود و اغواگری عظیمی را صورت دادند که بحمدلله شاهد بودیم با مدیریت رهبری بسیاری از افراد بی گناه از دور این افراد جدا شدند. و نهایتا در عاشورای سال ۸۸ عده ای محدود که به آن شعارهای ساختارشکنانه اعتقاد داشتند با فتنه گران همراهی کردند و اکثر مردم مقابل ساختارشکنی ها ایستادند.»
شاکری افزود: «نظریه اول که این فرایند را یک خطا می داند فراموش کرده اند که رهبری پیش از اعلام نتایج در دیداری خصوصی سه نکته را به میرحسین موسوی بیان کرد. اول اینکه مردم را به خیابان ها نکشانند. دوم عدم حضور در میان مردم و سخنرانی در جمع های خیابانی بود و نصیحت سوم پیگیری اعتراضات از مسیر قانونی بود. میرحسین موسوی دقیقا عکس این سه توصیه را انجام داده و شعارهایی نظیر «رای ما را پس بدهید» و.. را مطرح کرده و پرچم جنبش سبز را برافراشتند و نتوانستند حتی یک سند مبنی بر تقلب را به مراجع قانونی ارائه دهند. حال چطور میتوان از این دوستان پذیرفت که واقعه ۸۸ صرفا یک خطای ساده بوده است؟»
عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران همچنین در نقد نظریه دوم گفت: «ادعای این افراد از عمق و تحلیلی مبرا است و نشان می دهد اطلاعات کافی ندارند. و اینکه همه جنجال ها را بر سر یک لج بازی جناحی بدانیم اوج ساده لوحی است. این افراد که در دو طرف ماجرا بودند شخصیت هایی هستند که در مجمع تشخیص و مجلس و دیگر ارکان نظام تصمیم گیر بودند. این چهره ها که سالها در انقلاب حضور داشتند چطور به خاطر یک دعوای سیاسی جلوی رهبری ایستادند؟»
شاکری در تشریح نظریه سوم ادامه داد: «معتقد هستیم که این جریان فتنه از اول انقلاب در مقابل انقلاب صف آرایی داشت. زمانی لیبرال ها و منافقین و مارکسیست ها در آن جبهه فعال بودند و در افکار و رفتار با امام زاویه داشتند و بعدها سران فتنه هم به همین جبهه پیوستند. این جریان از ابتدا حکومت اسلامی را ناکارآمد دانسته و مخالف حکومت ولایت فقیه بود و در تمام حوزه های فرهنگی و سیاسی مقابل اندیشه امام و رهبری قرار داشت. در مطالبات بین المللی نیز مبارزه با استکبار را قبول نداشته و مقابله با اسرائیل را بیهوده می دانست و در مسال داخلی نیز معتقد بودند باید به مخالفین میدان داد تا علیه خدا نیز تظاهرات کنند. حال این جماعت و تک تک عقایدش در فتنه سال ۸۸ بروز یافت. با این اوصاف کدام عقل سلیمی همه این صحنه آرایی را صرفا یک لج بازی بین دو کاندیدا می داند؟»
عضو شورای شهر تهران همچنین با بررسی وقایع تیرماه سال ۷۸ ادامه داد: «چشمه ای از این جریان را در سال ۷۸ و وقایع کوی دانشگاه شاهد بودیم و در سال ۸۸ این صحنه علنی تر شد. اگر کسی این مواضع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را نتواند با یکدیگر تطبیق داده و ریشه فتنه سال ۸۸ را ارزیابی کند نشان می دهد که حتی نظریات و مکتوبات تصمیم سازان فتنه سال ۸۸ را نیز نخوانده است.»
شاکری همچنین نسبت به پرخاشگری مطهری علیه آیت الله جنتی واکنش نشان داد و گفت: «مساله مفسدفی الارض یک مساله فقهی است. اگر فردی با یک قمه مردم را تهدید کند و آشوب به پا کند حکمش اعدام بوده و مفسد فی الارض تلقی میشود؛ حال چطور کسی که صراحتا جلوی رهبری و قانون ایستاده و پس از ماهها به هیچ توصیه ای از سوی بزرگان انقلاب توجه نکرده است و مسبب آشوب و خونریزی را فراهم کرده است را مفسد فی الارض نمی دانند؟ علی مطهری با توجه به سواد و تخصصش در جایگاهی نیست که بخواهد نظر فقهی آیت الله جنتی را رد یا نقد کند این مساله نیاز به متخصصین فقه و حقوق دارد.»
شاکری در پایان با تبیین علت عدم برگزاری محاکمه میرحسین و کروبی گفت: «این افراد قطعا مجرم تلقی شده و جرمشان در تاریخ انقلاب بی سابقه است. جنایتی که از یک حماسه ۴۰ میلیونی یک تهدید ساخت و اینکه باید محاکمه این افراد برگزار شود امر منطقی و درستی است و امروزه این قضیه مطالبه بسیاری از آحاد مردم است. اما در رابطه با علت عدم برگزاری آن باید گفت که این پرونده باید به نحوی بررسی شود که در ابعاد سیاسی و اجتماعی آن کمترین خسارت به کشور وارد شود. اگر جرم این دو نفر صرفا همان قمه کشی بود که راحتی دادگاه برگزار می شد و به چوبه دار سپرده می شدند اما جرم این دو نفر به گونه ای است که باید از برخی افراد رفع شبه شود و نیاز به آگاهی برای مردم دارد. در سال ۸۸ این افراد برخی از مردم بیگناه را در دام تصمیمات و نقشه خود انداخته و تدبیر درست رهبری غافلین را از گناهکاران جدا ساخت. برخورد با سران فتنه مانند برخورد با گروگان گیرهاست که پلیس تلاش دارد با کمترین خسارت به مردم و قربانیان گروگانگیری را مدیریت کند. البته وسعت جنایت این افراد در فتنه بسیار گسترده تر از یک گروگانگیری ساده بود و اغواگری عظیمی را صورت دادند که بحمدلله شاهد بودیم با مدیریت رهبری بسیاری از افراد بی گناه از دور این افراد جدا شدند. و نهایتا در عاشورای سال ۸۸ عده ای محدود که به آن شعارهای ساختارشکنانه اعتقاد داشتند با فتنه گران همراهی کردند و اکثر مردم مقابل ساختارشکنی ها ایستادند.»