به گزارش مشرق روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
فیگارو: آیتالله خامنهای از آرمانهای آیتالله خمینی کوتاه نمیآید
یک
روزنامه فرانسوی نوشت: پرونده هستهای، آخرین بدگمانی و اتهام غرب نسبت به
ایران نیست و در مقابل اهداف جمهوری اسلامی نیز با توافق ژنو تغییر نخواهد
کرد.روزنامه فیگارو در تحلیلی مینویسد: توافق موقتی ژنو با ایران هیچگاه
امکانپذیر نبود اگر به پرونده هستهای محدود نمیشد. با این حال، موضوع
مهم در جای دیگری نهفته است؛ در معادلات جدید منطقهای در خاورمیانه، چه
نقشی به ایران محول خواهد شد؟ مقامات جمهوری اسلامی با الهام گرفتن از
مقوله هستهای و تبدیل آن به یک نهضت ملی موفق شدهاند از ده سال پیش
تاکنون غرب را به چالش بکشند و جایگاه منحصر به فردی را در منطقه برای
حکومت خود به وجود آورند.
فیگارو میافزاید: این استراتژي به خوبی
عمل کرد، تا اینکه تحریمهای غربی علیه ایران اعمال شد و تاثیرات مخربی بر
اقتصاد ایران گذاشت.فیگارو با تصریح بر اینکه «هیچ چیز نشاندهنده آن نیست
که اهداف جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده باشد،» مینویسد: ایران به شکلی
نگرانکننده توانسته به اهداف خود نایل شود. ایران با سود بردن از اعلام
جنگ احمقانه جرج بوش به عراق صدام حسین، از دشمن اصلی خود رهایی یافت و یک
دولت شیعه اسلامگرا را به ریاست متحد خود، نوریالمالکی، در بغداد مستقر
کرد. در لبنان، حزبالله اهرمهای قدرت را به دست گرفته، در حالی که در
سوریه، شبهنظامیان شیعه لبنانی در زمانی که به شدت حکومت سوریه مورد تهدید
بود، وارد عمل شدند.
این روزنامه ادامه میدهد: خواست جمهوری
اسلامی برای صدور انقلاب محرز است و یکی از آرمانهای اصلی آیتالله خمینی
بود. در حال حاضر در انتظار نشانههایی از سوی ایران هستیم که تاکنون غایب
بودهاند؛ ترک این اصول و گرایش به ارزشهایی که برای ما حائز اهمیت است.
اما آن طور که از شواهد امر برمیآید، تغییر رویه ایران صرفاً یک تغییر
تاکتیکی است. اینکه فکر کنیم آیتالله خامنهای از آرمان انقلاب اسلامی و
آیتالله خمینی اندکی کوتاه میآید، یک توهم است.فیگارو در ادامه با اشاره
به توافق ژنو مینویسد: گفته میشود که این خبر خوبی است. بیشک همین طور
است. ولی به یک شرط؛ اینکه جمهوری اسلامی بداند مقوله اتمی تنها موردی نیست
که موجبات بدگمانی نسبت به ایران را ایجاد کرده. مطمئن باشید که پیام فقط
در صورتی که خوب فرمولبندی شود، قابل درک خواهد بود. و البته این طور
نیست. فعلاً همه در خشنودی و رضایت به سر میبرند و هیچ کس به این مسئله
اشاره نمیکند. اسرائیلیها و سعودیها حق دارند نگران باشند. حتی در صورتی
که ضمانتهایی برای برنامه هستهای ایران تعیین شده باشد، ولی اقدامات
حزبالله همچنان یک موضوع نگرانکننده برای اسرائیل است. حسن نصرالله، رهبر
حزبالله، یک روز قبل از نشست ژنو ابراز کرد که حزبالله تا زمانی که لازم
باشد در سوریه خواهند ماند. پرونده سوریه نشان خواهد داد که آیا توافق با
ایران یک حرکت سادهلوحانه بوده یا خیر.
توصیه سایت صهیونیستی برای فرار از پاسخ به نقدهای کیهان
با
گذشت چند روز از انتشار یادداشت مدیر مسئول کیهان با عنوان «نه کلاهک نه
کلاه» که در آن به بررسی تحلیلی و فنی توافق ژنو پرداخته شد، همچنان محافل
رسانهای فعال در فتنه سبز به آن واکنش نشان میدهند. پس از آنکه
روزنامههای آمریکایی «نیویورک تایمز»، «والاستریت ژورنال» و... نوشتند که
رویه روزنامه کیهان معادلات «توافق ژنو»را بر هم میزند، باز هم
ضدانقلابها به میدان آمدند تا راهکارهای «کنترل اثرگذاری کیهان» را تجویز
کنند.سایت صهیونیستی «بالاترین» که در فتنه سبز نقش فعالی داشت و آشوبگران
را هدایت میکرد در این باره مینویسد: «نقد شریعتمداری در سرمقاله نه
کلاهک نه کلاه یکی از قویترین و صریحترین و بهترین نقدهایی بوده است که
به محتوای توافق ژنو نوشته شده است؛ و به نظر میرسد که در روزهای آینده پر
و بال بیشتری هم خواهد گرفت. پرسشهای صریحی که شریعتمداری در نقد خود
پرسیده سؤالات کلیدی و بسیار مهمی هستند که احتمالاً فعلاً پاسخی بغیر از
«انشاءالله که اینطور نشود» یا «باید به قول غرب اعتماد کرد» و نهایتاً
«تازه ما که چیزی از دست ندادهایم اگر غرب زیادهخواهی کرد توافق را بهم
میزنیم» از سوی دولت نخواهد داشت. و بدیهی است که این پاسخها نیز آتش
هجوم تندروان را بیشتر و بدتر تیز میکند».
«بالاترین» در ادامه این
مطلب آورده است: «دولت روحانی بیش از اندازه کند و خوش خیال است. در حال
حاضر روحانی نباید اجازه بدهد زمین مبارزه را مخالفانش]!؟[ انتخاب بکنند و
او را در پیامدهای توافق ژنو به بازی دفاعی وادارند. روحانی ابزارهای زیادی
دارد در همه حوزههای غیر اقتصادی- از سیاست داخلی گرفته تا آزادیهای
اجتماعی و حقوق شهروندی و آزادیهای فرهنگی و...- و باید بسرعت در این
حوزهها فعال شود تا رقیب مجبور از تقسیم و تحلیل نیرو بشود. از همه
اقداماتی که روحانی میتواند استفاده کرده و مخالفان را منفعل کند یک اقدام
منحصر بفرد است که شاه کلید است. و اگر روحانی بتواند آن را بچنگ بیاورد
نه تنها کل بازی را بنفع خودش تغییر مطلق میدهد بلکه میتواند یارگیری
عظیمی هم بکند برای پشتیبانی. و آن شاه کلید همان آزادی موسوی و کروبی از
حصر است. اگر روحانی بتواند- بزودی نتواند دیگر نخواهد توانست- حصر سران
جنبش سبز را بشکند علاوه بر فرستادن مخالفان به تعطیلات و ایجاد شور در
جامعه هدف (سیاسی و رسانهای و دانشگاهی) خواهد توانست از پشتیبانی موسوی و
کروبی هم بهره برده و خودش را از منگنه مخالفان نجات بدهد.»
مخالفت اکثریت مردم آمریکا با سیاست کاخ سفید علیه ایران و سوریه
اکثریت
مردم آمریکا برای اولین بار طی 50 سال گذشته خواستار آنند که دولت ایالات
متحده به حل مشکلات داخلی بپردازد. طبق نظرسنجی انجام شده اکثریت شهروندان
آمریکایی به سیاست خارجی دولت اوباما همانند سیاست خارجی دولت بوش نمره
منفی میدهند.نتایج پژوهشی که به تازگی و به طور مشترک از سوی یک اندیشکده
(Council on Foreign Relations) و مؤسسهای تحقیقاتی در آمریکا (Pew
Research Center) صورت گرفته است، نشان میدهد که اغلب شهروندان آمریکایی
معتقدند دولت آمریکا باید توجه خود را به رفع مشکلات داخلی معطوف کند تا به
مسائل مربوط به سایر کشورهای جهان.به گزارش دویچهوله نتایج این نظرسنجی
که طی 50 سال گذشته بیسابقه بوده است، نشان میدهد که 52 درصد از
شرکتکنندگان در نظرسنجی خواستار آنند که ایالات متحده آمریکا به حل مشکلات
داخلی بپردازد. این عده میگویند که سایر کشورها خود باید در جهت رفع
مشکلاتشان تلاش کنند. 38 درصد از شرکتکنندگان با این نظر مخالفند.
همچنین 53 درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی بر این باورند که جایگاه آمریکا در جهان در مقایسه با ده سال پیش تنزل یافته است.
علاوه
بر این، 70 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی میگویند که از محبوبیت
آمریکا در دنیا کاسته شده و کشورشان در حال حاضر در جهان از محبوبیت کمتری
در مقایسه با گذشته برخوردار است.به نظر شرکتکنندگان در این نظرسنجی،
محبوبیت آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما در مقایسه با دوره رئیس
جمهور پیشین این کشور، جرج بوش، کاهش یافته است.56 درصد از شرکتکنندگان در
نظر سنجی نیز مخالفت خود را با سیاست خارجی آمریکا در قبال کشورهایی نظیر
سوریه، ایران و چین اعلام کردهاند. تنها 34 درصد از شرکتکنندگان از
سیاست خارجی اوباما در مورد کشورهای یاد شده رضایت دارند. علاوه بر این
تنها کمتر از 30 درصد از شرکت کنندگان در نظر سنجی از حضور نظامی آمریکا در
افغانستان طی 12 سال گذشته حمایت کردهاند.
فعالان ستاد عارف از یاران خاتمی رو دست خوردند
عارف
مایل است به یک ستون مستقل در اردوگاه اصلاحطلبان تبدیل شود و دیگر
نمیخواهد دنبالهروی صرف خاتمی باشد.علی افشاری از اعضای فراری دفتر تحکیم
با انتشار این مطلب نوشت: محمدرضا عارف در انتخابات هیاتمدیره بنیاد
باران شرکت نکرد. همین مساله، گمانهزنیهایی مبنی بر تمایل وی به ایفای
نقش مستقل در عرصه سیاسی را موجب شده است؛ آیا عارف میخواهد از زیر سایه
خاتمی بیرون بیاید؟ البته عارف کنارهگیری خود از هیات رئیسه بنیاد باران
را امری عادی برشمرد و همچنین فعالیتهای بنیاد امید ایرانیان را همسو با
بنیاد باران اعلام کرد. وی گفت: «در سال 88 تصمیم گرفتیم بنیاد امید
ایرانیان که هم سو با بنیاد باران است با اولویت دادن به فعالیتهای علمی،
پژوهشی، اجتماعی و فرهنگی تاسیس کنیم. این بنیاد فعالیت سیاسی بصورت حزبی
ندارد و محور فعالیتش اجتماعی، فرهنگی و علمی است.»
در این تحلیل که
از سوی سایت خودنویس (وابسته به شماری از همکاران خارجنشین نشریات
اصلاحطلب) منتشر شده آمده است: اما حضور عارف در بنیاد امید ایرانیان و به
خصوص توسعه فعالیتهای آن تاثیرات و نتایج سیاسی در پی داشته است. جمعی از
نیروهای سیاسی و اجتماعی بعد از انصراف عارف از رقابتهای انتخاباتی به وی
پیشنهاد کردند تا یک حزب سیاسی جدید راه بیاندازد.افشاری با مرور برخی
اظهارنظرهای عارف مینویسد: جهتگیری فعالیتهای سیاسی کنونی عارف مقصد
حضور در مجلس دهم را نشان میدهد. از این رو متمایز ساختن چهره خود و
ارتقای جایگاه به عنوان یک ستون مستقل در اردوگاه اصلاحطلبان مورد توجه وی
قرار گرفته است. او دیگر نمیخواهد صرفا دنباله روی خاتمی باشد و یا با
پذیرش محوریت او فعالیتهای سیاسیاش را انجام دهد. اگر چه تمایل ندارد با
خاتمی نیز زاویه پیدا نماید بلکه میخواهد نوع همکاری و فعالیت آنها از
حالت رابطه عمودی به رابطه افقی تغییر یابد.
این تحلیل خاطر نشان
میکند: البته عارف در جریان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم از خاتمی تا حدی
دلگیر است. او انتظار داشت خاتمی فعالانه از ابتدا از او حمایت میکرد.
در این صورت چه بسا عارف در نظر سنجیهای اولیه از روحانی جلو میافتاد.
یکی از جنبههای مغفول و رمزگشایی نشده انتخابات ریاستجمهوری اخیر، فرآیند
برتری یافتن روحانی بر عارف در ائتلاف اصلاحطلبان و رفسنجانی بود. این
اتفاق به شکل طبیعی رخ نداد. و عارف با دلخوری از صحنه کنار رفت و تا آخر
نیز از حسن روحانی حمایت نکرد. در واقع او فقط انصراف داد ولی اعلام نکرد
به نفع روحانی صحنه رقابت را ترک میکند. فقط بیان داشت درخواست خاتمی را
قبول مینماید. همین مساله باعث شد علیرغم گمانهزنیها و درخواست برخی از
رایدهندگان، روحانی پست معاون اولی را به عارف پیشنهاد نکند.
عضو
سابق دفتر تحکیم اضافه کرد: فعالان ستاد عارف مدعی بودند تیم اصلی ستاد
روحانی با انجام برخی از شگردهای خاص امنیتی و همچنین ارسال اطلاعات غلط
به ستادهای عارف در شهرستانها باعث شدهاند تا روند نظرسنجیهایی که در
شورای ائتلاف انجام میشد از حالت طبیعی بیرون آمده و تحت تاثیر فعالیتهای
سازماندهی شده حلقه یاران روحانی قرار بگیرد. این ادعا بعد از انتخابات
در هیاهوهای پیروزی و فضای خاصی که ایجاد شد، گم گشت.گفتنی است برخی نشریات
اصلاحطلب چند ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به اعلام نامزدی
عارف مدعی شده بودند که وی «نفوذی و تحریکشده نهادهای امنیتی» و
«اصلاحطلب بدلی و قلابی» است.
کتمان پیمانشکنی آمریکا با کدام هدف صورت میگیرد؟
رسانههای
زنجیرهای همچنان با هدف وارونهنمایی موضع مقامات آمریکایی، مشغول تحریف
این موضعگیریها هستند.در آخرین نوع از این اتفاق مکرر سایت شبه اصلاحطلب
فرارو در تیتر خود نوشت «آمریکا: حق غنیسازی ایران را به رسمیت
میشناسیم». این تیتر مربوط به خبر اظهارات برنادت میهان سخنگوی شورای
امنیت ملی آمریکاست. میهان برخلاف تیتر سایت مذکور گفته است: توافق نهایی
با ایران میتواند شامل بند غنیسازی نیز باشد البته آمریکا هنوز این حق را
به رسمیت نشناخته اما ما آماده هستیم تا درباره غنیسازی محدود اورانیوم
«مذاکره» کنیم.
وی میافزاید: دلیل این امر آن است که ایران برای
اولینبار با انجام بازرسیهای سخت، کاهش میزان اورانیوم غنیشده، کاهش سطح
غنیسازی، و کاهش فعالیت هستهای موافقت کرده است.میهان میگوید: «اگر
بتوانیم درباره تمامی این محدودیتهای سخت به تفاهم برسیم، میتوانیم
تمهیداتی بیاندیشیم که غنیسازی به شدت محدود و بسیار اندکی که به نیازهای
واقعی ایران وابسته است در نظر گرفته شود و این چنین هر گونه امکان دستیابی
به سلاح هستهای در کوتاهمدت منتفی میشود.»منظور آمریکاییها انجام
غنیسازی در سطح محدود پایلوت (آزمایشگاهی) است که تازه قرار است آن هم
مورد مذاکره قرار گیرد! و عجیب اینکه برخی رسانهها و مقامات دولتی اصرار
دارند ادعا کنند آمریکا حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد. و عجیبتر
اینکه برخی از همین محافل ناراحتند که منتقدان چرا به اظهارات مقامات
آمریکایی استناد میکنند و به این سخنان بها میدهند؟ این محافل یک حقیقت
روشن را عمدا کتمان میکنند و آن اینکه دولت آمریکا طرف اصلی بیانیه ژنو
است و نه مثلا یک ناظر رسانهای که اظهارنظر تفریحی برای خود کرده
باشد.شایان ذکر است رسانههای زنجیرهای بسیاری از اخبار روشنگر درباره
بیصداقتی و بدعهدی مقامات آمریکایی را تحریف یا اساسا سانسور میکنند.
کد خبر 268554
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۲
- ۰ نظر
- چاپ