لعمرک انی لاحب دارا
تکون بها سکینة و ربابا
احبهما و ابذل کل مالی
و لیس لعاتب عنی عتاب( به جان تو من خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند. آن دو را دوست دارم و داراییام را بذل میکنم و نکوهش هیچ ملامتگری نزدم چیزی نیست.)
نویسنده این کتاب هم با توجه به اهمیت چنین موضوعی دست به تدوین و نگارش این کتاب در 3 بخش زده است. بخش اول این کتاب فصل مفصل کتابی است با عنوان «تراجم سیدات بیت النبوة» (بیوگرافی بانوان خاندان نبوت) نوشته دکتر بنت الشاطی (استاد دانشگاه مغرب) که در 832 صفحه از همسران و دختران پیامبر(ص) به ویژه حضرت فاطمه و حضرت زینب (س) سخن گفته است و بخشی از این کتاب نیز به حضرت سکینه اختصاص دارد. در آن کتاب نویسنده با مراجعه به متون ادبی و تاریخی شیعه و سنی مطالبی را گرد آورده و به صورت داستانی تدوین کرده که برای عموم مخاطبان جذاب و قابل استفاده باشد. سید مجتبی حسینی نیز مطالب بخش اول این کتاب را عینا از روی کتاب این استاد دانشگاه مغربی آورده تا خوانندگان با اصل مطلب او و شیوه نگارش او آشنا شوند و بتوانند عظمت خاندان عصمت و طهارت را از نگاه یک روشنفکر غیر شیعه نیز ببینند و با نگاه او به عاشورا به بهانه گفتن از حضرت زینب و حضرت سکینه آشنا شوند.
بخش دوم این کتاب نیز اشاره به برخی از برشهای زندگی و شخصیت حضرت سکینه است که در منابع مختلف خودمان وجود دارد. بخش سوم این کتاب نیز به قلم نویسنده است و برداشت او از مطالعه متون مختلف درباره این بانوی بزرگوار.
**حضرت سکینه در روز عاشورا چه دید؟
در بخشی از بخش اول کتاب که ترجمهای از کتاب «تراجم سیدات بیت النبوة» است در بخش قتلگاه کربلا میخوانیم:
«او آمده است تا وضعیت (شهادت) پدرش امام حسین(ع) و عموهایش عبدالله و جعفر و عثمان و عباس و محمد و ابی بکر را ببیند و نیز برادر ناتنیاش عبدالله بن حسین و برادران دیگرش علی اکبر و جعفر و پسرعموهایشابی بکر و عبدالله بن جعفر ابی طالب و برادر پدری عون، محمد بن عبدالله بین جعفر و پسران عمویش عقیل بن ابیطالب جعفر و عبدالله و عبدالرحمن.
همگی یک جا و در یک روز! روز دهم محرم.
در مدت کوتاهی این سکینه است که ناظر بر اجساد و ابدان اینها است.
اوست که میآید بر بالای پیکر پدرش که بر آن 33 تیر و 43 ضربه شمشیر بر جا مانده تا در عالم خیال از حنجر خونین پدرش چنین بشنود:
( شیعه من! هر گاه آی گوارا نوشیدید مرا یاد کنید و اگر نام غریب و شهیدی ذکر شد، بر من بنالید)
اما او را با قساوت از پیکر پدرش جدا میکنند و به کاروان اسرا ملحق میشود.
کاروان چشم را از اجساد بر نمیکند...
در پیش چشمهایمان اسیران داغدار، سر حسین در محلههای کوفه گردانده میشود..
اینجا بود که سکینه با حسرت و اندوه چنین میگوید:
(حسین در صحرا، صبحگاهان هدف تیر زمانه گردید و آن تیر به دست بدترین خلق خدا که نسل ستمگران و مارقین و فاسقین بودند، بر او اصابت کرد).
کاروان محنت کشیده سرانجام به دارلعماره رسید. محنتی که دنیا نظیر آن را ندید و نخواهد دید و خانمهای محترم هاشمی را به قصر آوردند...»
انتشارات نیستان این کتاب را در 69 صفحه با قیمت 900 تومان منتشر کرده است. علاقه مندان برای تهیه این کتاب میتوانند با شمارههای22612443-5 تماس بگیرند یا به سایت انتشارات نیستان مراجعه کنند.