این خبرنگار خارج نشین در بخشی از گزارش خود آورده: سیاستهای حکومت به افزایش مصرف تشویق میکند. کشور ایران با تمام الحاقاتش، کما بیش یک کشور مرفه است؛ کشوری که انواع لوازم تامینی برای مردمش را فراهم آورده. بنزین همچنان ارزان، حمل و نقل عمومی شایسته و یارانه خوبی هم به مردم پرداخت میشود و هنوز هم میتوان در بازار با حمایت مالی شهرداریها غذای نسبتا ارزانی را یافت و گوشیهای سامسونگ همه جا هستند. در طول 10 روز نخست محرم به چندین شهر سفر کردم. محرم زمانی است که مراسم شهادت امام حسین(ع) برگزار میشود. در این مراسم چیزی شبیه کارناوال، توسط افراد پدید آمده و با حالتی عزادارانه، گروه گروه حرکت میکنند و عده بیشتری به تماشای آنان میپردازند. در این مراسم میزان بسیار زیادی غذا به صورت رایگان در ظرفهای یکبار مصرف میان فقیر و غنی توزیع میشود. اقتصاد سیاسی برآمده از این حجم زیاد غذای با کیفیتی که به صورت رایگان توزیع میشد مرا در شگفتی فرو برد.
35 سال است مردم ایران، به تمام دنیا اعلام کردهاند که راهشان راه حسین (ع) و مسیرشان جز مسیر حق و حقیقت نیست؛ بگذریم از 1400 سالی که حرکت زیرزمینی شیعه در این سرزمین ادامه حیات داده بود تا خود را به ایستگاه بهمن 57 برساند. ایران مردمانی دارد که 8 سال مردانه جنگیدند و در مقابل ناجوانمردانهترین تحریمها، دهها سال مقاومت کردند.
از سویی، این شیطان بزرگ است که 35 سال پشت به پشت خوی استکباری خود داده و از هر طرف عرصه را بر انسان شیعه ایرانی تنگتر کرده است. از هر چه در توان داشت کوتاهی نکرده و دست آخر جز تحریمهای رنگانگ دستآویزی نداشته است. راه شیعه ایرانی راه حسین (ع) و راه عزت و افتخار حسینی است. راه سر خم نکردن در مقابل زیادهخواهی و خواستههای لایقف شیطان بزرگ آمریکاست. شیعه ایرانی، آرزوی تعظیم و تسلیم شدن به استکبار را بر دل آمریکا خواهد گذاشت.
عدهای در داخل و عدهای نیز در خارج، ساز سازش زدند و صلابت نرمش قهرمانانه را به مرعوب بودن و سازش ذلیلانه تعبیر کردند. گفتند که شیعه ایرانی، تحت فشار تحریم به فلان شخص رای داد و به دنبال ارتباط با شیطان بزرگ و فرار از تحریم بود.
اما کجا بودند تا در ایام محرم و صفر ببینند، همین مردم در میان فشار اقتصادی و میزان خرجهای سنگینی که روزگار به ایشان تحمیل میکند، چشم به روی حقیقت فشار روزگار میبندند و تنها چیزی که میبینند لبخند مهربان اربابشان حسین بن علی (ع) است. اینها همان مردمانی هستند که حتی در نداری و فشار اقتصادی و تحریم نیز دست از یاری اربابشان (به هر حالتی که باشد) برنمیدارند و آنچه که دارند در بوته اخلاص مینهند؛ این که جان میگذارند یا مال مهم نیست. مهم آن است که هر چه دارند بیکم و کاست میگذارند.
آنان که خیال سازش در سر دارند خوب ببینند که این مردم در ایامی که گذشت، تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی (ع)، نه تنها از میزان احسانهایشان کم نشد، بلکه بر آن افزوده هم شد. نه تنها از نذریها و قربانی کردنهایشان کاسته نشد، که افزوده نیز گشت. خوب ببینند که این مردم با همه فشاری که تحمل میکنند، همچنان وقتی پای هزینه کردن برای پرچم حسین (ع) به میان میآید دیگر دارایی را از نداری تشخیص نمیدهند و با تمام توان به میدان میآیند.
بیعت این مردم با نهضت حسین (ع) را پایانی نیست و هر چه از زمان میگذرد این پیوند محکمتر شده و تار و پودش بیشتر به هم جوش میخورد. حال چگونه آن عده اندک توقع دارند تا شیعه ایرانی که فدا کردن جان را حداقل وظیفه برای نهضت حسین (ع) و روشن نگاه داشتن شمع خیمه عزای او را بر خود فرض میداند، دست از همه اینها برداشته و به قول آنان سر تسلیم به سوی دشمنترین دشمنان و شیطان بزرگ فرود آورد و مشکل مالی و نداشتن توان مادی را بهانه دوری از چراغ هدایت حسین (ع) کند.
مگر آنکه شیعه ایرانی، دیگر شیعه نباشد.