گروه بین الملل مشرق – ترکیه پس از روی کار آمدن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه دوران جدیدی را تجربه کرده است. تجربه حکومت اسلام گرایان در کشوری که دهه ها حکمرانی لائیک ها و ملی گرایان را به خود دیده بود، در نوع خود جالب توجه است. از همین رو، احزاب غیر اسلامی تلاش زیادی برای به چالش کشیدن حزب عدالت و توسعه صورت داده اند. در این میان، برخی از رفتارهای حزب حاکم نیز به این چالش ها دامن زده است. کشف یک شبکه فساد مالی در تریکه، که پای برخی از وزرای کابینه و فرزندان آنها را به میان کشیده است، آخرین حلقه از چالش های حزب عدالت و توسعه است. در گفتگو با آقای محمد علی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه، به بررسی ریشه های بحران سیاسی و اقتصادی اخیر در ترکیه پرادخته ایم.
ریشه های بحران اخیر در ترکیه را که حزب عدالت و توسعه را به چالش کشیده است، چه می دانید؟
حزب اسلام گرای عدالت و توسعه از سال 2001 به قدرت رسیده و الآن مدت 12 سال است که قدرت را به صورت مداوم در اختیار دارد و چنین چیزی از سال 1923 تا کنون یعنی در تاریخ جمهوری ترکیه بی سابقه بوده است. به همین دلیل جریانات ملی گرا و کمالیست و همچنین جریانات چپ ترکیه در تلاش هستند تا هر از چند گاهی مسئله ای ایجاد کنند و از این طریق دولت اردوغان را زمین بزنند. در همین زمینه حوادث پارک گزی استانبول که در سال 2013 اتفاق افتاد، توسط حزب جمهوری خلق و جریانات چپ برای آسیب زدن به دولت اردوغان به راه افتاد. ماجرای تلاش برای بازداشت آقای هاکان فیدان رییس سرویس اطلاعاتی میت ترکیه به اتهام سازش با پ.ک.ک در مذاکرات اسلو نیز از همین موارد بود.
تفاوت این بحران با نمونه های قبلی، که به برخی از آنها اشاره کردید، چیست؟
ماجرای بحران اخیر، هم اگرچه از سوی هواداران آقای گولن ترتیب داده شده اما حجم حمله و شیوه های تهدید این بار به گونه ای است که می توان گفت پایه های قدرت حزب عدالت و توسعه را به لرزه درآورده است. از سوی دیگر، در ماجرای بحران اخیر، بر خلاف موارد قبلی، خود دولت و آقای اردوغان هم تا اندازهی زیادی مقصر هستند. دستگیری چند تن از فرزندان وزرای دولت اردوغان و آلوده شدن چند وزیر دولت، مسئله ای است که به اعتبار حزب عدالت و توسعه در مقابل سایر احزاب ترکیه لطمه زده است.
بحران اخیر ترکیه دو نکته را نشان داد. اولاً این که این واقعیت اثبات شد که دولت اردوغان بدون پاشنه آشیل نیست و راه هایی برای حمله به حزب قدرتمند عدالت و توسعه وجود دارد. الآن با توجه به این بحران اخیر، ثابت شد که مهم ترین جریانی که می تواند حزب عدالت و توسه را تهدید کند، جریان آقای فتح الله گولن است.
جریان گولن یک جریان سیاسی نیست بلکه یک جریان فرهنگی، فکری و دینی است که در اغلب ارکان دولتی، قضایی و امنیتی ترکیه نیز نفوذ دارد. دومین نکته ای که با توجه به بحران اخیر اثبات شد، بی اساس بودن این ادعای آقای اردوغان است که معتقد بود همه وزیران دولت وی، پاک هستند و هیچ مسئله فساد مالی در کابینه او وجود ندارد. اگرچه اعضای اولیه و قدیمی حزب عدالت و توسعه نظیر آتالای، باباجان، آرنچ، شاهین، چلیک و دیگران هنوز هم از فساد مالی مبرا هستند، اما بخشی از نیروهای جدید این حزب، گرفتار این گونه فسادها شده اند. نکته جالب توجه هم این است که نه آقای اردوغان و نه هیچ یک از وزرای دولت، این اتهام را نفی نمی کنند و تنها می گویند که بر علیه ما توطئه شده است.
ماجراجویی های ترکیه در سیاست خارجی، از جمله در تحولات سوریه تا چه اندازه در شکل گیری گسترش این بحران مؤثر بوده است؟
خیر، بنده چنین اعتقادی ندارم. متأسفانه در کشور ما هم در رسانه ها و هم در محافلی که به صورت تخصصی مسائل ترکیه را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند، غالبا این اشتباه صورت می گیرد که تنها تحولات پیرامونی و اخبار رایج با رویکردی از پیش تعیین شده و گاه شعاری تحلیل می شود و خود این کشور به عنوان یک پدیده عینی قابل شناخت مورد بررسی قرار نمی گیرد. درست است که ترکیه در سیاست خارجی خود و در موضوع سوریه بد عمل کرد و هزینه این رفتار نادرست را نیز داده اند. اما اینکه ما بخواهیم همه تحولات و مشکلات را به سیاست خارجی ترکیه ربط بدهیم، این نگرش با واقعیات جامعه ترکیه انطباق ندارد.
فراموش نکنیم که دولت اردوغان با وجود همه ی انتقاداتی که بر آن وارد است؛ در حوزه ی توسعه ی اقتصادی و سیاسی خوب عمل کرده و این مساله را نیز از یاد نبریم که از منظر روابط دیپلماتیک کشورمان و موضوع همجواری، تیم کنونی؛ گزینه ای است که به مراتب بهتر از گزینه هایی همچون سایر احزب ترکیه، با ایران بهتر و هماهنگ تر کار می کند.
شما به عدم تأثیرگذاری مسائلی از قبیل سیاست خارجی اشاره کردید. عامل اصلی که مسبب این بحران بوده و تا این اندازه حزب حاکم را با چالش مواجه کرده است، از نظر شماچیست؟
در موضوع درگیری اخیری که بین پیروان فتح الله گولن و حزب عدالت و توسعه روی داده، مسأله ی اصلی، نفوذ جریان گولن در ساختار و بدنه ی حکومت و نهادهای امنیتی و قضایی است و چنین چیزی می تواند اصل یکپارچگی اقدار را با مشکل روبرو کند.
از یاد نبریم که نگرانی از وجود یک دولت در سایه و یا دولت موازی، همواره در تاریخ ترکیه یکی از نگرانی های اصلی دولت های مستقر بوده است. اکنون هم مهم ترین پیام حملات اخیر به دولت آقای اردوغان و مهم ترین نگرانی وی، همین مسئله ی دولت موازی است. آقای حسین چاپکن رئیس پلیس استانبول است و این پست هم یکی از مهمترین پست های انتظامی - امنیتی در ترکیه است که به هر کسی داده نمی شود.
این آقای چاپکن به مدت 15 ماه رفت و آمد فرزندان وزرای دولت را رصد می کند، مکالمات وزرا را شنود می کند و پس از 15 ماه، در یک عملیات غافلگیر کننده به این ها حمله می شود. یعنی رئیس پلیس استانبول در این 15 ماه هیچ گونه اطلاعاتی به مافوق خود یعنی آقای معمر گولر وزیر کشور و شخص نخست وزیر یعنی آقای اردوغان نداده است.
باید توجه داشت که آقای چاپکن از یاران و طرفداران آقای گولن به حساب می آید و بنابراین در این پرونده، دستورات خود را از محل اقامت گولن در پنسیلوانیای آمریکا دریافت کرده است. بنابرین اردوغان از این واقعیات وحشت دارد که نمی تواند کنترل دقیقی بر ارکان اجرایی دولت خود داشته باشد.
آقای اردوغان برخی از سفارتخانه های خارجی مقیم در ترکیه را متهم به دخالت در این بحران کرده است. تحلیل شما از این سخنان اردوغان چیست؟
ادبیات و رفتار سیاسی آقای اردوغان طی سال های اخیر، غالبا مبتنی بر فرافکنی بوده است. در رسانه ها یک جملاتی از قول سفیر آمریکا در ترکیه نقل شد و آن هم این بود که " ما گفته بودیم روابط هالک بانک با جمهوری اسلامی ایران به روابط ما آسیب می زند، شما نپذیرفتید. اکنون نوبت ماست که سقوط این امپراطوری را ببینیم." این سخنان ریکاردئونه، اردوغان را به شدت خشمگین کرد و حتی قرار شد که سفیر آمریکا به وزارت امور خارجه فرا خوانده و در صورت لزوم از آنکارا اخراج شود. اما در ادامه سفیر آمریکا این سخنان را تکذیب کرد که البته این تکذیبیه در رسانه های ما منعکس نشد.
درست است که همواره دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نفوذ بسیار زیادی در ترکیه داشته اند، اما تصور این که آقای گولن با همکاری عناصر دولت اوباما طرح توطئه علیه دولت اردوغان ریخته اند، کاملاً محال است. به این دلیل که دولت آمریکا یک رابطه استراتژیکی با دولت اردوغان دارد و این دولت به هیچ عنوان تاریخ مصرفش نگذشته است. در تحولات مختلف منطقه، اردوغان هنوز هم یار نزدیک دولت آمریکا به حساب می آید. لذا این تصور که آمریکا در پشت پرده بحران اخیر ترکیه قرار دارد، جاهلانه است.
ریشه های بحران اخیر در ترکیه را که حزب عدالت و توسعه را به چالش کشیده است، چه می دانید؟
حزب اسلام گرای عدالت و توسعه از سال 2001 به قدرت رسیده و الآن مدت 12 سال است که قدرت را به صورت مداوم در اختیار دارد و چنین چیزی از سال 1923 تا کنون یعنی در تاریخ جمهوری ترکیه بی سابقه بوده است. به همین دلیل جریانات ملی گرا و کمالیست و همچنین جریانات چپ ترکیه در تلاش هستند تا هر از چند گاهی مسئله ای ایجاد کنند و از این طریق دولت اردوغان را زمین بزنند. در همین زمینه حوادث پارک گزی استانبول که در سال 2013 اتفاق افتاد، توسط حزب جمهوری خلق و جریانات چپ برای آسیب زدن به دولت اردوغان به راه افتاد. ماجرای تلاش برای بازداشت آقای هاکان فیدان رییس سرویس اطلاعاتی میت ترکیه به اتهام سازش با پ.ک.ک در مذاکرات اسلو نیز از همین موارد بود.
تفاوت این بحران با نمونه های قبلی، که به برخی از آنها اشاره کردید، چیست؟
ماجرای بحران اخیر، هم اگرچه از سوی هواداران آقای گولن ترتیب داده شده اما حجم حمله و شیوه های تهدید این بار به گونه ای است که می توان گفت پایه های قدرت حزب عدالت و توسعه را به لرزه درآورده است. از سوی دیگر، در ماجرای بحران اخیر، بر خلاف موارد قبلی، خود دولت و آقای اردوغان هم تا اندازهی زیادی مقصر هستند. دستگیری چند تن از فرزندان وزرای دولت اردوغان و آلوده شدن چند وزیر دولت، مسئله ای است که به اعتبار حزب عدالت و توسعه در مقابل سایر احزاب ترکیه لطمه زده است.
بحران اخیر ترکیه دو نکته را نشان داد. اولاً این که این واقعیت اثبات شد که دولت اردوغان بدون پاشنه آشیل نیست و راه هایی برای حمله به حزب قدرتمند عدالت و توسعه وجود دارد. الآن با توجه به این بحران اخیر، ثابت شد که مهم ترین جریانی که می تواند حزب عدالت و توسه را تهدید کند، جریان آقای فتح الله گولن است.
جریان گولن یک جریان سیاسی نیست بلکه یک جریان فرهنگی، فکری و دینی است که در اغلب ارکان دولتی، قضایی و امنیتی ترکیه نیز نفوذ دارد. دومین نکته ای که با توجه به بحران اخیر اثبات شد، بی اساس بودن این ادعای آقای اردوغان است که معتقد بود همه وزیران دولت وی، پاک هستند و هیچ مسئله فساد مالی در کابینه او وجود ندارد. اگرچه اعضای اولیه و قدیمی حزب عدالت و توسعه نظیر آتالای، باباجان، آرنچ، شاهین، چلیک و دیگران هنوز هم از فساد مالی مبرا هستند، اما بخشی از نیروهای جدید این حزب، گرفتار این گونه فسادها شده اند. نکته جالب توجه هم این است که نه آقای اردوغان و نه هیچ یک از وزرای دولت، این اتهام را نفی نمی کنند و تنها می گویند که بر علیه ما توطئه شده است.
ماجراجویی های ترکیه در سیاست خارجی، از جمله در تحولات سوریه تا چه اندازه در شکل گیری گسترش این بحران مؤثر بوده است؟
خیر، بنده چنین اعتقادی ندارم. متأسفانه در کشور ما هم در رسانه ها و هم در محافلی که به صورت تخصصی مسائل ترکیه را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند، غالبا این اشتباه صورت می گیرد که تنها تحولات پیرامونی و اخبار رایج با رویکردی از پیش تعیین شده و گاه شعاری تحلیل می شود و خود این کشور به عنوان یک پدیده عینی قابل شناخت مورد بررسی قرار نمی گیرد. درست است که ترکیه در سیاست خارجی خود و در موضوع سوریه بد عمل کرد و هزینه این رفتار نادرست را نیز داده اند. اما اینکه ما بخواهیم همه تحولات و مشکلات را به سیاست خارجی ترکیه ربط بدهیم، این نگرش با واقعیات جامعه ترکیه انطباق ندارد.
فراموش نکنیم که دولت اردوغان با وجود همه ی انتقاداتی که بر آن وارد است؛ در حوزه ی توسعه ی اقتصادی و سیاسی خوب عمل کرده و این مساله را نیز از یاد نبریم که از منظر روابط دیپلماتیک کشورمان و موضوع همجواری، تیم کنونی؛ گزینه ای است که به مراتب بهتر از گزینه هایی همچون سایر احزب ترکیه، با ایران بهتر و هماهنگ تر کار می کند.
شما به عدم تأثیرگذاری مسائلی از قبیل سیاست خارجی اشاره کردید. عامل اصلی که مسبب این بحران بوده و تا این اندازه حزب حاکم را با چالش مواجه کرده است، از نظر شماچیست؟
در موضوع درگیری اخیری که بین پیروان فتح الله گولن و حزب عدالت و توسعه روی داده، مسأله ی اصلی، نفوذ جریان گولن در ساختار و بدنه ی حکومت و نهادهای امنیتی و قضایی است و چنین چیزی می تواند اصل یکپارچگی اقدار را با مشکل روبرو کند.
از یاد نبریم که نگرانی از وجود یک دولت در سایه و یا دولت موازی، همواره در تاریخ ترکیه یکی از نگرانی های اصلی دولت های مستقر بوده است. اکنون هم مهم ترین پیام حملات اخیر به دولت آقای اردوغان و مهم ترین نگرانی وی، همین مسئله ی دولت موازی است. آقای حسین چاپکن رئیس پلیس استانبول است و این پست هم یکی از مهمترین پست های انتظامی - امنیتی در ترکیه است که به هر کسی داده نمی شود.
این آقای چاپکن به مدت 15 ماه رفت و آمد فرزندان وزرای دولت را رصد می کند، مکالمات وزرا را شنود می کند و پس از 15 ماه، در یک عملیات غافلگیر کننده به این ها حمله می شود. یعنی رئیس پلیس استانبول در این 15 ماه هیچ گونه اطلاعاتی به مافوق خود یعنی آقای معمر گولر وزیر کشور و شخص نخست وزیر یعنی آقای اردوغان نداده است.
باید توجه داشت که آقای چاپکن از یاران و طرفداران آقای گولن به حساب می آید و بنابراین در این پرونده، دستورات خود را از محل اقامت گولن در پنسیلوانیای آمریکا دریافت کرده است. بنابرین اردوغان از این واقعیات وحشت دارد که نمی تواند کنترل دقیقی بر ارکان اجرایی دولت خود داشته باشد.
آقای اردوغان برخی از سفارتخانه های خارجی مقیم در ترکیه را متهم به دخالت در این بحران کرده است. تحلیل شما از این سخنان اردوغان چیست؟
ادبیات و رفتار سیاسی آقای اردوغان طی سال های اخیر، غالبا مبتنی بر فرافکنی بوده است. در رسانه ها یک جملاتی از قول سفیر آمریکا در ترکیه نقل شد و آن هم این بود که " ما گفته بودیم روابط هالک بانک با جمهوری اسلامی ایران به روابط ما آسیب می زند، شما نپذیرفتید. اکنون نوبت ماست که سقوط این امپراطوری را ببینیم." این سخنان ریکاردئونه، اردوغان را به شدت خشمگین کرد و حتی قرار شد که سفیر آمریکا به وزارت امور خارجه فرا خوانده و در صورت لزوم از آنکارا اخراج شود. اما در ادامه سفیر آمریکا این سخنان را تکذیب کرد که البته این تکذیبیه در رسانه های ما منعکس نشد.
درست است که همواره دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نفوذ بسیار زیادی در ترکیه داشته اند، اما تصور این که آقای گولن با همکاری عناصر دولت اوباما طرح توطئه علیه دولت اردوغان ریخته اند، کاملاً محال است. به این دلیل که دولت آمریکا یک رابطه استراتژیکی با دولت اردوغان دارد و این دولت به هیچ عنوان تاریخ مصرفش نگذشته است. در تحولات مختلف منطقه، اردوغان هنوز هم یار نزدیک دولت آمریکا به حساب می آید. لذا این تصور که آمریکا در پشت پرده بحران اخیر ترکیه قرار دارد، جاهلانه است.