به گزارش مشرق به نقل از خبرگزاری LHV، شب گذشته 26 دیماه، نشست «نقش غرب در شکلگیری گروههای افراطی در جهان اسلام» از سوی پژوهشگاه مطالعات جهان و پژوهشگاه مطالعات آمریکا، با حضور علما و محققانی از کشورهای مختلف جهان که میهمان کنفرانس وحدت هستند، در هتل آزادی تهران برگزار شد. در این نشست، سخنرانان از کشورهای مختلف جهان اسلام به بررسی نقش مخرب کشورهای غربی و شبکه ی صهیونیسم جهانی در دامن زدن به اختلافات کشورهای اسلامی و حمایت از گروه های افراطی و تکفیری پرداختند.
عضو شورای سیاستگذاری حزب الله لبنان: كشورهاي غربي به ويژه آمريكا برآنند به هر قیمتی، تجزيه كشورهای اسلامی را اجرايی سازند.
مجید العمار عضو شورای سیاستگذاری حزب الله لبنان، اظهار داشت: در حال حاضر، مهم ترين مسئله براي غربيها جلوگيري از وحدت سراسري جهان اسلام است. گسترش فرهنگ مقاومت ميان مسلمانان در چارچوب بيداري اسلامي،کشورهای اسلامي را به سوي وحدت سوق داده است، به ويژه اينكه برخي حاكمان دست نشانده غرب نيز در قيام هاي مردمي سرنگون شده اند. اين وحدت به معناي نابودي سياستهاي سلطه طلبانه غرب در جهان اسلام و حتي سراسر جهان مي باشد، لذا غربي ها با ايجاد فتنه و كوچك سازي كشورهاي اسلامي به دنبال مقابله با اين وحدت هستند.
وی ادامه داد: نكته مهم ديگر تقلاي غرب براي حفظ منافع استعماري و غارت ثروت هاي كشورهاي اسلامي است. غربي ها سالهاست كه ثروت هاي جهان اسلام به ويژه منابع نفتي را به تاراج برده اند، در حالي كه تحولات اخير کشورهای اسلامی، اين امر را با ابهامات بسياري مواجه ساخته است. بحراني شدن شرايط داخلي كشورهاي اسلامي و در نهایت، تجزیه ی آنها، فرصتي براي غرب است تا به اين غارت گري ها ادامه دهد. نمود اين امر را در تحركات غرب براي تجزيه بيشتر سودان و فروپاشي اتحاد ليبي مي توان مشاهده كرد كه براي سلطه بر منابع نفتي اين كشورها صورت مي گيرد
در اين ميان بايد حفظ منافع صهيونيست ها را كه با احياي بيداري اسلامي در مسير زوال قرار گرفته است از اركان اهداف غرب دانست.
این عضو شورای سیاستگذاری حزب الله با اشاره به افول هژمونی آمریکا در جهان اظهار داشت: نكته مهم ديگر، نقش هژموني آمريكايي در اين فرآيند است. هر چند آمريكا خود را همچنان پيرو نظام تك قطبي مي داند، اما ورود بازيگران جديد به صحنه و بيداري جهاني براي مقابله با آمريكا، اين امر را متزلزل ساخته است. آمريكا كه در جهان با چالش مواجه شده تلاش دارد تا حربه اي را كه انگليسي ها در گذشته از آن استفاده كرده اند، يعني تجزيه كشورها با محوريت استمرار بحران تكرار كند. آمريكا با كوچك سازي كشورهاي اسلامي به دنبال حفظ سلطه بر آنها و استمرار هژموني يك جانبه گرايانه در جهان است.
مجیدالعمار در ادامه افزود: مولفه مهم در طرح هاي تجزيهگرايانه غربي ها، اجراي پنهان و آشكار نسل كشي مسلمانان است. كشتاري كه به كمك حاكمان دست نشانده عربي، بهره گيري از گروه هاي تروريستي، ايجاد فضاي آشوب و ناامني، جنگ داخلي، جنگ ميان كشورهاي اسلامي، حضور ناظران و نيروهاي بين المللي و در نهايت حمله مستقيم نظامي اجرا مي شود. غرب عملاً كشتار گسترده مسلمانان را اجرا مي كند در حالي كه با وضع قوانين سخت گيرانه در جوامع غربي نيز ابعاد ديگر اسلام ستيزي را محقق مي نمايد.
این کارشناس مسائل جهان اسلام اظهار داشت: با توجه به آنچه ذكر شد مي توان گفت كه اكنون غرب محور سياست هاي خود را معطوف به جهان اسلام كرده كه تجزيه اين كشورها مهم ترين هدف آن مي باشد. مقابله با اين تحركات صرفاً يك راهكار دارد و آن وحدت تمام ممالك اسلامي با محوريت مقاومت در قالب بيداري اسلامي است؛ اصلي كه غرب را به وحشت واداشته و براي مقابله با آن هر فتنه اي را اجرا مي كند.
اسلام ستیزی در جوامع غربی
وی در ادامه اظهار داشت: كشورهاي اروپايي در حالي در ماه هاي اخير با محوريت اعتراض هاي مردمي به نظام سرمايه داري افكار عمومي جهان را به خود مشغول داشته اند كه اين روزها تحولاتي خاص در اين قاره در حال رخ دادن است. در فرانسه تصويب قوانين سخت گيرانه در قبال مسلمانان، گروگان گيري در تولوز فرانسه كه مقامات اين كشور از جمله ساركوزي رئيس جمهور آن را ۱۱ سپتامبر ديگر ناميد و به اين بهانه بر سياست هاي ضداسلامي خود افزود، به طوري كه اخراج مسلمانان از فرانسه به شدت افزايش يافته است.
در انگليس محدود شدن آزادي هاي فردي مسلمانان و نظارت بيشتر بر آنها اعتراض گروه هاي اسلامي را به همراه داشته است. در آلمان بزرگ ترين مسجد برلين مورد هتك حرمت قرار مي گيرد. در بلژيك مسجد مسلمانان به آتش كشيده مي شود و امام جماعت آن به شهادت مي رسد. گروه هاي نژاد پرست و افراطي تجمعات ضداسلامي برگزار مي كنند.
قوانين سخت گيرانه عليه زنان مسلمان هر روز در كشورهاي اروپايي وضع مي شود. اين تحولات و صدها تحول ديگر يك نكته اساسي را آشكار مي كند و آن اينكه سران غرب اسلام ستيزي را محور تحركات خود قرار داده اند. اين روند در آمريكا نيز مشاهده مي شود، چنانكه زن مسلمان در خانه اش به جرم داشتن حجاب به قتل مي رسد.
عملكرد دولتمردان غربي نشان مي دهد كه آنها به دنبال آنند تا چنان وانمود سازند كه اسلام دين جنگ و كشتار است و مسلمانان عامل بحران و ناامني هستند. اين سياست تا بدان جا پيش رفته كه آنها جنگ طلبي خود در افغانستان و هزينه كردن ميلياردها دلار پول ماليات دهندگان را با نام مقابله با افراطگرايي اسلامي و نجات كشورهاي اسلامي توجيه مي كنند. مجموع تحركات غربي ها نشان مي دهد كه آنها به دنبال آنند تا اسلام را عامل تمام بحران هاي غرب معرفي و به نوعي افكار عمومي را در برابر جهان اسلام قرار دهند.
این کارشناس مسائل جهان اسلام در تشریح اهداف غرب از ترویج اسلام ستیزی اظهار داشت:اين تحركات در حالي از سوي غربيها صورت مي گيرد كه ارزيابي سياست ها و اقدامات سران غرب نشان مي دهد كه ادعاها و اقدامات ضد اسلامي غربي ها اقدامي براي فريب ملت هاي شان است كه در لواي آن اهداف خاصي را پيگيري مي كنند. اين اهداف عبارتند از:
اولاً كشورهاي غربي اكنون با موجي از بحران هاي اقتصادي و اعتراض هاي گسترده مردمي مواجه شده اند. مردم در حالي عليه نظام سرمايه داري قيام كردهاند كه سران غرب به دنبال دور ساختن آنها از طغيان عليه نظام سرمايه داري هستند. سران غرب با در پيش كشيدن اسلام ستيزي برآنند تا مردم را از مسائل اقتصادي و مقابله با نظام سرمايه داري به امور امنيتي سوق دهند. به عبارت ديگر آنها برآنند تا خروش مردم براي رهايي از بند نظام سرمايه داري را اجرا سازند.
ثانياً سران غرب در چارچوب مقابله با مطالبات مردمي و اوج گيري اعتراض ها به ساختارهاي غير مردمي حاكم بر اروپا برآنند تا فضاي سركوب را تشديد و وضع قوانين ضدبشري را توجيه كنند. البته غرب براي آنكه اسلام ستيزي خود را پنهان سازد ادعاي محدودسازي و حتي اخراج و بازداشت مسلمانان را براي مقابله با حركت هاي افراط گرايان ضداسلامي مطرح مي كند. اقدامات ضدحقوق بشري سران غرب به جايي رسيده كه حتي از وسايل منزل براي جاسوسي از زندگي شخصي افراد استفاده مي كنند.
ثالثاً سران غرب در فريبي ديگر عليه ملتهايشان جنگطلبي در افغانستان و ساير كشورها را توجيه مي كنند، در حالي كه ملت هاي غربي تأكيد دارند كه پول ماليات هاي شان بايد صرف اقتصاد شود. سران غرب همچنان به دنبال جنگ افروزي در جهان هستند كه نمود عيني آن در افغانستان قابل مشاهده است.
سران غرب همزمان دو سياست را اجرا مي كنند؛ از يك سو كمك به مردم افغانستان كه مسلمان هستند و نيز مقابله با افراط گرايي اسلامي را عامل هزينه كردن پول مالياتدهندگان غربي در افغانستان عنوان مي كنند كه به تشديد حس اسلام ستيزي در جوامع غربي منجر مي شود، از سوي ديگر با تحريك احساسات مردم اروپا و آمريكا، رضايت آنها براي تأمين هزينه هاي جنگ افروزي در افغانستان را جلب مي كنند. به عبارت ديگر، غرب هم اسلام ستيزي را تشديد مي كند و هم جنگ افروزي خود را توجيه.
رابعاً نكته مهم ديگر فريبكاري سران غرب در زمينه سكوت شان در برابر جنايات و سركوب گري هاي صورت گرفته در كشورهاي عربي متحد آنها است. در يك سال گذشته بحرين، اردن، يمن، عربستان با موجي از اقدامات ضدبشري حاكمان دست نشانده غرب عليه مردم همراه است، اما سران غرب راه سكوت در پيش گرفته اند. حربه سران غرب براي توجيه اين اقدامات و همسو ساختن ملتهاي شان با اين رويكرد ترويج اسلام ستيزي در جوامع غربي است.
سران غرب با نمايش چهره منفي از اسلام در كشورهاي شان و معرفي مسلمانان به عنوان عامل بحران اقتصادي و امنيتي غرب به دنبال سكوت ملت هاي شان در برابر جنايات صورت گرفته در بحرين، عربستان، يمن و حتي توجيه حمايت هاي خود از جنايات آل سعود و آل خليفه هستند.
خامساً فريب ديگر سران غرب عليه ملت هاي شان معطوف به عملكرد آنها در زمينه همكاري و همراهي با آمريكا و صهيونيست ها است. اروپايي ها با بهانه امنيت اروپا همكاري با آمريكا را توجيه مي كنند و هر دو با هم (آمريكا و اروپا) سرسپردگي به صهيونيست ها را توجيه مي كنند. اين در شرايطي است كه مردم اروپا از روابط با آمريكا ناراضي هستند و مردم اروپا و آمريكا از سرسپردگي كشورهاي شان به رژيم صهيونيستي تنفر دارند.
در جمع بندي كلي ميتوان گفت كه تشديد فضاي ضداسلامي در جوامع غربي برگرفته از فريبكاري سران اين كشورها براي حذف حقوق و مطالبات ملت هاي شان در زمينههايي همچون رفع بحران اقتصادي با سرنگوني نظام سرمايه داري، پايان جنگ طلبي در جهان، مقابله با جنايات حاكمان دست نشانده عرب در عربستان، بحرين، پايان وابستگي به صهيونيست ها و... مي باشد.
به عبارت ديگر سران غرب اكنون در كنار اجراي سياست هاي ضد اسلامي به دنبال فريب افكار عمومي خود نيز هستند
مولانا محمدخان شیرانی: برخی حکومت ها فساد را جهاد معرفی می کنند/استکبار وحدت ما را نشانه رفته است
در ادامه نشست مولانا محمدخان شیرانی، رئیس شورای اندیشه های اسلامی و رهبر حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضلالرحمان در ایالت بلوچستان پاکستان، در این نشست در زمینه ی موانع ایجاد وحدت اسلامی و نقش غرب در ایجاد اختلافات بین مسلمانان، با مرور تاریخ قرن اخیر اظهار داشت: در سال 1959 ، 28 کشور اتحادیه ناتو را تشکیل دادند. در سال 1989 شوروی از افغانستان خارج شد و در سال 1990 شوروی از هم پاشید. متحدین غربی از فروپاشی شوروی به این نتیجه رسیدند که دیگر هیچ نظامی در مقابل دموکراسی لیبرال غرب نمی تواند بایستد. غربی ها می گفتند که سه جنگ چهانی را پشت سر گذاشتیم و اکنون در شرف وقوع جنگ چهارم هستیم و این عقیده را داشتند که جنگ جهانی چهارم جنگ با اسلام است.
وی با اشاره به این موضوع که غرب در مورد اینکه چه عنوانی به جنگ جهانی چهارم بدهند اختلاف نظر داشتند. خاطر نشان کرد: یک دیدگاه این بود که این را به عنوان جنگ بین تمدنها مطرح کنند. بخاطر همین بود که بعد از یازده سپتامبر جرح بوش در اولین سخنرانی بعد از وقوع این حادثه گفت که جنگ بین تمدنها شروع شده است.
این عالم برجسته پاکستانی ادامه داد: عنوان دوم که برای جنگ در نظر گرفته شد جنگ با تروریسم است که در آن،تمدنهای اسلامی مورد هدف هستند. این تعبیر را هم رئیس جمهور آمریکا به کار برد و با کمک رسانههای خود تمام تلاش خود را به کار بردند که بگویند این جنگ اتفاق افتاده و از آنجا که ممکن بود مسلمانان جهان علیه نظام سلطه متحد شوند، آنان کوشیدند از تنوع مذاهب و اقوام در کشورهای اسلامی سوء استفاده کرده و در جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند.
وی عنوان کرد: عنوان دوم را به این نحو انتخاب کردند که می توانند از احساسات جوانان جهان اسلام استفاده کنند و گفتند اگر آن جوان بر اساس عقایدش وارد این جنگ شود ما عنوان جهاد بر آن می نهیم و اگر به عنوان دست یابی به آزادی در این جنگ وارد شوند، عنوان آزادی خواهی بر آن می نهیم و هر کدام را به نحوی وارد این جنگ می کنیم.
مولانا شیرانی با بیان اینکه اصل درگیری بین توحید پرستی و ماده پرستی است، تصریح کرد: فکر می کردند که اگر جهان اسلام که از توحید پرستی سرشار است را نشانه بگیرند می توانند به اهدافشان برسند.
این عالم برجسته پاکستانی در ادامه سخنان خود با استناد به آیات مبارکه 213 بقره و 19 یونس به بررسی معانی هفتگانه واژه امت پرداخت و پس از تشریح معانی مختلف آن گفت: امت در همه این معانی ناظر به وحدت است.
مولونا شیرانی در توضیح این دو آیه بیان کرد: در این دو آیه همه واژگان معنی استمرار می دهد. در این آیات واژه امه و امهات ذکر شده و علمای اسلام هفت معنا از این استخراج کره اند و در همه ی این معانی، واژه "امت" ناظر به وحدت است.
وی تصریح کرد: باید به این موضوع توجه شود که خلقت بشر از خاک است و ریشه انسان از این پدید آمده است و این اختلاف رنگها نمی تواند باعث اختلاف بین مسلمانان باشد و به این دلیل نمی توانند انسجام خود را از دست بدهند و دچار اختلاف شوند. اگر عمر انسان را مانند یک درخت در نظر بگیریم، می بینیم که ساقه های یک درخت متفاوتند. اما همه در ریشه و اصل مشترکند و از یک نقطه الهام گرفته و منشا گرفته اند. وحدت ستون فقرات جامعه اسلام است و اگر ستون فقرات خراب شود. دیگر نمی توان توازن را حفظ کرد. وحدت برای جهان اسلام رحمت است.
مولانا شیرانی با اشاره به اینکه انسان مکلف اولین فریضه واجب بر او کسب دانش است. تصریح کرد: مذهب حق هر فردی است.و این موضوع در ماده 18منشور سازمان ملل آمده است.
وی در پایان اظهار داشت:برخی از ریشههای اختلاف نیز به علما برمیگردد. علمای هر مذهبی تصور میکنند که هرچه در نزد آنان است درست است و دیگران به گمراهی افتادهاند و بدتر آنکه خود را سخنگوی کل آن مذهب میدانند. سیاستمداران نیز میتوانند عامل دیگری برای اختلاف باشند که مردم را آنگونه که باید و شاید تفهیم نمیکنند، بلکه به نوعی القاء میکنند که برای به دست آوردن هرچیزی باید دستدرازی و تعدی و دزدی کرد.
وی خاطرنشان کرد: برخی از حکومتهای محلی هم که به دنبال اقتدار و قدرت خود هستند برای رسیدن به آمال خود اختلاف افکنی میکنند و یه عامل دیگر اختلاف هم میتواند عامل بینالمللی باشد که فساد را جهاد معرفی میکند.
عضو شورای سیاستگذاری حزب الله لبنان: كشورهاي غربي به ويژه آمريكا برآنند به هر قیمتی، تجزيه كشورهای اسلامی را اجرايی سازند.
مجید العمار عضو شورای سیاستگذاری حزب الله لبنان، اظهار داشت: در حال حاضر، مهم ترين مسئله براي غربيها جلوگيري از وحدت سراسري جهان اسلام است. گسترش فرهنگ مقاومت ميان مسلمانان در چارچوب بيداري اسلامي،کشورهای اسلامي را به سوي وحدت سوق داده است، به ويژه اينكه برخي حاكمان دست نشانده غرب نيز در قيام هاي مردمي سرنگون شده اند. اين وحدت به معناي نابودي سياستهاي سلطه طلبانه غرب در جهان اسلام و حتي سراسر جهان مي باشد، لذا غربي ها با ايجاد فتنه و كوچك سازي كشورهاي اسلامي به دنبال مقابله با اين وحدت هستند.
وی ادامه داد: نكته مهم ديگر تقلاي غرب براي حفظ منافع استعماري و غارت ثروت هاي كشورهاي اسلامي است. غربي ها سالهاست كه ثروت هاي جهان اسلام به ويژه منابع نفتي را به تاراج برده اند، در حالي كه تحولات اخير کشورهای اسلامی، اين امر را با ابهامات بسياري مواجه ساخته است. بحراني شدن شرايط داخلي كشورهاي اسلامي و در نهایت، تجزیه ی آنها، فرصتي براي غرب است تا به اين غارت گري ها ادامه دهد. نمود اين امر را در تحركات غرب براي تجزيه بيشتر سودان و فروپاشي اتحاد ليبي مي توان مشاهده كرد كه براي سلطه بر منابع نفتي اين كشورها صورت مي گيرد
در اين ميان بايد حفظ منافع صهيونيست ها را كه با احياي بيداري اسلامي در مسير زوال قرار گرفته است از اركان اهداف غرب دانست.
این عضو شورای سیاستگذاری حزب الله با اشاره به افول هژمونی آمریکا در جهان اظهار داشت: نكته مهم ديگر، نقش هژموني آمريكايي در اين فرآيند است. هر چند آمريكا خود را همچنان پيرو نظام تك قطبي مي داند، اما ورود بازيگران جديد به صحنه و بيداري جهاني براي مقابله با آمريكا، اين امر را متزلزل ساخته است. آمريكا كه در جهان با چالش مواجه شده تلاش دارد تا حربه اي را كه انگليسي ها در گذشته از آن استفاده كرده اند، يعني تجزيه كشورها با محوريت استمرار بحران تكرار كند. آمريكا با كوچك سازي كشورهاي اسلامي به دنبال حفظ سلطه بر آنها و استمرار هژموني يك جانبه گرايانه در جهان است.
مجیدالعمار در ادامه افزود: مولفه مهم در طرح هاي تجزيهگرايانه غربي ها، اجراي پنهان و آشكار نسل كشي مسلمانان است. كشتاري كه به كمك حاكمان دست نشانده عربي، بهره گيري از گروه هاي تروريستي، ايجاد فضاي آشوب و ناامني، جنگ داخلي، جنگ ميان كشورهاي اسلامي، حضور ناظران و نيروهاي بين المللي و در نهايت حمله مستقيم نظامي اجرا مي شود. غرب عملاً كشتار گسترده مسلمانان را اجرا مي كند در حالي كه با وضع قوانين سخت گيرانه در جوامع غربي نيز ابعاد ديگر اسلام ستيزي را محقق مي نمايد.
این کارشناس مسائل جهان اسلام اظهار داشت: با توجه به آنچه ذكر شد مي توان گفت كه اكنون غرب محور سياست هاي خود را معطوف به جهان اسلام كرده كه تجزيه اين كشورها مهم ترين هدف آن مي باشد. مقابله با اين تحركات صرفاً يك راهكار دارد و آن وحدت تمام ممالك اسلامي با محوريت مقاومت در قالب بيداري اسلامي است؛ اصلي كه غرب را به وحشت واداشته و براي مقابله با آن هر فتنه اي را اجرا مي كند.
اسلام ستیزی در جوامع غربی
وی در ادامه اظهار داشت: كشورهاي اروپايي در حالي در ماه هاي اخير با محوريت اعتراض هاي مردمي به نظام سرمايه داري افكار عمومي جهان را به خود مشغول داشته اند كه اين روزها تحولاتي خاص در اين قاره در حال رخ دادن است. در فرانسه تصويب قوانين سخت گيرانه در قبال مسلمانان، گروگان گيري در تولوز فرانسه كه مقامات اين كشور از جمله ساركوزي رئيس جمهور آن را ۱۱ سپتامبر ديگر ناميد و به اين بهانه بر سياست هاي ضداسلامي خود افزود، به طوري كه اخراج مسلمانان از فرانسه به شدت افزايش يافته است.
در انگليس محدود شدن آزادي هاي فردي مسلمانان و نظارت بيشتر بر آنها اعتراض گروه هاي اسلامي را به همراه داشته است. در آلمان بزرگ ترين مسجد برلين مورد هتك حرمت قرار مي گيرد. در بلژيك مسجد مسلمانان به آتش كشيده مي شود و امام جماعت آن به شهادت مي رسد. گروه هاي نژاد پرست و افراطي تجمعات ضداسلامي برگزار مي كنند.
قوانين سخت گيرانه عليه زنان مسلمان هر روز در كشورهاي اروپايي وضع مي شود. اين تحولات و صدها تحول ديگر يك نكته اساسي را آشكار مي كند و آن اينكه سران غرب اسلام ستيزي را محور تحركات خود قرار داده اند. اين روند در آمريكا نيز مشاهده مي شود، چنانكه زن مسلمان در خانه اش به جرم داشتن حجاب به قتل مي رسد.
عملكرد دولتمردان غربي نشان مي دهد كه آنها به دنبال آنند تا چنان وانمود سازند كه اسلام دين جنگ و كشتار است و مسلمانان عامل بحران و ناامني هستند. اين سياست تا بدان جا پيش رفته كه آنها جنگ طلبي خود در افغانستان و هزينه كردن ميلياردها دلار پول ماليات دهندگان را با نام مقابله با افراطگرايي اسلامي و نجات كشورهاي اسلامي توجيه مي كنند. مجموع تحركات غربي ها نشان مي دهد كه آنها به دنبال آنند تا اسلام را عامل تمام بحران هاي غرب معرفي و به نوعي افكار عمومي را در برابر جهان اسلام قرار دهند.
این کارشناس مسائل جهان اسلام در تشریح اهداف غرب از ترویج اسلام ستیزی اظهار داشت:اين تحركات در حالي از سوي غربيها صورت مي گيرد كه ارزيابي سياست ها و اقدامات سران غرب نشان مي دهد كه ادعاها و اقدامات ضد اسلامي غربي ها اقدامي براي فريب ملت هاي شان است كه در لواي آن اهداف خاصي را پيگيري مي كنند. اين اهداف عبارتند از:
اولاً كشورهاي غربي اكنون با موجي از بحران هاي اقتصادي و اعتراض هاي گسترده مردمي مواجه شده اند. مردم در حالي عليه نظام سرمايه داري قيام كردهاند كه سران غرب به دنبال دور ساختن آنها از طغيان عليه نظام سرمايه داري هستند. سران غرب با در پيش كشيدن اسلام ستيزي برآنند تا مردم را از مسائل اقتصادي و مقابله با نظام سرمايه داري به امور امنيتي سوق دهند. به عبارت ديگر آنها برآنند تا خروش مردم براي رهايي از بند نظام سرمايه داري را اجرا سازند.
ثانياً سران غرب در چارچوب مقابله با مطالبات مردمي و اوج گيري اعتراض ها به ساختارهاي غير مردمي حاكم بر اروپا برآنند تا فضاي سركوب را تشديد و وضع قوانين ضدبشري را توجيه كنند. البته غرب براي آنكه اسلام ستيزي خود را پنهان سازد ادعاي محدودسازي و حتي اخراج و بازداشت مسلمانان را براي مقابله با حركت هاي افراط گرايان ضداسلامي مطرح مي كند. اقدامات ضدحقوق بشري سران غرب به جايي رسيده كه حتي از وسايل منزل براي جاسوسي از زندگي شخصي افراد استفاده مي كنند.
ثالثاً سران غرب در فريبي ديگر عليه ملتهايشان جنگطلبي در افغانستان و ساير كشورها را توجيه مي كنند، در حالي كه ملت هاي غربي تأكيد دارند كه پول ماليات هاي شان بايد صرف اقتصاد شود. سران غرب همچنان به دنبال جنگ افروزي در جهان هستند كه نمود عيني آن در افغانستان قابل مشاهده است.
سران غرب همزمان دو سياست را اجرا مي كنند؛ از يك سو كمك به مردم افغانستان كه مسلمان هستند و نيز مقابله با افراط گرايي اسلامي را عامل هزينه كردن پول مالياتدهندگان غربي در افغانستان عنوان مي كنند كه به تشديد حس اسلام ستيزي در جوامع غربي منجر مي شود، از سوي ديگر با تحريك احساسات مردم اروپا و آمريكا، رضايت آنها براي تأمين هزينه هاي جنگ افروزي در افغانستان را جلب مي كنند. به عبارت ديگر، غرب هم اسلام ستيزي را تشديد مي كند و هم جنگ افروزي خود را توجيه.
رابعاً نكته مهم ديگر فريبكاري سران غرب در زمينه سكوت شان در برابر جنايات و سركوب گري هاي صورت گرفته در كشورهاي عربي متحد آنها است. در يك سال گذشته بحرين، اردن، يمن، عربستان با موجي از اقدامات ضدبشري حاكمان دست نشانده غرب عليه مردم همراه است، اما سران غرب راه سكوت در پيش گرفته اند. حربه سران غرب براي توجيه اين اقدامات و همسو ساختن ملتهاي شان با اين رويكرد ترويج اسلام ستيزي در جوامع غربي است.
سران غرب با نمايش چهره منفي از اسلام در كشورهاي شان و معرفي مسلمانان به عنوان عامل بحران اقتصادي و امنيتي غرب به دنبال سكوت ملت هاي شان در برابر جنايات صورت گرفته در بحرين، عربستان، يمن و حتي توجيه حمايت هاي خود از جنايات آل سعود و آل خليفه هستند.
خامساً فريب ديگر سران غرب عليه ملت هاي شان معطوف به عملكرد آنها در زمينه همكاري و همراهي با آمريكا و صهيونيست ها است. اروپايي ها با بهانه امنيت اروپا همكاري با آمريكا را توجيه مي كنند و هر دو با هم (آمريكا و اروپا) سرسپردگي به صهيونيست ها را توجيه مي كنند. اين در شرايطي است كه مردم اروپا از روابط با آمريكا ناراضي هستند و مردم اروپا و آمريكا از سرسپردگي كشورهاي شان به رژيم صهيونيستي تنفر دارند.
در جمع بندي كلي ميتوان گفت كه تشديد فضاي ضداسلامي در جوامع غربي برگرفته از فريبكاري سران اين كشورها براي حذف حقوق و مطالبات ملت هاي شان در زمينههايي همچون رفع بحران اقتصادي با سرنگوني نظام سرمايه داري، پايان جنگ طلبي در جهان، مقابله با جنايات حاكمان دست نشانده عرب در عربستان، بحرين، پايان وابستگي به صهيونيست ها و... مي باشد.
به عبارت ديگر سران غرب اكنون در كنار اجراي سياست هاي ضد اسلامي به دنبال فريب افكار عمومي خود نيز هستند
مولانا محمد شیرانی
مولانا محمدخان شیرانی: برخی حکومت ها فساد را جهاد معرفی می کنند/استکبار وحدت ما را نشانه رفته است
در ادامه نشست مولانا محمدخان شیرانی، رئیس شورای اندیشه های اسلامی و رهبر حزب جمعیت علمای اسلام شاخه فضلالرحمان در ایالت بلوچستان پاکستان، در این نشست در زمینه ی موانع ایجاد وحدت اسلامی و نقش غرب در ایجاد اختلافات بین مسلمانان، با مرور تاریخ قرن اخیر اظهار داشت: در سال 1959 ، 28 کشور اتحادیه ناتو را تشکیل دادند. در سال 1989 شوروی از افغانستان خارج شد و در سال 1990 شوروی از هم پاشید. متحدین غربی از فروپاشی شوروی به این نتیجه رسیدند که دیگر هیچ نظامی در مقابل دموکراسی لیبرال غرب نمی تواند بایستد. غربی ها می گفتند که سه جنگ چهانی را پشت سر گذاشتیم و اکنون در شرف وقوع جنگ چهارم هستیم و این عقیده را داشتند که جنگ جهانی چهارم جنگ با اسلام است.
وی با اشاره به این موضوع که غرب در مورد اینکه چه عنوانی به جنگ جهانی چهارم بدهند اختلاف نظر داشتند. خاطر نشان کرد: یک دیدگاه این بود که این را به عنوان جنگ بین تمدنها مطرح کنند. بخاطر همین بود که بعد از یازده سپتامبر جرح بوش در اولین سخنرانی بعد از وقوع این حادثه گفت که جنگ بین تمدنها شروع شده است.
این عالم برجسته پاکستانی ادامه داد: عنوان دوم که برای جنگ در نظر گرفته شد جنگ با تروریسم است که در آن،تمدنهای اسلامی مورد هدف هستند. این تعبیر را هم رئیس جمهور آمریکا به کار برد و با کمک رسانههای خود تمام تلاش خود را به کار بردند که بگویند این جنگ اتفاق افتاده و از آنجا که ممکن بود مسلمانان جهان علیه نظام سلطه متحد شوند، آنان کوشیدند از تنوع مذاهب و اقوام در کشورهای اسلامی سوء استفاده کرده و در جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند.
وی عنوان کرد: عنوان دوم را به این نحو انتخاب کردند که می توانند از احساسات جوانان جهان اسلام استفاده کنند و گفتند اگر آن جوان بر اساس عقایدش وارد این جنگ شود ما عنوان جهاد بر آن می نهیم و اگر به عنوان دست یابی به آزادی در این جنگ وارد شوند، عنوان آزادی خواهی بر آن می نهیم و هر کدام را به نحوی وارد این جنگ می کنیم.
مولانا شیرانی با بیان اینکه اصل درگیری بین توحید پرستی و ماده پرستی است، تصریح کرد: فکر می کردند که اگر جهان اسلام که از توحید پرستی سرشار است را نشانه بگیرند می توانند به اهدافشان برسند.
این عالم برجسته پاکستانی در ادامه سخنان خود با استناد به آیات مبارکه 213 بقره و 19 یونس به بررسی معانی هفتگانه واژه امت پرداخت و پس از تشریح معانی مختلف آن گفت: امت در همه این معانی ناظر به وحدت است.
مولونا شیرانی در توضیح این دو آیه بیان کرد: در این دو آیه همه واژگان معنی استمرار می دهد. در این آیات واژه امه و امهات ذکر شده و علمای اسلام هفت معنا از این استخراج کره اند و در همه ی این معانی، واژه "امت" ناظر به وحدت است.
وی تصریح کرد: باید به این موضوع توجه شود که خلقت بشر از خاک است و ریشه انسان از این پدید آمده است و این اختلاف رنگها نمی تواند باعث اختلاف بین مسلمانان باشد و به این دلیل نمی توانند انسجام خود را از دست بدهند و دچار اختلاف شوند. اگر عمر انسان را مانند یک درخت در نظر بگیریم، می بینیم که ساقه های یک درخت متفاوتند. اما همه در ریشه و اصل مشترکند و از یک نقطه الهام گرفته و منشا گرفته اند. وحدت ستون فقرات جامعه اسلام است و اگر ستون فقرات خراب شود. دیگر نمی توان توازن را حفظ کرد. وحدت برای جهان اسلام رحمت است.
مولانا شیرانی با اشاره به اینکه انسان مکلف اولین فریضه واجب بر او کسب دانش است. تصریح کرد: مذهب حق هر فردی است.و این موضوع در ماده 18منشور سازمان ملل آمده است.
وی در پایان اظهار داشت:برخی از ریشههای اختلاف نیز به علما برمیگردد. علمای هر مذهبی تصور میکنند که هرچه در نزد آنان است درست است و دیگران به گمراهی افتادهاند و بدتر آنکه خود را سخنگوی کل آن مذهب میدانند. سیاستمداران نیز میتوانند عامل دیگری برای اختلاف باشند که مردم را آنگونه که باید و شاید تفهیم نمیکنند، بلکه به نوعی القاء میکنند که برای به دست آوردن هرچیزی باید دستدرازی و تعدی و دزدی کرد.
وی خاطرنشان کرد: برخی از حکومتهای محلی هم که به دنبال اقتدار و قدرت خود هستند برای رسیدن به آمال خود اختلاف افکنی میکنند و یه عامل دیگر اختلاف هم میتواند عامل بینالمللی باشد که فساد را جهاد معرفی میکند.