به گزارش مشرق، حادثه هيچ گاه خبر نمي کند و در يک لحظه به وقوع مي پيوندد اما در همان
لحظه مي تواند جان صدها انسان را گرفته و آن ها را به کام مرگ بکشاند. از
اين حوادث مرگبار کمتر کسي جان سالم به در مي برد.
نجات پيدا کردن از يک حادثه بسيار مرگبار را مي توان شانس و حکمت الهي بيان کرد زيرا شانس زنده ماندن در برخي از حوادث صفر است. در طول تاريخ افرادي بوده اند که با وجود حوادث وحشتناک و مرگباري که برايشان رخ داده است باز هم زنده مانده اند.
** سقوط از 5 کيلومتري
در مارس سال 1944 يک خلبان کهنه کار به نام "نيکولاس استفن" در حال پرواز به سمت آلمان بود که هواپيمايش مورد حمله قرار گرفت و پس از آتش گرفتن شروع به سقوط کرد. شدت آتش سوزي به حدي بود که چتر نجات اين خلبان از بين رفته بود و تنها راه فرار بيرون پريدن از هواپيما به نظر مي رسيد.
نيکولاس فرار را بر قرار ترجيح داده از هواپيما در حالي که 5500 متر از زمين فاصله داشت بيرون مي پرد در طول سقوط او سالم مانده و در نهايت به درخت هاي نرم و سپس در برفي سه متري سقوط مي کند تا تنها آسيب جدي اين سقوط براي او يک پاي مو برداشته باشد.
** سقوط از ارتفاع 10 کيلومتري
"وسنا ولويک" مهماندار جايگزيني بود که براي يکي از مسافرت ها به سمت دانمارک انتخاب شد. اين مهماندار صربستاني در طول پرواز در حال کمک کردن به مسافرين بود که ناگهان هواپيما منفجر شده و همه از آن به بيرون پرت شدند.
اين مهماندار نيز در حال سقوط بود که با کمال خوش شانسي به نقطه اي نه چندان سخت برخورد کرد و زنده ماند. اين خانم بيش از 6 ماه در بيمارستان بود و عمل هاي جراحي بسياري براي زنده ماندنش انجام شد. او حالا به خاطر سقوط از ارتفاع 10 کيلومتري و زنده ماندن بدون داشتن چتر رکورد دار گينس شده است.
** 72 روز در کوه
در اخرين روز از ماه اکتبر سال 1972 پروازي از سمت اروگوئه به سمت شيلي در حرکت بود که بر اثر مشکلات به وجود آمده در هواپيما وشرايط سخت جوي سقوط کرد. در اين سقوط 12 نفر همان ابتدا جانشان را از دست دادند و باقي که نجات پيدا کرده بودند توانايي ادامه زندگي را نداشتند زيرا آب و غذا به مقدار کافي در آن نقطه وجود نداشت.
زندگي در سرماي30 درجه پايين صفر کوه هاي آندس باعث شد تا بازماندگان نيز به مرور جانشان را از دست بدهند. زندگي براي اين افراد به حدي سخت بود که آن ها مجبور به خوردن دوستان خود شدند. پس از 72 روز کاوش بالاخره گروه هاي امدادي توانستند اين گروه را پيدا کنند و به خانه شان بازگردانند.
** نصف شدن با قطار
"تورمن دانکن" يک سوزن بان ساده ريل هاي قطار است که پس از يک حادثه شهرتي جهاني پيدا کرد. اين سوزن بان در حال کار بر روي ريل هاي قطار بود که ناگهان بر اثر يک اشتباه روي ريل قطار افتاد و ترني که روي ريل در حال حرکت بود نتوانست به موقع ترمز کند و از روي "ترومن" رد شد.
اين حادثه باعث شد تا او دو نيم شود و هر دوپا به همراه يک کليه اش را از دست بدهد. نکته جالب اين است که او پس از حادثه با استفاده از تلفن همراهش به اورژانس زنگ زد و 45 دقيقه نيز در همان حالت دوام آورد.اين مرد پس از انجام 23 جراحي مختلف حالا يک زندگي ساده و معمولي را شروع کرده است.
** گير افتادن در کوه
در سال 2003 "آرون رالستون" که يک صخره نورد حرفه اي بود براي گذراندن آخر هفته به منطقه "بلوجان" رفت. او در حين صخره نوردي درون دره اي باريک سقوط کرد و دستش ميان صخره و يک سنگ بزرگ گير افتاد.
او 5 روز تلاش کرد تا دستش را از ميان سنگ آزاد کند اما هيچ نتيجه اي نداشت. آرون که ديگر به مرگش راضي شده بود اسم و تاريخ تولد و مرگش را روي سنگي يادداشت کرد ولي در انتها تصميم گرفت تا دست خود را قطع کند. او دست خود را از مچ قطع کرد و توانست از منطقه فرار کرد.
** 9 روز گم شدن در صحرا
"پروس پري" در سال 1994 در ماراتن شني مراکش که به مسافت 233 کيلومتر در دل صحرا برگزار مي شد شرکت کرد. اين دونده در طول مسابقه مسير اصلي را گم کرد و به طور کلي در صحرا تنها ماند.
او پس از 36 ساعت غذا و آبش تمام شد و سپس شروع به خوردن مار يا خفاش هايي کرد که در مسير خود پيدا مي کرد. او 9 روز در صحرا به همين صورت زنده ماند تا اينکه يک گروه بيابانگرد او را پيدا کرده و به اولين پايگاه ارتشي مراکش رساندند. او در خاطراتش آورده است که در ميان راه يکبار خودکشي هم کرده است اما به دليل کم آبي اين خودکشي ناموفق بود.
نجات پيدا کردن از يک حادثه بسيار مرگبار را مي توان شانس و حکمت الهي بيان کرد زيرا شانس زنده ماندن در برخي از حوادث صفر است. در طول تاريخ افرادي بوده اند که با وجود حوادث وحشتناک و مرگباري که برايشان رخ داده است باز هم زنده مانده اند.
** سقوط از 5 کيلومتري
در مارس سال 1944 يک خلبان کهنه کار به نام "نيکولاس استفن" در حال پرواز به سمت آلمان بود که هواپيمايش مورد حمله قرار گرفت و پس از آتش گرفتن شروع به سقوط کرد. شدت آتش سوزي به حدي بود که چتر نجات اين خلبان از بين رفته بود و تنها راه فرار بيرون پريدن از هواپيما به نظر مي رسيد.
نيکولاس فرار را بر قرار ترجيح داده از هواپيما در حالي که 5500 متر از زمين فاصله داشت بيرون مي پرد در طول سقوط او سالم مانده و در نهايت به درخت هاي نرم و سپس در برفي سه متري سقوط مي کند تا تنها آسيب جدي اين سقوط براي او يک پاي مو برداشته باشد.
** سقوط از ارتفاع 10 کيلومتري
"وسنا ولويک" مهماندار جايگزيني بود که براي يکي از مسافرت ها به سمت دانمارک انتخاب شد. اين مهماندار صربستاني در طول پرواز در حال کمک کردن به مسافرين بود که ناگهان هواپيما منفجر شده و همه از آن به بيرون پرت شدند.
اين مهماندار نيز در حال سقوط بود که با کمال خوش شانسي به نقطه اي نه چندان سخت برخورد کرد و زنده ماند. اين خانم بيش از 6 ماه در بيمارستان بود و عمل هاي جراحي بسياري براي زنده ماندنش انجام شد. او حالا به خاطر سقوط از ارتفاع 10 کيلومتري و زنده ماندن بدون داشتن چتر رکورد دار گينس شده است.
** 72 روز در کوه
در اخرين روز از ماه اکتبر سال 1972 پروازي از سمت اروگوئه به سمت شيلي در حرکت بود که بر اثر مشکلات به وجود آمده در هواپيما وشرايط سخت جوي سقوط کرد. در اين سقوط 12 نفر همان ابتدا جانشان را از دست دادند و باقي که نجات پيدا کرده بودند توانايي ادامه زندگي را نداشتند زيرا آب و غذا به مقدار کافي در آن نقطه وجود نداشت.
زندگي در سرماي30 درجه پايين صفر کوه هاي آندس باعث شد تا بازماندگان نيز به مرور جانشان را از دست بدهند. زندگي براي اين افراد به حدي سخت بود که آن ها مجبور به خوردن دوستان خود شدند. پس از 72 روز کاوش بالاخره گروه هاي امدادي توانستند اين گروه را پيدا کنند و به خانه شان بازگردانند.
** نصف شدن با قطار
"تورمن دانکن" يک سوزن بان ساده ريل هاي قطار است که پس از يک حادثه شهرتي جهاني پيدا کرد. اين سوزن بان در حال کار بر روي ريل هاي قطار بود که ناگهان بر اثر يک اشتباه روي ريل قطار افتاد و ترني که روي ريل در حال حرکت بود نتوانست به موقع ترمز کند و از روي "ترومن" رد شد.
اين حادثه باعث شد تا او دو نيم شود و هر دوپا به همراه يک کليه اش را از دست بدهد. نکته جالب اين است که او پس از حادثه با استفاده از تلفن همراهش به اورژانس زنگ زد و 45 دقيقه نيز در همان حالت دوام آورد.اين مرد پس از انجام 23 جراحي مختلف حالا يک زندگي ساده و معمولي را شروع کرده است.
** گير افتادن در کوه
در سال 2003 "آرون رالستون" که يک صخره نورد حرفه اي بود براي گذراندن آخر هفته به منطقه "بلوجان" رفت. او در حين صخره نوردي درون دره اي باريک سقوط کرد و دستش ميان صخره و يک سنگ بزرگ گير افتاد.
او 5 روز تلاش کرد تا دستش را از ميان سنگ آزاد کند اما هيچ نتيجه اي نداشت. آرون که ديگر به مرگش راضي شده بود اسم و تاريخ تولد و مرگش را روي سنگي يادداشت کرد ولي در انتها تصميم گرفت تا دست خود را قطع کند. او دست خود را از مچ قطع کرد و توانست از منطقه فرار کرد.
** 9 روز گم شدن در صحرا
"پروس پري" در سال 1994 در ماراتن شني مراکش که به مسافت 233 کيلومتر در دل صحرا برگزار مي شد شرکت کرد. اين دونده در طول مسابقه مسير اصلي را گم کرد و به طور کلي در صحرا تنها ماند.
او پس از 36 ساعت غذا و آبش تمام شد و سپس شروع به خوردن مار يا خفاش هايي کرد که در مسير خود پيدا مي کرد. او 9 روز در صحرا به همين صورت زنده ماند تا اينکه يک گروه بيابانگرد او را پيدا کرده و به اولين پايگاه ارتشي مراکش رساندند. او در خاطراتش آورده است که در ميان راه يکبار خودکشي هم کرده است اما به دليل کم آبي اين خودکشي ناموفق بود.