مشرق- كار سختي است. آنقدر كه حتي اگر نخواهيم قصاص قبل از جنايت كنيم، خوشبين هم نميتوانيم باشيم. اين نگاه را شواهد و قرائن و شرايط حاكم ديكته ميكند. شواهدي كه جز نا اميدي و آيندهاي مبهم از آن برداشت نميشود. يك سوي ماجرا ولاسكو است. مربي كار بلد و باتجربهاي كه با استفاده از پتانسيلهاي موجود و نيروي جواني، قدرت واليبال ايران را به دنيا ديكته كرد و همه را به احترام وا داشت. مربي كه موفقيتهايش با تيم ملي واليبال افقهاي روشني در آينده را پيش رويمان ترسيم ميكرد. مربي البته حالا ديگر نيست.
طبيعي هم هست. ولاسكو نميتوانست تمام دوران مربيگرياش را در ايران بگذراند. او دير يا زود ميرفت و ادامه اين راه را بايد بدون او طي ميكرديم. پس نه گلهاي به جدايي او هست و نه حتي زمان اين جدايي كه شش ماه زودتر است. همه حرف روي انتخابي است كه شده. به جايگزيني كه قرار است راه ولاسكو را ادامه دهد. مربي كه برخلاف ولاسكو تجربهاي در چنته ندارد كه انتظار معجزه از او داشته باشيم. او يكي است مثل بازيكنان جوان تيم ملي كه اگر يك مربي كار بلد بالاي سرشان نبود نه تنها شگفتي ساز نميشدند، كه ميتوانستند دردسر ساز هم شوند.
اما يك مربي با تجربه كه ميدانست از شاگردانش چه ميخواهد، انرژي و تواناييهاي ناب آنها را هدايت كرد تا خودي نشان داده و باعث رقم خوردن موفقيتهاي چشمگير شوند. توانايي هايي كه نميتوان انتظارش را از مربي جديد تيم ملي داشت. مربي كه از يك سو رزومه ضعيفاش نگران كننده است و از سوي ديگر حرفهايش مبني بر اينكه مذاكرهاي با او نشده و اين خودش مسئله مهم و قابل توجهي است كه نميتوان ناديدهاش گرفت.
برناردي بازيكن بزرگي بوده. در اين مسئله كوچكترين شكي نيست؛ اما قرار نيست يك بازيكن بزرگ مربي بزرگي هم باشد. اين مسئلهاي است كه موسوي هم به آن اشاره ميكند و جز واقعيت هم نيست. برناردي شايد چند سال ديگر بتواند خود را به عنوان يك مربي صاحب سبك و نامي به دنياي واليبال معرفي كند اما ايران جاي آزمون و خطاي اين مربي تازه كار نيست. حداقل نه حالا كه تيم ملي واليبال ايران راه موفقيت را در پيش گرفته و انتظار ميرود به روند موفقيت آميزي كه در پيش گرفته بود ادامه دهد و در جا نزند و پسرفت نكند. برناردي براي نيمكت تيم ملي واليبال ايران كوچك است. اين را حتي ميتوان از نظرات بازيكنان تيم ملي فهميد. بازيكناني كه با تمام بزرگي شان ولاسكو روي نام تعدادي از آنها قلم قرمز كشيد براي ايجاد يك رنسانس در تيم ملي و خشكاندن بازيكن محوري و بازيكن سالاري حالا اما دوباره با جدايي ولاسكو، فرصت بازگشتشان به تيم ملي مهيا شده است كه ظريف و نادي از تصميمشان براي بازگشت ميگويند. شايد چون ميدانند مربي كه قرار است روي نيمكت تيم ملي بنشيند مربي به بزرگي ولاسكو نيست و ميتوان با او كنار آمد يا حتي تحت سلطهاش گرفت.
البته پر واضح بود هر مربي كه به جاي ولاسكو بنشيند كار سختي پيش رو دارد. حتي اگر مربي بزرگي در حد و اندازههاي ولاسكو باشد چراكه بايد با تيمي كار كند كه با تفكراتي كاملاً متفاوت رشد كرده و بزرگ شده و تغيير تفكرات قديمي و جايگزين كردن تفكرات جدي كار آساني نيست. اما كار وقتي سختتر ميشود كه مربي جديد تجربه چنداني هم نداشته باشد. مربي كه به نظر ميرسد براي يادگيري آمده و اين مسئله نميتواند براي تيم ملي واليبال خوشايند باشد.
دنیا حیدری
اگر نخواهيم قصاص قبل از جنايت كنيم، خوشبين هم نميتوانيم باشيم.