به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود نوشت:
گروکشی تازه آمریکا در سازمان ملل
واشنگتنپست نوشت: حمید ابوطالبی دیپلمات کهنهکار و سفیر سابق ایران در استرالیا و نماینده فعلی کشورش در سازمان ملل هنوز موفق به دریافت ویزای آمریکا نشده است.
به گزارش واشنگتنپست، طالبی چندین ماه است که منتظر ویزای آمریکا است اما هیچکس در تهران دلیل این تاخیر در صدور ویزا را نمیداند.
این روزنامه آمریکایی میافزاید: ایرانیان نمیدانند چگونه در فضای جدید دیپلماتیکی که بوجود آمده به طرفهای مقابل خود در مذاکرات پاسخ دهند، چرا که نماینده ایران در سازمان ملل نمیتواند هنوز وارد نیویورک شود، فردی که در آب شدن یخهای دیپلماتیک نقش زیادی دارد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سؤالی در این رابطه گفت: قوانین، ما را از فاش ساختن جزئیات و اطلاعات صدور ویزا برای افراد منع کرده است. تمام درخواستها برای ویزا مطابق با قوانین مهاجرتی آمریکا به صورت جداگانه بررسی میشود. ما نمیخواهیم کسی قانون مهاجرتی آمریکا را نقض کند.
واشنگتنپست معتقد است: وزارت خارجه آمریکا نمیخواهد در این باره توضیح بدهد و هیچ کس هم دلیل این ممانعت آمریکا را درک نمیکند. اکنون سؤال این است که اگر ایران نتواند دیپلمات خود را در سازمان ملل مستقر کند، چگونه میتوان فضای اعتماد ایجاد کرد و از آب کردن یخ روابط سخن گفت.
بخشی از نزدیکی اصلاحطلبان به هاشمی تاکتیکی است که باید هوشیار بود
یاسر هاشمی تأکید کرد بخشی از اصلاحطلبان به اشتباه خود درباره هاشمی رفسنجانی پیبرده و بخشی دیگر چارهای جز این نداشتند که با او همراه شوند اما اعتقادی به سیاستهای او ندارند.
«شاید کسی فکر نمیکرد که دوستان آقای خاتمی و جبهه مشارکت که در دوره اصلاحات به آن شدت و صراحت به آقای هاشمی انتقاد و هجمه میکردند، در سال 92 از ایشان بخواهند که در انتخابات شرکت کند. شما فکر میکنید با توجه به شعار اعتدالی که آقای هاشمی مطرح کرده، گفتمان اصلاحاتی که آقای خاتمی و اصلاحطلبان نمایندگی میکردند، از دست آنها خارج شد؟
یاسر هاشمی در پاسخ این سؤال روزنامه اعتماد تصریح کرد: در خصوص اینکه چرا اصلاحطلبان و جریاناتی که روزی در مقابل آقای هاشمی بودند،امروز در کنار ایشان قرار گرفتهاند، دو تحلیل دارم؛ اول اینکه بخش عمدهای از آنها به اشتباهاتشان پی بردند. تحلیل دیگر این است که چارهای جز این نداشتند؛ یعنی یک تاکتیک سیاسی بود که شاید هنوز هم در میان تندروهای اصلاحطلب کسانی باشند که اعتقادی به سیاست،منش و رفتار آقای هاشمی ندارند اما حیات سیاسی خودشان را در چنین رفتاری میبینند و به ایشان رجوع میکنند. اما ما باید واقعبینانه به موضوعات نگاه کنیم. آنها قبول کردهاند که باید خود را به آقای هاشمی نزدیک کنند اما طبعاً بخشی از این مسأله، تاکتیک سیاسی است که باید در برابر آن هوشیاری به خرج داد.
وی با اشاره به حضور خود در ستاد انتخاباتی روحانی میگوید: فعالیت انتخاباتی دوره یازدهم را با آقای روحانی شروع کردم و سفرهای زیادی هم رفتم. موضوع محسوسی که وجود داشت، این بود که تقریباً در ابتدا کسی آقای روحانی را قبول نمیکرد. همه به دنبال آمدن آقای خاتمی و بعد آقای هاشمی بودند.
یاسر هاشمی میافزاید: تا جایی که خبر دارم آقای روحانی اولین مشورت خود را با آقای هاشمی انجام داد... من شاهد بودم آقای روحانی بدون مشورت با آقای هاشمی کاری را انجام نمیداد و این انگیزهای شد که من با خیال راحت در ستاد ایشان فعالیت کنم.
وی درباره جلسه نهایی شورای مشورتی اصلاحطلبان برای انتخاب روحانی و عارف میگوید: نمایندگان آقای عارف به آن شورا نیامدند اما اکثریت تصمیم گرفت که آقای عارف کنار برود.
یاسر هاشمی این را هم گفته که روحانی از نامزدی هاشمی دلخور نشد اما بخشی از اطرافیان روحانی خیلی گلایهمند بودند.
موج جدید ایران ستیزی در هالیوود
«با وجود آنکه این روزها احساس میشود بهبودی در روابط ایران و آمریکا در حال شکلگیری است، تماشای فیلمهای اخیر روی پرده هالیوود آب سردی بر این دلخوشی است.»
بیبیسی فارسی با انتشار این تحلیل نوشت: در دو فیلم «روبوکاب» و «300: رستاخیز یک امپراتوری» که اکنون بر پرده سینماهای آمریکاست، ایرانستیزی به وضوح به چشم میخورد؛ در روبوکاب با تروریستهای ایرانی روبرو هستیم که تولید ماشینهای جنگی را توجیه میکنند؛ کار به جایی رسیده که بچههای کوچک ایرانی هم تروریست هستند. در فیلم «300: رستاخیز یک امپراطوری»، با چهرهای خشن و سبعانه از ایرانیان دوران هخامنشی روبرو میشویم، ایرانیانی که به غارت، تجاوز و آتشزنی آتن، مهد تمدن اروپا میپردازند.
امیر گنجوی تحلیلگر بیبیسی میافزاید: تصاویر فوق بدون شک حس خوبی به بیننده ایرانی نمیدهد. تازه این انتهای ماجرا نیست، «سپتامبرهای شیراز» با بازی سلما هایک هم در راه است،فیلمی که به نوعی دیگر در فکر دیوسازی ایرانیهاست. به نظر میآید که «آرگو» پایان راه نبود و موجی جدید از ایرانستیزی در هالیوود شکل گرفته است. فیلم جدید 300 که ادامهای بر فیلم پیشین این مجموعه است، به داستان جنگهای ایران و یونان میپردازد.
بیبیسی خاطرنشان کرد: با وجود جذابیت بخش اکشن فیلم، به عنوان یک ایرانی چیزی که به راستی آزار دهنده است چهره بدوی و خشن ایرانیان در این فیلم است. خشایارشا، با بدن نیمه برهنه و قد بلند خود، بیننده را یاد غول علاءالدین میاندازد، با این تفاوت که خوشمزگی آن را هم ندارد و فقط مثل یک جانی هانیبال در فکر کشتار است. ارتش ملخی ایران بینهایت بیکفایت و ضعیف است و تنها ویژگی مثبت آن زیاد بودن آن است؛ همانند فیلمهای رامبو و راکی، این ملخها به وسیله قهرمانان یونانی تارو مار میشوند و با هر «اسپری» شلیک شده عده زیادی از آنها هلاک میشوند.
در ادامه این تحلیل آمده است: دلایل شکلگیری این گونه تصاویر تحقیرکننده در سینما چیست؟ میتوان این تصاویر را در راستای نظریات شرقشناسی ادوارد سعید قرائت کرد و ادعا کرد که استریوتایپ کردن و ایجاد تصاویر هیولایی از شرق پروژهای است از جانب غرب در جهت حفظ نظام استعمار. هالیوود با استریوتایپ کردن منفی شرق، ایرانیها را مبدل به انسانهایی میکند که وحشی هستند و در نتیجه محتاج به کمک و یاری.
فرصت کاری یا وقت مناسب برای برکناری؟!
وزیر علوم با برکناری دو رئیس دانشگاه دیگر، به جای آنها سرپرست تعیین کرد. با این تغییرات، تعداد روسای برکنار شده توسط فرجی دانا به حدود 34 نفر بالغ میشود.
فرجیدانا با صدور احکامی سرپرستان جدید دانشگاههای بجنورد و علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان را معرفی کرد.
برکناری روسای دانشگاهها و گماشتن سرپرست برای آنها در حالی است که دانشگاه تهران نیز به عنوان بزرگترین دانشگاه کشور از حدود یک ماه پیش فاقد رئیس است. فرجیدانا در اقدامی شتابزده و بنا بر اصرار افراطیون، اقدام به برکناری دکتر فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران کرد اما پس از آن مدعی شد شورایی از اساتید دانشگاه، به انتخاب رئیس جدید اقدام خواهند کرد.
به نظر میرسد افراطیون در نظر دارند از فرصت چند روزه منتهی به تعطیلات دو هفتهای سال جدید حداکثر استفاده را کرده و برکناریهای منجر به اعتراض را در همین ایام رفع و رجوع کنند. آخرین خبرها از تهیه طرح استیضاح وزیر علوم در مجلس حکایت میکند.
گروکشی تازه آمریکا در سازمان ملل
واشنگتنپست نوشت: حمید ابوطالبی دیپلمات کهنهکار و سفیر سابق ایران در استرالیا و نماینده فعلی کشورش در سازمان ملل هنوز موفق به دریافت ویزای آمریکا نشده است.
به گزارش واشنگتنپست، طالبی چندین ماه است که منتظر ویزای آمریکا است اما هیچکس در تهران دلیل این تاخیر در صدور ویزا را نمیداند.
این روزنامه آمریکایی میافزاید: ایرانیان نمیدانند چگونه در فضای جدید دیپلماتیکی که بوجود آمده به طرفهای مقابل خود در مذاکرات پاسخ دهند، چرا که نماینده ایران در سازمان ملل نمیتواند هنوز وارد نیویورک شود، فردی که در آب شدن یخهای دیپلماتیک نقش زیادی دارد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سؤالی در این رابطه گفت: قوانین، ما را از فاش ساختن جزئیات و اطلاعات صدور ویزا برای افراد منع کرده است. تمام درخواستها برای ویزا مطابق با قوانین مهاجرتی آمریکا به صورت جداگانه بررسی میشود. ما نمیخواهیم کسی قانون مهاجرتی آمریکا را نقض کند.
واشنگتنپست معتقد است: وزارت خارجه آمریکا نمیخواهد در این باره توضیح بدهد و هیچ کس هم دلیل این ممانعت آمریکا را درک نمیکند. اکنون سؤال این است که اگر ایران نتواند دیپلمات خود را در سازمان ملل مستقر کند، چگونه میتوان فضای اعتماد ایجاد کرد و از آب کردن یخ روابط سخن گفت.
بخشی از نزدیکی اصلاحطلبان به هاشمی تاکتیکی است که باید هوشیار بود
یاسر هاشمی تأکید کرد بخشی از اصلاحطلبان به اشتباه خود درباره هاشمی رفسنجانی پیبرده و بخشی دیگر چارهای جز این نداشتند که با او همراه شوند اما اعتقادی به سیاستهای او ندارند.
«شاید کسی فکر نمیکرد که دوستان آقای خاتمی و جبهه مشارکت که در دوره اصلاحات به آن شدت و صراحت به آقای هاشمی انتقاد و هجمه میکردند، در سال 92 از ایشان بخواهند که در انتخابات شرکت کند. شما فکر میکنید با توجه به شعار اعتدالی که آقای هاشمی مطرح کرده، گفتمان اصلاحاتی که آقای خاتمی و اصلاحطلبان نمایندگی میکردند، از دست آنها خارج شد؟
یاسر هاشمی در پاسخ این سؤال روزنامه اعتماد تصریح کرد: در خصوص اینکه چرا اصلاحطلبان و جریاناتی که روزی در مقابل آقای هاشمی بودند،امروز در کنار ایشان قرار گرفتهاند، دو تحلیل دارم؛ اول اینکه بخش عمدهای از آنها به اشتباهاتشان پی بردند. تحلیل دیگر این است که چارهای جز این نداشتند؛ یعنی یک تاکتیک سیاسی بود که شاید هنوز هم در میان تندروهای اصلاحطلب کسانی باشند که اعتقادی به سیاست،منش و رفتار آقای هاشمی ندارند اما حیات سیاسی خودشان را در چنین رفتاری میبینند و به ایشان رجوع میکنند. اما ما باید واقعبینانه به موضوعات نگاه کنیم. آنها قبول کردهاند که باید خود را به آقای هاشمی نزدیک کنند اما طبعاً بخشی از این مسأله، تاکتیک سیاسی است که باید در برابر آن هوشیاری به خرج داد.
وی با اشاره به حضور خود در ستاد انتخاباتی روحانی میگوید: فعالیت انتخاباتی دوره یازدهم را با آقای روحانی شروع کردم و سفرهای زیادی هم رفتم. موضوع محسوسی که وجود داشت، این بود که تقریباً در ابتدا کسی آقای روحانی را قبول نمیکرد. همه به دنبال آمدن آقای خاتمی و بعد آقای هاشمی بودند.
یاسر هاشمی میافزاید: تا جایی که خبر دارم آقای روحانی اولین مشورت خود را با آقای هاشمی انجام داد... من شاهد بودم آقای روحانی بدون مشورت با آقای هاشمی کاری را انجام نمیداد و این انگیزهای شد که من با خیال راحت در ستاد ایشان فعالیت کنم.
وی درباره جلسه نهایی شورای مشورتی اصلاحطلبان برای انتخاب روحانی و عارف میگوید: نمایندگان آقای عارف به آن شورا نیامدند اما اکثریت تصمیم گرفت که آقای عارف کنار برود.
یاسر هاشمی این را هم گفته که روحانی از نامزدی هاشمی دلخور نشد اما بخشی از اطرافیان روحانی خیلی گلایهمند بودند.
موج جدید ایران ستیزی در هالیوود
«با وجود آنکه این روزها احساس میشود بهبودی در روابط ایران و آمریکا در حال شکلگیری است، تماشای فیلمهای اخیر روی پرده هالیوود آب سردی بر این دلخوشی است.»
بیبیسی فارسی با انتشار این تحلیل نوشت: در دو فیلم «روبوکاب» و «300: رستاخیز یک امپراتوری» که اکنون بر پرده سینماهای آمریکاست، ایرانستیزی به وضوح به چشم میخورد؛ در روبوکاب با تروریستهای ایرانی روبرو هستیم که تولید ماشینهای جنگی را توجیه میکنند؛ کار به جایی رسیده که بچههای کوچک ایرانی هم تروریست هستند. در فیلم «300: رستاخیز یک امپراطوری»، با چهرهای خشن و سبعانه از ایرانیان دوران هخامنشی روبرو میشویم، ایرانیانی که به غارت، تجاوز و آتشزنی آتن، مهد تمدن اروپا میپردازند.
امیر گنجوی تحلیلگر بیبیسی میافزاید: تصاویر فوق بدون شک حس خوبی به بیننده ایرانی نمیدهد. تازه این انتهای ماجرا نیست، «سپتامبرهای شیراز» با بازی سلما هایک هم در راه است،فیلمی که به نوعی دیگر در فکر دیوسازی ایرانیهاست. به نظر میآید که «آرگو» پایان راه نبود و موجی جدید از ایرانستیزی در هالیوود شکل گرفته است. فیلم جدید 300 که ادامهای بر فیلم پیشین این مجموعه است، به داستان جنگهای ایران و یونان میپردازد.
بیبیسی خاطرنشان کرد: با وجود جذابیت بخش اکشن فیلم، به عنوان یک ایرانی چیزی که به راستی آزار دهنده است چهره بدوی و خشن ایرانیان در این فیلم است. خشایارشا، با بدن نیمه برهنه و قد بلند خود، بیننده را یاد غول علاءالدین میاندازد، با این تفاوت که خوشمزگی آن را هم ندارد و فقط مثل یک جانی هانیبال در فکر کشتار است. ارتش ملخی ایران بینهایت بیکفایت و ضعیف است و تنها ویژگی مثبت آن زیاد بودن آن است؛ همانند فیلمهای رامبو و راکی، این ملخها به وسیله قهرمانان یونانی تارو مار میشوند و با هر «اسپری» شلیک شده عده زیادی از آنها هلاک میشوند.
در ادامه این تحلیل آمده است: دلایل شکلگیری این گونه تصاویر تحقیرکننده در سینما چیست؟ میتوان این تصاویر را در راستای نظریات شرقشناسی ادوارد سعید قرائت کرد و ادعا کرد که استریوتایپ کردن و ایجاد تصاویر هیولایی از شرق پروژهای است از جانب غرب در جهت حفظ نظام استعمار. هالیوود با استریوتایپ کردن منفی شرق، ایرانیها را مبدل به انسانهایی میکند که وحشی هستند و در نتیجه محتاج به کمک و یاری.
فرصت کاری یا وقت مناسب برای برکناری؟!
وزیر علوم با برکناری دو رئیس دانشگاه دیگر، به جای آنها سرپرست تعیین کرد. با این تغییرات، تعداد روسای برکنار شده توسط فرجی دانا به حدود 34 نفر بالغ میشود.
فرجیدانا با صدور احکامی سرپرستان جدید دانشگاههای بجنورد و علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان را معرفی کرد.
برکناری روسای دانشگاهها و گماشتن سرپرست برای آنها در حالی است که دانشگاه تهران نیز به عنوان بزرگترین دانشگاه کشور از حدود یک ماه پیش فاقد رئیس است. فرجیدانا در اقدامی شتابزده و بنا بر اصرار افراطیون، اقدام به برکناری دکتر فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران کرد اما پس از آن مدعی شد شورایی از اساتید دانشگاه، به انتخاب رئیس جدید اقدام خواهند کرد.
به نظر میرسد افراطیون در نظر دارند از فرصت چند روزه منتهی به تعطیلات دو هفتهای سال جدید حداکثر استفاده را کرده و برکناریهای منجر به اعتراض را در همین ایام رفع و رجوع کنند. آخرین خبرها از تهیه طرح استیضاح وزیر علوم در مجلس حکایت میکند.