گروه تاریخ مشرق- هنگامی که رضاخان پهلوی به تقلید از آتاتورک و برای رشد و تعالی مملکت (!)، تصمیم گرفت که حجاب از سر زنان ایرانی بردارد، بحثهای مختلفی شکل گرفت و صف موافقان و مخالفان تشکیل شد. در این میان اما، عدهای بودند که اصل و نسب روشنفکری و تجددخواهی داشتند و نظری متفاوت با دیگران ارائه میکردند. این گروه، کاملا با بیحجابی و این قبیل تلاشها برای اعتلای زنان (!) موافق بودند و از وظایف خود میدانستند که این قشر مظلوم را از خانهها به بازارها بکشانند ولی با توجه به فضای مذهبی کشور و اعتقادات دینی مردم، مغتقد بودند که باید کاری اساسی کرد.
شاه بیت نظریات این گروه از روشنفکران این بود که با زور، نمیتوان مردم را متجدد کرد، بلکه باید اعتقادات آنها را گرفت و سپس مشهورات و مقبولات غرب را به جای آن بارگذاری کرد. از جمله در مقوله کشف حجاب هم باید همین کار را کرد. ما باید ابتدا دین مردم را بگیریم و آنها را به شریعت تجدد مومن نماییم، سپس خودبه خود از حجاب هم روی گردان میشوند.
محمد مصدق از سلک همین روشنفکران بود. ایرج افشار، در کتاب مصدق و مسائل حقوق و سیاست، مطلبی از او درباره کشف حجاب نقل میکند که کاملا این مساله را روشن مینماید. مصدق میگوید:
«قبل از اینکه بانوان ایران کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچ کس با کشف حجاب مخالف نبود. ولی من مخالف بودم. چون معتقد بودم که کشف حجاب باید به واسطهی اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطهی کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من این جور میخواهم و باید این جور بشود. من این را معتقد نیستم به هیچ وجه و مخالف هم بودم.» (مصدق و مسائل حقوق و سیاست، ایرج افشار، انتشارات زمینه، 1358، ص124)
شیوه زندگی خانوادگی مصدق هم کاملا مبین همین اعتقاد است. اعضای خانواده او، آنچنان تقیدی به حفظ ظواهر شرعی مانند حجاب نداشتند.
شاه بیت نظریات این گروه از روشنفکران این بود که با زور، نمیتوان مردم را متجدد کرد، بلکه باید اعتقادات آنها را گرفت و سپس مشهورات و مقبولات غرب را به جای آن بارگذاری کرد. از جمله در مقوله کشف حجاب هم باید همین کار را کرد. ما باید ابتدا دین مردم را بگیریم و آنها را به شریعت تجدد مومن نماییم، سپس خودبه خود از حجاب هم روی گردان میشوند.
محمد مصدق از سلک همین روشنفکران بود. ایرج افشار، در کتاب مصدق و مسائل حقوق و سیاست، مطلبی از او درباره کشف حجاب نقل میکند که کاملا این مساله را روشن مینماید. مصدق میگوید:
«قبل از اینکه بانوان ایران کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچ کس با کشف حجاب مخالف نبود. ولی من مخالف بودم. چون معتقد بودم که کشف حجاب باید به واسطهی اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطهی کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من این جور میخواهم و باید این جور بشود. من این را معتقد نیستم به هیچ وجه و مخالف هم بودم.» (مصدق و مسائل حقوق و سیاست، ایرج افشار، انتشارات زمینه، 1358، ص124)
شیوه زندگی خانوادگی مصدق هم کاملا مبین همین اعتقاد است. اعضای خانواده او، آنچنان تقیدی به حفظ ظواهر شرعی مانند حجاب نداشتند.