و هم اکنون، رویدادهای حاضر موید صحت تحلیل های ما است.
اخیرا دولت سوریه و مخالفان در شهر حمص به توافقی در خصوص آتش بس دست یافتند. این توافق، که فرای آتش بس، به صورت موثر کنترل شهر حمص را به عنوان سومین شهر بزرگ سوریه، به دولت این کشور باز می گرداند، به معارضین نیز این امکان را می دهد که ضمن ترک این شهر به دیگر مناطق تحت کنترل شورشیان بازگردند. روزنامه نیویورک تایمز و دیگر رسانه ها روز گذشته گزارش کردند، در حالی که تخلیه شهر حمص از معارضین مخالف دولت صورت نپذیرفته، آتش بس در حمص برقرار شده است. در صورت اجرایی شدن کامل این توافقنامه، خروج نیروهای معارضین مخالف از شهر حمص به معنی پیشروی چشمگیر نظامی دیگری توسط دولت در جنگ علیه نیروهای شورشی خواهد بود، که این امر به فراهم ساختن شرایط برای برپایی انتخابات ریاست جمهوری سوریه در تاریخ 3 ژوئن، و تلاش بشار اسد برای ماندن در قدرت برای سومین بار کمک می کند.
یکی از نکات جالبتر در خصوص این توافقنامه این است که، بنا به گزارش وال استریت ژورنال، گفتگوها میان دولت سوریه و نیروهای مخالف که منجر به این توافقنامه شد، با «میانجیگری سازمان ملل و سفارت ایران در دمشق» حاصل گردیده است. گفتمان غرب درباره سوریه در صدد آن است که هرگونه بحث و مذاکره درباره «روند صلح» در سوریه را به مذاکرات ژنو محدود سازد – اما سازمان ملل و متحدان غربی، روند مذاکرات ژنو را با اصرار مدوامشان بر کناره گیری اسد از قدرت به عنوان یک پیش شرط برای راه حل سیاسی، کاملا مختل کرده اند. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران، با ارائه یک راهبرد سیاسی روشن در حمایت از برگزاری انتخابات و تمایل به مذاکره و تماس با طرفین درگیر – حتی با «گروه شورشی مسلمانان سنی افراطی» بنا به توصیف وال استریت ژورنال – قادر به پیشبرد مسائل در صحنه تحولات سوریه می باشد.
با این توصیفات، چه کسانی به واسطه جانبداری آشکار از یکی از طرفین درگیری و رد هرگونه تماس با طرف دیگر ، حقیقتا خود را در امور منطقه ای در مسئله سوریه به حاشیه رانده است؟ در این مرحله، آنچه که مسلم است جمهوری اسلامی ایران دنبال کننده یک راهبرد موثرتر و هوشمندانه تر از آمریکا و متحدانش در صحنه تحولات سوریه می باشد.