او در حال حاضر در لاس وگاس و نوادا زندگی میکند. لوییس در سال 1946 با «دین مارتین» زوج کمدین موفق را تشکیل داده و طی دهه 40 و 50 به شهرت دست یافتند و ده سال بعد از یکدیگر جدا شدند ولی «جری لوئیس» همچنان به کار خود ادامه داد و اکنون که 88 سال از عمرش میگذرد همچنان در عرصه سینما و تئاتر فعال است.
جری لوئیس در کنار دین مارتین
گزارشگر نشریه سینمایی هالیوود ریپورتر برای گفت و گویی دوستانه به دفتر کار او میرود که بخشهایی از این گفت و گو را در زیر میخوانید:
دفتر کار «جری لوئیس» همانند موزهای ازخاطرات گذشته اوست، تمام دیوارها با عکاسهایی از خانواده، دوستان و لحظات به یاد ماندنی زندگیاش پوشیده شده است.
اوبه سرطان پروستات مبتلاست، دو حمله قلبی را پشت سر گذاشته، از دیابت نوع 1و بیماری فیبروز ریه رنج میبرد و به خاطر برخی حرکات طنزگونهاش همچون افتادنهای مکرر چه روی صحنه و چه جلوی دوربین به بیماری جدیستون فقرات مبتلا شده است، با این حال او هنوز به کار خود ادامه میدهد.
«جری لوئیس» در این باره گفت:صحنه تنها جایی است که من در آنجا میتوانم از فشار زندگی بکاهم.
او با آنکه نسبت به ورود فنآوری جدید به عرصه فیلمسازی چندان راضی نیست ولی متذکر شد: فیلمهای جدید را میبینم و در این میان فیلم «12 سال بردگی» توانسته مرا جذب کند، «جنیفر لارنس » نیز از بازیگران جدیدی است که بازی او را دوست دارم.
وی که خود دو بار در سالهای 1957 و 1959 مجری مراسم اسکار بود، در ادامه گفت: من به طور کلی یکی از طرفداران «الن دی جنرس» هستم ولی اجرای امسالش در مراسم اسکار اصلا جالب نبود، من هیچگاه در مراسم اسکار برای حضار پیتزا نخریدم!
به گزارش هالیوود ریپورتر لوئیس انسانی است که به گذشته بیش از عصر حاضر علاقمند است، آنچنانکه یک دستگاه فکس قدیمی دارد و هنوز از موبایل استفاده نمیکند؛ او کامپیوتر دارد ولی هنوز طرز استفاده از ایمیل را نمیداند و همچنان به «مووی» (فیلم) ، «پیکچر» میگوید ولی به تنها چیزی که در دنیای جدید علاقمند است، برندهای مختلف پوشاک است آنچنانکه درباره میگفت:عادت دارم روزی حداقل چهار بار جورابهایم را عوض کنم، و هربار جورابی با یک برند جدید بپوشم، این کار حس خوبی به من میدهد.
به گزارش هالیوود ریپورتر، لوئیس هنوز کلامش همراه با طنز و شوخی است و چهرهاش را همچنان با همان شکلکهای قدیم و مشهورش تغییر میدهد ولی فهم این مطلب که در پس اینهمه شوخی، غمی بزرگ نهفته است، چندان کار دشواری نیست.
31 سال از ازدواج «لوئیس» با همسر دومش، ساندرا، میگذرد و آنها تنها یک دختر خوانده به نام «دنیل» دارند، ولی او از ازدواج اولش صاحب 6 پسر است که جوانترین آنها «جوزف»، غمانگیزترین خاطر زندگی «لوئیس» را رغم میزند.
«جوزف» که کوچکترین پسر است ،رابطه چندان خوبی با پدر نداشد، او به اعتیاد مبتلا شد و پس از مشکلات فراوان در سال 2009 میلادی در سن 45 سالگی دست به خودکشی زد.
«لوئیس» در این باره گفت: تا به امروز حقیقت این مطلب را نفهمیدم، چون حقیقتا انصاف نبود نه برای من، و نه برای خود او. جوزف به طرز احمقانهای زندگی اش را از دست داد، او پسر من بود، او رفت درحالیکه من نتوانستم کار زیادی برایش انجام دهم، تاکنون هزاران بار خودم را در غم فراق او مورد ضرب و شتم قرار دادهام. هربار همسرم ساندرا پیشم میآید و میگوید: تو نمیتوانی چیزی را به عقب برگردانی، تو او را زمانیکه 25 سال داشت تحویل دنیای بیرون دادی، با این فکر که او یک انسان بالغ و بیعیب و نقص است و او زمانیکه دور از تو بود دست به کارهایی زد که نتیجهاش این شد که دیدیم.
وی افزود: من تحت دردناکترین شرایطی که یک انسان ممکن است در زندگیاش با آن روبرو شود، کار کردهام ولی زمانیکه از روی صحنه بیرون آمدهام، از آن درد و رنج دیگر خبری نبوده است.