* بالاخره چه چيزي از قول تو بايد بنويسيم؟
ميخواهم برگردم.
* چه روزي؟
فكر ميكنم تا پايان هفته، قطعاً روز پنجشنبه به تهران ميرسم.
* اين خبر، آخرين خبر است يا باز هم جابهجا ميشود؟
بابت اين مسائلي كه به وجود آمد، از همه عذرخواهي ميكنم. من دوست دارم برگردم و حتماً اين كار را انجام خواهم داد.
* پس چرا تا اين حد امروز و فردا كردي؟
دچار مشكلات شخصي بودم. بيماري همسرم واقعاً مرا آزار ميداد و اصلاً نميتوانستم خودم را براي بازگشت به تهران و تنها گذاشتن همسرم متقاعد كنم. دوست دارم مرا درك كنيد.
* در نهايت چه شد كه تصميم به بازگشت گرفتي؟
اول اينكه من عاشق پرسپوليس شدهام و فكر ميكنم اين علاقهام را به باشگاه پرسپوليس و هوادارانش به اثبات رساندهام ولي به خاطر دلايل شخصي، براي برگشتن به ايران دودل بودم تا اينكه علي دايي با من تماس گرفت.
* واقعا؟!
بله او لطف كرد و با من تماس گرفت. وقتي با دايي صحبت كردم، براي بازگشت به پرسپوليس مصمم شدم و حال ميخواهم برگردم.
* برنامهات در بازگشت چيست؟
اول كمي استراحت ميكنم و بعد به ديدار مسئولان باشگاه خواهم رفت تا با
آنها بر سر شرايط قراردادم صحبت كنم. من هنوز بخشي از مطالباتم را بايد از
پرسپوليس دريافت كنم كه قبل از تمديد قرارداد و حتي مذاكره در اين باره،
بايد با من تسويه حساب شود. وقتي طلب فصل پيش را كامل دريافت كنم، به سرعت
قراردادم را تمديد خواهم كرد.