كتاب «خيابان42» كه دربرگيرنده خاطرات مرتضي غرقي، خبرنگار جمهوري اسلامي در سازمان ملل است، با خاطراتي از مدت فعاليت خبري وي در نيويورك منتشر شده كه از جمله آنها خاطره نخستين ديدار وي با محمد جواد ظريف و نيز گزارش اين خبرنگار از هزينه سفر احمدي‌نژاد به نيويورك است.

گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌های کشور، در لابه‌لای اخبار و مطالب تولیدی خود، به نکات، اخبار و مفاهیمی اشاره می‌کنند که انتخاب و بازنشر آنها می‌تواند مورد علاقه مخاطبان یک رسانه باشد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مطالب امروز روزنامه‌های کشور به انتخاب خبرنگاران گروه سیاسی مشرق است.


***

ایران ساخت موشک‌های دوربرد را به حماس آموخته است

روزنامه کیهان به نقل از یک روزنامه صهیونیستی نوشت: حماس با موشک‌های دوربرد مناطق دوردست اسرائیل را هدف قرار می‌دهد.
یدیعوت آحارونوت نوشت: موشک شلیک شده از سوی حماس که به برد بی‌سابقه 110 کیلومتر دست یافته، از سوی ایران به این جنبش واگذار شده است.
آحارونوت خاطرنشان کرد: شهرک «الخضیره» برای اولین بار توسط حماس گلوله‌باران شد. این اولین بار در تاریخ نبرد با فلسطینیان است که این شهرک مورد حمله قرار می‌گیرد.
رسانه‌های صهیونیستی امروز اعلام کردند: موشک شلیک شده از سوی جنبش حماس به شهرک الخضیره در شمال اسرائیل ساخت سوریه و چین بوده است. حماس با موشک‌های ساخت روسیه قاچاق شده توسط ایران الخضیره را هدف قرار داد.
به گفته رادیو رژیم صهیونیستی، منابع نظامی پیش‌بینی کردند که حماس دارای موشکهای دوربرد است که می‌توانند دورترین نقطه در شمال اسرائیل و حتی جولان اشغالی را مورد هدف قرار دهند.
ارتش رژیم صهیونیستی با صدور بیانیه‌ای اعتراف کرد: هفت موشک دوربرد شهر بیت‌المقدس (مرکز)، الخضیره (شمال اسرائیل)، تل‌آویو (مرکز)، ریشون لتسیون (مرکز) و رحوفوت و شهرک خدیره در شمال اسرائیل را مورد اصابت قرار دادند.
همچنین شبکه دوم تلویزیون رژیم صهیونیستی، برد موشکهای حماس را در تاریخ نبرد با فلسطینیان بی‌سابقه و غیرمنتظره توصیف کرد.
از سوی دیگر وزیر اطلاع‌رسانی رژیم صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه اسرائیل فلش گفت: بیشتر موشکهای شلیک شده در غزه، ساخت ایران هستند.
از سوی دیگر تایم نوشت: مقامات آمریکایی و اسرائیلی می‌گویند اثر انگشت تهران بر روی زرادخانه‌ موشکی حماس باقی مانده است.
اد رویس رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت: چه کسی حماس را توانمند کرده است؟ ایران.
ران درمر سفیر اسرائیل در واشنگتن گفت: ایران به تلاش خود برای انتقال موشک به غزه ادامه می‌دهد. مشخص است که ایران حامی حماس است و جهاد اسلامی یکی از زیر مجموعه‌های ایران است.
وی اضافه کرد: حماس در بحث تسلیحات تنها به خارجی‌ها وابسته نیست. بسیاری از موشک‌ها دست‌ساز است.
سفیر اسرائیل در آمریکا ادامه داد: 18 ماه پیش اینگونه نبود و اکثر موشک‌ها از خارج از فلسطین می‌آمد.
به نوشته تایم مقامات اسرائیلی می‌گویند حتی موشک‌های دست‌ساز نیز اثر انگشت ایران با خود را به همراه دارد.
یک مقام اطلاعاتی اسرائیل بیان داشت: ایران منبع اصلی آموزش ساخت چنین موشک‌هایی است.
در همین حال کریستین ساینس مانیتور گزارش داد حماس راکت‌هایی با برد 115 مایل دارد که احتمالاً از طریق ایران به دست آورده است. طی چند روز اخیر چند موشک به تل‌آویو اصابت کرده است. موشک‌های حماس در مقایسه با گذشته برد بیشتری دارند و شعاع گسترده‌تری را زیر پوشش می‌گیرند. برآورد می‌شود حماس 10 هزار فروند راکت در اختیار دارد.

هشدار درباره تکرار مشکل کمبود دارو

روزنامه خراسان نوشت: بر اساس بررسی های یک نهاد مسئول، طی هفته های اخیربرخی شرکت های وارداتی ثبت کننده داروهای برند اصلی به بهانه های مختلف از جمله بخشنامه های مربوط به شرایط واردات موازی دارو، علی رغم دریافت مجوز ورود اقدام به واردات و ترخیص داروهای ثبتی خود نمی کنند و این موضوع در آینده نزدیک می تواند باعث بروز کمبودهای مقطعی دارو در کشور شود که باید پیش از بروز چنین مشکلی، جلوی آن گرفته و موضوع حل شود.

کدام مکعب روبیک هسته‌ای؟

روزنامه وطن امروز در یاددشتی به قلم حسین بابازاده مقدم نوشت: جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با معادله‌سازی‌ها و مجهول‌نمایی‌های غرب در جریان مذاکرات، به حجم وسیعی از فرافکنی‌ها درباره «دامنه»، « محل»، «محدوده»، «فردو» و «ماشین‌های تولید مواد مورد نیاز» اتمی خود، باید پاسخ‌های زمانبندی‌شده روشن بدهد، این درحالی است که غربی‌ها حاضر نیستند برای توقف کامل و بدون قید و شرط و حتی مشروط تحریم‌های قلدرمآبانه و یکسویه‌ای که در روندی غیر‌قانونی علیه ایران تصویب و اعمال کرده‌اند، جدول زمانبندی‌شده‌ای را ارائه کنند.
یک منبع آگاه غربی چندی قبل مذاکرات ایران و 1+5 را به مثابه «مکعب روبیک» توصیف کرده بود، مکعبی درهم تنیده با حرکت‌هایی پیچیده که اغلب مردم جهان با آن آشنایی داشته و احتمالا ساعت‌هایی را صرف حل کردن معمایش کرده‌اند اما آیا واقعا مسأله هسته‌ای جمهوری اسلامی یک «معادله چندمجهولی و چندوجهی» است؟
مسلما جمهوری اسلامی از ابتدای جریان مذاکرات در 5 تا 6 دور انجام شده طی 10 سال گذشته، بارها و بارها در معرض این عملیات گسترده روانی طرف غربی قرار گرفته است که «مساله هسته‌ای ایران مساله‌ای پیچیده است»، این محور مشترک کماکان در دستور کار دولت‌های غربی قرار داشته و طرف‌های مذاکره‌کننده از آن عبور نکرده‌اند، چرا که طبیعتا به این سادگی‌ها راهبرد غرب در برابر کشورمان در موضوع هسته‌ای تغییر نخواهد کرد.
این نکته اهمیت دارد که غربی‌ها از مجهول‌سازی و پیچیده‌سازی و معما‌سازی مذاکرات و جریان هسته‌ای جمهوری اسلامی سود می‌برند. از یکسو بی‌کفایتی خود در تامین مطالبات عمومی درون کشورهایشان را مدیریت کرده و از سویی دیگر برای طولانی شدن بازه زمانی زدوخوردهای مذاکراتی مشروعیت می‌تراشند. به هرحال نباید فراموش کنیم مذاکرات همانطور که برای طرف ایرانی هزینه‌بر است برای طرف‌های غربی نیز مستلزم هزینه‌های متعددی است که البته امیدوارند با حل و فصل موضوع به شکل یکسویه و سلطه‌جویانه خسارت‌های مالی ناشی از این دوره‌های طولانی مذاکراتی را تامین کنند. اما بیش از 10 موسسه مطالعاتی معتبر آمریکایی طی یک ماه گذشته بر این نکته پافشاری کرده‌اند که برای آمریکا روزهای پس از توافق‌جامع یا موقت با جمهوری اسلامی از اهمیت بیشتری نسبت به توافق و محتوای آن برخوردار است، به‌عبارتی آمریکایی‌ها همزمان با چند بحران مهم در مذاکرات دست و پنجه نرم می‌کنند. بحران اول بزرگ‌نمایی خطر ایران و ایجاد خط‌قرمز‌های متورم و غیر‌قابل حل نمایاندن موضوع هسته‌ای ایران از یکسو طی سالیان متمادی و از سوی دیگر شیرجه زدن در سفره مذاکرات به شمار می‌آید که به نحو غیر‌قابل‌توصیفی تعجب تحجر منطقه‌ای و همداستانان صهیونیست‌شان را برانگیخته است. بحران دوم آمریکا ساده‌سازی معادلات و مکعبی است که طی سالیان مدید در برابر جمهوری اسلامی و افکار عمومی طرح کرده و هم اکنون غیر‌قابل تصور است که بدون توسل به همان معادله مجهول‌سازی شده امکان گفت‌وگو و همراه کردن منافع دیگرانی را در این رابطه داشته باشد، خصوصا اینکه دیگر طرفین منافع چندانی در این ارتباط ندارند. بحران سوم به بازی گرفته شدن قدرت هژمونی و پدرسالارانه‌ای است که آمریکایی‌ها در منطقه خاورمیانه همواره به دنبال آن بوده‌اند که نرمش در برابر جمهوری اسلامی از هر نوع ممکن آن را مخدوش می‌کند. این مهمی است که حداقل 4 گزارش اخیر در حوزه مسائل مربوط به مذاکرات در سطح موسسات مطالعاتی آمریکا آن را مورد نظر قرار داده‌اند. صرف‌نظر از بحران‌های جاری آنچه موضوع هسته‌ای را به یک مکعب پیچیده تبدیل کرده است، مطالبات زیاده‌خواهانه طرف غربی درباره تعداد و میزان فرآورده‌های هسته‌ای اعم از پلوتونیوم و اورانیوم و مقادیر گازهایی است که توسط تعدادی از سانتریفیوژهای ایرانی ساخته شده است. معادله از نقطه‌ای آغاز می‌شود که غربی‌ها مدعی‌اند علاوه بر کاهش مقدار تولید پلوتونیوم در مجتمع اراک از 10 کیلوگرم در سال به یک کیلوگرم مابه‌ازای واحد، باید تعداد سانتریفیوژها در سقف 6000 مورد در نظر گرفته شود.
این در حالی است که ایران از نظر فنی به  190000 سو نیازمند است و به این اعتبار تعداد سانتریفیوژهای مورد نظر غربی‌ها امکان تولید میزان مورد نیاز نیروگاه‌های ایرانی را نمی‌دهد.
یعنی به عبارتی این نسل مورد استفاده در ایران که هم اکنون نیز تحت‌الشعاع مذاکرات قرار دارد و نیمی از آن یعنی حدود 9000 مورد فعال است به تنهایی قادر به تامین نیاز کشور نبوده و بیش از 9000ماشین دیگر راه‌اندازی نشده نیز باید به چرخه تامین مواد افزوده شود، حال آنکه تجهیزاتی از نسل سوم که قطعا غربی‌ها آن را بر نمی‌تابند با تعداد یک‌سوم آن نیاز سالانه بوشهر را می‌تواند تامین کرده و پوشش دهد. اینجاست که معادله مکعبی و پیچیده می‌شود، یعنی عملا با پذیرش درخواست غرب و آمریکایی‌ها ایران در موضوع هسته‌ای به یک وضعیت سمبلیک و غیر‌کاربردی تغییر رویکرد باید بدهد و این مساله درون نظام سیاسی کشور پذیرفته نبوده و منطبق با نیازهای اساسی جمهوری اسلامی نیز نیست.
از سوی دیگر طرف غربی بسیار غیر‌قابل اعتماد بوده و از هیچ وضعیت کمی به لحاظ تاریخی و محاسباتی برخوردار نیست و در گیر و دار کلی‌گویی‌ها و پرش‌های مقطعی از موضوع تحریم است. اگرچه مذاکره‌کنندگان ایرانی به‌درستی تاکید کرده‌اند غربی‌ها موظف به روشن کردن وضعیت زمانی و ارائه جدول هستند اما آنطرف همچنان در انتظار یک «عقب‌نشینی دقیقه‌نود» برنامه‌های خود را سازماندهی می‌کند.
ایران براساس آنچه طرف غربی تاکید می‌کند، موظف می‌شود یکسویه فعالیت‌های اتمی خود را به حالت تعلیق در آورده و به‌جز چند اقدام تزئینی دستاوردی را عملا نداشته باشد و در عین حال دست به از کار انداختن تاسیسات فردو و تبدیل کردن آن به یک موسسه آزمایشگاهی بزند، حال آنکه فردو خود به لحاظ امنیتی یکی از محاسن تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی تلقی می‌شود که در برابر حملات نظامی آسیب‌پذیری بسیار کمی دارد.
ایران به‌طور یک‌جانبه تحت فشار برای روی گیشه بردن یکی از مهم‌ترین و غیر‌قابل دسترس‌ترین تاسیسات اتمی‌اش قرار دارد و در عین حال و از سوی دیگر تاسیسات اراک نیز در معرض ضعیف شدن و خارج شدن از مزیت کاربردی قرار گرفته و در عوض آمریکایی‌ها قول می‌دهند به تدریج و بدون تعیین زمان مشخص درباره موضوعات بازرگانی با ایران همکاری کرده و تسهیلاتی را فراهم کنند.
مساعدت‌های پلکانی که مورد تاکید رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز قرار گرفته است به هیچ عنوان متناسب با زیاده‌خواهی‌های نامعلوم و مجهول هسته‌ای غرب نبوده و عملا مکعبی در مقابل مکعب روبیک آنطرف میز به شمار نمی‌آید، چرا که در این سوی ماجرا اعداد و ارقام از منطق روشنی تبعیت کرده و در سوی دیگر طرف غربی حاضر به سپردن تعهد روشنی درباره تحریم‌ها نیست.
بنابر این است که شائبه‌های یک توافق موقت در میان کسانی که اظهارنظرهای رسمی و غیر‌رسمی را ترتیب می‌دهند تقویت شده و احتمال‌هایی برای کشانده شدن مذاکرات به 6 ماه دیگر طرح و مورد سنجش افکار عمومی قرار می‌گیرد که فی‌نفسه برای جمهوری اسلامی اسباب خسارت‌های مادی و معنوی فراوانی را فراهم کرده و به غربی‌ها فرصت می‌دهد هرچه بیشتر از ابزارهای فشار و در عین حال کوچک‌سازی پرستیژ جمهوری اسلامی در خاورمیانه و کاهش نقش رهبری تهران بهره‌برداری کنند. باید مذاکره‌کنندگان ایرانی از خود سؤال کنند چرا ایجاد اعتماد در طرف غربی نیازمند صرف 5 تا 7 سال زمان است، ضمن اینکه طرف غربی البته معتقد به 10 سال است و پس از این مدت به چه میزان خسارت‌های ناشی از عدم‌پیشروی علمی و عملیاتی هسته‌ای کشور قابل جبران خواهد بود؟
تسلیم نشدن به قاعده‌های ظالمانه، یکسویه، سیاسی و غیر‌حقوقی مباحث طرح شده در مذاکرات که اکنون خود غربی‌ها هم به ابعاد آن اشاره دارند، چشم‌انداز ناامیدکننده‌ای را برای نتایج این دور از گفت‌وگوها که قرار بود به توافقی جامع منجر شود در منظر افکار عمومی و ناظران گشوده است، فرصتی که ممکن است طرف غربی برای همیشه از دست بدهد و مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی باید بتوانند به‌خوبی این پیام را مخابره کنند که ممکن است این فرصت برای طرف غربی یا تکرار نشود و در صورت تکرار ورود سایر قوا همچون مجلس، چالش‌های قابل‌ملاحظه‌ای را پیش روی توافقات احتمالی طرح و بسط دهد.

عضو القاعده: ابوبکر بغدادی مزدور آمریکا است

«القاعده تردیدی ندارد که «ابوبکر بغدادی» سرکرده داعش عامل سازمان اطلاعات آمریکا CIA است.»

کیهان در اخبار ویژه خود نوشت: نبیل نعیم یکی از سلفی‌های مصر که با سرکرده داعش در زندان بوده است در مصاحبه با یک شبکه ماهواره‌ای، می‌گوید: «ابوبکر بغدادی که نام اصلی وی «ابراهیم عواد البکری» است مدتها در زندان آمریکایی‌ها در عراق بود، اما ناگهان آمریکایی‌ها در سال 2006 و در حالی که هیچکس مورد عفو آمریکایی‌ها قرار نمی‌گرفت، او را آزاد کردند. او پس از آزادی به «ابومصعب زرقاوی» سرکرده القاعده در عراق، پیوست و آمریکایی‌ها یک ماه پس از آزادی ابوبکر و پیوستن او به ابومصعب، در یک حمله هوایی ابومصعب و تعدادی دیگر از اعضای القاعده را کشتند.»
نبیل نعیم می‌گوید؛ «ابوبکر با هر یک از فرماندهان نظامی القاعده در عراق ملاقات می‌کرد، آمریکایی‌ها چند ساعت بعد او را می‌کشتند و به همین علت القاعده به شدت نسبت به هویت او تردید داشت و ابوبکر بغدادی را یک عامل «سیا» می‌دانست که از او برای شناسایی نیروهای القاعده در عراق استفاده می‌کنند.»
نبیل نعیم توضیح می‌دهد که «من هم مدتی در زندان بودم ولی وقتی آزاد شدم محتاج یک لقمه نان بودم. اما همه دیدند که البغدادی یکباره صاحب میلیون‌ها دلار شد و 600 الی 700 خودرو برای هواداران خود خریداری کرد که همه هزینه‌ها با واسطه قطر پرداخت می‌شد و تسلیح افراد را هم ترکیه بر عهده داشت.»
گفتنی است، بعد از حمله رژیم صهیونیستی به غزه که ادعای اسلام‌خواهی داعش را زیر سؤال برده است، سرکرده تروریست‌های اجاره‌ای در پاسخ به این پرسش که چرا برای حمایت از مردم غزه با اسرائیل نمی‌جنگید؟ گفته بود؛ مأموریت ما جنگ با اسرائیل نیست، مأموریت ما جنگ با مرتدین است! ابوبکر بغدادی توضیح نداده است که این مأموریت از کدام کانون به وی ابلاغ شده است؟!

نظر مشاور سابق اوباما در مورد نتیجه مذاکرات هسته‌ای

گری سیمور قائم مقام سابق اوباما در شورای روابط خارجی در مورد چشم انداز مذاکرات جاری بین ایران و 1+5 به روزنامه شرق گفت:

در صورتي‌که چيزي تغيير نکند رسيدن به توافق نهايي تا 20 جولاي غيرمحتمل به‌نظر نمي‌رسد. هر دو طرف نسبتا از شرايطي که توافق اوليه ايجاد کرده، راضي هستند. آمريکا (و ديگر قدرت‌ها) تا حدي، برنامه هسته‌اي ايران را در قبال لغو اندک تحريم‌ها و بدون قرباني‌کردن مفاد اصلي آن (تحريم‌ها) به حالت تعليق در آورده‌اند. متقابلا ايران نيز بدون از دست دادن عوامل اصلي برنامه هسته‌اي خود توانسته است تا شرايط اقتصادي خود را تثبيت کند. علاوه بر اين موارد، هيچ کدام خواستار شکست توافق اوليه نيستند تا با اعمال تحريم از جانب آمريکا و اروپا و از سرگيري برنامه هسته‌اي از جانب ايران تنش‌ها بالا بگيرد. حتي منتقدان سفت و سخت توافق اوليه (مانند عربستان سعودي و اسراييل) نيز ترجيح مي‌دهند موقعيت حال حاضر ادامه پيدا کند تا توافق «بد»ي انجام شود که به ايران اجازه دهد تا هزاران سانتريفيوژ در اختيار داشته باشد.

بنابراين در صورتي‌که ايران و «1+5» نتوانند تا 20 جولاي به توافق برسند، ترجيح مي‌دهند مذاکرات را تمديد کنند. در صورت خواست دو طرف، برنامه اقدام مشترک (توافق اوليه) زمينه تمديد مذاکرات تا شش‌ماه ديگر را فراهم کرده اما براي اين کار لازم است تا مدت و زمان دقيق آن مورد مذاکره قرار بگيرد. ايران بايد اشتياق زيادي براي پاسخ‌دادن به نگراني‌هاي جامعه بين‌الملل در مدت زمان باقيمانده از خود نشان دهد» ايران احتمالا براي تمديد توافق خواستار لغو بيشتر تحريم‌ها خواهد شد. شش قدرت جهاني نيز براي تمديد توافق احتمالا خواستار اعمال محدوديت بيشتر بر برنامه هسته‌اي ايران خواهند شد. براي مثال، حال که ايران بر اساس «برنامه اقدام مشترک» ذخاير 20درصد اورانيوم خود را رقيق کرده يا تبديل به اکسيد کرده است؛ امکان دارد شش قدرت جهاني از ايران بخواهند تا مقدار زيادي از اورانيوم پنج‌درصدي خود را به اکسيد تبديل کند. در ازاي آن، احتمالا شش قدرت جهاني اجازه ادامه دسترسي ايران به 550ميليارددلار درآمد نفت ماهانه توقيف‌شده را خواهند داد.


سيگار برگ آقاي ظريف و ليموزين‌هاي گروه احمدي‌نژاد

اعتماد نوشت: كتاب «خيابان42» كه دربرگيرنده خاطرات مرتضي غرقي، خبرنگار جمهوري اسلامي در سازمان ملل است، با خاطراتي از مدت فعاليت خبري وي در نيويورك منتشر شده كه از جمله آنها خاطره نخستين ديدار وي با محمد جواد ظريف و نيز گزارش اين خبرنگار از هزينه سفر احمدي‌نژاد به نيويورك است. غرقي در اين كتاب نخستين ديدارش با محمد جواد ظريف، سفير و نماينده وقت ايران در سازمان ملل را روايت كرده و مي‌نويسد: «از قطار به سمت نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل رفتم تا به اتفاق آقاي رامندي به دفتر آقاي ظريف، سفير ايران در سازمان ملل متحد برويم. وقتي وارد دفتر شدم، او سيگار برگي در دست داشت و به آن پك مي‌زد. بو و دود سيگار فضاي دفتر را پر كرده بود».

 غرقي درباره هزينه‌هاي سفر محمود احمدي‌نژاد به نيويورك نيز نوشته است: «جمعه چهارم شهريور 1386 با مسوول تشريفات نمايندگي ايران در سازمان ملل در مورد سفر آقاي احمدي‌نژاد صحبت مي‌كرديم. از وي سوال كردم كه هزينه سفر رييس‌جمهور چند هزار دلار است؟ خنديد و گفت: بگو چند صد هزار و يا چند ميليون دلار. تعجب كردم. او در مورد هزينه سفر چيزي نگفت. البته اين خصلت كاركنان وزارت خارجه است كه بسيار محافظه‌كارند. از بررسي‌هاي بعدي متوجه شدم كه 500 هزار دلار يا كمي بيشتر قيمت بنزين و اجاره هواپيماست و هزينه پاركينگ و... جداست. هزينه هتل هم براي اين هيات 100 نفره شبي 200 تا 500 دلار براي هر نفر برآورد مي‌شود و هزينه‌هاي ديگر همچون ميهماني‌هاي بزرگ ايرانيان و خارجي‌ها و هزينه اتومبيل ليموزين اجاره‌يي كه روزانه 500 دلار است نيز از ديگر هزينه‌هاي اضافي سفر است و مي‌توان گفت هزينه اين سفر هر بار بيش از يك تا يك و نيم ميليون دلار برآورد مي‌شود».


افراطیون فتنه‌گر در افطار دولت چه می‌کردند؟‌

کیهان نوشت: شماری از افراطیون فتنه‌گر و اعضای گروهک‌های غیرقانونی در افطار رئیس جمهور با اصلاح‌طلبان حضور داشتند.
در این مهمانی که در پاستور برگزار شد از جمله از برخی عناصر گروهکی نظیر غلامعباس توسلی، لطف‌الله میثمی و اعظم طالقانی در کنار افرادی مانند شیرزاد، آرمین، تاجرنیا، شکوری‌راد، خانیکی، عطریانفر، حق‌شناس، جلایی‌پور، رحمانیان، فائزه هاشمی، محمد  سلامتی، حکیمی‌پور، توفیقی، مرعشی، درایتی، لیلاز، قوچانی و... دعوت شده بود. برخی از این افراد در نوع تحرکات ساختارشکنانه و آشوب‌طلبانه از جمله فتنه‌های 78 و 88 حضور داشتند و به همین خاطر بازداشت شده بودند و یا به ترویج رادیکالیسم رسانه‌ای اهتمام داشته‌اند.
مهمانی مذکور در سالگرد ماجرای 18تیر آغاز شد، آشوبی که از سوی گردانندگان روزنامه سلام در مجمع روحانیون و افراطیون مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) کلید خورد اما در 23 تیر با حضور حماسی مردم به شکست انجامید. دکتر روحانی سخنرانی راهپیمایی 23تیر 78 بود که آشوب‌گران را مزدوران حقیر دشمن توصیف کرد.
طنز پذیرایی افطار از برخی فتنه‌گران در این است که فتنه‌گران سبز در روز قدس سال 88 - مصادف با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان - اقدام به روزه‌خواری و سیگار کشیدن و آب نوشیدن در ملأ عام می‌کردند و شعار نه غزه نه لبنان سر می‌دادند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • شاملو ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۲
    0 0
    باید کار کنید هرجایی که نشد هم از خدا کمک بخواهید با سستی و تنبلی چیزی درست نمیشه
  • ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۲
    0 0
    بعید میدانم کسانی که اسم بردید در ملا عام تظاهر به روزه خواری کنند؟ اما از نظر شعار دهی هم این اسامی اصلا اهل هیچ نوع شعاردهی له و یا علیه هیچکس نیستند !
  • سهیل ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۲
    0 0
    شیرزا .آرمین.تاجرنیا.شکوری راد... به یاد تحصن مجلس ششم افتادم که نامه جام زهر رو به آقا نوشتن!با این افطاری دادن آقای رئیس جمهور معنای اعتدال ایشون برام روشن تر شد!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس