با این اشاره، به سراغ مکتب علمی- فقهی مقام معظم رهبری میرویم که ریشه در پیش از انقلاب و درسهای مکاسب، اصول و تفسیر ایشان دارد؛ آن هم در قالب گفتوگوهایی با شاگردان قدیم و جدید. شاگردانی که امروز هر کدام در مراکز علمی و اجرایی مشغول به فعالیتاند. با تشکر از همه عزیزانی که از آنها در این نوشتار بهره گرفتیم؛ به خصوص حجج اسلام آقایان میری خضری، نجفی راد، پویا، هاشمی، سید علی اشکوری، عجم و تقوی، توجه شما را به این گزارش خواندنی و جذاب که حاکی از جلوههای عمیق مکتب علمی- فقهی مقام معظم رهبری است، جلب میکنیم.
در تدریس از مثال بهره میگرفتند
حجتالاسلام پویا یکی از شاگردان قدیمی مقام معظم رهبری درباره نحوه تدریس
ایشان میگوید: در تدریس مکاسب، خیلی حوصله به خرج میدادند. درس روز قبل
را هر روز پیش از شروع به درس میپرسیدند. بسیار ملموس بحث میکردند.
موضوعات و موارد را تطبیق میدادند، خیلی دقیق بودند. از اشیایی که دور و
بر بود و محسوس بود، برای توضیح درس استفاده میکردند. مسائل را به شکل
بسیار سهل و آسان برای طلاب بیان میکردند. تا جایی که ممکن بود از
مثالهای واقعی به جای مثالهای خیالی و ذهنی محض استفاده میکردند. درس هم
که تمام میشد، مینشستند تا اگر کسی اشکال یا سؤالی دارد مطرح کند. البته
برخی از شاگردان حضرت آقا مثل آقای فرزانه و هاشمی گنابادی، با آقا
مینشستند و بحث میکردند و به اصطلاح اینها به ثمر رسیده بودند. آقا
اینها را منبر میفرستادند و خودشان در این مجالس و محافل مینشستند و به
عنوان یک مستمع گوش میدادند. برای اینکه هم نظم مطالب و روش ورود و
خروجشان در مباحث را ببینند و بعد هم پیدا بود که به آنها که منبر
میرفتند تذکرات لازم را میدادند.
طلبهها را در تدریس به نقد فرامیخواندند
حجتالاسلام تقوی از دیگر شاگردان قدیمی مقام معظم رهبری درباره نحوه درس
معظم له میگوید: از توصیههای سازندهای که از مقام معظم رهبری به خاطر
دارم این است که سفارش میکردند هیچگاه خسته نشوید از اینکه نفرات کمتری
در درس حضور پیدا کردند. میفرمودند دلسرد نشوید.
وی درباره ویژگیهای درس اصول مقام معظم رهبری میگوید: همت ایشان بر این بود که طلبه را متفکر خردورز بار آورند. همواره طلبهها را تحریص میکردند که در اندیشههای شیخ فکر کنید و نترسید از اینکه شیخ اعظم است. انتقاد کنید، نظرتان را ابراز کنید؛ شاید نظر شما درست باشد. در درس مکاسب هم همینگونه طلاب و شاگردانشان را ترغیب به اظهار نظر میکردند. درسهای حوزه ایشان گاهی در اتاق شاگردانشان، گاهی در مسجد مدرسه میرزا جعفر و در مسجدالرضا روبهروی مدرسه سلمانیه برگزار میشد. درس مکاسبشان تقریباً به طور مستمر در مسجدالرضا برگزار میگردید و آن درس از برجستگیهایی برخوردار بود و از نوع درس خارجی که من بعداً رفتم خیلی دامنه بحث درس ایشان وسیعتر بود. اشکالهایی که شیخ انصاری در مکاسب در نوع مباحث و مسائل داشت را توسعه میدادند. ایشان بسیار متواضعانه با شاگردانشان برخورد میکردند، خود را در مقام و موقعیت برتر و ممتاز از دیگران برای خودشان قائل نبودند.
گشودن آفاق و گسترههای جدید در امر فقاهت لازم است
حجتالاسلام نجفی هم میگوید: تحول و تکامل فقاهت و روش استنباط، همواره
جایگاهی مهم در مطالبات رهبر فرزانه انقلاب از حوزه داشته است و ایشان
کراراً بر ضرورت توجه به آن و تأثیری که میتواند داشته باشد، تأکید
فرمودهاند. چنانکه ایشان در سال ۷۴ فرمودند: فقاهت، یعنی شیوه استنباط،
خود این هم به پیشرفت احتیاج دارد. اینکه چیز کاملی نیست، بلکه متکامل است.
نمیشود ادعا کرد که ما امروز دیگر به اوج قله فقاهت رسیدهایم و این
شیوه، دیگر بهتر از این نخواهد شد. نه، از کجا معلوم است؟ شیخ طوسی ملای با
آن عظمت، فقاهت داشت. فتاوای ایشان را در یک مسئله فقهی ببینید. امروز
کدام مجتهد حاضر است آنگونه بحث کند؟ آن فتاوا ساده و سطحی است. مجتهد
امروز، هرگز راضی نمیشود که آنطور کار کند و استنباط نماید. فقاهت در
دورههای متعدد تکامل پیدا کرده است.
نجفی درباره اینکه چرا مقام معظم رهبری بر تحول در روش اجتهاد تأکید دارند میگوید: نیازهای روزافزون و عرضه شدن آنها به فقه، مسائل نوپیدا و بروز و ظهور آنها در گردونه زندگی، نظام شکلگرفته بر رأس هرم احکام و ارزشهای اسلامی، بایستگی دگرگونی در ساحت فقاهت را بیش از هر زمانی، در کانون توجهها و نگاهها و در درجه نخست اهمیت قرار داده است و همین نکته است که مقام معظم رهبری در سال ۷۴ درباره آن میفرمایند: امروز خیلی از مسائل وجود دارد که فقه باید تکلیف اینها را معلوم کند، ولی معلوم نکرده است. به باور ایشان، رشد و بالندگی فقه و توانمندی آن در پاسخگویی به نیازهای حکومتی و اجتماعی، بسته به پدید آوردن دگرگونی ژرف و همهسویه در فقاهت است؛ چنانکه میفرمایند: چه دلیلی دارد که فضلا و بزرگان و محققان ما نتوانند بر این شیوه بیفزایند و آن را کامل کنند. ای بسا خیلی از مسائل، مسائل دیگری را در بر بگیرد و خیلی از نتایج عوض گردد و خیلی از روشها دگرگون شود. روشها که عوض شد جوابهای مسائل نیز عوض خواهد شد و فقه طور دیگری میشود. این از جمله کارهایی است که باید بشود.
به باور وی مقام معظم رهبری نهتنها ضرورت کار را گوشزد میکند که وقوع آن را نیز امکانپذیر میداند و انجام آن را دور از دسترس حوزه نمیداند. تنها شجاعت علمی میخواهد و فضای تحملپذیری از حرف نو: گشودن آفاق و گسترههای جدید در امر فقاهت لازم است. چه دلیلی دارد که بزرگان و فقها و محققان ما نتوانند این کار را بکنند؟ حقیقتاً بعضی از بزرگان این زمان و نزدیک به این زمان ما از لحاظ قوت و دقت نظر، از آن اسلاف کمتر نیستند. منتها باید این راه در حوزه به حرکت در اید. باید این گستاخی و شجاعت پیدا شود و حوزه، آن را بپذیرد.
ارکان استنباط احکام شرع و اجتهاد در نظر مقام معظم رهبری
حجتالاسلام اشکوری که خود اکنون در سطوح عالی حوزه علمیه مشغول به تدریس
است، درباره حضور خود در درس خارج فقه مقام معظم رهبری میگوید: بحث ایشان
از حیث محتوا بسیار متقن و از نظر کیفیت ورود و خروج و بیان، مرتب و منظم و
واضح و شیوا بود. آنچه باعث تعجب بنده شده بود، نهایت اتقان بحث و التفات
معظم له به دقایق و ظرایف و دقت در اصول و فروع و مسائل مطروحه که خود به
مطالعه فراوان نیاز دارد، در کنار سنگینی بار مسئولیت رهبری و اشتغالات و
انشغالات داخلی و خارجی است و این توانمندی ایشان گویای استعدادی
فوقالعاده همراه با تسدید الهی و دستگیری حضرت باریتعالی است؛ وگرنه جمع
میان این امور به آسانی امکانپذیر نیست و از توان هر مدعی بر نمیآید.
ایشان علاوه بر تدریس آن مباحث استوار و شیوا، تمامی آن را به زبان تازی و
با قلمی روان و بیانی رسا به رشته تحریر در آوردند.
اشکوری ادامه میدهد: نحوه بحث ایشان اینگونه بود که پس از تنقیح موضوع و بیان دقیق محل بحث، به نقل اقوال در مسئله میپرداختند و استدلال هر قول را جداگانه بیان میکردند و متعرض مناقشات آن میشدند. سپس نظر خود را بیان میکردند و ادله آن را از کتاب و سنت و عقل، با تمام آنچه استدلال به آنها نیازمند به آن است، از دقت در معنای لغوی و استظهار و نگاه تاریخی و مباحث رجالی و رعایت قواعد اصولی در کیفیت جمع میان ادله متعارضه و بیان مقتضای اصل و رعایت نکات عرفی و عقلایی، استخراج و با اتقان تمام به استدلال میپرداختند.
وی ادامه میدهد: به طور کلی استنباط احکام شرع و اجتهاد در نظر مقام معظم رهبری، از سه رکن اساسی پایبندی، قانونمندی و پویایی برخوردار است؛ پایبندی استنباط به منابع قطعی و عدم تجاوز از چارچوب آن، و قانونمندی که در قالب قواعد اصولی و قواعد فقهی که به استنباط نظم و نسق میبخشد و پویایی که از جمود و عقبافتادگی فقه از جامعه و نیازهای روز پیشگیری مینماید. این سه رکن، ضامن استنباط صحیح احکام است و موجب مصونیت بخشیدن هر چه بیشتر و دوری از خطای در استنباط و استنباط خطایی خواهد بود.
برخورد اخلاقی مقام معظم رهبری با شاگردان باعث جذب همه به سوی ایشان شده بود
حجتالاسلام عجم از دیگر شاگردان قدیمی مقام معظم رهبری در خصوص تدریس
ایشان با اشاره به دروس عقاید و تفسیر مقام معظم رهبری که بعدها از سوی
ساواک تعطیل شد، به ویژگیهای ایشان در تدریس اشاره کرده که جالب توجه است.
وی میگوید: مهمترین چیزی که باعث جذب افراد به سوی ایشان (مقام معظم
رهبری) میشد، جاذبههای فکری اندیشه توأم با برخورد اخلاقی، مواجهه با
چهره معنوی و بسیار دلسوزانه و هدایتگرانه ایشان بود. وی ادامه میدهد:
تأثیر ایشان بر حوزه، دانشگاه و در سطوح مختلف اقشار مردم بسیار گسترده و
مؤثر بود و نهتنها در مشهد مقدس بلکه در کل استان خراسان بزرگ و بعد هم در
تهران و کل کشور، هدایت جریان انقلاب را داخل و خارج بعد از یک هفته
همینطور قوی ایجاد شده بود. وی میافزاید:
منزل ایشان به روی همه باز بود. در آن زمان هر کسی مطلبی داشت، سؤالی در هر زمینهای داشت به ایشان مراجعه میکرد. رعایت حال و احترام افراد به خصوص طلاب جوان و دانشجویان جزو عادات و ملکات ایشان بود. در واقع، یکی از ابزار پیشرفت کار و برنامههای ایشان برخورد محبتآمیز ایشان با همه مراجعهکنندگان بود. ایشان به امر تبلیغ اهتمام میورزیدند. از میان طلاب خوشفکر و انقلابی، اعزام تبلیغی به مناطق دور و نزدیک داشت. و حتی دامنه تبلیغی یاران ایشان از خراسان فراتر رفته تا تهران، کرمان، رفسنجان و غیره را فراگرفته بود. مقام معظم رهبری روی امر تبلیغ بسیار سرمایهگذاری میکردند و از قبل، مطالب مورد نیاز را با تحلیل نو و انقلابی به شاگردانشان منتقل میکردند.
مقام معظم رهبری با شاگردانش رابطه عاطفی و متواضعانه داشت
حجتالاسلام میری نیز که جزو شاگردان مقام معظم رهبری در درس مکاسب بوده،
با اشاره به نوآوریهای فقهی ایشان در درس فقه خود میگوید: ایشان بیشتر
استعدادها را از طریق ارتباط عاطفی جذب میکرد و برای تحکیم ارتباط حاضر
بود از وقت خود سرمایهگذاری نماید؛ چیزی که کمتر علما بدان توجه دارند و
اوقاتشان را بیشتر به مطالعه میگذرانند تا ارتباط با شاگرد. اما ایشان
ارتباط بسیار سازنده و مستحکمی با شاگردانش داشت؛ به گونهای که حتی اگر
شاگردان ایشان، وی را به روستاهای دور دعوت میکردند، شخصاً اجابت
مینمودند.
باید فقه جوابگوی مسائل مستحدثه خواند
حجتالاسلام هاشمی از دیگر شاگردان ایشان با بیان اینکه هر چند خود، در
آغاز شروع درس تفسیر ایشان توفیق حضور و استفاده از محضر ایشان در درس
تفسیر قران را نداشتم میگوید: آنچه از درس تفسیر ایشان به یاد دارم این
است که ایشان در مسجدی که ابویشان آیتالله سید جواد خامنهای نماز
میخواندند درس تفسیر گذاشته بودند. چون آن وقتها شرایط این جور نبود که
هر جا میخواهند، درس بگذارند. درس تفسیر هم در حوزه جایگاه نداشت و کسی
برای تدریس آن وقت نمیگذاشت، اما ایشان در آن شرایط درس تفسیر را شروع
کردند.
نکته بعدی اینکه ایشان در امر نیروپروری و کادرسازی جدیت داشتند. وی ادامه میدهد: برداشت شخصی من این است که ایشان یک ویژگیهایی دارند که منحصربهفرد است. ایشان به لحاظ علمی هیچ کسر و کمبودی نداشتند و در شاگردان خود بسیار تأثیرگذار بودند. مقام معظم رهبری از همان آغاز از یک جامعیت کمنظیر برخوردار بود. همان ابتدای آشنایی با ایشان مطلع شدم که مطالعات گستردهای در رابطه با زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام دارند و فیشهای زیادی برداشتهاند؛ مثلاً حدود پانصد فیش درباره امام سجاد داشتند. ایشان تقریباً همه منابع مربوط به زندگی ائمه را مطالعه کرده بودند.
ایشان در دروس حوزوی بسیار بر متن و محتوا مسلط بودند به گونهای که رسائل را به آسانی و روانی و سادگی میتوانست در اختیار دانشجوی مبتدی قرار دهد. ایشان در دروس مکاسب و رسائل خود علاوه بر تسلط بسیار، شاگردپروری هم داشتند که این در نوع خود قابل توجه است. سفارش مقام معظم رهبری این بود که باید فقه جوابگوی مسائل مستحدثه خواند؛ فقهی که موضوعات، مسائل و حتی تمرینهای آن مربوط به امروز باشد و به اصطلاح فقه پویا باشد که مشکل زمان را طرح و حل کند و عالم زمانشناس تربیت نماید.
*مباحثات