به گزارش مشرق، عصر دیروز سی و پنجمین پاسداشت سالگرد رحلت آیتالله طالقانی در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با حضور حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان فارسی، مهدی طالقانی فرزند آیتالله طالقانی، سرتیپ کوهرنگی زندانبان آیتالله طالقانی، ابوالفضل توکلی بینام مبارز علیه رژیم ستمشاهی و عضو هیأت مؤتلفه اسلامی برگزار شد.
در این مراسم ابتدا سید مهدی طالقانی فرزند آیتالله طالقانی اظهار داشت:آیتالله طالقانی در زندگی خود به شدت ظلمستیز بود و از خانوادهاش همواره میخواست با ظالم همکاری نداشته باشد.
وی افزود: به طور مثال اگر آقای طالقانی در حوزه میماند به مقام مرجعیت دست پیدا میکرد اما آن شوری که در سر داشت و همواره در پی جذب حداکثری و دفع حداقلی بود موجب شد به تهران بیاید و با ظلم مبارزه کند.
طالقانی ادامه داد: در سال 1318 آیتالله طالقانی اولین گام را در راستای ظلمستیزی برداشت و آن هم در دوران رضاخان بوده است که کمتر کسی به خاطر ظلم رضاخان جرئت مبارزه داشت و ماجرا اینگونه بود که ماموری در خیابان به زور از سر خانمی چادر میکشید و حضاری که در خیابان بودند و شاهد ماجرا، جرات اعتراض به مامور را نداشتند تا اینکه مرحوم پدر با پاسبان درگیر و دستگیر و به زندان فرستاده میشود.
وی افزود: بعد از سقوط رضاخان، محمدرضا شاه فرزند ارشد وی قدرت را در دست گرفت و فرصتی برای مبارزان پیش آمد تا با ظلم شاه جوان پهلوی به مبارزه بپرداند که آیتالله طالقانی نیز جزو یکی از آن مبارزان بوده است.
وی افزود: آیتالله طالقانی در راستای ظلمستیزی با بسیاری از جوانان مبارز علیه رژیم ستمشاهی که همسطح ایشان نبودند، همکاری میکرد. به طور مثال با طلاب جمعیت فدائیان اسلام نیز همکاری داشت.
طالقانی ادامه داد: احمد احمد یکی از مبارزان علیه رژیم ستمشاهی خاطره ای را نقل میکند مبنی بر اینکه آقای منتظری در زندان دچار حالت تشنج میشود و هرچه زندانیان هم بند آیتالله منتظری به ماموران زندان درباره حال منتظری به ماموران گوشزد میکنند، ماموران توجهای نمیکنند تا اینکه بیماری آقای منتظری را به اطلاع آیتالله طالقانی میرسانند و زمانی که آیتالله طالقانی این موضوع را به ماموران اطلاع میدهد، ماموران به احترام آیتالله طالقانی به معالجه آقای منتظری میپردازند.
وی ادامه داد: آیتالله طالقانی بعد از انقلاب توصیه اکید داشتند که هیچیک از آقازادهها بخصوص فرزندان خود ایشان وارد کارهای اقتصادی نشوند.
وی افزود: به تازگی میدانیم خیلی از آقازادهها به علت ورود به کارهای اقتصادی مشکلاتی برای خود و جامعه ایجاد کردند که امیدواریم این اتفاقات منجر به این شود که آقازادهها دست از کارهای اقتصادی بکشند.
سید مهدی طالقانی با انتقاد از صدا و سیما که خطبههای نمازجمعه آقای طالقانی را به طور کامل پخش نمیکند، گفت: اگر خطبههای آقای طالقانی را گوش کنید متوجه میشوید که آیتالله طالقانی در 35 سال پیش مسائل اجتماعی را مطرح میکند که مشکل امروز ماست و صدا و سیما هم میتواند خطبهها را بازپخش کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آیتالله طالقانی بخاطر ظلمستیزی به مسئله فلسطین توجه داشت و بعد از آزادی از زندان فطریه و کسانی که پشت سر او نماز خواندند را به مردم فلسطین اهدا کرد.
حداد عادل: آیتالله طالقانی پیشگام وحدت حوزه و دانشگاه بود
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان هنر زبان و نماینده مجلس در این مراسم اظهار داشت: در این محفل میخواهم مروری بر حافظه خودم بکنم از جایگاه طالقانی و تأثیر اشان بر همنسلان خودم بگویم.
وی افزود: بنده از مهر سال 1342 دانشجوی دانشگاه تهران شدم و از آن زمان تا انقلاب و تا رحلت آیتالله طالقانی از آثار ایشان بهرهمند شدم.
وی افزود: آیتالله طالقانی از نظر خانوادگی به یک خانواده اصیل، روحانی تعلق داشتند و در یک منطقه مردخیز و فرهنگپرور ایران به دنیا آمدند.
حداد عادل ادامه داد: پدر ایشان مورد احترام علما بودند، آیتالله طالقانی در حوزه به تحصیل میپرداختند و مصداق بارز این حدیث امام صادق بودند که کسی عالم زمانه خود باشد، گرفتار تیرگی نمیشود.
وی افزود: از چند جهت عمر آیتالله طالقانی مفید بود، نخست از جهت اینکه نقش بسیاری در زدودن خرافات از چهره اسلام حقیقی داشتند و به درستی تشخیص دادند که علت روی گردانی نسل جوان از دین پیرایههایی است که بدین بسته شده است.
رئیس فرهنگستان زبان فارسی افزود: آیتالله طالقانی به سرچشمههای دین وصل شدهاند و گفتمان آیتالله طالقانی قرآنی و نهجالبلاغهای بود.
وی ادامه داد: توجه به مسائل دینی که آیتالله طالقانی داشتند، موجب شد که به مسائل اقتصادی توجه پیدا کنند و آیتالله طالقانی در گشودن مفاهیم جدید پیشقدم بود.
حداد عادل افزود: یکی دیگر از جنبههای شخصیت ایشان شخصیت مبارزاتی بود که در همه دوران بعد از رضاخان او را به یک نهضت تبدیل کرده بود.
وی ادامه داد: ایشان روحانی به تمام معنا سیاسی بودند که به کار تشکیلاتی اعتقاد داشتند و همچنین شجاعت و صراحت لهجه او زبانزد همه بود.
نماینده مجلس شورای اسلامی بیان کرد: آیتالله طالقانی راز عقبماندگی ایران را استعمار و استبداد میدانستند و به همین دلیل در ملی شدن نفت با آقای مصدق همراهی کردند.
وی ادامه داد: آیتالله طالقانی بلافاصله بعد از 28 مرداد به همراه ابوالفضل زنجانی نهضت مقاومت ملی ایران را اجرا کردند که زمینهساز نهضت آزادی بود و یک لحظه در مبارزه با استبداد و استعمار تردید نکردند.
رئیس فرهنگستان زبان ادبیات فارسی ادامه داد: بعد از امام اگر بخواهیم فردی را مظهر روحانیت سیاسی مطرح کنیم، آیتالله طالقانی بود. دیدگاه او مربوط به تنها جامعه ایران نبود و به مسئله امت فلسطین و بخصوص فلسطین هم توجه داشت.
وی ادامه داد: بنده به عنوان یک دانشگاهی شهادت میددهم که آیتالله طالقانی یک عامل مؤثر پیوند فیضیه و دانشگاه بود.
حداد عادل افزود: آیتالله طالقانی به علت شخصیت جامعهالاطرافش مورد احترام همه گروهها اعم از گروههای مذهبی، ملیگرا و گروههای چپگرا بود.
وی افزود: چنین گویهای از جامعالاطراف آیتالله طالقانی موجب جذب همه گروهها به شخص وی شده است و این جذب نقطه مثبت آیتالله طالقانی بود. حتی هنرمندان نیز به آقای طالقانی احترام میگذاشتند.
سرتیب کوهرنگی: آیتالله طالقانی را نمیتوانم فراموش کنم
سرتیپ کوهرنگی زندانبان آیتالله طالقانی در این مراسم اظهار داشت: آشنایی بنده با آقای طالقانی زمانی بود که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و با توصیه دوستان به مسجد هدایت رفتم و مجذوب ایشان شدم.
وی افزود: من به علت اینکه دانشکده افسری نیز درس خواندم مسئولیت زندان قصر به بنده واگذار شده بود و چون بنده جامعه شناسی جزایی خواندم طرحی را به مسئولان زندان دادم که مورد موافقت آنان قرار گرفت که در زندان قصر اجرا کنم.
کوهرنگی افزود: آن زمان زندان قصر 7 هزار زندانی داشت و وقتی وارد زندان شدم چون شرایط مناسب برای اجرای طرحم ندیدم سعی کردم بین زندانیان و زندانبانان رابطه برقرار شود و برای اجرای این ترتیب از بلندگو اعلام کردم هیچ مأموری حق توهین به زندانی ندارد.
کوهرنگی ادامه داد: مأموری فردا به من گفت آیتالله طالقانی میخواهد شما را ببیند و من خدمت آقای طالقانی رسیدم دیدم دارند در باغچه قدم میزنند و وقتی مرا دیدند صمیمانه مرا پذیرفتند و اظهار داشتند به قدری شما پشت بلندگو خوب صحبت کردید که از دیشب میخواستم شما را ببوسم و من دست آقا را بوسیدم و این بوسه من در دست زندانی در آن زمان خیلی سر و صدا ایجاد کرد که زندانبانی دست زندانی را بوسید.
کوهرنگی افزود: مبارزان معروفی مانند آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، یدالله سحابی، آیتالله منتظری، سرحدیزاده در بند 3 و 4 زندانی بودند و ما به عنوان زندانبان با این بندها هیچ مشکلی نداشتیم.
وی ادامه داد: طالقانی دو خصیصه بسیار مهم داشت نخست اینکه در مقابل ظلم و ستم میایستاد و در مقابل، به ضعیف احترام فوقالعاده میکرد.
این زندانبان ادامه داد: همه مأموران زندان عاشق آیتالله طالقانی، بازرگان، سحابی و عباس شیبانی شده بودند.
وی افزود: بعد از انقلاب و شب دوم بعد از انقلاب من به درجه سرتیپی نائل شدم و درست بعد از آن شب بود که در خانه مرا زدند و دخترم گفت با شما کار دارند و وقتی به در خانه رسیدم مأموری دست مرا گرفت و مرا به مدرسهای بردند و زندانی کردند. همسرم به آیتالله طالقانی زنگ زد و درست 20 دقیقه بعد که در مدرسه زندانی بودم آیتالله ملکی مسئول کمیته آن منطقه مرا صدا زد و پرسید چه نسبتی با آقای طالقانی دارید گفتم هیچی و به من گفتند آیتالله طالقانی شفاعت شما را کردند و شما از زندان آزادید.
کوهرنگی افزود: آیتالله طالقانی سوختهدل بود و درک میکرد مظلومیت و درد چیست.
این زندانبان ادامه داد: در زمان زندان کمیته عفو در ساواک تشکیل شده بود و از من خواستند با زندانیان صحبت کنم که با اظهار ندامت از زندان رها شوند و من این موضوع را خدمت زندانیان از جمله آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان گفتم و آنان نپذیرفتند. زندانیان گفتند ما کاری انجام ندادیم و اگر مسئله عذرخواهی است باید کسانی که ما را به زندان انداختند از ما عذرخواهی کنند و به این ترتیب من صحبتهای زندانیان را به مأموران زندان منتقل کردم و آنان نیز پذیرفتند.
در این مراسم ابتدا سید مهدی طالقانی فرزند آیتالله طالقانی اظهار داشت:آیتالله طالقانی در زندگی خود به شدت ظلمستیز بود و از خانوادهاش همواره میخواست با ظالم همکاری نداشته باشد.
وی افزود: به طور مثال اگر آقای طالقانی در حوزه میماند به مقام مرجعیت دست پیدا میکرد اما آن شوری که در سر داشت و همواره در پی جذب حداکثری و دفع حداقلی بود موجب شد به تهران بیاید و با ظلم مبارزه کند.
طالقانی ادامه داد: در سال 1318 آیتالله طالقانی اولین گام را در راستای ظلمستیزی برداشت و آن هم در دوران رضاخان بوده است که کمتر کسی به خاطر ظلم رضاخان جرئت مبارزه داشت و ماجرا اینگونه بود که ماموری در خیابان به زور از سر خانمی چادر میکشید و حضاری که در خیابان بودند و شاهد ماجرا، جرات اعتراض به مامور را نداشتند تا اینکه مرحوم پدر با پاسبان درگیر و دستگیر و به زندان فرستاده میشود.
وی افزود: بعد از سقوط رضاخان، محمدرضا شاه فرزند ارشد وی قدرت را در دست گرفت و فرصتی برای مبارزان پیش آمد تا با ظلم شاه جوان پهلوی به مبارزه بپرداند که آیتالله طالقانی نیز جزو یکی از آن مبارزان بوده است.
وی افزود: آیتالله طالقانی در راستای ظلمستیزی با بسیاری از جوانان مبارز علیه رژیم ستمشاهی که همسطح ایشان نبودند، همکاری میکرد. به طور مثال با طلاب جمعیت فدائیان اسلام نیز همکاری داشت.
طالقانی ادامه داد: احمد احمد یکی از مبارزان علیه رژیم ستمشاهی خاطره ای را نقل میکند مبنی بر اینکه آقای منتظری در زندان دچار حالت تشنج میشود و هرچه زندانیان هم بند آیتالله منتظری به ماموران زندان درباره حال منتظری به ماموران گوشزد میکنند، ماموران توجهای نمیکنند تا اینکه بیماری آقای منتظری را به اطلاع آیتالله طالقانی میرسانند و زمانی که آیتالله طالقانی این موضوع را به ماموران اطلاع میدهد، ماموران به احترام آیتالله طالقانی به معالجه آقای منتظری میپردازند.
وی ادامه داد: آیتالله طالقانی بعد از انقلاب توصیه اکید داشتند که هیچیک از آقازادهها بخصوص فرزندان خود ایشان وارد کارهای اقتصادی نشوند.
وی افزود: به تازگی میدانیم خیلی از آقازادهها به علت ورود به کارهای اقتصادی مشکلاتی برای خود و جامعه ایجاد کردند که امیدواریم این اتفاقات منجر به این شود که آقازادهها دست از کارهای اقتصادی بکشند.
سید مهدی طالقانی با انتقاد از صدا و سیما که خطبههای نمازجمعه آقای طالقانی را به طور کامل پخش نمیکند، گفت: اگر خطبههای آقای طالقانی را گوش کنید متوجه میشوید که آیتالله طالقانی در 35 سال پیش مسائل اجتماعی را مطرح میکند که مشکل امروز ماست و صدا و سیما هم میتواند خطبهها را بازپخش کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آیتالله طالقانی بخاطر ظلمستیزی به مسئله فلسطین توجه داشت و بعد از آزادی از زندان فطریه و کسانی که پشت سر او نماز خواندند را به مردم فلسطین اهدا کرد.
حداد عادل: آیتالله طالقانی پیشگام وحدت حوزه و دانشگاه بود
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان هنر زبان و نماینده مجلس در این مراسم اظهار داشت: در این محفل میخواهم مروری بر حافظه خودم بکنم از جایگاه طالقانی و تأثیر اشان بر همنسلان خودم بگویم.
وی افزود: بنده از مهر سال 1342 دانشجوی دانشگاه تهران شدم و از آن زمان تا انقلاب و تا رحلت آیتالله طالقانی از آثار ایشان بهرهمند شدم.
وی افزود: آیتالله طالقانی از نظر خانوادگی به یک خانواده اصیل، روحانی تعلق داشتند و در یک منطقه مردخیز و فرهنگپرور ایران به دنیا آمدند.
حداد عادل ادامه داد: پدر ایشان مورد احترام علما بودند، آیتالله طالقانی در حوزه به تحصیل میپرداختند و مصداق بارز این حدیث امام صادق بودند که کسی عالم زمانه خود باشد، گرفتار تیرگی نمیشود.
وی افزود: از چند جهت عمر آیتالله طالقانی مفید بود، نخست از جهت اینکه نقش بسیاری در زدودن خرافات از چهره اسلام حقیقی داشتند و به درستی تشخیص دادند که علت روی گردانی نسل جوان از دین پیرایههایی است که بدین بسته شده است.
رئیس فرهنگستان زبان فارسی افزود: آیتالله طالقانی به سرچشمههای دین وصل شدهاند و گفتمان آیتالله طالقانی قرآنی و نهجالبلاغهای بود.
وی ادامه داد: توجه به مسائل دینی که آیتالله طالقانی داشتند، موجب شد که به مسائل اقتصادی توجه پیدا کنند و آیتالله طالقانی در گشودن مفاهیم جدید پیشقدم بود.
حداد عادل افزود: یکی دیگر از جنبههای شخصیت ایشان شخصیت مبارزاتی بود که در همه دوران بعد از رضاخان او را به یک نهضت تبدیل کرده بود.
وی ادامه داد: ایشان روحانی به تمام معنا سیاسی بودند که به کار تشکیلاتی اعتقاد داشتند و همچنین شجاعت و صراحت لهجه او زبانزد همه بود.
نماینده مجلس شورای اسلامی بیان کرد: آیتالله طالقانی راز عقبماندگی ایران را استعمار و استبداد میدانستند و به همین دلیل در ملی شدن نفت با آقای مصدق همراهی کردند.
وی ادامه داد: آیتالله طالقانی بلافاصله بعد از 28 مرداد به همراه ابوالفضل زنجانی نهضت مقاومت ملی ایران را اجرا کردند که زمینهساز نهضت آزادی بود و یک لحظه در مبارزه با استبداد و استعمار تردید نکردند.
رئیس فرهنگستان زبان ادبیات فارسی ادامه داد: بعد از امام اگر بخواهیم فردی را مظهر روحانیت سیاسی مطرح کنیم، آیتالله طالقانی بود. دیدگاه او مربوط به تنها جامعه ایران نبود و به مسئله امت فلسطین و بخصوص فلسطین هم توجه داشت.
وی ادامه داد: بنده به عنوان یک دانشگاهی شهادت میددهم که آیتالله طالقانی یک عامل مؤثر پیوند فیضیه و دانشگاه بود.
حداد عادل افزود: آیتالله طالقانی به علت شخصیت جامعهالاطرافش مورد احترام همه گروهها اعم از گروههای مذهبی، ملیگرا و گروههای چپگرا بود.
وی افزود: چنین گویهای از جامعالاطراف آیتالله طالقانی موجب جذب همه گروهها به شخص وی شده است و این جذب نقطه مثبت آیتالله طالقانی بود. حتی هنرمندان نیز به آقای طالقانی احترام میگذاشتند.
سرتیب کوهرنگی: آیتالله طالقانی را نمیتوانم فراموش کنم
سرتیپ کوهرنگی زندانبان آیتالله طالقانی در این مراسم اظهار داشت: آشنایی بنده با آقای طالقانی زمانی بود که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و با توصیه دوستان به مسجد هدایت رفتم و مجذوب ایشان شدم.
وی افزود: من به علت اینکه دانشکده افسری نیز درس خواندم مسئولیت زندان قصر به بنده واگذار شده بود و چون بنده جامعه شناسی جزایی خواندم طرحی را به مسئولان زندان دادم که مورد موافقت آنان قرار گرفت که در زندان قصر اجرا کنم.
کوهرنگی افزود: آن زمان زندان قصر 7 هزار زندانی داشت و وقتی وارد زندان شدم چون شرایط مناسب برای اجرای طرحم ندیدم سعی کردم بین زندانیان و زندانبانان رابطه برقرار شود و برای اجرای این ترتیب از بلندگو اعلام کردم هیچ مأموری حق توهین به زندانی ندارد.
کوهرنگی ادامه داد: مأموری فردا به من گفت آیتالله طالقانی میخواهد شما را ببیند و من خدمت آقای طالقانی رسیدم دیدم دارند در باغچه قدم میزنند و وقتی مرا دیدند صمیمانه مرا پذیرفتند و اظهار داشتند به قدری شما پشت بلندگو خوب صحبت کردید که از دیشب میخواستم شما را ببوسم و من دست آقا را بوسیدم و این بوسه من در دست زندانی در آن زمان خیلی سر و صدا ایجاد کرد که زندانبانی دست زندانی را بوسید.
کوهرنگی افزود: مبارزان معروفی مانند آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، یدالله سحابی، آیتالله منتظری، سرحدیزاده در بند 3 و 4 زندانی بودند و ما به عنوان زندانبان با این بندها هیچ مشکلی نداشتیم.
وی ادامه داد: طالقانی دو خصیصه بسیار مهم داشت نخست اینکه در مقابل ظلم و ستم میایستاد و در مقابل، به ضعیف احترام فوقالعاده میکرد.
این زندانبان ادامه داد: همه مأموران زندان عاشق آیتالله طالقانی، بازرگان، سحابی و عباس شیبانی شده بودند.
وی افزود: بعد از انقلاب و شب دوم بعد از انقلاب من به درجه سرتیپی نائل شدم و درست بعد از آن شب بود که در خانه مرا زدند و دخترم گفت با شما کار دارند و وقتی به در خانه رسیدم مأموری دست مرا گرفت و مرا به مدرسهای بردند و زندانی کردند. همسرم به آیتالله طالقانی زنگ زد و درست 20 دقیقه بعد که در مدرسه زندانی بودم آیتالله ملکی مسئول کمیته آن منطقه مرا صدا زد و پرسید چه نسبتی با آقای طالقانی دارید گفتم هیچی و به من گفتند آیتالله طالقانی شفاعت شما را کردند و شما از زندان آزادید.
کوهرنگی افزود: آیتالله طالقانی سوختهدل بود و درک میکرد مظلومیت و درد چیست.
این زندانبان ادامه داد: در زمان زندان کمیته عفو در ساواک تشکیل شده بود و از من خواستند با زندانیان صحبت کنم که با اظهار ندامت از زندان رها شوند و من این موضوع را خدمت زندانیان از جمله آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان گفتم و آنان نپذیرفتند. زندانیان گفتند ما کاری انجام ندادیم و اگر مسئله عذرخواهی است باید کسانی که ما را به زندان انداختند از ما عذرخواهی کنند و به این ترتیب من صحبتهای زندانیان را به مأموران زندان منتقل کردم و آنان نیز پذیرفتند.