به گزارش مشرق، طی چند روز گذشته بحث کارتهای معافیت جعلی برخی فوتبالیستها خیلی سر و صدا ایجاد کرده تا جایی که روز گذشته شایعه شد حنیف عمرانزاده هم بازیکنی است که به خدمت سربازی نرفته است. این موضوع در حالی مطرح شده که عمرانزاده در تیم پاس تهران دوران خدمت سربازی خود را پشت سر گذاشت و حتی در یک مقطع کوتاه نیز به ملوان بندرانزلی رفت.
مدافع تیم فوتبال استقلال که این روزها در کلینیک دکتر امین نوروزی به درمان پای مصدوم خود میپردازد در خصوص روند پشت سر گذاشتن خدمت سربازیاش، گفت: متأسفانه وقتی یک شایعهای مطرح می شود تر و خشک باید با هم بسوزند. محض اطلاع دوستانی که دنبال قاتل بروسلی میگردند باید بگویم من در اواخر سال 83 از شاهین به پاس تهران آمدم که هدایتش بر عهده مجید جلالی بود. درست ابتدای سال 84 و بعد از سیزده بدر سرباز پاس شدم و دفترچهام را از طریق این باشگاه پست کرده و دریافت کردم.
وی تأکید کرد: برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان مالک اشتر شهر اراک رفتم و به همراه یکی از همبازیهایم به نام میلاد میرترابی به آنجا رفتیم و از هفت و نیم صبح در صف ایستادم تا خودم را ثبتنام کنم. دوستان به من نامهای دادند که باید واکسن میزدم و من هم به همراه میلاد میرترابی این کار را انجام دادیم.
وی تأکید کرد: تا لباس و وسایل و پتو و مدارکمان را تحویل بگیریم کلی طول کشید ولی برای اینکه تیم تمرین داشت به تهران برگشتم و فردا خودم را به پادگان معرفی کردم. اتفاقا چون قدم از همه بلندتر بود گفتند بیا مسئول ارشد آسایشگاه باش که من هم فکر میکردم خیلی خوب است اما وقتی این موضوع را قبول کردم متوجه شدم که باید شب تا صبح پُست بدهم و مراقب باشم سربازان از روی تختها نیفتند و در خواب راه نروند!
عمرانزاده تأکید کرد:شاید برایتان جالب باشد هنگامی که در پادگان مالک اشتر اراک بودم میلاد میداوودی را در آنجا دیدم و او از دور به من میخندید و میگفت 20 روز از آموزشیاش گذشته است. من هم دستشوییهای پادگان را شُستم و هم رژه رفتم و کف پایم تاول زد. البته بعد از اینکه در پاس با دنیزلی به مشکل خوردم به مدت نیم فصل به صورت مأموریتی به انزلی و ملوان رفتم و حتی یک ماه درگیر نامههای اعزامیام بودم. در این یک ماه در تمرینات عضلاتم پاره شد و به تمرین ملوان هم نمیرفتم.ولی یک روز با من تماس گرفتند و گفتند اگر خودت را به تمرینات ملوان معرفی نکنی مجبوریم پژمان را سراغت بفرستیم تا لب ساحل پست بدهیم و من هم از ترس خودم را به تمرینات ملوان معرفی کردم. در همان جا بود که تقریبا خدمتم رو به پایان بود که آقای مجید جلالی از پاس رفت و همایون شاهرخی به جای او آمد. از باشگاه به من گفتند که باید به پادگان نیروی انتظامی واقع در اتوبان کردستان روبهروی ورزشگاه آرارات بروم و برگه سیزده امضا را جمع کنم. یک روز از هفت و نیم صبح به آنجا رفتم و تا ساعت سه بعدازظهر فقط توانستم هشت امضا جمع کنم. وقتی به محل تمرین رسیدم همایون شاهرخی عصبی شد و گفت چرا نیم ساعت دیر آمدی که من هم گفتم دنبال امضا جمع کردن برای کارت پایان خدمتم بودم. او بلافاصله سرپرست ما آقای ملاسعیدی را صدا کرد و گفت عمران زاده که نباید به دنبال امضا جمع کردن برود. خودتان این کار را برایش انجام دهید.
وی تأکید کرد: بعد از 20 روز بود که آجرلو من را صدا کرد و گفت به باشگاه بیا تا با تو صحبت کنم. او برای آنکه قرارداد من را با پاس تمدید کند از من خواسته بود که به آنجا بروم و اتفاقا به مدت دو سال هم قراردادم را تمدید کردم. سپس یک سرهنگ در ورزشگاه دستگردی من را صدا کرد و گفت این نامه را امضا کن تا کارتت را تحویل بدهیم که بلافاصله بعد از امضا پاکتی به من داد که کارت پایان خدمتم در آن بود. همه این توضیحات را دادم که بگویم برخیها بدون اطلاع در مورد اشخاص قضاوت نکنند.
عمرانزاده در خصوص خاطرات خود از خدمت سربازی گفت: سرتاسر سربازی به خصوص در دوران آموزشی خاطره است ولی در زمانی که در لیست 18 نفره پاس حضور نداشتم شبها از ساوه به اراک می رفتم تا در تیم فوتبال پادگان مالک اشتر بازی کنم. اتفاقا بلافاصله بعد از بازی خودم را به تهران می رساندم و مستقیما در تمرینات پاس حاضر میشدم.
وی افزود: من نه پدرم از مادرم جدا شده و نه کارت معافیت گرفتهام. من خدمت سربازی را دو سال در تیمهای پاس و ملوان پشت سر گذاشتهام و اصلا به این خاطر به پاس رفتم که خدمتم را پشت سر بگذارم. در حالیکه میدانستم در آن سال شاید کمتر به من بازی برسد. چون بازیکنانی مثل هادی شکوری، احمد کاظم، مهدی هاشمینسب، بهروز رهبریفرد، بیژن کوشکی و علی جانملکی در آنجا حضور داشتند و اصلا به من بازی نمیرسید اما با وجود پیشنهاد چشمگیر از فولاد خوزستان در زمان لوکا بوناچیچ پاس را انتخاب کردم. حالا هم امیدوارم شایعهسازان دست از سر من یکی بردارند.
عمرانزاده در ادامه خاطر نشان کرد: این داستان خدمت و کارت معافیت فوتبالیستها هم مثل لبنیاتهای روغن پالم دار شده است! چون آقایان گفتند فقط 6 شرکت از این روغن ها استفاده می کنند ولی هیچ وقت مردم را روشن نکردند که این شرکتها چه اسمی دارند تا مردم محصولاتشان را نخرند. حداقل سازمان نظام وظیفه یکبار هم که شده رسما اسامی سربازان را اعلام کند تا اینقدر شایعه سازی نشود. امروز عکس من روی جلد یکی از روزنامهها بود که نوشته اند باید به سربازی بروم در حالی که آقایان اطلاعاتی در موردم نداشتند. کدام آدمی وقتی 6 سال در تیم های نظامی بازی کرده خودش را سرباز نمیکند؟ من 4 سال در پاس تهران، یک نیم فصل در ملوان و یک سال و نیم هم در پاس همدان بازی کردم و آنوقت برای سربازی اقدام نکنم؟شاید دوستان فکر میکنند من برای دوره PHD اقدام کرده بودم و نمیخواستم لب مرز خدمت کنم، به همین دلیل اسم من را هم در بین بازیکنانی که سربازیشان مشکل دارد آوردهاند.
وی در خصوص آخرین شرایط خود نیز گفت: خوشبختانه دردم را فراموش کردهام و قرار است یا امروز یا شنبه در تمرینات حاضر شوم. امیدوارم با بازگشتم بتوانم به استقلال کمک کنم.
مدافع تیم فوتبال استقلال که این روزها در کلینیک دکتر امین نوروزی به درمان پای مصدوم خود میپردازد در خصوص روند پشت سر گذاشتن خدمت سربازیاش، گفت: متأسفانه وقتی یک شایعهای مطرح می شود تر و خشک باید با هم بسوزند. محض اطلاع دوستانی که دنبال قاتل بروسلی میگردند باید بگویم من در اواخر سال 83 از شاهین به پاس تهران آمدم که هدایتش بر عهده مجید جلالی بود. درست ابتدای سال 84 و بعد از سیزده بدر سرباز پاس شدم و دفترچهام را از طریق این باشگاه پست کرده و دریافت کردم.
وی تأکید کرد: برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان مالک اشتر شهر اراک رفتم و به همراه یکی از همبازیهایم به نام میلاد میرترابی به آنجا رفتیم و از هفت و نیم صبح در صف ایستادم تا خودم را ثبتنام کنم. دوستان به من نامهای دادند که باید واکسن میزدم و من هم به همراه میلاد میرترابی این کار را انجام دادیم.
وی تأکید کرد: تا لباس و وسایل و پتو و مدارکمان را تحویل بگیریم کلی طول کشید ولی برای اینکه تیم تمرین داشت به تهران برگشتم و فردا خودم را به پادگان معرفی کردم. اتفاقا چون قدم از همه بلندتر بود گفتند بیا مسئول ارشد آسایشگاه باش که من هم فکر میکردم خیلی خوب است اما وقتی این موضوع را قبول کردم متوجه شدم که باید شب تا صبح پُست بدهم و مراقب باشم سربازان از روی تختها نیفتند و در خواب راه نروند!
عمرانزاده تأکید کرد:شاید برایتان جالب باشد هنگامی که در پادگان مالک اشتر اراک بودم میلاد میداوودی را در آنجا دیدم و او از دور به من میخندید و میگفت 20 روز از آموزشیاش گذشته است. من هم دستشوییهای پادگان را شُستم و هم رژه رفتم و کف پایم تاول زد. البته بعد از اینکه در پاس با دنیزلی به مشکل خوردم به مدت نیم فصل به صورت مأموریتی به انزلی و ملوان رفتم و حتی یک ماه درگیر نامههای اعزامیام بودم. در این یک ماه در تمرینات عضلاتم پاره شد و به تمرین ملوان هم نمیرفتم.ولی یک روز با من تماس گرفتند و گفتند اگر خودت را به تمرینات ملوان معرفی نکنی مجبوریم پژمان را سراغت بفرستیم تا لب ساحل پست بدهیم و من هم از ترس خودم را به تمرینات ملوان معرفی کردم. در همان جا بود که تقریبا خدمتم رو به پایان بود که آقای مجید جلالی از پاس رفت و همایون شاهرخی به جای او آمد. از باشگاه به من گفتند که باید به پادگان نیروی انتظامی واقع در اتوبان کردستان روبهروی ورزشگاه آرارات بروم و برگه سیزده امضا را جمع کنم. یک روز از هفت و نیم صبح به آنجا رفتم و تا ساعت سه بعدازظهر فقط توانستم هشت امضا جمع کنم. وقتی به محل تمرین رسیدم همایون شاهرخی عصبی شد و گفت چرا نیم ساعت دیر آمدی که من هم گفتم دنبال امضا جمع کردن برای کارت پایان خدمتم بودم. او بلافاصله سرپرست ما آقای ملاسعیدی را صدا کرد و گفت عمران زاده که نباید به دنبال امضا جمع کردن برود. خودتان این کار را برایش انجام دهید.
وی تأکید کرد: بعد از 20 روز بود که آجرلو من را صدا کرد و گفت به باشگاه بیا تا با تو صحبت کنم. او برای آنکه قرارداد من را با پاس تمدید کند از من خواسته بود که به آنجا بروم و اتفاقا به مدت دو سال هم قراردادم را تمدید کردم. سپس یک سرهنگ در ورزشگاه دستگردی من را صدا کرد و گفت این نامه را امضا کن تا کارتت را تحویل بدهیم که بلافاصله بعد از امضا پاکتی به من داد که کارت پایان خدمتم در آن بود. همه این توضیحات را دادم که بگویم برخیها بدون اطلاع در مورد اشخاص قضاوت نکنند.
عمرانزاده در خصوص خاطرات خود از خدمت سربازی گفت: سرتاسر سربازی به خصوص در دوران آموزشی خاطره است ولی در زمانی که در لیست 18 نفره پاس حضور نداشتم شبها از ساوه به اراک می رفتم تا در تیم فوتبال پادگان مالک اشتر بازی کنم. اتفاقا بلافاصله بعد از بازی خودم را به تهران می رساندم و مستقیما در تمرینات پاس حاضر میشدم.
وی افزود: من نه پدرم از مادرم جدا شده و نه کارت معافیت گرفتهام. من خدمت سربازی را دو سال در تیمهای پاس و ملوان پشت سر گذاشتهام و اصلا به این خاطر به پاس رفتم که خدمتم را پشت سر بگذارم. در حالیکه میدانستم در آن سال شاید کمتر به من بازی برسد. چون بازیکنانی مثل هادی شکوری، احمد کاظم، مهدی هاشمینسب، بهروز رهبریفرد، بیژن کوشکی و علی جانملکی در آنجا حضور داشتند و اصلا به من بازی نمیرسید اما با وجود پیشنهاد چشمگیر از فولاد خوزستان در زمان لوکا بوناچیچ پاس را انتخاب کردم. حالا هم امیدوارم شایعهسازان دست از سر من یکی بردارند.
عمرانزاده در ادامه خاطر نشان کرد: این داستان خدمت و کارت معافیت فوتبالیستها هم مثل لبنیاتهای روغن پالم دار شده است! چون آقایان گفتند فقط 6 شرکت از این روغن ها استفاده می کنند ولی هیچ وقت مردم را روشن نکردند که این شرکتها چه اسمی دارند تا مردم محصولاتشان را نخرند. حداقل سازمان نظام وظیفه یکبار هم که شده رسما اسامی سربازان را اعلام کند تا اینقدر شایعه سازی نشود. امروز عکس من روی جلد یکی از روزنامهها بود که نوشته اند باید به سربازی بروم در حالی که آقایان اطلاعاتی در موردم نداشتند. کدام آدمی وقتی 6 سال در تیم های نظامی بازی کرده خودش را سرباز نمیکند؟ من 4 سال در پاس تهران، یک نیم فصل در ملوان و یک سال و نیم هم در پاس همدان بازی کردم و آنوقت برای سربازی اقدام نکنم؟شاید دوستان فکر میکنند من برای دوره PHD اقدام کرده بودم و نمیخواستم لب مرز خدمت کنم، به همین دلیل اسم من را هم در بین بازیکنانی که سربازیشان مشکل دارد آوردهاند.
وی در خصوص آخرین شرایط خود نیز گفت: خوشبختانه دردم را فراموش کردهام و قرار است یا امروز یا شنبه در تمرینات حاضر شوم. امیدوارم با بازگشتم بتوانم به استقلال کمک کنم.