به گزارش مشرق، "رولا زین" در این یادداشت می نویسد: پی بردن به اشتباه و اعتراف به آن، از فضایل اخلاقی است و هنگامی که انسان اعتراف می کند که در خصوص آینده کشورش برداشتی نادرست داشته و با هدف جلوگیری از خونریزی و حفظ حاکمیت کشورش و ملتش سعی می کند در مسیر درست حرکت نماید، در حقیقت شایسته آن است که از سوی کسانی که زودتر به حقیقت و ماهیت خطر و توطئه علیه مردم و کشور، پی برده اند و درباره آن هشدار داده اند، تشویق شود.
زین در این مقاله که در روزنامه فرامنطقه ای "رای الیوم" منتشر شده، به آثار فتواهای مغرضانه و گسترش جهل و نادانی در سال های اخیر و ضرورت فاصله گرفتن از این امر و روی آوردن به زندگی مسالمت آمیز مبتنی بر برادری و برابری بین همه اقشار جامعه و تضمین حقوق شهروندی در سوریه اشاره می کند و می نویسد: در حالی شاهد وضعیت ناگوار کنونی در سوریه هستیم که این کشور از نظر تنوع اقلیت ها و اقشار مختلف و برخورداری از همزیستی مسالمت آمیز مبتنی بر اصل برادری و برابری در جهان عرب مثال زدنی بود.
این تحلیلگر سوری می افزاید: معاذ الخطیب از دو سال پیش که با صراحت در حضور نمایندگان به ظاهر دوستان (دشمنان) ملت سوریه می گوید: کشوری وجود ندارد که به خاطر سوری ها و به نفع سوریه کار کند، آنگاه برای جلوگیری از ریخته شدن خون سوری ها نظام این کشور را به گفت وگو دعوت کرد، همین به ظاهر دوستان سوریه، علیه او به پا خواستند و انواع اتهامات را علیه او مطرح کردند و هنگامی که دوستشان به اسرائیل سفر کرد، سراسیمه در شبکه های ماهواره ای جنجال به پا کردند و گفتند: هیچ گفت وگویی با نظام سوریه نباید صورت بگیرد و نظام سوریه باید با تمام ارکان و موسسات خود ساقط شود.
این به ظاهر دوستان سوریه همچنان بر سرنگونی نظام سوریه با تمام ارکان، نهادها، تاسیسات زیربنایی و... خود پافشاری می کنند؛ آنها خواهان جنگ و خونریزی تا آخرین قطره خون سوری ها هستند.
آنها خواهان تداوم جنگ ویرانگر هستند و می خواهند سلاح و تجهیزات جنگی بیشتر به حلب ارسال شود تا خون سوری ها ریخته شود.
نویسنده سوری در ادامه می نویسد: اینک "هادی البحره" رئیس کنونی تشکل مخالفان سوری، تعجب می کند که چرا ائتلاف آمریکایی غربی موسوم به ائتلاف ضد داعش، به حکومت بشار اسد که آن را اصل مشکل سوریه می دانست، حمله نمی کند و تنها به حمله محدود به داعش اکتفا کرده است؟
آیا البحره نمی داند که هزینه حملات هوایی به داعش که ساخته دست آمریکاست، پانصد میلیون دلار خواهد بود و بنا به اظهارات مقامات آمریکایی برای نابودی داعش سال های طولانی باید منتظر ماند و آرزوهای وی (البحره)، برای رسیدن به منطقه جبل قاسیون (کاخ بشار اسد) سوار بر تانک آمریکایی، در حساب و کتاب آمریکایی ها نیست و تنها ریشه در تخیلات وی و متحدانش دارد؟
نویسنده این مقاله در ادامه هدف از این برنامه آمریکایی ها را تلاش آمریکا برای حضور در سوریه و عراق به بهانه نابودی داعش و فرسایش اموال کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می داند و می پرسد، "آیا به راستی سوری ها این همه مدت منتظر خواهند ماند تا نیرنگ جدید آمریکایی ها علیه آنها پدیدار شود"؟ یا این که "تا چند نسل نابود و کشور سوریه متلاشی نشده است، به گفت و گو و آشتی با یکدیگر روی می آورند"؟
زین در بخش دیگری از مقاله خود می نویسد: حکومت سوریه تاکنون بیش از چهل آشتی محلی با کسانی که علیه نظام این کشور سلاح به دست گرفته، برقرار کرده است، گروهی از معارضان سوری خارج نشین تصمیم به بازگشت به کشور برای نقد و اصلاح از داخل گرفته اند، شرکت های چینی، روسی و ایرانی در صدد بازسازی کشور هستند، هزاران آواره تصمیم به بازگشت به خانه و کاشانه یا ویرانه های خود گرفته اند چون نمی خواهند به زندگی خفت بار خود ادامه دهند این در حالی است که به ظاهر دوستان سوریه همواره در حال تشکیل کنفرانس در کشورهای مختلف هستند، غافل از این که اگر هزینه این کنفرانس ها برای بازسازی منازل ویران شده مردم به دست تروریست ها هزینه شود، دیگر آواره سوری باقی نمی ماند که هر روز به نوعی مورد توهین واقع شود.
اگر هزینه دو حمله هوایی به مواضع خیالی داعش یا بخشی از بودجه ای که از سوی برخی کشورهای نفت خیز به ایجاد تفرقه، سر بریدن و ریختن سوری ها به گورهای دسته جمعی به اطعام آوارگان سوری که جهان به ظاهر آزاد و دموکراتیک به همراه اتحادیه "عبری"(عرب)، خواهان آزادی و کرامت آنهاست، هزینه شود، دیگر شاهد این وضع تاسف آور نیستیم.
نویسنده مقاله می افزاید: به هر حال معاذ الخطیب امام جماعت سابق مسجد اموی سوریه که دارای تخصص پتروشی است، این حقایق را دریافته و پس از کشمکش با بسیاری از گروه های مافیایی که خواهان ادامه ریخته شدن خون سوری ها هستند، به این نتیجه رسیده که این ها در اصل فرصت طلب ها و فاسدانی هستند که طرح های دروغین را دنبال می کنند، در صدد غارت اموال عمومی هستند، وطن در نظر آنها یک بانک است و نابودی آن برایشان اهمیتی ندارد زیرا به محض احساس خطر فورا در کشور همجوار که تابعیت با چند دلار آمریکایی فروخته می شود، تابعیت دیگری خواهند خرید.
بنابراین معاذ که به اشتباه خود پی برده با صراحت اعلام کرده است که نظام سوریه در سراسر خاک این کشور (علیه تروریست ها) می جنگد و به کارمندان خود در حسکه و حتی حلب حقوق می دهد، برق رسانی کرده و شبکه های تماس را مرمت می کند، بدون شک کسی که خواهان تجزیه است این کارها را انجام نمی دهد.
معاذ الخطیب به شرق و نزدیک ترین کشورها به سوریه رو آورده و می خواهد از مسکو با حکومت کشورش گفت وگو کند که به این ترتیب غرب و بویژه آمریکا در تنگنا قرار می گیرد و بدون شک سوری ها با گفت گوی میان ولید المعلم وزیر خارجه سوریه و دمشقی دیگری که دست خود را برای پایان دادن به ریخته شدن خون آنها دراز کرده، مخالفت نخواهند کرد.
زین در این مقاله که در روزنامه فرامنطقه ای "رای الیوم" منتشر شده، به آثار فتواهای مغرضانه و گسترش جهل و نادانی در سال های اخیر و ضرورت فاصله گرفتن از این امر و روی آوردن به زندگی مسالمت آمیز مبتنی بر برادری و برابری بین همه اقشار جامعه و تضمین حقوق شهروندی در سوریه اشاره می کند و می نویسد: در حالی شاهد وضعیت ناگوار کنونی در سوریه هستیم که این کشور از نظر تنوع اقلیت ها و اقشار مختلف و برخورداری از همزیستی مسالمت آمیز مبتنی بر اصل برادری و برابری در جهان عرب مثال زدنی بود.
این تحلیلگر سوری می افزاید: معاذ الخطیب از دو سال پیش که با صراحت در حضور نمایندگان به ظاهر دوستان (دشمنان) ملت سوریه می گوید: کشوری وجود ندارد که به خاطر سوری ها و به نفع سوریه کار کند، آنگاه برای جلوگیری از ریخته شدن خون سوری ها نظام این کشور را به گفت وگو دعوت کرد، همین به ظاهر دوستان سوریه، علیه او به پا خواستند و انواع اتهامات را علیه او مطرح کردند و هنگامی که دوستشان به اسرائیل سفر کرد، سراسیمه در شبکه های ماهواره ای جنجال به پا کردند و گفتند: هیچ گفت وگویی با نظام سوریه نباید صورت بگیرد و نظام سوریه باید با تمام ارکان و موسسات خود ساقط شود.
این به ظاهر دوستان سوریه همچنان بر سرنگونی نظام سوریه با تمام ارکان، نهادها، تاسیسات زیربنایی و... خود پافشاری می کنند؛ آنها خواهان جنگ و خونریزی تا آخرین قطره خون سوری ها هستند.
آنها خواهان تداوم جنگ ویرانگر هستند و می خواهند سلاح و تجهیزات جنگی بیشتر به حلب ارسال شود تا خون سوری ها ریخته شود.
نویسنده سوری در ادامه می نویسد: اینک "هادی البحره" رئیس کنونی تشکل مخالفان سوری، تعجب می کند که چرا ائتلاف آمریکایی غربی موسوم به ائتلاف ضد داعش، به حکومت بشار اسد که آن را اصل مشکل سوریه می دانست، حمله نمی کند و تنها به حمله محدود به داعش اکتفا کرده است؟
آیا البحره نمی داند که هزینه حملات هوایی به داعش که ساخته دست آمریکاست، پانصد میلیون دلار خواهد بود و بنا به اظهارات مقامات آمریکایی برای نابودی داعش سال های طولانی باید منتظر ماند و آرزوهای وی (البحره)، برای رسیدن به منطقه جبل قاسیون (کاخ بشار اسد) سوار بر تانک آمریکایی، در حساب و کتاب آمریکایی ها نیست و تنها ریشه در تخیلات وی و متحدانش دارد؟
نویسنده این مقاله در ادامه هدف از این برنامه آمریکایی ها را تلاش آمریکا برای حضور در سوریه و عراق به بهانه نابودی داعش و فرسایش اموال کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می داند و می پرسد، "آیا به راستی سوری ها این همه مدت منتظر خواهند ماند تا نیرنگ جدید آمریکایی ها علیه آنها پدیدار شود"؟ یا این که "تا چند نسل نابود و کشور سوریه متلاشی نشده است، به گفت و گو و آشتی با یکدیگر روی می آورند"؟
زین در بخش دیگری از مقاله خود می نویسد: حکومت سوریه تاکنون بیش از چهل آشتی محلی با کسانی که علیه نظام این کشور سلاح به دست گرفته، برقرار کرده است، گروهی از معارضان سوری خارج نشین تصمیم به بازگشت به کشور برای نقد و اصلاح از داخل گرفته اند، شرکت های چینی، روسی و ایرانی در صدد بازسازی کشور هستند، هزاران آواره تصمیم به بازگشت به خانه و کاشانه یا ویرانه های خود گرفته اند چون نمی خواهند به زندگی خفت بار خود ادامه دهند این در حالی است که به ظاهر دوستان سوریه همواره در حال تشکیل کنفرانس در کشورهای مختلف هستند، غافل از این که اگر هزینه این کنفرانس ها برای بازسازی منازل ویران شده مردم به دست تروریست ها هزینه شود، دیگر آواره سوری باقی نمی ماند که هر روز به نوعی مورد توهین واقع شود.
اگر هزینه دو حمله هوایی به مواضع خیالی داعش یا بخشی از بودجه ای که از سوی برخی کشورهای نفت خیز به ایجاد تفرقه، سر بریدن و ریختن سوری ها به گورهای دسته جمعی به اطعام آوارگان سوری که جهان به ظاهر آزاد و دموکراتیک به همراه اتحادیه "عبری"(عرب)، خواهان آزادی و کرامت آنهاست، هزینه شود، دیگر شاهد این وضع تاسف آور نیستیم.
نویسنده مقاله می افزاید: به هر حال معاذ الخطیب امام جماعت سابق مسجد اموی سوریه که دارای تخصص پتروشی است، این حقایق را دریافته و پس از کشمکش با بسیاری از گروه های مافیایی که خواهان ادامه ریخته شدن خون سوری ها هستند، به این نتیجه رسیده که این ها در اصل فرصت طلب ها و فاسدانی هستند که طرح های دروغین را دنبال می کنند، در صدد غارت اموال عمومی هستند، وطن در نظر آنها یک بانک است و نابودی آن برایشان اهمیتی ندارد زیرا به محض احساس خطر فورا در کشور همجوار که تابعیت با چند دلار آمریکایی فروخته می شود، تابعیت دیگری خواهند خرید.
بنابراین معاذ که به اشتباه خود پی برده با صراحت اعلام کرده است که نظام سوریه در سراسر خاک این کشور (علیه تروریست ها) می جنگد و به کارمندان خود در حسکه و حتی حلب حقوق می دهد، برق رسانی کرده و شبکه های تماس را مرمت می کند، بدون شک کسی که خواهان تجزیه است این کارها را انجام نمی دهد.
معاذ الخطیب به شرق و نزدیک ترین کشورها به سوریه رو آورده و می خواهد از مسکو با حکومت کشورش گفت وگو کند که به این ترتیب غرب و بویژه آمریکا در تنگنا قرار می گیرد و بدون شک سوری ها با گفت گوی میان ولید المعلم وزیر خارجه سوریه و دمشقی دیگری که دست خود را برای پایان دادن به ریخته شدن خون آنها دراز کرده، مخالفت نخواهند کرد.
