به گزارش مشرق، همین دیروز در بازی ایران و کره جنوبی بود که بازیکنان تیم ملی با عکس غلامحسین به میدان آمدند و از سرطلایی فوتبال ایران خواسته بودند که از جایش بلند شود! و چقدر زود غلامحسین از بستری بیماری بلند شد و به آسمان رفت این آخرین پرواز غلامحسین بود.
او عادت داشت با پروازهای بلند در محوطه جریمه دروازهها را تسخیر و گلزنی کند و دل مردم ایران را شاد کند به همین دلیل هم شد سرطلایی! ولی آخرین پروازش دل همه فوتبالدوستان را به درد آورد.
علی دایی مهاجمی که شبیه او گلزنی میکرد اولین پیام تسلیت را گفت و بعد هم کیروش سرمربی تیم ملی ایران، کمیته ملی المپیک، فدراسیون، سازمان لیگ، مرفاوی و علی کریمی و... سیل پیامهای تسلیت و همدردی با خانواده داغدارش و فوتبال ورزش ایران ادامه خواهد داشت اما دیگر غلامحسین نیست.
در این مجال فرصتی برای پرداختن به گلایههای این مرد بزرگ نیست که همه میدانند چه کسانی دلش را خون کردند و رفتند و خوش به حال سرمربی و مدیرعامل استقلال که آخرین دیدار را با او داشتند.
مرد محبوب و گلزن آبیها و سرطلایی فوتبال ایران حالا دیگر درد نمیکشد حالا دیگر ناراحت نیست ولی فوتبال ایران از اینکه یک غلامحسین را از دست داد رنجیده خاطرتر از قبل خواهد شد.
برعکس برخی از مربیان امروزی غلامحسین هرگز از بازیکنی و یا مربی شکایت نکرد او اخلاقمدار به معنی واقعی بود شاید به همین دلیل هم تا لحظات آخری که سرپا بود و به بستری بیماری نیفتاده بود نتوانست طلبش را از برخی باشگاهها! بگیرد.
مظلومی در بازی های آسیایی تهران بازدن 5 گل لقب بهترین مهاجم آسیا در سال 1974 را به دست آورد.
غلامحسین در طول دوران بازیگریاش به جز بازی برای تیم ملی برای 3باشگاه دیگر هم بازی کرد. تاج آبادان، تاج تهران و شهباز.
او یک مرد کاملا استقلالی بود. یک مرد آبی با رکوردهای بینظیر. مظلومی در تیم تاج و شهباز با بهثمر رساندن 65 گل در جام تخت جمشید و جام باشگاههای ایران و سه دوره کسب عنوان گلزن برتر لیگ تخت جمشید (دوره اول 15 گل دوره دوم 10 گل و دوره چهارم 19 گل) دارای یک رکورد است.
حالا دیگر استقلال و فوتبال ایران مظلومی ندارد و معلوم نیست آرش برهانی گلهایش را به چه کسی تقدیم خواهد کرد؟! او حالا بعد از گلزنی پیراهن چه کسی را باید بر دست بگیرد و شادیاش را با او تقسیم کند؟ دیگر این مرد با اخلاق آبی در بین ما نیست. بزرگان امروزی هم بیشتر ژست اخلاقمداری میگیرند! اما غلامحسین مردی بود که حاضر نشد در مصاحبههایش به کسی بیاحترامی کند و علیه کسی سخنی درشتی بگوید او با وجود بزرگی که داشت همواره افتاده و متواضع بود.
حالا غلامحسین مظلومی یکبار دیگر باعث آشتی فوتبال ایران خواهد شد. قطعا در روز تشییع پیکرش همه خواهند آمد، علی دایی، محمد مایلیکهن، امیر قلعهنویی و شاید جواد نکونام! اگر در ایران باشد! این مرد آبی یکبار دیگر فوتبال ایران را با هم آشتی میدهد نه از آن آشتیهای زورکی و نمایشی برای عکس گرفتن از آن آشتیهای واقعی همه اهالی فوتبال دوباره در گورستان جمع میشوند تا باردیگر یادشان بیاید که همه لقبهای فوتبالی از سلطان و ژنرال تا امپراتور فانی است و فقط آنچه در فوتبال میماند نام نیک و رفتار نیک قهرمانان و پهلوانان است. ای کاش آخرین پرواز سرطلایی فوتبال ایران را همه به خاطر داشته باشیم و این پرواز عاملی برای آشتی همیشگی اهالی فوتبال شود. آشتی دائمی با حفظ حرمت بزرگترها و پیشکسوتانش...
او عادت داشت با پروازهای بلند در محوطه جریمه دروازهها را تسخیر و گلزنی کند و دل مردم ایران را شاد کند به همین دلیل هم شد سرطلایی! ولی آخرین پروازش دل همه فوتبالدوستان را به درد آورد.
علی دایی مهاجمی که شبیه او گلزنی میکرد اولین پیام تسلیت را گفت و بعد هم کیروش سرمربی تیم ملی ایران، کمیته ملی المپیک، فدراسیون، سازمان لیگ، مرفاوی و علی کریمی و... سیل پیامهای تسلیت و همدردی با خانواده داغدارش و فوتبال ورزش ایران ادامه خواهد داشت اما دیگر غلامحسین نیست.
در این مجال فرصتی برای پرداختن به گلایههای این مرد بزرگ نیست که همه میدانند چه کسانی دلش را خون کردند و رفتند و خوش به حال سرمربی و مدیرعامل استقلال که آخرین دیدار را با او داشتند.
مرد محبوب و گلزن آبیها و سرطلایی فوتبال ایران حالا دیگر درد نمیکشد حالا دیگر ناراحت نیست ولی فوتبال ایران از اینکه یک غلامحسین را از دست داد رنجیده خاطرتر از قبل خواهد شد.
برعکس برخی از مربیان امروزی غلامحسین هرگز از بازیکنی و یا مربی شکایت نکرد او اخلاقمدار به معنی واقعی بود شاید به همین دلیل هم تا لحظات آخری که سرپا بود و به بستری بیماری نیفتاده بود نتوانست طلبش را از برخی باشگاهها! بگیرد.
مظلومی در بازی های آسیایی تهران بازدن 5 گل لقب بهترین مهاجم آسیا در سال 1974 را به دست آورد.
غلامحسین در طول دوران بازیگریاش به جز بازی برای تیم ملی برای 3باشگاه دیگر هم بازی کرد. تاج آبادان، تاج تهران و شهباز.
او یک مرد کاملا استقلالی بود. یک مرد آبی با رکوردهای بینظیر. مظلومی در تیم تاج و شهباز با بهثمر رساندن 65 گل در جام تخت جمشید و جام باشگاههای ایران و سه دوره کسب عنوان گلزن برتر لیگ تخت جمشید (دوره اول 15 گل دوره دوم 10 گل و دوره چهارم 19 گل) دارای یک رکورد است.
حالا دیگر استقلال و فوتبال ایران مظلومی ندارد و معلوم نیست آرش برهانی گلهایش را به چه کسی تقدیم خواهد کرد؟! او حالا بعد از گلزنی پیراهن چه کسی را باید بر دست بگیرد و شادیاش را با او تقسیم کند؟ دیگر این مرد با اخلاق آبی در بین ما نیست. بزرگان امروزی هم بیشتر ژست اخلاقمداری میگیرند! اما غلامحسین مردی بود که حاضر نشد در مصاحبههایش به کسی بیاحترامی کند و علیه کسی سخنی درشتی بگوید او با وجود بزرگی که داشت همواره افتاده و متواضع بود.
حالا غلامحسین مظلومی یکبار دیگر باعث آشتی فوتبال ایران خواهد شد. قطعا در روز تشییع پیکرش همه خواهند آمد، علی دایی، محمد مایلیکهن، امیر قلعهنویی و شاید جواد نکونام! اگر در ایران باشد! این مرد آبی یکبار دیگر فوتبال ایران را با هم آشتی میدهد نه از آن آشتیهای زورکی و نمایشی برای عکس گرفتن از آن آشتیهای واقعی همه اهالی فوتبال دوباره در گورستان جمع میشوند تا باردیگر یادشان بیاید که همه لقبهای فوتبالی از سلطان و ژنرال تا امپراتور فانی است و فقط آنچه در فوتبال میماند نام نیک و رفتار نیک قهرمانان و پهلوانان است. ای کاش آخرین پرواز سرطلایی فوتبال ایران را همه به خاطر داشته باشیم و این پرواز عاملی برای آشتی همیشگی اهالی فوتبال شود. آشتی دائمی با حفظ حرمت بزرگترها و پیشکسوتانش...