گروه ورزشی مشرق - 6 سال پیش، لاپورتا تنها دو حامی بزرگ در شهر بارسلونا داشت، حزب جدایی طلب کاتالونیا و شهردار وابسته به همین حزب، اما این بار و در شرایطی که باشگاه باسلونا برای سال 2017 خود پیش بین کسری بودجه کرده همه به دنبال راهی برای فرار از مشکلات اقتصادی هستند و چه کسی بهتر از مافیای دوست داشتنی بارسلونا یعنی خوان لاپورتا.
یکی دیگر از شروط لاپورتا قطع کمک‌های مالی بارسلونا به کشور قطر در بخش بازسازی برخی استادیوم ها است که از ابتدا نیز بسیار مشکوک بود چرا که قطری ها نباید مشکل مالی داشته باشند و معلوم نبود پول‌هایی که به حساب‌های بانکی بارسلونا در قطر واریز می شود بعد از چند مرحله پولشویی به کجا رفته و در کجا هزینه می شوند؟
لاپورتا البته برای مبارزه با فساد مالی نیامده و خود او سابقه بسیار خرابی در این عرصه دارد اما لااقل دلش نمی خواهد دشمنان بزرگی در تل آویو داشته باشد و خرید و فروش ملک و زمین او در مناطق اشغالی فلسطین به خطر بیفتد.
اثبات ارتباط لاپورتا با تل آویو به همان اندازه سخت است که اثبات وجود ارتباط مافیایی برلوسکنی با مافیای چرم نیجریه و اگر چنین مسائلی به راحتی به اثبات می رسید دیگر نامشان مافیا نبود اما خوان لاپورتا در 10 سال گذشته آنقدر رفتارهای غیرحرفه ای داشته که دیگر دستش برای رسانه های اسپانیایی رو شده و دیگر توان تکذیب ارتباط با صهیونیسم بین الملل را ندارد.
خوان برای مبارزات انتخاباتی آینده باشگاه بارسلونا رقبای نه چندان بزرگی چون بارتومئو، بندیتو و اسکارلا دارد و بعید است برای عبور از این نامها مشکل خاصی داشته باشد.
نقش بستن آگهی تبلیغاتی بر روی پیراهن بارسلونا مربوط به یک شرکت بازرگانی اسرائیلی یک ریسک بزرگ برای این تیم مردمی و البته جهانی است و لاپورتا در این خصوص نباید چشم بسته عمل کند. او می تواند پول زیادی با خود به بارسلونا بیاورد اما همه چیز را نمی شود با پول خرید!
بسیاری از هواداران بارسلونا در چین و ژاپن، کشورهای عربی و کشورهای آمریکای جنوبی از رژیم اشغالگر قدس نفرت داشته و دوست ندارند هوادار تیمی باشند که آرم یک شرکت اسرائیلی روی پیراهنش نقش بسته است. هر چند آرم بنیاد قطر نیز به اندازه خود برای بارسلونا دردسرساز بوده و هست. هواداران بارسلونا صد البته همان پیراهن بدون آرم و ساده خود را دوست دارند و مدیری که مافیایی نباشد و همچنان مدیریت کند.
خوان لاپورتا البته این بار برای بازگشت به عرصه مدیریت شروطی را مطرح کرده که هنوز مورد قبول همه نیست و شاید مهمترین آنها قطع همکاری باشگاه بارسلونا با بنیاد قطر است و مشخص است که چرا لاپورتا محکوم به قطع همکاری باسلونا با قطر است، او از طرف یهودی چنین دستوری دارد و باید آن را اجرا کند.
یکی دیگر از شروط لاپورتا قطع کمک‌های مالی بارسلونا به کشور قطر در بخش بازسازی برخی استادیوم ها است که از ابتدا نیز بسیار مشکوک بود چرا که قطری ها نباید مشکل مالی داشته باشند و معلوم نبود پول‌هایی که به حساب‌های بانکی بارسلونا در قطر واریز می شود بعد از چند مرحله پولشویی به کجا رفته و در کجا هزینه می شوند؟
لاپورتا البته برای مبارزه با فساد مالی نیامده و خود او سابقه بسیار خرابی در این عرصه دارد اما لااقل دلش نمی خواهد دشمنان بزرگی در تل آویو داشته باشد و خرید و فروش ملک و زمین او در مناطق اشغالی فلسطین به خطر بیفتد.
اثبات ارتباط لاپورتا با تل آویو به همان اندازه سخت است که اثبات وجود ارتباط مافیایی برلوسکنی با مافیای چرم نیجریه و اگر چنین مسائلی به راحتی به اثبات می رسید دیگر نامشان مافیا نبود اما خوان لاپورتا در 10 سال گذشته آنقدر رفتارهای غیرحرفه ای داشته که دیگر دستش برای رسانه های اسپانیایی رو شده و دیگر توان تکذیب ارتباط با صهیونیسم بین الملل را ندارد.
خوان برای مبارزات انتخاباتی آینده باشگاه بارسلونا رقبای نه چندان بزرگی چون بارتومئو، بندیتو و اسکارلا دارد و بعید است برای عبور از این نامها مشکل خاصی داشته باشد.
نقش بستن آگهی تبلیغاتی بر روی پیراهن بارسلونا مربوط به یک شرکت بازرگانی اسرائیلی یک ریسک بزرگ برای این تیم مردمی و البته جهانی است و لاپورتا در این خصوص نباید چشم بسته عمل کند. او می تواند پول زیادی با خود به بارسلونا بیاورد اما همه چیز را نمی شود با پول خرید!
بسیاری از هواداران بارسلونا در چین و ژاپن، کشورهای عربی و کشورهای آمریکای جنوبی از رژیم اشغالگر قدس نفرت داشته و دوست ندارند هوادار تیمی باشند که آرم یک شرکت اسرائیلی روی پیراهنش نقش بسته است. هر چند آرم بنیاد قطر نیز به اندازه خود برای بارسلونا دردسرساز بوده و هست. هواداران بارسلونا صد البته همان پیراهن بدون آرم و ساده خود را دوست دارند و مدیری که مافیایی نباشد و همچنان مدیریت کند.
