به گزارش مشرق، دکتر محسن کماليان، مدير وبگاه "روايت صدر" در مطلبي با اشاره به ديدار اخير خود با آيت الله شاه آبادي و شرح يکي از مکاشفات ايشان درباره سرنوشت امام موسي صدر با توجه به تحولات جاري در کشور ليبي، به برخي اخبار غيبي ديگر در اين زمينه نيز اشاره کرده است.
در ادامه اين مطلب به برخي نقل قول ها از حضرت آيت الله بهجت(ره)، آيت الله احمد انصاري قمي(ره)، آيت الله ميرزا علي احمدي ميانجي(ره)، شيخ جعفر مجتهدي(ره) و يک غيبگوي ساکن کوفه درباره آزادي امام موسي صدر و بازگشت ايشان به ايران اشاره شده است که از نظر مي گذرد.
صبح روز دوم فروردين ماه جاري، خداوند توفيق داد و در قم خدمت آيتالله العظمي ميرزا محمد شاهآبادي رسيدم. آيتالله شاهآبادي، استاد برجسته فلسفه و عرفان حوزه علميه قم، از فرزندان برومند مرحوم آيتالله ميرزا محمد علي شاهآبادي، استاد دلبند عرفان نظري امام خميني است. آنطور که طي يکي دو هفته گذشته از برخي دوستان، از جمله سروران ارجمندم حججالاسلام و المسلمين آقاي محمدتقي فاضل ميبدي و حاجآقا رضا مختاري شنيدم، آيتالله شاهآبادي در فلسفه و عرفان جايگاه بلندي دارند؛ چنان که در نظر پارهاي اهل خبره، حتي بر بزرگاني چون آياتالله جوادي آملي، حسنزاده آملي، آقا يحيي انصاري شيرازي و مصباح يزدي، مقدم شمرده ميشوند.
راست گفتهاند که دنيا کوچک است و اگر کوه به کوه نميرسد، آدم به آدم ميرسد. دو سه هفته پيش بود که جملهاي از آيتالله شاهآبادي نقل شد و محافل دوستداران امام صدر را در فضاي مجازي ترکاند: «آقاي صدر زنده است و مسافر ايران»! نگارنده نيز مانند بسياري ديگر از دوستداران امام صدر، از لحظه شنيدن اين خبر علاقه مند بود بداند منشأ خبر و ساير جزئيات احتمالي آن چيست؟ شايد دو سه روز بيشتر از انتشار خبر نگذشته بود که در تماسي تلفني با پدرم اطلاع يافتم، يکي از دوستان فاضل و گرانقدر ما، آقاي حاج محمد حسين سعيديان، داماد آيتالله شاهآبادي است. بلافاصله با آقاي سعيديان تماس گرفتم و قرار اوليه ديدار با آيتالله شاهآبادي گذاشته شد. جلسه حدود چهل و پنج دقيقه طول کشيد. هم خود آقاي سعيديان محبت کرد و در جلسه حضور داشت، هم اخالزوجه محترم ايشان جناب آقاي حاجآقاي شاهآبادي.
ابتداي جلسه از آيتالله شاهآبادي سؤال کردم که آيا با امام صدر همدرس بودهاند و آيا احياناً خاطرهاي شخصي نيز از ايشان به ياد دارند؟ پاسخ آيتالله شاهآبادي در باره همدرس بودن با امام صدر منفي بود؛ اگرچه هر دو بزرگوار نزد مرحوم آيتالله العظمي شريعتمداري درس خارج فقه خوانده بودند، اما زمان تلمذشان و شايد نيز نوع جلسه درسيشان، ظاهراً يکي نبود. آيتالله شاهآبادي حضور امام صدر در درس آيتالله العظمي شريعتمداري را به ياد نداشتند. وقتي توضيح دادم که امام صدر همراه آيات عظام سيد موسي شبيري زنجاني، مرحوم آقا مجدالدين محلاتي و مرحوم آقا مرتضي جزايري در درس خارج فقه مرحوم شريعتمداري شرکت داشتند، فرمودند احتمالاً آن درس خصوصي بوده است و من در آن حضور نداشتم. سپس خاطره لطيفي را نعريف کردند که به خود ايشان، مرحوم پدرشان و نيز مرحوم آيتالله العظمي سيد صدرالدين صدر مربوط بود و ظاهراً امام صدر در آن تنها نقش واسطه را داشت.
با اشاره به جمله نقل شده از آيتالله شاهآبادي با اندکي صراحت و البته استجازه قبلي از آقاي سعيديان سؤال کردم که آن بزرگوار تا چه اندازه به حيات امام صدر و بازگشت ايشان اميد دارند؟ پاسخ حضرت آيتالله چنين بود که جملهاي را که فرمودند، «از باب شهود» بوده است. فرمودند (نقل به مضمون) که آنچه در مکاشفه مشاهده ميشود، ممکن است گاهي هم رخ ندهد؛ اما دعا ميکنيم تا آنچه نقل شد، رخ دهد، انشاءالله. تأکيد کردند که قذاقي البته بايد سقوط کند تا آزادي و بازگشت امام صدر امکانپذير شود. سپس فرمودند که پس از سقوط قذافي، آقاي صدر بر طيارهاي سوار خواهند شد و به ايران خواهند آمد.
به ياد آوردم و خدمتشان عرض کردم که البته امام صدر خود نيز در گفتگو با برخي دوستان ايراني خويش – از جمله دکتر رحمان کارگشا طبيب محبوب و خير شهر اراک - تصريح کرده بودند که قصد اقامت تا آخر عمر را در لبنان ندارند و وقتي به اوضاع شيعيان آن کشور سر و سامان دادند، به وطن باز خواهند گشت.
گفتگو در باب آمدن امام صدر به ايران بود که آيتالله شاهآبادي به نکته مهمي اشاره کردند. فرمودند (نقل به مضمون) که برخي افراد که در تحريک قذافي به دستگيري امام صدر نقش مهم داشتند، از به ظاهر دوستان خود آن بزرگوار در لبنان بودند! پرسيدم آيا منظور شما ايرانياني است که آن زمان در لبنان سکونت داشتند؟ فرمودند خير؛ لبناني بودند! از همان کساني بودند که در ظاهر براي آقاي صدر احترام و حرمت فراواني قائل بودند؛ اما در خفا با قذافي دسيسه کردند تا آقاي صدر توسط وي بازداشت گرديد. پرسيدم آيا اين فرد يا افراد از علما بودند؟ فرمودند خير؛ از افراد باطل بودند! اينجا دوست ارجمندم آقاي سعيديان به عامل «حسادت» اشارتي کردند که با سکوت [و به نظرم تأييد ضمني آيتالله شاهآبادي] مواجه شد.
از آيتالله شاهآبادي سؤال کردم که انشاءالله در صورت حيات و بازگشت امام صدر، وضعيت آن بزرگوار را چگونه پيشبيني ميکنند؟ پاسخ حضرت آيتالله (نقل به مضمون) چنين بود که آقاي صدر به هر حال بر محيط اطراف خود تأثيرگزار خواهند بود، اما در حالت جسماني «ضعف». بعد توضيح فرمودند که در مورد يک انسان متحرک، پر انرژي و ديناميک چون آقاي صدر، بديهي است که 33 سال زندان و انقطاع از اجتماع و عرصه فعاليت، وي را بيمار، رنجور و ضعيف خواهد ساخت. مضاف بر اينکه آقاي صدر امروز در سن 83 سالگي هستند. عرض کردم البته مهم هم نيست که امام صدر از اين به بعد در عرصه سياست نقشآفريني کنند يا نکنند؛ مهم آن است که انشاءالله زنده و سالم بازگردند تا سالهاي آخر عمر را کنار خانواده و دوستان خويش در آسايش بگذرانند.
اواخر جلسه از آيتالله شاهآبادي تقاضا کردم تا نگارنده را با بيان جملهاي نصيحت بفرمايند. بلافاصله فرمودند (نقل به مضمون): «الم يعلم انَّ الله يري»؟ آيا نميدانيد که خداوند شما را ميبيند؟ که خداوند همه وقت و همه جا حاضر است؟ که همواره در محضر خداوند هستيد و خدا از همه اعمال و افکار و خصوصيات شما آگاه است؟ جا خوردم و با خود گفتم: به راستي ما انسانها اگر همين يک نکته را ميتوانستيم در زندگي روزمرِّه خود مورد توجه قرار دهيم، اوضاع و احوالمان چقدر در جهت صلاح و نيکي متحول ميشد ...
من در طول زندگي خود هرگز بر اساس آنچه از «شهود» و «مکاشفات» بزرگان شنيدم، تصميمسازي، برنامهريزي و حرکت نکردم. اما قطعاً دروغ گفتهام اگر بگويم، با شنيدن اين نوع حکايتها در ادامه راه خود تشويق، دلگرم و بلکه راسختر نشدم. آخر جلسه چند دقيقهاي را با کمک آقاي سعيديان به مرور حکايتهاي مشابه پرداختيم:
1-مرحوم آيتالله شيخ محمد شريف رازي، حدود 30 سال پيش در کتاب گرانسنگ «گنجينه دانشمندان» از مرحوم آيتالله شيخ احمد انصاري قمي از پيرزني غيبگو در کوفه نقل کرده است که امام صدر پس از گذراندن سالهاي طولاني زندان در پي تحولي جهاني آزاد خواهد شد و مانند حضرت يوسف(ع) در دنيا عزت خواهد يافت.
[متن کامل اين موضوع به نقل از کتاب عزت شيعه، تأليف نويسنده همين مطلب، بدين شرح است: جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ احمد انصاري قمي که از افاضل نجف اشرف است، قضيه زير را که تأييد نظر معظم له را مي کند ، نقل کردند. گفتند برادر همسر من، فرزند آيت الله آقا نجفي همداني، صاحب تفسير "انوار درخشان"، مفقود شد و ما هيچ راهي و خبري از او نداشتيم که آيا زنده است و يا مرده؛ پس به ما گفتند که زني در کوفه از گمشده خبر مي دهد. به سراغ آن زن رفتم و طبق معمول يک درهم به او دادم و گفتم گمشده ما را پيدا کن. اسم او و مادرش را پرسيد؛ گفتم. پس از حسابي که داشت، گفت اين گمشده شما زنداني و سالم و به همين زودي آزاد مي شود. همين طور شد که گفته بود؛ در روز ششم آبان 57 که زنداني هاي قصر و اوين آزاد شدند، او هم آزاد شد. پس من به فکر امام موسي افتاده و به آن زن مراجعه کردم. گفتم گمشده ديگري دارم. پس يک ربع دينار خواست؛ به او دادم. مانند سابق از اسم او و مادرش پرسيد. گفتم؛ حساب کرد و گفت: اين گمشده شما در يک جا مانند يوسف صديق زنداني و سالم است؛ و هيچ راهي با خارج براي او نيست و از خارج هم هيچ ارتباطي با او ممکن نيست؛ ليکن در "يک تحول جهاني" آزاد خواهد شد ان شاءالله (و مانند يوسف زنداني، عزيز عالم خواهد بود ان شاءالله]
2- مرحوم آيتالله ميرزا علي احمدي ميانجي در اوايل دهه هفتاد شمسي طي گفتگو با نگارنده به خوابي اشاره و تصريح فرمودند که امام صدر زنده است و ذخيره الهي، تا روزي انشاءالله باز گردد و به درد اسلام و مسلمين خورد ...
3- آيتالله شيخ جعفر سبحاني نيز در همان اوايل دهه هفتاد شمسي طي گفتگويي براي نگارنده نقل فرموده بودند که در عالم خواب از خود امام صدر سؤال و پاسخ دريافت کرده بودند که آن بزرگوار زنده و هنوز در همين دنياي ما هستند.
4- مرحوم آيتالله شيخ محمد تقي بهجت نيز طي دهههاي گذشته بيش از يک بار در حضور برخي ميهمانان خود، آقايان سيد احمد موسوي – برادر عروس آن بزرگوار – و محمد علي مهتدي تصريح کرده بودند که امام صدر در قيد حيات است.
[5- همين پايگاه، در مطلبي ديگر به نقل از يکي از رزمندگان عارف دوران دفاع مقدس آورده است: شاعري معاصر روزي در محضر مرحوم شيخ جعفر مجتهدي و در هنگام صرف غذا براي لحظاتي فکرش متوجه آقاي صدر شده و راز سرنوشت آن بزرگوار ذهن او را درگير مينمايد.
در اين هنگام شيخ جعفر که متوجه حالت روحي شاعر گشته، علت مکث چند لحظهاي ايشان را سؤال ميکند. شاعر ابتدا از بيان آن چه در خاطر گذرانده امتناع مينمايد اما شيخ جعفر ميفرمايد که آنکه يادش ذهن شما را مشغول ساخته، زنده است.]
فايده مجموعه اين حکايتها و حکايتهاي مشابه آنها حداقل اين است که دوستداران امام صدر را تشويق، دلگرم و بلکه استوار ميسازد که اگر تاکنون بر اساس شواهد و قرائن مادي به حيات و بازگشت آن بزرگوار اميدوار بودهاند، راهي درستي رفتهاند و انشاءالله به سر منزل مقصود خواهند رسيد. ان الله علي رجعه لقادر.