به گزارش مشرق، پس از آنکه خبر ترور ماموستا برهان عالی، عالم اهل سنت سنندج در رسانه ها منتشر شد واکنش ها به این خبر خود حکایت از عمق راهبردی این اتفاق داشت. واکنش هایی که گاه بسیار زود می نمود و گاه به تناوب اما درست به موقع!
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی حالا اما در کارنامه پنج ساله خود پس از ترور ماموستا برهان عالی دو چهره کاملا مرتبط به هم را به ثبت رسانده است، دو چهره ای که بسیار دقیق از جانب رسانه های ضد انقلاب منعکس گشته است. در اینباره گفتنی هایی است:
اول: اما این دو چهره کدامند؟ یک: سکوت مولوی عبدالحمید نسبت به شهادت عالم اهل سنت و عدم فعالیت مدنی برای پیگیری، دستگیری و مجازات قاتلین وی به صورت جدی.
دو: پیگیری مجدانه و مصرانه برای آزادی تیم عامل ترور ماموستا برهان عالی پس از دستگیریشان در قالب نامه هایی به مقامات عالی نظام از جمله دادن رونوشت به دکتر روحانی و درخواست وساطت برای آزادی این تیم تروریست.
این دو چهره در حالی از جانب مولوی اسماعیل زهی در کارنامه سیاسی وی به ثبت رسیده است که در کنارش رسانه های ضد انقلاب به پوشش دقیق هر دوی آنها پرداخته اند. خط ممتد رسانه های فعال ضد انقلاب از جمله رسانه های تروریستی و حقوق بشری وابسته به احمد شهید و تیم متبوعش، پر رنگ کردن پیگیری های مولوی اسماعیل زهی برای آزاد سازی این زندانیان تروریست و بایکوت خبری سکوت وی نسبت به شهادت ماموستا عالی بوده است.
دوم: حالا اما پس از جزای جرم تیم تروریستی قاتل ماموستاعالی، مولوی اسماعیل زهی با فرستادن پیام تسلیت، به ابراز همدردی با بازماندگان آنها مبادرت ورزیده و از تلاش های ناکام خود برای آزادسازی آنها سخن گفته است. این تیم شش نفره ی وهابی چه کسانی بوده اند؟
پس از دست گیری این تیم هویت تروریستی ایشان به صورت یک مستند از شبکه محلی کردستان تحت عنوان ” دست شیطان” افشاء شد و فرمانده این تیم تخریبی اقرار به این ترور کرده و علاوه بر ترور ماموستا ” برهان عالی” به ترور ” ماموستا شیخ الاسلام ” نیز اقرار کرده است. این تیم تخریبی ” توحید” نام داشت. در بخشی از اعترافات فرمانده این تیم آمده است:
"یکی از همدستهها پیشنهاد داد حالا که ترورها را شروع کردهایم ماموستا برهان عالی را هم بکشیم، من هم قبول کردم و برای یکی از افراد گروه اسلحهای تهیه کرده و به او گفتم که محل زندگی برهان عالی را پیدا کند اما او رفت و وی را به قتل رساند. البته به کمک شخص دیگری این کار را انجام داد. به این صورت که آن شخص با پرسش یک سؤال شرعی ماموستا برهان عالی را مشغول میکند و دیگری در فرصت مناسب به سوی او تیراندازی میکند و سپس متواری میشوند.”
تیمی که فرمانده اش به صراحت در شبکه محلی کردستان و اعترافات خود به قتل دو عالم سنی و چند شهروند سنی از جمله یک طلا فروش اهل سنندج اقرار کرده، چرا باید مورد حمایت مجدانه و مصرانه لیدر جریان مکی قرار گرفته و پیگیری ها برای آزاد سازی این تیم تا نامه ای به شخص رئیس جمهور از جانب جریان مکی برسد؟
سوم: چه نکته ای این تیم تروریستی را به این جمع بندی رساند که ماموستا عالی را ترور کنند؟ آن نکته را از زبان یکی از فرماندهان این تیم خرابکارانه وهابی روایت می کنیم:
” دلیل اصلی ما برای ترور ماموستا برهان عالی امام جمعه مسجد قبای بهاران مخالفتهای صریح وی با گروههای سلفی بوده است و ما چندین بار تلاش کردیم که به گونه ای وی را بترسانیم که از این سخنرانیها در نمازهای جمعه انجام ندهد که بعد از اینکه این تلاشها نتیجه نداد تصمیم گرفتیم که وی را ترور کنیم!”
چه نسبتی میان این نکته اساسی اظهار شده از جانب این تیم تروریست و لیدر جریان مکی است که به دنبال آزادی ایشان بوده است؟
چهارم: پرده پنهان تر ماجرا انتشار گسترده نامه تسلیت مولوی اسماعیل زهی، پس از اعدام این تیم تروریست وهابی بوده است که کما فی السابق یک رپرتاژ رسانه ای قوی از جانب رسانه های ضد انقلاب آن را پشتیبانی می کرده و به نشر آن پرداخته است. کارشناسان سیاسی معتقدند که هدف از این نوع سیاست ورزی ها از جانب مولوی اسماعیل زهی تالیف منافعی است که قرار است در آینده نزدیک به تلفیق مواضع سیاسی منجر شود. برخی کارشناسان سیاسی معتقدند با توجه به اوضاع سیاسی اردوگاه اصلاحات و پیوند ناگسستنی میان مولوی اسماعیل زهی و این اردوگاه، وی به عنوان یک فعال سیاسی میدانی به دنبال این است تا با استفاده از ایجاد ظرفیت های اجتماعی از طریق موضع گیری های خاص به تالیف قلوب با اقشار متعددی پرداخته و از این مسیر ضریب موفقیت اردوگاهش در انتخابات مجلس پیش رو را افزایش دهد و به اصطلاح از همه ظرفیت ها به خصوص جذب پایگاه های اجتماعی متمایل به تندروی استفاده بکند!
هر چند که تندروها در میان اهل سنت ایران جایگاه خاصی ندارند ولی به نظر می رسد که برخی در پوشش چنین مواضعی تلاش می کنند که خود را حامی شجاع و مطالبه گر عموم اهل سنت در کل کشور معرفی کنند.
در اینباره گفتنی های دیگری هم وجود دارد و آن اینکه اظهارات خاص مولوی عبدالحمید درباره مسائل مذهبی کردستان با چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا وی قرار است اندیشه خاص مذهبی را در کردستان از طریق تسلیت به تروریست های وهابی دنبال کند؟
برای یافتن بهترین پاسخ به این سوال باید در دردل های برخی از علمای اهل سنت کردستان مبنی بر ترویج افراط گری مذهبی در کردستان از طریق برخی مبلغین اعزام شده از طرف جریانی خاص در جنوب شرق جستجو کرد.
در همین حال این نکته را نیز باید اضافه کرد که برقراری روابط نزدیک مولوی عبدالحمید با مسئولین ارشد دولت تدبیر و امید نیز در ابراز چنین مواضعی بی تاثیر نیست. همچنانکه باوجود چنین مواضعی قابل تاملی از سوی مولوی عبدالحمید نه تنها مسئولین دولت تدبیر و امید از وی انتقاد نمی کنند بلکه تاکنون به بسیاری از درخواست های وی نیز جواب مثبت داده و همواره از وی حمایت می کنند.
از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و دادن امتیازات خاص به مولوی عبدالحمید از طرف دولت یازدهم، وی با آسودگی و راحتی بیشتری از گذشته مواضع افراطی اتخاذ کرده است.
البته باید منتظر ماند و دید که در آینده نزدیک چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
منبع: زاهدان پرس
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی حالا اما در کارنامه پنج ساله خود پس از ترور ماموستا برهان عالی دو چهره کاملا مرتبط به هم را به ثبت رسانده است، دو چهره ای که بسیار دقیق از جانب رسانه های ضد انقلاب منعکس گشته است. در اینباره گفتنی هایی است:
اول: اما این دو چهره کدامند؟ یک: سکوت مولوی عبدالحمید نسبت به شهادت عالم اهل سنت و عدم فعالیت مدنی برای پیگیری، دستگیری و مجازات قاتلین وی به صورت جدی.
دو: پیگیری مجدانه و مصرانه برای آزادی تیم عامل ترور ماموستا برهان عالی پس از دستگیریشان در قالب نامه هایی به مقامات عالی نظام از جمله دادن رونوشت به دکتر روحانی و درخواست وساطت برای آزادی این تیم تروریست.
این دو چهره در حالی از جانب مولوی اسماعیل زهی در کارنامه سیاسی وی به ثبت رسیده است که در کنارش رسانه های ضد انقلاب به پوشش دقیق هر دوی آنها پرداخته اند. خط ممتد رسانه های فعال ضد انقلاب از جمله رسانه های تروریستی و حقوق بشری وابسته به احمد شهید و تیم متبوعش، پر رنگ کردن پیگیری های مولوی اسماعیل زهی برای آزاد سازی این زندانیان تروریست و بایکوت خبری سکوت وی نسبت به شهادت ماموستا عالی بوده است.
دوم: حالا اما پس از جزای جرم تیم تروریستی قاتل ماموستاعالی، مولوی اسماعیل زهی با فرستادن پیام تسلیت، به ابراز همدردی با بازماندگان آنها مبادرت ورزیده و از تلاش های ناکام خود برای آزادسازی آنها سخن گفته است. این تیم شش نفره ی وهابی چه کسانی بوده اند؟
پس از دست گیری این تیم هویت تروریستی ایشان به صورت یک مستند از شبکه محلی کردستان تحت عنوان ” دست شیطان” افشاء شد و فرمانده این تیم تخریبی اقرار به این ترور کرده و علاوه بر ترور ماموستا ” برهان عالی” به ترور ” ماموستا شیخ الاسلام ” نیز اقرار کرده است. این تیم تخریبی ” توحید” نام داشت. در بخشی از اعترافات فرمانده این تیم آمده است:
"یکی از همدستهها پیشنهاد داد حالا که ترورها را شروع کردهایم ماموستا برهان عالی را هم بکشیم، من هم قبول کردم و برای یکی از افراد گروه اسلحهای تهیه کرده و به او گفتم که محل زندگی برهان عالی را پیدا کند اما او رفت و وی را به قتل رساند. البته به کمک شخص دیگری این کار را انجام داد. به این صورت که آن شخص با پرسش یک سؤال شرعی ماموستا برهان عالی را مشغول میکند و دیگری در فرصت مناسب به سوی او تیراندازی میکند و سپس متواری میشوند.”
تیمی که فرمانده اش به صراحت در شبکه محلی کردستان و اعترافات خود به قتل دو عالم سنی و چند شهروند سنی از جمله یک طلا فروش اهل سنندج اقرار کرده، چرا باید مورد حمایت مجدانه و مصرانه لیدر جریان مکی قرار گرفته و پیگیری ها برای آزاد سازی این تیم تا نامه ای به شخص رئیس جمهور از جانب جریان مکی برسد؟
سوم: چه نکته ای این تیم تروریستی را به این جمع بندی رساند که ماموستا عالی را ترور کنند؟ آن نکته را از زبان یکی از فرماندهان این تیم خرابکارانه وهابی روایت می کنیم:
” دلیل اصلی ما برای ترور ماموستا برهان عالی امام جمعه مسجد قبای بهاران مخالفتهای صریح وی با گروههای سلفی بوده است و ما چندین بار تلاش کردیم که به گونه ای وی را بترسانیم که از این سخنرانیها در نمازهای جمعه انجام ندهد که بعد از اینکه این تلاشها نتیجه نداد تصمیم گرفتیم که وی را ترور کنیم!”
چه نسبتی میان این نکته اساسی اظهار شده از جانب این تیم تروریست و لیدر جریان مکی است که به دنبال آزادی ایشان بوده است؟
چهارم: پرده پنهان تر ماجرا انتشار گسترده نامه تسلیت مولوی اسماعیل زهی، پس از اعدام این تیم تروریست وهابی بوده است که کما فی السابق یک رپرتاژ رسانه ای قوی از جانب رسانه های ضد انقلاب آن را پشتیبانی می کرده و به نشر آن پرداخته است. کارشناسان سیاسی معتقدند که هدف از این نوع سیاست ورزی ها از جانب مولوی اسماعیل زهی تالیف منافعی است که قرار است در آینده نزدیک به تلفیق مواضع سیاسی منجر شود. برخی کارشناسان سیاسی معتقدند با توجه به اوضاع سیاسی اردوگاه اصلاحات و پیوند ناگسستنی میان مولوی اسماعیل زهی و این اردوگاه، وی به عنوان یک فعال سیاسی میدانی به دنبال این است تا با استفاده از ایجاد ظرفیت های اجتماعی از طریق موضع گیری های خاص به تالیف قلوب با اقشار متعددی پرداخته و از این مسیر ضریب موفقیت اردوگاهش در انتخابات مجلس پیش رو را افزایش دهد و به اصطلاح از همه ظرفیت ها به خصوص جذب پایگاه های اجتماعی متمایل به تندروی استفاده بکند!
هر چند که تندروها در میان اهل سنت ایران جایگاه خاصی ندارند ولی به نظر می رسد که برخی در پوشش چنین مواضعی تلاش می کنند که خود را حامی شجاع و مطالبه گر عموم اهل سنت در کل کشور معرفی کنند.
در اینباره گفتنی های دیگری هم وجود دارد و آن اینکه اظهارات خاص مولوی عبدالحمید درباره مسائل مذهبی کردستان با چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا وی قرار است اندیشه خاص مذهبی را در کردستان از طریق تسلیت به تروریست های وهابی دنبال کند؟
برای یافتن بهترین پاسخ به این سوال باید در دردل های برخی از علمای اهل سنت کردستان مبنی بر ترویج افراط گری مذهبی در کردستان از طریق برخی مبلغین اعزام شده از طرف جریانی خاص در جنوب شرق جستجو کرد.
در همین حال این نکته را نیز باید اضافه کرد که برقراری روابط نزدیک مولوی عبدالحمید با مسئولین ارشد دولت تدبیر و امید نیز در ابراز چنین مواضعی بی تاثیر نیست. همچنانکه باوجود چنین مواضعی قابل تاملی از سوی مولوی عبدالحمید نه تنها مسئولین دولت تدبیر و امید از وی انتقاد نمی کنند بلکه تاکنون به بسیاری از درخواست های وی نیز جواب مثبت داده و همواره از وی حمایت می کنند.
از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و دادن امتیازات خاص به مولوی عبدالحمید از طرف دولت یازدهم، وی با آسودگی و راحتی بیشتری از گذشته مواضع افراطی اتخاذ کرده است.
البته باید منتظر ماند و دید که در آینده نزدیک چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
منبع: زاهدان پرس