به گزارش مشرق، وحید هاشمیان توانست بعد از یک سال حضور در آزمون ورودی، دورههای تئوری، عملی، کارآموزی و در نهایت آزمون پایانی کلاسهای مربیگری پرولیسانس آلمان مدرک معتبر مربیگری فدراسیون فوتبال این کشور را دریافت کند. وی پس از این اتفاق بسیار مهم در مراسمی که هفته گذشته برگزار شد مدرک خود را از رئیس فدراسیون فوتبال آلمان دریافت کرد. هنگام دریافت این مدرک «نیرش باخ» هنگامی که نوبت به هاشمیان رسید گفت: «هلیکوپتر آمد».
هلیکوپتر فوتبال ایران حالا بار دیگر با دریافت این مدرک مهم که بسیاری از مربیان حتی نتوانستهاند در آزمون ورودی آن نمره قبولی بگیرند، برای ایران افتخار آفرینی کرده است.
هاشمیان در خصوص طی شدن این دوره و دریافت مدرکش صحبت کرد. وی البته پیش از آغاز صحبتهایش ضمن تبریک سال نو، درگذشت میلاد حجتالاسلامی و حسین جوادی، را تسلیت گفت و برای خانواده و همکاران آنها آرزوی صبر کرد. گفتوگوی هاشمیان را در ادامه میخوانید:
بالاخره مدرک مربیگریتان را در دوره پرولیسانس آلمان گرفتید.
از این موضوع خوشحالم. این برنامه را از سال 2008 شروع کردم و گرفتن این مدرک چند مرحله دارد. ابتدا نیاز است که مدرک C دریافت شود و سپس مدرک B و A را باید بگیریم که بین دریافت هر کدام از این مدارک هم باید یک سال کار کرده باشید. با توجه به اینکه من 7 سال در بوندسلیگا بازی کرده بودم و بالای 100 بازی هم داشتم، نیازی نبود مدرک C را بگیریم و سال 2008 مدرک B را دریافت کردم. برای تمدید این مدرک هرسال اقدام میکردم و در سال 2011 هم که در ایران بازی میکردم توانستم مدرک A را بگیریم.
بعد از خداحافظی از فوتبال برای دریافت مدرک پرولیسانس اقدام کردم که شرط آن مربیگری کردن بود و من هم در آلمان این کار را انجام دادم. در اولین بار توانستم در امتحان ورودی قبول شوم و این در حالی بود که برخی دوستانم بار دوم قبول شدند. خوشبختانه دوره 10 ماهه را به پایان رساندم و بعد از آزمون خیلی امیدوار بودم که قبول میشوم و این حس خوب در نهایت به واقعیت تبدیل شد.
چه حسی داشتید وقتی نیرش باخ، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان هنگام دریافت مدرک شما را با اسم «هلیکوپتر» صدا زد.
در این مراسم علاوه بر او مدیر تیمهای ملی فوتبال آلمان، رئیس اتحادیه فوتبال آلمان، یوب هانکس، گوته نتزر، اریش روتهمولر و ... هم حضور داشتند و وقتی نوبت به من رسید تا مدرکم را دریافت کنم نیرش باخ اعلام کرد: «هلیکوپتر آمد». او حتی دستهایش را مانند هلیکوپتر تکان میداد که برایم جالب بود. فکر نمیکردم من را بشناسد چون زمانی که او رئیس فدراسیون فوتبال آلمان شد من دیگر فوتبال بازی نمیکردم.
خیلی خوشحال شدم که بعد از این همه سختی، رفتوآمد و رقابت سختی که بود، این مدرک را گرفتم. البته گرفتن مدرک هدف من نبود و بیشتر میخواستم یاد بگیرم. در این مدت خیلی چیزها یاد گرفتم، آن هم در کلاسهای آلمان که سختگیر بودنشان در دنیا مشهور است. خوشبختانه توانستم در این سختگیریها به خوبی یاد بگیرم و بازهم باید بیشتر و بیشتر به یادگیریام ادامه دهم.
چه زمانی قرار است از داشتههایی که به دست آوردید استفاده کنید و آیا با دریافت این مدرک امسال آغاز مربیگری حرفهای وحید هاشمیان خواهد بود؟
مربیگری کار بسیار سختی است. مانند بازیگری رفتن به تیمها راحت نیست، چون هر تیمی فقط یک سرمربی و یک مربی میخواهد. زمانی که فوتبال بازی میکردم، مجرد بودم و تمام زندگیام فوتبال بود اما حالا ازدواج کردهام، صاحب زندگی جداگانهای شدهام و فرزندی دارم که در کنارش فوتبال هم بخشی از زندگی من است. دوست دارم کنار خانوادهام باشد و برای مربیگری همه چیز بستگی به شرایط دارد و باید ببینم چه اتفاقاتی پیش میآید. برای مربیگری عجلهای ندارم و به قول معروف تفنگ زیر گلویم نگذاشتهاند که حتماً باید زودتر مربی شوم. اگر قسمت باشد مربی میشوم و اگر هم قسمت نباشد صبر میکنم شرایط خوبی برایم پیش بیاید.
چطور؟
رقابت در آلمان بسیار سخت است و رقابت بسیار بالایی وجود دارد. تمام تلاشی که باید انجام میدادم را کردهام و همه چیز بستگی به باشگاهی دارد که من را انتخاب میکند و تصمیمی که خودم خواهم گرفت.
از صحبتهایی که انجام میدهید مبنی بر اینکه جایی را انتخاب میکنید که خانواده راحت باشد و همچنین رقابت در فوتبال آلمان را هم سخت میدانید، به نظر هدفتان مربیگری در فوتبال آلمان است.
هنوز چیزی مشخص نیست. فوتبال مثل دوران بازیگری نیست. یک هدف داشتم که دست خودم بود تا در کلاسهای مربیگری شرکت کنم، دورههای کارآموزی را پشت سر بگذارم، تنها تجربه فوتبال بازی کردن برای مربیگری ملاک نیست و من در این مدت خیلی چیزها یاد گرفتهام. باید از فدراسیون فوتبال آلمان هم تشکر کنم که این شانس را به من داد تا بتوانم در کلاسهای مربیگری حرفهای شرکت کنم. آنها با من مانند یک آلمانی برخورد کردند که به همین دلیل از آنها ممنونم. سایر موارد را به قسمت میسپارم و عجلهای برای مربیگری ندارم.
پس با این شرایط اگر از ایران هم پیشنهاد مربیگری داشته باشید، روی آن فکر میکنید؟
گفتم که باید همه پیشنهادها را شنید، صحبتهایی را انجام داد و هیچ چیز را نمیتوان زودتر از موعد رد کرد. من برای مربیگری جوان هستم و هیچ چیزی را رد نمیکنم. خانوادهام برای من مهم هستند و خودم هم تمام کارهای آکادمیک را انجام دادهام و همه چیز به انتخابها و قسمت بستگی دارد. از حالا هیچ چیز را نمیتوان رد کرد.
در همین مدت اخیر بارها نام شما برای حضور در تیم ملی مطرح شد و حالا نیز میگویند در صورتی که کیروش از تیم ملی برود شاید وحید هاشمیان یکی از مربیان تیم ملی شود. درباره این موضوع صحبتی دارید؟
در مورد اتفاقی که رخ نداده هیچ وقت نظر نمیدهم و همانطور که گفتم هیچ عجلهای برای مربیگری ندارم.
فکر میکنید به عنوان مربی چقدر میتوانید به فوتبال ایران کمک کنید؟
فوتبال ایران؟! ما یک مردمی داریم که خیلی دوستشان دارم و خودم علاقه دارم به جوانهای فوتبال کشورم کمک کنم اما یکسری افراد هم در فوتبال داریم که فوتبالی نیستند و فقط دوست دارند آدمهای خاص بیایند. آنها دایرهای را درست کردهاند که خودشان هم در آن میچرخند و هیچ کمکی به فوتبال نمیکنند. فقط سرمایههای مادی و استعدادهای فوتبال ما را میسوزانند و با این شرایط نمیتوان کاری از پیش برد. هر زمانی که قسمت شد و توانستم، دوست دارم اندازه سهم خودم به فوتبال ایران کمک کنم.
به چه شکلی؟
زمانی در تیم ملی فوتبال ایران بازی میکردم اما بعد شرایط مهیا نبود. دیگر به تیم ملی نیامدم و در آلمان شروع کردم به تلاش کردن، گل زدن و .... به عنوان یک ایرانی توانستم در آلمان به اسم ایران و برای کشورم افتخار آفرینی کنم و اینگونه به فوتبال کشورم کمک کردم. همیشه سعی کردم به عنوان یک ایرانی اسم خوبی از خودم به جا بگذارم و بستگی دارد که شما چگونه به ایران کمک میکنید.
با این شرایط اگر در آلمان هم یک مربی خوب شوید میتوانید به فوتبال ایران کمک کنید.
مهم این است هر جایی که هستم بتوانم تلاش کنم و چیزی که در توانم است را انجام دهم. در برنامهام این است که یک روز به فوتبال ایران کمک بزرگی کنم اما اینکه چگونه و در چه زمانی این کمک صورت بگیرد، مشخص نیست. نه من بلکه امثال من و کسانی که در فوتبال بودهاند، در فوتبال ایران بازی کردهاند، عرق ریختهاند، زحمت کشیدهاند باید کمک کنند.
حالا که مدرک مربیگری پرولیسانس آلمان را گرفتهاید، به همبازیان سابقتان که میخواهند مربی شوند پیشنهاد میکنید در این کلاسها شرکت کنند؟
هر کسی باید صلاح خودش را ببیند و من نمیتوانم به کسی پیشنهاد بدهم. هر کسی باید ببیند چگونه میخواهد کار میکند و گرفتن این مدرک فقط نباید مدرک باشد بلکه باید خوب یاد گرفت. پیشنهاد میکنم هر کسی میخواهد مربی شود در کشورهایی دورهاش را پشت سر بگذارد که چیزی یاد بگیرد، شاید کشورهایی باشند که دو یا سه ماهه مدرک هم بدهند یا شما در خانه بنشینید و برایتان مدرک بفرستند اما مهم یادگیری است. انشاالله همه بتوانند در کشورهایی که اعتباری دارند، دورههای مربیگری طولانی برگزار میکنند و در کنار علم عمل هم یاد میدهند مدرک مربیگری بگیرند.
نظرتان در خصوص تیم ملی فوتبال و دو بازی دوستانهای که مقابل شیلی و سوئد برگزار کردیم چیست؟
من فقط گلهای بازی با شیلی را دیدم و موفق نشدم این دیدار را تماشا کنم. اگر تیم ملی مقابل تیم اصلی شیلی این برد را کسب کرده باشد، برد خوبی بوده است. فقط نیمه دوم بازی سوئد را دیدم که به نظرم تیم ملی خوب بازی کرد و با وجود باخت بازی بدی انجام نداد. البته که بازی دوستانه برای نتیجه گرفتن نیست و باید به فکر شناسایی بازیکنان جدید و میدان دادن به جوانها بود.
با این وجود بازهم صحبت از رفتن کیروش به راه افتاده و این سؤال تکراری که رفتن این مربی به سود ماست یا به ضرر ما خواهد بود؟
من نه کارهای هستم، نه تصمیم گیرندهام، نه میتوانم کاری کنم. آنهایی که در این خصوص تصمیم گیرنده هستند خودشان ببینند رفتن کیروش به سود ماست یا به ضررمان.
تیم امید هم توانست با وجود شکست مقابل عربستان به مرحله بعدی انتخابی المپیک صعود کند. با این شرایط برخی انتقادهای تندی علیه محمد خاکپور، سرمربی ایرانی این تیم کردند. به نظرتان این انتقادها منصفانه بود؟
اصلاً بازیهای تیم امید را ندیدم و فقط نتایج را مقابل تیمهای نپال، افغانستان، فلسطین و عربستان دیدم. من درباره منصفانه یا غیرمنصفانه بودن انتقادها نمیتوانم نظر بدهم اما امیدوارم هدف همه صعود تیم به المپیک باشد. مطمئناً انتقاد خوب به تیم کمک میکند و انتقاد بد هم باعث تخریب تیم خواهد شد. این موضوع به کسانی مربوط میشود که کادرفنی تیم امید را انتخاب کردهاند و به نوعی مسئول هستند. در فوتبال ایران هم از من پیشکسوتتر افراد زیادی هستند که میتوانند در این خصوص صحبت کنند.
هلیکوپتر فوتبال ایران حالا بار دیگر با دریافت این مدرک مهم که بسیاری از مربیان حتی نتوانستهاند در آزمون ورودی آن نمره قبولی بگیرند، برای ایران افتخار آفرینی کرده است.
هاشمیان در خصوص طی شدن این دوره و دریافت مدرکش صحبت کرد. وی البته پیش از آغاز صحبتهایش ضمن تبریک سال نو، درگذشت میلاد حجتالاسلامی و حسین جوادی، را تسلیت گفت و برای خانواده و همکاران آنها آرزوی صبر کرد. گفتوگوی هاشمیان را در ادامه میخوانید:
بالاخره مدرک مربیگریتان را در دوره پرولیسانس آلمان گرفتید.
از این موضوع خوشحالم. این برنامه را از سال 2008 شروع کردم و گرفتن این مدرک چند مرحله دارد. ابتدا نیاز است که مدرک C دریافت شود و سپس مدرک B و A را باید بگیریم که بین دریافت هر کدام از این مدارک هم باید یک سال کار کرده باشید. با توجه به اینکه من 7 سال در بوندسلیگا بازی کرده بودم و بالای 100 بازی هم داشتم، نیازی نبود مدرک C را بگیریم و سال 2008 مدرک B را دریافت کردم. برای تمدید این مدرک هرسال اقدام میکردم و در سال 2011 هم که در ایران بازی میکردم توانستم مدرک A را بگیریم.
بعد از خداحافظی از فوتبال برای دریافت مدرک پرولیسانس اقدام کردم که شرط آن مربیگری کردن بود و من هم در آلمان این کار را انجام دادم. در اولین بار توانستم در امتحان ورودی قبول شوم و این در حالی بود که برخی دوستانم بار دوم قبول شدند. خوشبختانه دوره 10 ماهه را به پایان رساندم و بعد از آزمون خیلی امیدوار بودم که قبول میشوم و این حس خوب در نهایت به واقعیت تبدیل شد.
چه حسی داشتید وقتی نیرش باخ، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان هنگام دریافت مدرک شما را با اسم «هلیکوپتر» صدا زد.
در این مراسم علاوه بر او مدیر تیمهای ملی فوتبال آلمان، رئیس اتحادیه فوتبال آلمان، یوب هانکس، گوته نتزر، اریش روتهمولر و ... هم حضور داشتند و وقتی نوبت به من رسید تا مدرکم را دریافت کنم نیرش باخ اعلام کرد: «هلیکوپتر آمد». او حتی دستهایش را مانند هلیکوپتر تکان میداد که برایم جالب بود. فکر نمیکردم من را بشناسد چون زمانی که او رئیس فدراسیون فوتبال آلمان شد من دیگر فوتبال بازی نمیکردم.
خیلی خوشحال شدم که بعد از این همه سختی، رفتوآمد و رقابت سختی که بود، این مدرک را گرفتم. البته گرفتن مدرک هدف من نبود و بیشتر میخواستم یاد بگیرم. در این مدت خیلی چیزها یاد گرفتم، آن هم در کلاسهای آلمان که سختگیر بودنشان در دنیا مشهور است. خوشبختانه توانستم در این سختگیریها به خوبی یاد بگیرم و بازهم باید بیشتر و بیشتر به یادگیریام ادامه دهم.
چه زمانی قرار است از داشتههایی که به دست آوردید استفاده کنید و آیا با دریافت این مدرک امسال آغاز مربیگری حرفهای وحید هاشمیان خواهد بود؟
مربیگری کار بسیار سختی است. مانند بازیگری رفتن به تیمها راحت نیست، چون هر تیمی فقط یک سرمربی و یک مربی میخواهد. زمانی که فوتبال بازی میکردم، مجرد بودم و تمام زندگیام فوتبال بود اما حالا ازدواج کردهام، صاحب زندگی جداگانهای شدهام و فرزندی دارم که در کنارش فوتبال هم بخشی از زندگی من است. دوست دارم کنار خانوادهام باشد و برای مربیگری همه چیز بستگی به شرایط دارد و باید ببینم چه اتفاقاتی پیش میآید. برای مربیگری عجلهای ندارم و به قول معروف تفنگ زیر گلویم نگذاشتهاند که حتماً باید زودتر مربی شوم. اگر قسمت باشد مربی میشوم و اگر هم قسمت نباشد صبر میکنم شرایط خوبی برایم پیش بیاید.
چطور؟
رقابت در آلمان بسیار سخت است و رقابت بسیار بالایی وجود دارد. تمام تلاشی که باید انجام میدادم را کردهام و همه چیز بستگی به باشگاهی دارد که من را انتخاب میکند و تصمیمی که خودم خواهم گرفت.
از صحبتهایی که انجام میدهید مبنی بر اینکه جایی را انتخاب میکنید که خانواده راحت باشد و همچنین رقابت در فوتبال آلمان را هم سخت میدانید، به نظر هدفتان مربیگری در فوتبال آلمان است.
هنوز چیزی مشخص نیست. فوتبال مثل دوران بازیگری نیست. یک هدف داشتم که دست خودم بود تا در کلاسهای مربیگری شرکت کنم، دورههای کارآموزی را پشت سر بگذارم، تنها تجربه فوتبال بازی کردن برای مربیگری ملاک نیست و من در این مدت خیلی چیزها یاد گرفتهام. باید از فدراسیون فوتبال آلمان هم تشکر کنم که این شانس را به من داد تا بتوانم در کلاسهای مربیگری حرفهای شرکت کنم. آنها با من مانند یک آلمانی برخورد کردند که به همین دلیل از آنها ممنونم. سایر موارد را به قسمت میسپارم و عجلهای برای مربیگری ندارم.
پس با این شرایط اگر از ایران هم پیشنهاد مربیگری داشته باشید، روی آن فکر میکنید؟
گفتم که باید همه پیشنهادها را شنید، صحبتهایی را انجام داد و هیچ چیز را نمیتوان زودتر از موعد رد کرد. من برای مربیگری جوان هستم و هیچ چیزی را رد نمیکنم. خانوادهام برای من مهم هستند و خودم هم تمام کارهای آکادمیک را انجام دادهام و همه چیز به انتخابها و قسمت بستگی دارد. از حالا هیچ چیز را نمیتوان رد کرد.
در همین مدت اخیر بارها نام شما برای حضور در تیم ملی مطرح شد و حالا نیز میگویند در صورتی که کیروش از تیم ملی برود شاید وحید هاشمیان یکی از مربیان تیم ملی شود. درباره این موضوع صحبتی دارید؟
در مورد اتفاقی که رخ نداده هیچ وقت نظر نمیدهم و همانطور که گفتم هیچ عجلهای برای مربیگری ندارم.
فکر میکنید به عنوان مربی چقدر میتوانید به فوتبال ایران کمک کنید؟
فوتبال ایران؟! ما یک مردمی داریم که خیلی دوستشان دارم و خودم علاقه دارم به جوانهای فوتبال کشورم کمک کنم اما یکسری افراد هم در فوتبال داریم که فوتبالی نیستند و فقط دوست دارند آدمهای خاص بیایند. آنها دایرهای را درست کردهاند که خودشان هم در آن میچرخند و هیچ کمکی به فوتبال نمیکنند. فقط سرمایههای مادی و استعدادهای فوتبال ما را میسوزانند و با این شرایط نمیتوان کاری از پیش برد. هر زمانی که قسمت شد و توانستم، دوست دارم اندازه سهم خودم به فوتبال ایران کمک کنم.
به چه شکلی؟
زمانی در تیم ملی فوتبال ایران بازی میکردم اما بعد شرایط مهیا نبود. دیگر به تیم ملی نیامدم و در آلمان شروع کردم به تلاش کردن، گل زدن و .... به عنوان یک ایرانی توانستم در آلمان به اسم ایران و برای کشورم افتخار آفرینی کنم و اینگونه به فوتبال کشورم کمک کردم. همیشه سعی کردم به عنوان یک ایرانی اسم خوبی از خودم به جا بگذارم و بستگی دارد که شما چگونه به ایران کمک میکنید.
با این شرایط اگر در آلمان هم یک مربی خوب شوید میتوانید به فوتبال ایران کمک کنید.
مهم این است هر جایی که هستم بتوانم تلاش کنم و چیزی که در توانم است را انجام دهم. در برنامهام این است که یک روز به فوتبال ایران کمک بزرگی کنم اما اینکه چگونه و در چه زمانی این کمک صورت بگیرد، مشخص نیست. نه من بلکه امثال من و کسانی که در فوتبال بودهاند، در فوتبال ایران بازی کردهاند، عرق ریختهاند، زحمت کشیدهاند باید کمک کنند.
حالا که مدرک مربیگری پرولیسانس آلمان را گرفتهاید، به همبازیان سابقتان که میخواهند مربی شوند پیشنهاد میکنید در این کلاسها شرکت کنند؟
هر کسی باید صلاح خودش را ببیند و من نمیتوانم به کسی پیشنهاد بدهم. هر کسی باید ببیند چگونه میخواهد کار میکند و گرفتن این مدرک فقط نباید مدرک باشد بلکه باید خوب یاد گرفت. پیشنهاد میکنم هر کسی میخواهد مربی شود در کشورهایی دورهاش را پشت سر بگذارد که چیزی یاد بگیرد، شاید کشورهایی باشند که دو یا سه ماهه مدرک هم بدهند یا شما در خانه بنشینید و برایتان مدرک بفرستند اما مهم یادگیری است. انشاالله همه بتوانند در کشورهایی که اعتباری دارند، دورههای مربیگری طولانی برگزار میکنند و در کنار علم عمل هم یاد میدهند مدرک مربیگری بگیرند.
نظرتان در خصوص تیم ملی فوتبال و دو بازی دوستانهای که مقابل شیلی و سوئد برگزار کردیم چیست؟
من فقط گلهای بازی با شیلی را دیدم و موفق نشدم این دیدار را تماشا کنم. اگر تیم ملی مقابل تیم اصلی شیلی این برد را کسب کرده باشد، برد خوبی بوده است. فقط نیمه دوم بازی سوئد را دیدم که به نظرم تیم ملی خوب بازی کرد و با وجود باخت بازی بدی انجام نداد. البته که بازی دوستانه برای نتیجه گرفتن نیست و باید به فکر شناسایی بازیکنان جدید و میدان دادن به جوانها بود.
با این وجود بازهم صحبت از رفتن کیروش به راه افتاده و این سؤال تکراری که رفتن این مربی به سود ماست یا به ضرر ما خواهد بود؟
من نه کارهای هستم، نه تصمیم گیرندهام، نه میتوانم کاری کنم. آنهایی که در این خصوص تصمیم گیرنده هستند خودشان ببینند رفتن کیروش به سود ماست یا به ضررمان.
تیم امید هم توانست با وجود شکست مقابل عربستان به مرحله بعدی انتخابی المپیک صعود کند. با این شرایط برخی انتقادهای تندی علیه محمد خاکپور، سرمربی ایرانی این تیم کردند. به نظرتان این انتقادها منصفانه بود؟
اصلاً بازیهای تیم امید را ندیدم و فقط نتایج را مقابل تیمهای نپال، افغانستان، فلسطین و عربستان دیدم. من درباره منصفانه یا غیرمنصفانه بودن انتقادها نمیتوانم نظر بدهم اما امیدوارم هدف همه صعود تیم به المپیک باشد. مطمئناً انتقاد خوب به تیم کمک میکند و انتقاد بد هم باعث تخریب تیم خواهد شد. این موضوع به کسانی مربوط میشود که کادرفنی تیم امید را انتخاب کردهاند و به نوعی مسئول هستند. در فوتبال ایران هم از من پیشکسوتتر افراد زیادی هستند که میتوانند در این خصوص صحبت کنند.