نننن
تبليغ وهابيت در مدارس عراق
منابع خبرى عراق از ورود کتب نوشته ابن تيميه و محمد ابن عبدالوهاب به مدارس دولتى استان «دياله» عراق خبر دادند.
بر پايه اين گزارش، تعدادى از اولياى دانشآموزان مدارس دياله از اجبار فرزندان خود براى فراگيرى کتابها و روشهاى درسى بر اساس افکار منحرف وهابيت از جمله دروس تعليمات دينى و تاريخ، خبر دادهاند.
يک منبع آگاه که از بيم اقدامات تروريستى وهابيان در عراق نخواست نامش فاش شود، در مصاحبه با خبرگزاريهاى عراق، با تأکيد بر گسترش تبليغات وهابيت در عراق و خصوصا مدارس دولتى اين کشور گفت: مدارس «الکاطون»، «المفرق»، «التحرير»، «بهرز» و «المقدادية» در دياله به صورت آشکار کتابهاى چاپ عربستان را در مدارس آموزش مىدهند.
عقايد و افکار وهابيت در عراق با اشغال اين کشور در سال2003 افزايش يافت؛ وهابيت با استفاده از شيوههاى مختلف از جمله ترور و خشونت و سرمايهگذاريهاى کلان عربستان و بعضى از کشورهاى عربى منطقه، در عراق که اکثريت آن را شيعيان تشکيل مىدهند و معمولا مورد هدف وهابيان قرار دارند، در حال گسترش است.
ترويج آيين پوچگرايى در مدارس دخترانه شهرستانهاى استان خراسان رضوى
به تازگى تفکرات و آثار فرقه عرفانى کاذب هندى (اوشو) که مروج آئين بودائيسم مىباشد در سطح جوانان بخصوص در مدارس دخترانه برخى شهرستانهاى استان خراسان رضوى ترويج پيدا کرده است.
اوشو رئيس فرقه انحرافى هندى بوده که در سال 1931 در هند متولد شده و داراى بيش از600 تاليف مىباشد. اوشو در اکثر تاليفات خود در صدد است آئين بودا را ترويج نمايد.
در آئين بودا تأکيد بر شاد بودن و شاد زيستن تا سر حد از خود بىخود شدن دارد به حدى که انسان حتى فراتر از مرزها را مجاز دانسته و معتقد است هيچ مذهبى در جهان وجود ندارد و مروج افکار اومانيستى محض مىباشد.
در آئين اوشو ازدواج معنى ندارد و ازدواج را محصور شدن و محدود شدن مىداند. سرمنزل بودا شدن چيزى جز نهيليسم (پوچ گرايى) و از خود بىخود شدن و اراده از کف دادن نمىباشد.
عوامل گرايش به فرقهگرايى(1)
طرح مسأله
عوامل ظاهر و پنهان «فرقهگرايى و يا فرقهسازى» و آثار و نتايج منتظره از اين مقوله در دو منظر غرب و جهان اسلام، بر هيچ انديشمندى پوشيده نيست امّا بررسى عميق عوامل فرقهساز و اينکه براى مقابله با تبعات فرقهگرايى، کدامين اراده و عواملى رهگشاست؟ مسأله بنيادين در اين سخن و مقال مىتواند باشد.
از جمله عوامل موضوع منظور، مىتوان به دسيسههاى دشمنان امّت اسلامى، فتنهانگيزى حکومتها و منافع تنگنظرانه آنها، جهل و تعصّب، افراطگرايى، جدايى دين از اخلاق، قشرى و سطحىسازى دين و شريعت، جداسازى علم و دين از يکديگر، فاصله گرفتن از اسلام ناب و احکام عقلى و منطقى و گرفتار آمدن در فتنههاى ناسيوناليستى و... اشاره نمود که به تناسب به برخى از آنها کوتاه خواهيم پرداخت اما به نظر مىرسد که مىتوان عمده عوامل را در دو مقوله فاعلى و قابلى دستهبندى نمود که در اين مقاله، به مقوله فاعلى پرداخته و البته ناگفته پيداست تا زمينههاى جهل و تعصب و تحجر و بىبصيرتى وجود نداشته باشد، عوامل فاعلى، کم اثر خواهند بود. لذا عوامل فاعلى، ابتدا چنين زمينههايى را فراهم و آنگاه بگونه فعال، اثرگذارى مىنمايند.
دسيسههاى دشمنان امّت اسلامى و فتنهانگيزى حکومتها و منافع تنگنظرانه آنها با توضيح مبسوطى که خواهيم داشت، اساسىترين و مؤثّرترين عامل فاعلى بوده و ديگر عوامل فاعلى، از ابزارهاى بهکار گرفته شده توسط اين عامل اصلى است، زيرا بررسى فرآيند تکوين و شکلگيرى دو فرقه آسيبزننده بهائيت و وهابيت در اسلام و به نام اسلام، نشانگر اولاً دسيسههاى دائمى دشمنان دين و برنامهريزىهاى عميق جهان سلطه است و ثانياً مقولههايى چون «جهانىسازى» با انگيزهها و منطق نظرى خاص سلطه و براساس دو تئورى «ايجاد ذائقه واحد جهانى با تز جهان وطنى» و «تفرقهانداز و حکومت کن» صورت مىپذيرد ! و علىرغم مخالفتها و اراده جهانى ملتها با قوّت در ابعاد مختلف فرهنگى، سياسى و اقتصادى با همه تلاش، ترويج مىشود.
بهائيت يا فرقه خرد سوز
هرمان رومر متکلم روحانى پروتستان بين سالهاى 1898 تا 1902 در دانشکده الهيات دانشگاههاى توبينگن و هال به تحصيل پرداخت و پس از پايان تحصيلات در کسوت استاد الهيات در شهر باسلر به فعاليتهاى دينپژوهى مشغول شد، وى مىنويسد: «در سال 1907 شاهد تأسيس انجمن بهائيان اشوتگارت بودم و همواره نياز به يک پزوهش عملى جهت پاسخگويى به تبليغات بهائيت در آلمان را احساس مىکردم» به اين منظور رومر کتاب خود تحت عنوان «بابيت و بهائيت، پژوهشى در تاريخ مذاهب اسلامى» را تأليف کرد. وى در سال 1908 مقالهاى در نقد بهائيت نگاشت و در سال 1910 به دنبال تحقيقاتى در خصوص تاريخ تبليغات مذهبى در آلمان، مقالهاى تحت عنوان «تبليغات مذاهب آسيايى در مغرب زمين» را به رشته تحرير در آورد. وى در سال 1912 نيز کتابى تحت عنوان «بابيت و بهائيت، آخرين فرقه منشعب از اسلام Die babi Behai,the latest Mohammedan sect را نگاشت.
ازجمله منابع تحقيقات کتاب رومر، آثار گوبينو، براون، گويارد، نولدکه، هوارت، اوئنهايم، گولد زيهر، نيکولا، نيکلسون، کبلر، کرمر، ريشتر، اولدنبرگ، زيبولند، اشراينر، زيلر و گزارش ميسيونرهاى مذهبى از ايران است، امّا آثار رومر، اولين آثار عمده در موضوع بابيّه و بهائيت است که در آلمان منتشر مىشد.
هرمان رومر در فصل اول از کتاب چهار فصلى خود، موضوعاتى چون پايهگذارى بابيت در شيخيه، توصيف مقام باب به عنوان شيعه کامل در آراء شيخيه، بررسى تاريخى تمايلات صوفىمآبانه در بابيّه، رخنه تعاليم کاباليستى در بابيّه، بررسى نگرش بابيّه در مورد پيامبرى، کاربرد تأويل در آثار بابيّه و عنصر سياسى را مطرح مىکند. فصل سوم کتاب نيز به نحوه شکلگيرى کتاب اقدس، حقوق جزاء در بهائيت، بررسى آثار حسينعلى نورى در عکّا، شکلگيرى و تحولات اين فرقه در ايران و ارتباطات بهائيان با خارجيان اختصاص دارد. وى در فصل چهارم کتاب، به رهبرى عبدالبهاء تا سال 1908 مىپردازد و مباحث سياسى- تاريخى بهائيت را به خوبى تشريح مىکند.
نويسنده در ضميمه اول کتاب با تأکيد بر ظهور سياسى اين فرقه، به بررسى قرابت معنايى ميان فرق و مذاهب مىپردازد و تأکيد اصلى را بر نزديکى ميان فرقه بکتاشى و بابيّه و بهائيت قرار مىدهد.
رومر در اثر خود، به گرايشات شبه عرفانى و صوفىمابانه بهائيت اشاره کرده و معتقد است که بهائيت علفى است که در باتلاق جهان صوفىگرى رشد و نمو کرده است. او معتقد است که بهائيان با تمايلات و گرايشهاى صوفىمآبانه از عبدالبهاء، بتى ساختهاند که در لباسى امروزى نمايان شده است.
رومر، بابيه و بهائيت را گنوسى، ثنويت گرا و داراى ساختارى فرقهاى و خرد ستيز مىداند که از علوم رمزى و تدويلى اسماعيلى، حروفى، کابالا و دراويش بکتاشى متأثر است.
رومر در بررسىهاى خود، سفر تبليغاتى عبد البهاء به آمريکا را صوفىگرى آخرالزمانى- آپوکاليپتيک- معرفى مىکند ... و معتقد است که بهائيت در فرانسه، خاستگاه يهودى دارد بطورى که دريفوس يهودى، نقش بسيار مهمى را در سفر عبدالبهاء به پاريس ايفا کرد و تشکيلات جهانى آليانس- اسرائيليت، به واسطه کمکهاى همهجانبه خود به يهوديان در شرق، تبديل به پلى براى نفوذ بهائيت به فرانسه شد. رومر به علاوه تأکيد داشت که يهوديان ايرانى در داخل ايران، براى به چالش کشيدن اسلام، فرقه بهائيت را متحد خود يافته و همپيمان خويش تلقى مىکردند.
از ديدگاه هرمان رومر، در جريان انقلاب مشروطيت ايران، بهائيت با شعار جهان وطنى آرمانگرايانه و غير واقعى خود، به علائق ملى و منافع ايرانيان خيانت کردند. در اين ارتباط، رومر اشاره مىکند که «عباس افندى، عملاً بر ضد نهضت مردمسالارى ايرانيان دسيسه کرد و با ديپلماتهاى روسى و انگليسى سازش و تفاهم داشت بگونهاى که به بهائيان شهرهاى تهران و تبريز، به شدت توصيه کرده بود که از محمد عليشاه جانبدارى کنند و به علاوه آنها را از شرکت در نهضت مشروطيت ايران نيز باز مىداشت.
رومر همچنين تأکيد مىکند که با پيروزى انقلاب مشروطه، نادرستى ادعاى عباس افندى که براى محمد على شاه، حکومتى طولانى و خوشايند را پيشگويى کرده بود، بر همگان روشن شد. رومر با يادآورى فشارهاى وارده از سوى روسيه و انگلستان به ايران و اتحاد آن دو قدرت در تقسيم خاک آن به دو حوزه نفوذ در 1907 بيان مىدارد که روابط عبدالبهاء در عکّا با ارتشهاى خارجى و کارگزاران آنها در ايران، چيزى جز يک خيانت بزرگ به کشور ايران نبوده است.
نقش بازىهاى رايانهاى در جنگ نرم
توليد و پيدايش بازىهاى رايانهاى دنيا به سال 1341 هجرى شمسى (1962.م) باز مىگردد که استيفن راسل از دانشجويان دانشگاه MITنخستين بازى رايانهاى را با نام جنگ فضايى نوشت که روى رايانهاى به نام PDP1که اندازهاى در حدود يک اتومبيل داشت اجرا مىشد و داستان بازى همان جنگ سفينهها بود که شما بايد سفينه طرف مقابل را نابود مىکرديد. بعد از آن شرکت آتارى در سال1352 (1973) بازى پونگ را ساخت که يک بازى ساده متشکل از تعدادى مستطيل سياه و سفيد بود که چندان خلاقيتى در آن وجود نداشت.
مهاجمان فضايى، بازى ديگرى که در سال 1376 (1997) در شرکت تايتو نوشته شد، شامل عناصر کلاسيک يک بازى رايانهاى بود. در اين بازى کنترل يک شى يا يک شخص در دست بازيکن بود که بايد با کمک آن دشمنان را نابود مىکرد.
پس از آن بازىهاى ويدئويى سير تکاملى خود را طى کردند و در اواسط دهه هشتاد بازىها بيشتر به سمت داستانهاى جنگى پيش رفتند. علت آن علاوه بر مسائل فنى جو متشنج اواخر دهه 80 آمريکا، ناشى از جنگ سرد با شوروى سابق و ديگر برنامههاى ريگان، رئيس جمهور وقت بود. بازىهايى مثل استار فلايت و... ولى در پنج سال اخير با پيشرفتهايى که در سختافزارها و نرمافزارهاى ساخت و اجراى بازى ايجاد شده، اين محصول جايگاه خاص خود را در جهان پيدا کرده است.
طبق آمار، روزانه دو بازى رايانهاى به بازار مىآيد و تخمين زده مىشود که چرخش مالى اين بازىها فقط در آمريکا، تا پايان اين دهه، به بيش از يک ميليارد دلار در سال برسد.
بازىهاى رايانهاى برخلاف فيلمهاى سينمايى به مخاطب اين امکان را مىدهد که بجاى تماشاچى بودن خود به ايفاى نقش بپردازد، رانندگى کند، با اسلحه شليک کند و تعقيب و گريز انجام دهد.
آمارها نشان مىدهد که روند توليد بازىهاى رايانهاى به 3- 4 هزار نسخه در سال مىرسد و با شتاب زياد در جامعه جهانى در حال گسترش است. که توليد اين بازىها در دنيا تنها در انحصار چند شرکت آمريکايى و ژاپنى است.
بيش از 30 ميليون نفر در سراسر جهان، بخشى از اوقات فراغت خود را با بازىهاى رايانهاى پر مىکنند که بالغ بر 10% آنها بين 4 تا 7 ساعت از زندگى روزمرهشان را به اين کار اختصاص دادهاند؛ اين آمار علاوه بر آنکه گستردگى بازىهاى رايانهاى را نشان مىدهد، از وابستگى روانى به اين بازىها حکايت دارد.
نتايج تحقيقى نشان مىدهد که 56% جوانان ايرانى علاقه بسيار زيادى به بازىهاى رايانهاى و استفاده از اينترنت در اوقات فراغت دارند؛ به گونهاى که از ميان 2/64% جوانانى که در زمان اوقات فراغت خود مشغول بازى مىشوند، 7/38% بازىهاى رايانهاى را انتخاب مىکنند.
از جمله مقاصدى که در جنگ نرم بازىهاى رايانهاى پيگيرى مىشوند، عبارتند از:
1. تشريح خطمشىها، اهداف و مقاصد سياسى کشور خودى براى مخاطبان و ارائه استدلالهاى پشتيبانى از آن خطمشىها
2. برانگيختن افکار عمومى به طرفدارى يا عليه يک عمليات نظامى
3. پشتيبانى از تحريمهاى اقتصادى و ديگر اشکال غير قهرآميز اعمال فشار عليه دشمن.
بيشترين بازىهاى رايانهاى به منظور هدف اول مذکور توليد و به صحنه بينالمللى عرضه شده است. عنصر مشترک تمامى اين بازىها اين است که کاربر در نقش يک سرباز شجاع و زبده غربى عمدتاً نيروى ويژه دلتا فورس آمريکا يا اس.اى.اس انگليس و يا حتى نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل براى گسترش آزادىهاى فردى و دموکراسى و مبارزه با گروهها و سازمان تروريستى دولتى يا غيردولتى و يا حتى موجودات فضايى و يا تخيلى که بشريت را به سوى نابودى مىکشانند، وارد عمل شده و هدفى جز مبارزه و نابودى تروريستها و نجات بشريت ندارند. ايالات متحده و صهيونيسم بينالملل سعى دارند با اين برنامههاى فرهنگى، تجاوزات نظامى خود را در ميان ملت آمريکا و حتى ساير ملتها امرى عادى، انساندوستانه و به منظور گسترش صلح و دموکراسى در سطح جهان نشان دهد. سعى مىشود اين موضوع القا شود که آمريکا نماد خير مطلق در جهان است و هر فرد يا گروه يا دولتى که مخالف او و ارزشهايش است محورهاى شرارت و شيطانىاند.
پيش از فروپاشى شوروى سابق، ريگان لقب امپراطور شرور را به اتحاد جماهير شوروى داد و پس از آن جرج دبليو بوش از کشورهايى چون ايران و عراق با عنوان کشورهاى پليد (شرور) نام برد.
برخى از بازىهاى رايانهاى نيز به جنگ جهانى دوم و مبارزه با دولت نژادپرست نازى پرداخته و يا پس از آن به مبارزه با کمونيستها مىپردازد. پس از فروپاشى شوروى، آمريکا سعى مىکند کشورها و گروههاى مسلمان را بزرگترين خطر براى صلح جهانى معرفى کند. چراکه به قول نظريهپردازان آنها، آمريکا اکنون بجاى اژدهاى بزرگ با مارهاى سمى پرشمارى روبهروست. يا به قول هنرى کسينجر با اسلام سياسى به رهبرى جمهورى اسلامى ايران.
همانطور که بيان شد در بازىهاى رايانهاى جديد شما به مبارزه با کشورها و گروههاى اسلامى مىرويد. ويژگى مشترک اين بازىها استفاده از نمادها و سمبلهاى اسلامى است. نمايش مکانهاى منقش به تصاوير اسلامى، استفاده از رنگ سبز براى نمايش تروريستها، استفاده از مکانهاى مذهبى مسلمانان مانند مسجد که از محلهاى تجمع تروريستها معرفى مىشود و عمدتاً تکتيراندازها بالاى منارههاى مساجد موضع گرفتهاند و به سوى شما تيراندازى مىکنند. استفاده از صداى عربى و فارسى براى بيان زبان تروريستها، استفاده از صداى پس زمينه مانند صداى صلوات و پخش آيات قرآن و.... در بازى رايانهاى 1 delta Force black hawk down team sabreبراىمبارزه با تروريستها به کشورهاى مختلف مىرويد.
1. بازى رايانهاى جنگ ژنرالها
در اين بازى شما در نقش سربازان آمريکايى، مأموريت مبارزه با تروريستها در نقاط مختلف جهان همچون عراق به منظور مبارزه با بعثيان، يا در افغانستان براى مبارزه با گروه القاعده مىرويد. در عراق و افغانستان تروريستها با رنگ سبز نمايش داده مىشوند؛ ماشين سبز، کلاه نظامى سبز، پرچمهاى سبز رنگ و حتى کلاهک موشکها با رنگ سبز نمايش داده مىشوند. هرچند که بسيارى از شرکتهاى ساخت بازىهاى رايانهاى در بازىهايشان به صورت موردى بازىهاى اينچنينى ديده مىشود، ولى بنظر مىرسد چند شرکت مانند شرکت کوما، ريالتى گيمز و شرکت کانفليکت با اين هدف که تجاوزات نظامى آمريکا را در اقصى نقاط جهان توجيه کنند تأسيس شدهاند.
2. بازى رايانهاى IGI 2
در يکى از مراحل اين بازى شما در ليبى وارد عمليات مىشويد. صداى قرآن و صلوات به گوش مىرسد. نام خداوند (الله) و نام پيامبر (محمد)(ص) بر روى ديوار نقش بسته است و در يک مرحله ديگر تروريستها به صداى راديو فارسى ايران گوش مىدهند.
3. بازى رايانهاى حمله به ايران
در اين بازى رايانهاى که پنجاه و هشتمين مأموريت بازى شرکت کومار وار است، سربازان آمريکايى وظيفه دارند ضمن حمله به تأسيسات هستهاى نطنز، دانشمندان ايرانى را از بين ببرند و يک دانشمند را زندانى کنند.
شرکت سازنده اين بازى (کوما) ادعا کرده است: «از آنجا که در زمينه اهداف واقعى ايران از غنىسازى اورانيوم به منظور تبديل شدن به دومين کشور اسلامى (پس از پاکستان) داراى بمب اتمى ترديدى وجود ندارد و از سوى ديگر حمله نظامى گسترده و اشغال ايران مىتواند با توجه به در تيررس بودن منابع نفتى خاورميانه از سوى ايران به گسترده شدن دامنه جنگ در منطقه بيانجامد، يک عمليات نظامى کوچک به منظور نابودى پايگاه هستهاى و فناورى اتمى ايران، بيشتر مىتواند مانع از دستيابى اين کشور به بمب اتمى شود.»
کيت هالپر به سايت فارسى بى.بى.سى گفته است: «هنوز خيلى از آمريکايىها از برنامه هستهاى ايران نگرانند. براىهمين ما به بازآفرينى موقعيتها دست مىزنيم تا بحثهاى مرتبط را پوشش دهيم. کاربران زيادى با ارسال طومار اينترنتى به ما گفتند که اين بازى را به دلايل سياسى دوست ندارند، ولى ما يک مؤسسه سياسى نيستيم. اين بازى فرصتى ايجاد مىکند که ما به برنامه اتمى ايران فکر کنيم.»
با اين حال توجيه طراحان بازى در توليد اين بازى، استناد به جملهاى از جرج بوش، رئيس جمهور پيشين آمريکا است که گفت، در برابر تهديدات هستهاى جمهورى اسلامى تمام گزينهها قابل بررسى است.
4. بازى رايانهاى نجات گروگانهاى آمريکايى (Iran Hostage Rescue)
در اين بازى که بازهم محصول شرکت کوما است، شما در نقش نيروهاى ويژهاى هستيد که وظيفهتان نجات گروگانهاى آمريکايى است که در سفارتخانه آمريکا در تهران زندانىاند. اين بازى به مناسبت فرارسيدن بيست و پنجمين سالگرد اين حادثه (1383 ه.ش) به بازار عرضه شد. شرکت سازنده اعلام کرد که براى ساخت اين بازى از اسناد رسمى و نيز فيلم ويدئويى مصاحبه با آنتونيو مندز؛ از مسؤولان سابق سازمان سيا استفاده شده است.
هرچند اين شرکت، با تحريف اتفاقى که منجر به شکست مفتضحانه آمريکا در طبس شد، بازى را با پيروزى نيروى ويژه به اتمام مىرساند. البته نکات ديگرى در بازى Iran Hostage Rescueبه چشم مىخورد که توجه به آنها ضرورى بنظر مىرسد.
در قسمت دوم بازى وقتى شما وارد استاديوم مىشويد تا با استفاده از هلى کوپتر از آنجا خارج شويد، اتوبوسى را مىبينيد که تصوير امام خمينى و يک بسيجى بر روى آن نقش بسته است و روى آن نوشته شده است: «پرورش جوانان خداجوى بسيجى فتح الفتوح امام است.» و با فونت کم رنگتر زير آن به نظر مىآيد نوشته «مقام معظم رهبرى» که نوشته اين متن روى اتوبوس با زمان اتفاق مورد نظر همخوانى ندارد. آيا اين موضوع عمدى است يا يکى از اشتباهاتى است که به علت بىدقتى اتفاق افتاده مانند نوشتههاى روى کارتنهاى حاوى توپهاى ورزشى در استاديوم.
5. بازى رايانهاى سام ماجراجو در پرسپوليس
در اين بازى در اوايل قرن 22 زمين تحت حمله مزدوران اهريمن جهانى قرار مىگيرد و نوع بشر در معرض نابودى کامل است. شما در نقش سام استون ملقب به سام ماجراجو بىدرنگ براى تغيير گذشته با استفاده از يک دستگاه قديمى به نام دروازه زمان به گذشته بر مىگرديد تا نسل بشر را از خطر نابودى حفظ کنيد.
شياطينى که به اهريمن جهانى کمک مىکنند عبارتند از: کاميکاز بىسر و عقرب بالغ، زامبال و غول لاوا که هر کدام از اين شياطين اسلحهاى دارند که با آن به شما ضربه مىزنند.
عقرب بالغ يکى از ايادى شيطان است. او جنگجويى مذهبى است که از نژاد اوليه بندپايان بهوجود آمده و بهخاطر عقايد مذهبىشان بسيار متخاصماند. يکى ديگر از اين شياطين، کاميکاز بىسر است. او يک سرباز سيرين است که اهريمن جهانى او را زنده کرده و کنترل زندگى آن را در دست دارد. اين موجود به شکل يک انسان فاقد سر است (بدون سر بودن او به معناى نداشتن عقل و شعور و منطق است)، بنابراين او را براى عملياتى مانند عمليات انتحارى به خدمت گرفته است. کاميکاز بىسر دو بمب در دستان خود حمل مىکند و هنگامى که به اندازه کافى به هدف نزديک شد، آن را فعال مىکند. هرچقدر به شما نزديکتر باشد خسارت بيشترى به شما وارد مىکند. هرچند که خود نيز پس از انجام اين عمل نابود و متلاشى مىشود. کاميکاز بىسر بصورت غيرمستقيم اين عمل را که به عمليات شهادتطلبانه مسلمانان شباهت دارد، عملى شيطانى تلقى کرده که فاقد هرگونه پشتوانه عقلانى است. براى مبارزه با شياطين شما به محلهايى شبيه معابد و مساجد مىرويد؛ اماکنى که پر از طرحها و نقوش اسلامى است.
مثلاً در بسيارى از مراحل که داراى طرحهاى اسلامى است چنانچه روى اين تصاوير بزرگنمايى کنيم، نام على بر روى آنها نقش بسته است و در نهايت شما پس از گذراندن مراحل سخت و دشوار در کليسا! با اهريمن جهانى روبهرو شده و در نهايت او را شکست مىدهيد. حتى پايان بازى، بيشتر با نماد غربى مذهب يعنى کليسا به پايان مىرسد و اين را به ذهن کاربر منتقل مىکند که مسيحيت عامل آرامش، صلح و مودت و اسلام عامل خشونت و... است و به نوعى کودک و نوجوان و جوان مسلمان را نسبت به دين اسلام بدگمان مىنمايد و در نهايت در ضمير ناخودآگاه وى، زمينههاى انحراف و خروج از دين اسلام را فراهم مىکند.
با دقت در مطالب ذکر شده مىتوان فهميد که رسانه نوظهور بازىهاى رايانهاى با توانمندىها و ويژگىهاى خاص خود بعنوان ابزارى نوين براى عمليات روانى و قدرت نرم دشمن تبديل شدهاند. سربازان رايانهاى بىهيچگونه حساسيت، نظارت و کنترل تا عمق خانههايمان نفوذ مىکنند!؟
با مطالب عنوان شده، ديگر نمىتوان به بازىهاى رايانهاى تنها بعنوان ابزار جذاب براى تفريح و سرگرمى کودکان و نوجوانان نگاه کرد؛ بلکه بايد به آنها از ديد دشمنان تفکر اسلامى نگريست و در مقابل با توليد جانشينهاى مناسب براى اينگونه بازىها باتوجه به عمق منابع ملى و مذهبى به مبارزه با اين تجاوز پرداخت.
نتيجه سفر برخى از چهرههاى فتنه به دبى
تور اصلاحطلبان با مديريت يکى از چهرههاى فتنه و عضو اصلى حزب کارگزاران استان خراسان رضوى وارد دبى شده و پس از سپرى کردن پنج روز و شش شب خوشگذرانى، به ايران بازگشتهاند. سفر مذکور سياحتى - اغلب شرکت در اماکن و مجالس لهو لعب، رقص و پايکوبى، صرف مشروبات الکلى - و تا حدودى اقتصادى بوده و تاکنون خبرى مبنى بر سياسى بودن آن - ديدار با سرويس و... - واصل نشده است. اظهارات آقاى مقدسىمدير تور در حين بازديد از اماکن تفريحى، در ارتباط با جاذبههاى گردشگرى و جذب توريست در امارات و انتقاد از نبود آزادى در ايران، قابل تأمل است. اين سفر با همکارى «هلدينگ بينالمللى گردشگرى پاسارگارد شرق کشور» به نمايندگى حسين مقدسى (عضو اصلى کارگزاران و از چهرههاى فتنه در استان خراسان رضوى و فرزند مرحوم شيخ ابوالحسن مقدسى شيرازى اولين امام جمعه مشهد مقدس) با حضور جمعى از اصلاحطلبان بعضاً همراه با خانواده، بوده است.
پس از حضور تور در امارات و استقرار در هتل سه ستاره در يکى از محلههاى قديمى شهر دبى، برنامههاى تفريحى از روز دوم انجام شده است. اهم و خلاصه برنامههاى اين تور بدين شرح است: بازديد از بازار و اقدام به خريد، بازديد از شهر و اماکن ديدنى آن از جمله هتل آتلانتيس با امکاناتى از قبيل آکواريم و ساحل دريا براى آفتابگيرى - حضور در محلى شبيه سرزمين موجهاى آبى مختلط زن و مرد - تور کشتى، اقدام به رقص و پايکوبى و صرف مشروبات الکلى از سوى چند تن از افراد - حضور در نمايشگاه جاذبههاى گردشگرى دنيا در دبى - تور صحرا و بعضاً برخى نشستهاى اقتصادى و ديدار با برخى چهرههاى اصلاحطلب حاضر در دبى به صورت خصوصى.
در روز دوم سفر آقاى مجتبى سادات در محل اقامت حسين مقدسى حاضر شده و با هفت نفر از اصلاحطلبان به گفتگو پرداخته است. در اين نشست راجع به وضعيت اقتصادى در دبى و آخرين اخبار سياسى در مشهد ازجمله ادامه بازداشت جوادى حصار - رئيس اعتماد ملى استان - بحث و گفتگو شده است.
آقاى سادات وابسته به اصلاحطلبان، رئيس ستاد کروبى در انتخابات رياست جمهورى دهم در استان خراسان رضوى بوده که مدت 16سال است در دبى اقامت داشته و هر از چندگاه بويژه زمان انتخابات به ايران مراجعت مىکند.
از نتايج سفر مذکور همين بس که آقاى مقدسى، مشوق اردوى مختلط دختر و پسر جوانان جريان فتنه به تهران و شمال کشور شده و ضمن آرزوى خوش گذشتن به ايشان اظهار داشته که پس از برگشت با روحيه شاد تيم کارى خود را در مجموعه (در حال تأسيس) دانشگاه مفيد (با سرپرستى مقدسى) شروع به کار کنند. همچنين حسين مقدسى پس از برگشت از سفر دبى، در گفتگو با يکى از دوستانش اظهار داشته است: «ما به يارى خدا يک بار ديگر انشاءالله بايد کشور را بگيريم. يک بار ديگر هم شده بايد تجربهاش را بکنيم بعد اگر شد، برويم (بميريم).»
سرقت مسلحانه از بازيگران فيلم «روز رستاخيز»
تعداد 7نفر ملبس به لباس بلوچى و با سر و صورت پوشيده ضمن حضور در محل اسکان بازيگران فيلم روز رستاخيز در روستاى دارستان شهر بم، ابتدا با شليک تير، نورافکن منطقه را خاموش نموده و سپس ضمن درگيرى با تعدادى از بازيگران، مبلغى بيش از يک ميليون تومان وجه نقد و همچنين تعداد هفت عدد گوشى تلفن به همراه سيم کارتهاى مربوطه را سرقت کردهاند.
سارقان در وهله اول درخواست بنزين کردهاند و سپس با توجه به عدم دريافت پاسخ، درگير مىشوند.
در اثر درگيرى سارقان با يکى از بازيگران، وى صدمه ديده و هماکنون در بيمارستان پاستور بسترى مىباشد.
با عنايت به اينکه فردى انگليسى به عنوان مسؤول جلوههاى ويژه کامپيوترى در آن محل مستقر است، اين حادثه بازتاب منفى داشته و ضرورى است تدابير حفاظتى ويژهاى براى آن منطقه انديشيده شود.
اظهارات مدير ارتباطات و سياستگذارى يوتيوب در مورد ايران
اخيراً خانم ويکتوريا گرند، مدير ارتباطات و سياستگذارى يوتيوب، طى مصاحبهاى با دويچه وله در مورد اهميت «رسانههاى شهروندى» با تکيه بر تحولات پس از انتخابات رياست جمهورى سال گذشته در کشورمان به تفصيل به تبيين چگونگى عملکرد و نقش يوتيوب در فرايند اطلاعرسانى، کاربران ايرانى و نحوه تصميمگيرى يوتيوب براىقراردادن ويدئو مربوط به ندا آقا سلطان و نمادسازى وى در حوادث سال گذشته در ايران پرداخته است. اهم محورهاى اظهارات وى بدين قرار است:
الف: فرايند کلى عملکرد يوتيوب
- فضاى اينترنتى موجود وراى دسترسى دولت و يا جامعه مطبوعاتى امکان را براى همگان فراهم ساخته تا پيام خود را به دنيا مخابره کنند.
- در مورد عدم تضمين رعايت برخى استانداردهاى مرسوم نظير دقت، صحت و پرهيز از جانبدارى در يوتيوب: موضع يوتيوب و گوگل اين است که اطلاعات بيشتر، آگاهى و قدرت بيشترى براى مردم به ارمغان مىآورد و نتيجه نهايى آن آزادى بيشتر است و تا جايى که ممکن است بايد هر عقيدهاى مجال بروز و ظهور را داشته باشد! از نظر کيفيت محتوا تلاش مىشود تا ويرايش و مداخله کمترى صورت گيرد و هدف ايجاد سکويى براى بيان نظرات است و کيفيت محتوا نيز از طريق نظرات مخاطبين تعيين مىشود.
- در مورد مکانيسم نظارت و مديريت محتوا: پس از دريافت نظرات کاربران، تيمى از ناظران به بررسى نقطهنظرات و مطالب دريافتى مىپردازد و در نهايت اين يوتيوب است که تصميم مىگيرد کدام ويدئوها مطابق با استانداردهاى مدون يوتيوب نيست و بايد حذف شود.
- هويت واقعى کاربران براى يوتيوب روشن نيست. تلاش ما قطعاً معطوف به حذف حداقلى است. اگر ويدئويى مطابق با اصول و استانداردها و سياست روشن يوتيوب نباشد (بيش از حد خشونتآميز نباشد يا حاوىگفتار تنفرآميز و تهديدآميز باشد) واکنش داده مىشود. بنابراين به راه انداختن کمپين براى حذف يک ويدئو نمىتواند نتيجهبخش باشد.
- از ميان ويدئوهاى پرشمار ارسال شده توسط ايرانىها، تعداد بسيار کمى از آنها مغاير با اصول يوتيوب بوده و حذف شدند.
- در مورد شيوه تصميمگيرى از سوى تيم ناظرين: تمام فريمهاى ويدئو از طريق فرايند نرمافزارى خاصى که به برخى موارد حساسيت دارد، تجزيه وتحليل مىشوند و موارد بحث برانگيز پس از مشورت به شيوه دموکراتيک مورد تصميمگيرى قرار مىگيرد.
ب: فعاليت کاربران ايرانى
- فعاليت اين کاربران پس از انتخابات سال گذشته شگفتانگيز و براى بسيارى از ما الهامبخش بود. قدرت حيرتآور (روزنامهنگارى شهروندى) در دوران پس از انتخابات در ايران را بهراحتى مىتوان حس کرد.
- در بسيارى از موارد بحثهاى طولانى در ميان تيم ناظران و مديران يوتيوب صورت مىگرفت. مردم در خيابانها مىمردند، بحران در ابعاد وسيعى پديدار شده بود و روز به روز گستردهتر مىشد و براى سياستگذاران يوتيوب بسيار مهم بود که در حين نگاه داشتن ويدئوها در وب سايت، آن دستهاى که مغاير با اصول و معيارهاى يوتيوب بود را حذف کند. در مجموع، از اينکه يوتيوب توانست سکويى براى انعکاس صدا و تصوير درد و رنج مردم تحول خواه ايران باشد به خود مىبالد.
- در پاسخ به مشکلاتى همچون سرعت بسيار پايين اينترنت و پهناى باند محدود و فيلترينگ گسترده که کاربران ايرانى با آن مواجهاند: يوتيوب براى کمک به آنها يوتيوب فيدر (youtube feather) راهاندازى کرده که نسخه سبکتر يوتيوب است و به پهناى باند کمترى نياز دارد و اين ابزار دقيقاً با هدف کمک به اين طيف طراحى شده و امکانات بيشترى هم به آن اضافه خواهد شد.
- در مورد تصوير ندا آقا سلطان، به محض اين که اين ويدئو را ديدم، احساس کردم او تبديل به نماد جنبش دموکراسىخواهى در ايران خواهد شد. روزى که آن ويدئو ارسال شد، روز مشکلسازى بود. لحظات جان باختن وى توسط دوربينى ضبط شده بود و طبيعتاً اين ويدئو مىتوانست براى بسيارى از مخاطبين شوکهکننده باشد. بسيارى از کاربران اين ويدئو را flagکردند تا به يوتيوب بفهمانند که قرار گرفتن آن روى يوتيوب مناسب نيست و ممکن است مغاير با استانداردها باشد. ما با بررسى آن به اين نتيجه رسيديم که گرچه تصاوير شوکهکننده است اما نمونه مستندى از خشونت عليه مردم! است. او از رفتن به آن مکان هدفى داشت و اين هدف براى ما محترم بود و به همين خاطر تصميم گرفتيم آن را روى سايت نگه داريم. ما نمىخواستيم بخش عمدهاى از کاربران، اين تصاوير تاريخى را از دست بدهند و از طرفى مطمئن بوديم اين ويدئو در بسيارى از وبسايتهاى ديگر هم بازنشر خواهد شد. به همين دليل بدون هيچ محدوديتى آن را روى يوتيوب حفظ کرديم.
با توجه به اشارات نامبرده در خصوص نحوه عملکرد و تأثيرگذارى در حوزه مجازى، امکان بهرهبردارى مطبوعاتى و يا احياناً تعقيب ابعاد حقوقى اين مطالب (خصوصاً در تعامل با متون و يا کنوانسيونهاى موجود در عرصه بينالمللىدر خصوص آزادى جريان اطلاعات و...) مىتواند در بررسىهاى کارشناسى مورد توجه قرار گيرد.
از موارد مورد اشاره در عملکرد يوتيوب استفاده از خبرنگار شهروندى (مخاطبين داوطلب) است، موضوعى که اخيراً توسط مسؤولين شبکه بى.بى.سى فارسى نيز مطرح شده بود. به نظر مىرسد در فرايند برخورد با اين معضل رو به رشد که احتمالاً در آينده تقويت شود، موضوع فرهنگسازى و سرمايهگذارى مطلوب در سيستم آموزشى کشور نسبت به استفاده صحيح از فضاى مجازى و نيز تفهيم ضرورت درک منافع ملى کشور بيش از گذشته احساس مىشود. رشد چنين پديدهاى در قالب جنگ نرم الزامات و برخوردهاى دقيق و نرمافزارانه خاص خود را مىطلبد.