گروه اقتصادی مشرق- هرچند ایجاد عدم رضایت در اقشاری که تصمیمات بنزینی و یارانه ای دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی آنها اثر میگذارد، طبیعی است؛ اما در هر دو مورد فوق، بخشی از نارضایتی جامعه ناشی از اقدام ناگهانی دولت و عدم اطلاعرسانی مناسب بوده که به نظر نمیتوان آن را طبیعی قلمداد کرد.
حتما دولت می توانست بخش دوم نارضایتیها را با اطلاعرسانی صادقانه به مردم، رفع کند؛ اما چرا دولت این کار را نکرد؟
* ماجرای یارانهها و ابهامات پابرجا
با این که در مورد حذف یارانه مرفهان، اصل کار دولت اقدامی پسندیده بود؛ اما پنهانکاری و عدم اطلاعرسانی درباره جزئیات این طرح، از دو لحاظ به جامعه، شوک وارد کرد که یک جنبه آن اجتنابناپذیر بود.
یعنی افرادی که یارانه آنها قطع شد، به هر حال از این کار دولت ناراضی میشوند، اما منطق اقتصاد و مصلحت کشور بر این نارضایتی، اولویت دارد.
اما جنبه دیگری که موجب ناراحتی شده، کاملا قابل پیشگیری بوده و هست. پنهانکاری دولت و عدم اطلاعرسانی درباره معیارهای شناسایی اقشار ثروتمند سبب ایجاد دلهره در اقشار کم درآمد کشور شده است؛ خصوصا آن که برخی افراد کمدرآمد نیز به اشتباه در لیست پردرآمدها قرار گرفته و اینکه سیستم قابل اعتمادی برای شناسایی مرفهان هنوز درست نشده است.
پس از آن که صدای اعتراض این اقشار از زبان برخی نمایندگان مجلس به گوش دولت رسید، تازه دولتیها به فکر افتادند که از ایجاد سامانه رسیدگی به اعتراضها خبر بدهند، آن هم از چندی دیگر.
در تمامی این مدت هم اظهارات متناقض از سوی دولتیها درباره حذف یارانه مرفهان مطرح میشد که سبب سردرگمی بیشتر مردم شد.
* تکرار همان سناریو در بنزین
در ماجرای عدم واریز سهمیه بنزین خودروهای شخصی و موتورسیکلتها دوباره ماجرای پنهانکاری، اطلاعرسانی قطرهای و اظهارات متناقض دولتیها تکرار شد.
این بار هم به جای دولت، مردم و رسانهها اقدام دولت را خبری کردند؛ آنگاه مسئولان دولتی با اظهارات متناقض خود سبب سردرگمی بیشتر و مطمئنا تشدید نارضایتی مردم شدند.
* سوء مدیریت سهوی یا عمدی؟
ماجرای بنزین هنوز هم تمام نشده و مردم همچنان نمیدانند که آیا سهمیه بنزین یارانهای کاملا حذف و بنزین گران خواهد شد یا خیر؟ این سردرگمی طبیعتا نارضایتی مردم و کاهش اعتماد آنها به دولت را به دنبال دارد؛ اما آیا مسئولان دولتی از تبعات این نوع تصمیمگیری، اجرا و اطلاعرسانی خبر ندارند؟
با توجه به سوابق چند دههای مسئولان ارشد دولتی و وزرای کابینه یازدهم و تاکیدات همیشگی حسن روحانی بر تشکیل کابینهای از مدیران مدبر و کارآمد، به سختی میتوان پذیرفت که ماجراهای اخیر بر سر یارانهها و بنزین، ناشی از کمتجربگی، عدم تدبیر، سوء مدیریت، یا ناهماهنگی تیم اقتصادی و برنامهریز بوده است.
اما اگر این فرض را نپذیریم، به ناچار باید به سمت فرض بدتر برویم که آیا این اقدامات یک سناریوی از پیش طراحیشده بود و با هدف های خاص سیاسی است؟
اقدامات تنشزایی چون رها کردن قیمت نان با آزادسازیهای بیضابطه نانواییها، ایجاد دلهره در دل بیش از 70 میلیون یارانهبگیر با عدم اطلاعرسانی درست درباره حذف یارانه اقشار پردرآمد، عدم رسیدگی به اعتراضهای مکرر دامداران، واحدهای تولیدی، متقاضیان مسکن مهر و سایر بخشهای اقتصادی و اینک قطع بنزین یارانهای و القای گران شدن بنزین در آینده نزدیک، این شائبه را ایجاد کرده که برخی دولتی ها، هدف های خاصی را برای این اقدامات در آستانه دهم تیرماه در نظر گرفته اند.
حسن روحانی: اقتصاد ایران توسط 1+5 اشغال شده است و تیم هستهای باید آن را آزاد کند.
حتما دولت می توانست بخش دوم نارضایتیها را با اطلاعرسانی صادقانه به مردم، رفع کند؛ اما چرا دولت این کار را نکرد؟
* ماجرای یارانهها و ابهامات پابرجا
با این که در مورد حذف یارانه مرفهان، اصل کار دولت اقدامی پسندیده بود؛ اما پنهانکاری و عدم اطلاعرسانی درباره جزئیات این طرح، از دو لحاظ به جامعه، شوک وارد کرد که یک جنبه آن اجتنابناپذیر بود.
یعنی افرادی که یارانه آنها قطع شد، به هر حال از این کار دولت ناراضی میشوند، اما منطق اقتصاد و مصلحت کشور بر این نارضایتی، اولویت دارد.
اما جنبه دیگری که موجب ناراحتی شده، کاملا قابل پیشگیری بوده و هست. پنهانکاری دولت و عدم اطلاعرسانی درباره معیارهای شناسایی اقشار ثروتمند سبب ایجاد دلهره در اقشار کم درآمد کشور شده است؛ خصوصا آن که برخی افراد کمدرآمد نیز به اشتباه در لیست پردرآمدها قرار گرفته و اینکه سیستم قابل اعتمادی برای شناسایی مرفهان هنوز درست نشده است.
پس از آن که صدای اعتراض این اقشار از زبان برخی نمایندگان مجلس به گوش دولت رسید، تازه دولتیها به فکر افتادند که از ایجاد سامانه رسیدگی به اعتراضها خبر بدهند، آن هم از چندی دیگر.
در تمامی این مدت هم اظهارات متناقض از سوی دولتیها درباره حذف یارانه مرفهان مطرح میشد که سبب سردرگمی بیشتر مردم شد.
* تکرار همان سناریو در بنزین
در ماجرای عدم واریز سهمیه بنزین خودروهای شخصی و موتورسیکلتها دوباره ماجرای پنهانکاری، اطلاعرسانی قطرهای و اظهارات متناقض دولتیها تکرار شد.
این بار هم به جای دولت، مردم و رسانهها اقدام دولت را خبری کردند؛ آنگاه مسئولان دولتی با اظهارات متناقض خود سبب سردرگمی بیشتر و مطمئنا تشدید نارضایتی مردم شدند.
* سوء مدیریت سهوی یا عمدی؟
ماجرای بنزین هنوز هم تمام نشده و مردم همچنان نمیدانند که آیا سهمیه بنزین یارانهای کاملا حذف و بنزین گران خواهد شد یا خیر؟ این سردرگمی طبیعتا نارضایتی مردم و کاهش اعتماد آنها به دولت را به دنبال دارد؛ اما آیا مسئولان دولتی از تبعات این نوع تصمیمگیری، اجرا و اطلاعرسانی خبر ندارند؟
با توجه به سوابق چند دههای مسئولان ارشد دولتی و وزرای کابینه یازدهم و تاکیدات همیشگی حسن روحانی بر تشکیل کابینهای از مدیران مدبر و کارآمد، به سختی میتوان پذیرفت که ماجراهای اخیر بر سر یارانهها و بنزین، ناشی از کمتجربگی، عدم تدبیر، سوء مدیریت، یا ناهماهنگی تیم اقتصادی و برنامهریز بوده است.
اما اگر این فرض را نپذیریم، به ناچار باید به سمت فرض بدتر برویم که آیا این اقدامات یک سناریوی از پیش طراحیشده بود و با هدف های خاص سیاسی است؟
اقدامات تنشزایی چون رها کردن قیمت نان با آزادسازیهای بیضابطه نانواییها، ایجاد دلهره در دل بیش از 70 میلیون یارانهبگیر با عدم اطلاعرسانی درست درباره حذف یارانه اقشار پردرآمد، عدم رسیدگی به اعتراضهای مکرر دامداران، واحدهای تولیدی، متقاضیان مسکن مهر و سایر بخشهای اقتصادی و اینک قطع بنزین یارانهای و القای گران شدن بنزین در آینده نزدیک، این شائبه را ایجاد کرده که برخی دولتی ها، هدف های خاصی را برای این اقدامات در آستانه دهم تیرماه در نظر گرفته اند.
حسن روحانی: اقتصاد ایران توسط 1+5 اشغال شده است و تیم هستهای باید آن را آزاد کند.