گروه سیاسی مشرق - رسانههای مکتوب همواره نقش عمدهای در هدایت افکار عمومی و جریانسازی رسانهای به عهده دارند که در این بین جایگاه روزنامهها، جایگاه ویژهای است. به همین منظور گروه سیاسی مشرق به تحلیل و بررسی محتوای روزنامههای متعلق به جریان اصلاحطلب میپردازد.
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز سهشنبه را با تمرکز بر سخنان سعید
حجاریان و عباس عبدی در نشست «دوم خرداد، تلاقی مشروطیت و جمهوریت» که با همکاری
انجمن اسلامی دانشکده فنی و دانشکدههای پزشکی و داروسازی در دانشگاه تهران برگزار
شده بود آغاز کردند.
عباس عبدی به دلیل انتقاد به جریان اصلاحات «غریب» تیترهای
اصلاحطلبان بود ولی حجاریان هنوز «محبوب» است؛ او را «شهید زنده» میخوانند؛ فردی
که جنبش دانشجویی را حرف «مفت» میخواند از سوی دانشجویانی که سالهای ابتدای حضور
خود را در محیط پرتنش دانشگاه تهران سپری میکنند، اینگونه خطاب میشود.
حجاریان خود را میراثدار فعالیت سیاسی در دانشگاه تهران میداند و از «حق آب و گل» خودش در دانشگاه تهران سخن میگوید. از احیا انجمنهای دانشجویی پیروی تفکرات اصلاحطلبی مسرور است و راوی استفاده ابزار «جنگ روانی» در مقابل رقیب است؛ جنگ روانی پیشنهادی وسوسهانگیز برای جوانان جویای نام.
روزنامه مردمسالاری
ارگان رسمی حزب مردمسالاری سهشنبه را با تیترهای «صدور کیفرخواست برای بابک زنجانی» و «دهها هزار نفر پیکر 21 شهید انفجار قطیف را تشییع کردند» روانه پیشخوان مطبوعات کشور شده است.
گلایه معاونت پارلمانی از نمایندگان مردم
سوالها تکراری است؛ پاسخها نامعلوم. معاونت پارلمانی دولت یازدهم از سؤالات نمایندگان گلایه دارد اما از پاسخ اعضای کابینه سخنی نمیگوید. گلایههای انصاری زمانی بیان شده است که احتمال تغییر وی بسیار افزایش یافته است.
در همین راستا گروه سیاسی روزنامه مردم سالاری نوشت «معاون پارلمانی رئیسجمهور با انتقاد از حجم بالای سؤال از وزرا گفت: 70 درصد سؤال نمایندگان از دولت تکراری از و حد متعارف فراتر است. حجتالاسلام مجید انصاری در گفتوگو با ایلنا، تاکید کرد: اگر چه سؤال پرسیدن جزو حقوق نمایندگان است و باید به آن احترام گذاشت، اما به نظر میرسد سؤالات نمایندگان از وزرا از حد متعارف بسیار فراتر است. معاون پارلمانی رئیسجمهور، ادامه داد: برخی وزارتخانهها حقیقتاً وظایف بسیار سنگینی دارند، وزارتخانههایی که با ادغام چند وزارتخانه و سازمان شکل گرفتهاند و امروز حجم بزرگی از کار در آنها وجود دارد و وزیر باید وقت زیادی رابرای وزارتخانه خود صرف کند. انصاری، با تأکید بر اینکه وزرا باید برای انجام وظایف خود زمان کافی داشته باشند، یادآور شد: وزرا در هفته یکی دو روز و در هر روز بهطور میانگین چهار تا شش ساعت، در مجلس و کمیسیونهای تخصصی برای پاسخگویی به سوالاتی که بعضاً 70 درصد تکراری هستند، حضور یابند. وی در تشریح تکراری بودن سؤالات نمایندگان، افزود: 70 درصد سوالها از وزرا تکراری است که در هفتههای قبل، از سوی نمایندگان دیگر مطرح و پاسخ آن داده شده، اما متأسفانه مجدد همان موضوع مطرح میشود. این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، افزود: باید سازوکاری در مجلس پیشبینی شود که سوالها به صورت تکراری مطرح نشود و وقت کمتری از وزرا گرفته شود. حجتالاسلام انصاری، تصریح کرد: اگر وقت کمتری از وزرا گرفته شود و وزرا بتوانند زمان خود را صرف امور وزارتخانه متبوعشان کنند، این مسئله به نفع نمایندگان نیز هست، چراکه وزرا میتوانند به مشکلات حوزههای انتخابیه نمایندگان رسیدگی کنند و این رسیدگی، تقاضاهای عمومی از نمایندگان را در حوزه انتخابیه کاهش میدهد.»
روزنامه ابتکار
روزنامه ابتکار سهشنبه را به تیترهای «مسافران بهارستان از پاستور نمیگذرند» و «واکنش به یک صحنهآرایی» اختصاص داد.
حمایت یاران ظریف از رادیو تا اینستاگرام
حمایت از «رئیس» در دستور کار وزرات خارجه قرار گرفته است؛ آنان از همه ابزارها برای حمایت از محمدجواد ظریف و تیم همراهاش استفاده میکنند؛ از ابزارهای سنتی انتقال پیام تا شبکههای اجتماعی تا «دستور» حمایت از رادیو تا اینستاگرام را فرابگیرد؛ بعیدینژاد پیام اینستاگرامی فرستاده و قشقاوی هم توضیحاترادیو داده است.
در همین راستا گروه سیاسی روزنامه ابتکار پیرامون گفت وگوی رادیویی
یکی از یاران ظریف نوشت «در ادامه این گفتوگوی رادیویی، مجری برنامه درباره لغو
تحریمها و مفاد پروتکل الحاقی سوالاتی مطرح کرد و قشقاوی چنین پاسخ داد: «پروتکل
الحاقی یک پیمان بینالمللی است و یکی دو کشور نمیتوانند اصولِ آن را نادیده
بگیرند.» او این اصول را ناظر بر اماکن غیرهستهای دانست و افزود: «این اماکن هم
نظامی و غیرنظامی است که با عنوان دسترسی سرزده خوانده میشود و فلسفه این نوع
دسترسی، اعلام پاک بودن کشورهاست.»
قشقاوی ادامه داد: «دکتر عراقچی همین مساله را توضیح دادند؛ یعنی ساختار، اصول و اهداف پروتکل الحاقی را تشریح کردند که قطعاً بازرسی از اماکن نظامی را نیز دربر دارد.» وی این بازرسیها را بر اساس ضوابط مدیریت شده توصیف کرد و گفت: «ایشان درباره خواست جمهوری اسلامی تاکید داشتند نظر تیم مذاکره کننده هستهای تابع خطوط قرمز نظام است که خط قرمزهای مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب را اجرایی میکنند.»
در این میان مجری برنامه با تاکید بر این که تاکنون بازدید از مرکز نظامی جز خطوط قرمز نظام بوده است، از قشقاوی خواست در این مورد پاسخگو باشد که معاون پارلمانی وزیر امور خارجه با تأیید این مطلب گفت: «ما به رعایت این خطوط قرمز مقیّد هستیم؛ دکتر عراقچی بحث کلی پروتکل الحاقی در بازدید از اماکن را مطرح کردند؛ نه این که بخواهیم از فردا به این اماکن اجازه دسترسی دهیم.» قشقاوی تصریح کرد: «در سایتهایی که از قول بنده مصاحبههایی را درج کردهاند، این موضوع را توضیح دادم که مطلب آقای عراقچی به خوبی منتقل نشده است.» وی توضیحات بیشتری در این رابطه داد: «نمایندگان سؤال کردند آیا پروتکل الحاقی دسترسی به اماکن غیرهستهای، اعم از نظامی و غیرنظامی را میدهد و ایشان پاسخ داد بله!» قشقاوی پذیرش پروتکل الحاقی را منوط به تصویب از سوی مجلس شورای اسلامی دانست و اضافه کرد: «در همین مذاکرات وقتی آقایان با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر بازجویی نکردن از دست اندرکاران و بازدید نکردن از اماکن نظامی مواجه شدند، ایشان-عراقچی- گفت این خطوط قرمز را به طرف مقابل اعلام کردهایم.»
او همچنین پاسخگوی بخش دیگر سؤال مجری برنامه درباره لغو تحریمها شد: «این مساله نیز از جمله دغدغههای جدی نمایندگان و تیم مذاکره کننده است و آقای عراقچی در این زمینه نیز فرآیند لغو تحریمها، زمان، عملیاتی شدن و اجرای توافق را توضیح دادند.» قشقاوی با اعلام این مطلب افزود: «تلاشها بر این است اینگونه نباشد که ما تعهدات را عملیاتی کنیم و لغو تحریمها بعنوان تعهد طرف مقابل عملیاتی نشود.»
روزنامه اعتماد
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیمتای بالای صفحه اول خود را به تیترهای «امکان وقوع دوم خردادی دیگر» و «انتشار محرمانههای نشست غیرعلنی» اختصاص داده است.
فتنهگران در دانشگاه تهران
او را «شهید زنده» میخوانند؛ فردی که جنبش دانشجویی را حرف «مفت» میخواند از سوی دانشجویانی که سالهای ابتدای حضور خود را در محیط پرتنش دانشگاه تهران سپری میکنند، اینگونه خطاب میشود. حجاریان خود را میراثدار فعالیت سیاسی در دانشگاه تهران میداند و از «حق آب و گل» خودش در دانشگاه تهران سخن میگوید. از احیا انجمنهای دانشجویی پیروی تفکرات اصلاحطلبی مسرور است و راوی استفاده ابزار «جنگ روانی» در مقابل رقیب است؛ جنگ روانی پیشنهادی وسوسهانگیز برای جوانان جویای نام.
گروه سیاسی روزنامه اعتماد اینگونه جلسه دیروز دانشگاه تهران را روایت میکند «حرف دیگری نمیخواست بزند جز یک خاطره. گفت در راه دوستان اصرار کردند که خوب است خاطرهای از دوران اصلاحات برایتان بگویم. صبوری برای اینکه حاضران بدانند او از میان انبوه خاطرات دوران اصلاحات کدام یک را انتخاب کرده زیاد نبود. گفت: «در دوره مبارزههای انتخاباتی شایعهای در میان مردم پیچیده بود با این عنوان که «بنویسید خاتمی بخوانید ناطق». مردم به صندوق رأی اطمینان زیادی نداشتند حتی برای این شایعه کاریکاتوری هم کشیده بودند و دست به دست میچرخید. همان زمان یکی از رفقای راست به من گفت تو جنگ روانی خواندهای و اصولش را بلدی، این شایعه کار توست. در جوابش گفتم اگرچه کار من نیست اما سلمنا، فرض کن کار من است، شما هم بیایید برعکسش را شایعه کنید. شایعه کنید که «بنویسید ناطق بخوانید خاتمی». گفت این بین مردم شایع نمیشود و نمیگیرد. گفتم مشکل شما جای دیگری است. مردم از شما خبر دارند. بعضی شایعات هست که این طرفش میگیرد اما آنطرفش نه. شما آسیبپذیرید، بروید آسیبپذیریتان را شناسایی کنید.» بعد از این خاطره از دوم خرداد ۷۶ به چهارم خرداد ۹۴ تونلی به اندازه ۱۸ سال زد و گفت: همین الان رسانه ملی و کلی سایت و وبلاگ دارند ولی کسی حرفشان را باور نمیکند. تشویق و شعار دانشجویان که تمام شد حرفش را اینگونه تمام کرد: جنگ روانی یک ابزار کمکی است. اول باید چیزی باشد تا بتوان آن را آنچنانتر کرد. اشارهاش به بیتی از دفتر چهارم مثنوی معنوی مولانا بود: باده نی در هر سری شر میکند/ آنچنان را آنچنانتر میکند.»
روزنامه شرق
روزنامه اصلاحطلب شرق صفحه اول خود را به تیترهای «پاسخ به اتهام ارجاع به احمدینژاد» و «سروصدای تندروها محتوا ندارد» اختصاص داد.
اسنادی پیرامون سؤال از دانشمندان هستهای در دولت احمدینژاد
سؤال از دانشمندان هسته ای خط قرمز اعلامی جمهوری اسلامی ایران به طرف غربی است؛ خط قرمزی که باعث شد ظریف در بهارستان به تبیین آن بپردازد؛ گروه سیاسی شرق از سینه پرراز وزیر امورخارجه روایت میکند که گفته است سؤال از دانشمندان هسته ای در دولت گذشته رخ داده است. در گزارش «بدون نویسنده» شرق پیرامون این موضوع آمده است «کنکاش در نامههای ردوبدل شده و مصاحبه مقامات وقت نشان میدهد اجازه مصاحبه با مذاکرهکنندگان هستهای از سالهای پیش داده شده بود. از این دست اطلاعات، در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ دیده میشود. آبان ۸۶ در گزارش مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بارها بر لزوم دستیابی به مکانها و مصاحبه با افراد تأکید شده و حتی این مصاحبهها اعضای شبکه تأمین مواد اولیه را هم شامل میشد. همچنین تصریح شده «۱۵ سپتامبر ۲۰۰۷ آژانس به صورت کتبی سؤالات را به صورت مکتوب در زمینه معدن گچین و درخواست دسترسی به اسناد، افراد و تجهیزات مربوطه به ایران ارائه کرد... مطابق برنامه کار، ایران باید پاسخ به سؤالات و دسترسیها را ظرف چند هفته بدهد». همچنین در نتیجهگیری این گزارش آمده است «ایران دسترسی کافی به افراد را فراهم ساخته، بهموقع، به سؤالات پاسخ داده و به ارائه توضیحات درخصوص موضوعات مطرحشده در چارچوب برنامه اقدام، شتاب بخشیده است». اسفند ۸۶ باردیگر آژانس در گزارش خود اذعان میکند «ایران همچنین به سؤالات طراحیشده در مدالیته پاسخ داده است، به استثنای مطالعات نسبتدادهشده، همچنین دسترسی آژانس به افراد درخواستشده را فراهم کرده است. گرچه دسترسی مستقیم برای افرادی که مرتبط با مطالعات ادعایی بودهاند فراهم نشده و پاسخها از سوی آنها به صورت مکتوب در اختیار آژانس قرار گرفته است.»
گروه سیاسی روزنامه شرق همچنین از «حلقه مفقوده» در این میان سخن میگوید و نوشت «شواهد نشان میدهد موضوع درخواست مصاحبه با دانشمندان هستهای هنوز نیز مطرح است؛ برای مثال تیر ۹۳ که مذاکرات هستهای در اولین ضربالاجل دستیابی به توافق جامع در دوران دولت یازدهم به سر میبرد، روزنامه «نیویورکتایمز» در مطلبی درباره دانشمندان هستهای ایران نوشت: «درحالیکه ایران و کشورهای عضو ۱+۵ مشغول مذاکرات فشرده هستند، هیچ خبری از یک «چهره مرموز» برنامه هستهای ایران نیست». این فرد، که نیویورکتایمز مدعی است، مقامات امنیتی غربی وی را با رابرت اوپنهایمر (پدر بمب هستهای آمریکا) مقایسه میکنند. ستوننویس نیویورکتایمز در تأیید ادعای خود، به بخشی از اظهارات یوکیا آمانو، مدیرکل فعلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اشاره کرده که: «آگاهییافتن از همه موارد امکانپذیر نیست... برخی اسناد ناپدید شده است. برخی افراد از دنیا رفتهاند. در برخی موارد نیز ایران به ما اجازه دسترسی نمیدهد.»
روزنامه آرمانامروز
روزنامه آرمانامروز صفحه اول خود را به تیترهای «دوباره طنین زنده باد اصلاحات» و «هشدار سردار سلیمانی درباره داعش» اختصاص داد.
روایت پسر هاشمی از مکفارلین
دیروز پدر از مک فارلین سخن گفت؛ امروز نوبت به پسر رسیده است؛ فرزندی که از «بهشت» رانده شده است گویا سودای «بهارستان» دارد.
محسن هاشمی در پاسخ به این سؤال که یکی از مواردی که آمریکاییها در این جلسات به آن تاکید داشتند سرّی بودن مذاکرات بود. چرا آنها اعتقاد داشتند محتوای مذاکره باید محرمانه بماند؛ اظهار داشت «آنها میگفتند عدهای در کاخ سفید منتظرند مأموریت این هیات به موفقیت نرسد. آنها همچنین میگفتند اگر مک فارلین دست خالی به آمریکا برگردد روی ما لجن میپاشند و اگر شما مساله را حل کنید ما از گود موفق بیرون آمدهایم و حاضریم ظرف سه روز سههزار موشک ضد تانک به شما بدهیم. همچنین سعی میکردند ایران را از شوروی بترسانند و حتی مساله جنگ را بر گردن شوروی بیندازند. هیات آمریکایی میگفت حاضریم اطلاعات مهمی از شوروی و سیاستهایش در اختیار ایران قرار دهیم و میخواهیم در دفاع از ایران علیه شوروی با شما همکاری کنیم. در مقابل تیم مذاکرهکننده ایرانی از سیاست «نه شرقی، نه غربی» خود دفاع کرد. نمایندگان ایرانی به آنها گفتند ما خطر شوروی را بسیار بیشتر از آمریکا لمس میکنیم. مقامات ایرانی در خصوص مقوله تروریسم هم بیان کردند ایران بیش از هرکشوری قربانی تروریسم بوده و تروریستهایی که علیه ما اقدام کردهاند در کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند.»
نامزد احتمالی مجلس دهم همچنین پیرامون سود مذاکرات برای تیم ایرانی اظهار داشت «در آن مقطع، جنگ ایران و عراق به مرحله سرنوشتسازی رسیده بود و ایران برای رسیدن به خواستههایش در جنگ نیاز به یک عملیات سرنوشتساز داشت. اما این هدف با وضعیت تسلیحاتی ایران در آن زمان قابل برآوردهشدن نبود. ناوگان تسلیحاتی ایران به خاطر سالها حضور آمریکا در کشور و وابستگی تسلیحاتی و نظامی به آمریکا، نیازمند تجهیزات این کشور بود. در مقابل ناوگان تسلیحاتی عراق هم وابسته به شوروی بود. با توجه به جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی آمریکا و شوروی صنایع تسلیحاتی آمریکا در تولید سلاحهای خنثیکننده تسلیحات شوروی توفیقاتی به دست آورده بود. آن چیزی که در این میان مشهود است تدبیر امام (ره) و مقامات عالی نظام موجب شد نه تنها تردامنی این ماجرا ایران را دچار نکند بلکه با رفع نیاز تسلیحاتی، شیرینی پیروزیها در جنگ با عراق کام ایران را فرا بگیرد. بر اساس همین تدبیر و رویکرد بود که بعد از افشای ماجرا و تحلیلهای پیرامونی آن آنچه برجسته بود این بود که آمریکا با هدایایی چون کیک، اسلحه و انجیل امضا شده دستش را به سوی مقامات ایرانی دراز کرد، اما این دست از سوی هیچ مقام ایرانی در سطوح عالی فشرده نشد.»
روزنامه ایران
روزنامه دولتی ایران، صفحه اول خود را به تیترهای «چرا بنزین تکنرخی شد» و «مأموریت معاون اول برای عمران و آبادانی کردستان» اختصاص داد.
سؤال از منتقدان مذاکرات هستهای
روزنامه دولتی ایران در سرمقاله خود به سؤال از منتقدان روند مذاکرات هستهای پرداخته است؛ حسن وزینی در همین راستا منتقدان را به تأمل بیشتر فراخواند و نوشت «مخالفان به دولت میگویند مذاکره کن اما مانند یک پیروز میدان جنگ همه غنایم دشمن را به چنگ بیاور. حال آنکه خود این راه را پیش از این در دولت قبل رفتهاند اما نه تنها هیچ غنیمتی نیاوردهاند بلکه به قول خودشان کاغذ پارههایی آوردهاند که متأسفانه امروز اقتصاد کشور را دچار مخاطره اساسی کرده است. سؤال این است که طرح چنین خواستههایی اولاً آیا واقعبینانه و ثانیاً مانند عملکرد منتقدان دلسوز خیرخواهانه است؟ آیا نمیتوان گفت هدف اغلب این شعارپردازیها- بخوانید سنگاندازیها- این است که تحریمها برطرف نشود و از ادامه تحریمها برخی به منافع کلان و ویژه اقتصادی برسند؟ جالب است که مخالفان مذاکره و توافق برای تکمیل مغلطه خود به اظهارات برخی مقامات ناباب امریکایی و حتی اسرائیلیها استناد کرده و فاتحانه فریاد میزنند که دیدید دولت همه خطوط قرمز را نادیده گرفته است. منطق نقد آن نیست که برخی فعالان رسانهای در مقام کارشناسان فنی و دانشمندان هستهای مدعی شوند که اگر فردو تعطیل و ساخت رآکتور اراک منتفی میشد، آبرومندانهتر بود. منطق نقد این است که مخالفان مذاکره بگویند: 1- طرح و نسخه پیشنهادی آنها برای گرفتن امتیازهای یکجانبه از غرب چیست؟ 2- در دوران حاکمیت تفکر آنها چرا این امتیازها را از غرب نگرفتند؟ 3- برنامهشان برای چرخیدن همزمان سانتریفیوژها و زندگی مردم چیست؟ 4- آیا همه دستاوردهای توافق محدود به مسائل فنی و تکنولوژیکی میشود یا اینکه صلحگرایی ایران در منطقه پرآشوب و روبه تنشهای بیشتر خاورمیانه نیز ارزشمند است؟ پاسخ به این سؤالات باعث میشود که فرصت بهتری برای قضاوت عمومی و مردم فراهم شده و معلوم شود که فاصله شعارپردازی تا واقعبینی از کجا به کجاست.»