به گزارش مشرق، به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت علی اکبر (ع) با حجت الاسلام والمسلمین سیدطاها موسوی هشترودی، مدرس حوزه علمیه قم و عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین درباره ابعاد زندگانی ان حضرت (ع) به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:
تصریح تاریخ درباره زندگانی حضرت علی اکبر (ع) چیست و درباره ایشان چه اقوالی در منابع معتبر تاریخی دیده می شود؟
حضرت علی اکبر (ع) آنطور که در تاریخ آمده فرزند ارشد امام حسین (ع) هستند و به این جهت علی اکبر نامیده شده اند، در نقل معروف است که ایشان نزد والی مدینه برای رساندن پیام امام حسین (ع) رفتند و والی از ایشان پرسید: سیدالشهداء (ع) چند فرزند دارند که نامشان علی است؟
حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: «پدرم فرموده اند اگر ده ها پسر نیز داشته باشم نام آنها را علی می گذارم و اگر ده ها دختر داشته باشم انها را فاطمه می نامم.»
نکته اینکه اغلب بر این باورند که حضرت علی اکبر (ع) کوچکتر از امام سجاد (ع) بوده اند، اما شواهدی در تاریخ وجود دارد مبنی بر اینکه ایشان فرزند ارشد امام حسین (ع) بوده اند و حضرت سجاد (ع) دومین فرزند ذکور سیدالشهداء (ع) بوده و علی اوسط نام داشته اند و آن طفل رضیع علی اصغر (ع).
متاسفانه درباره زندگانی ایشان همچون دیگر شهدای کربلا که در پرتوی نور وجودی امام حسین (ع) همچون ستارگانی به گرد خورشید بوده اند، جز آنچه در کربلا رخ داده چیز زیادی در دست نیست. اما از آنچه به دست آمده ایشان امور امام (ع) را پیگیری می کرده اند.
به عنوان مثال سن ایشان را متفاوت گفته اند، بنابر نقلی یازدهم شعبان سال 43 و بنابر برخی دیگر از اقوال جلوتر و برخی عقب تر گفته اند یعنی در واقعه کربلا نزدیک به 20 سال داشته اند حتی برخی 34 سال را نیز گفته و ایشان را دارای همسر و فرزند دانسته اند.
به عنوان مثال ابوالفرج اصفهانی از مغیره نقل می کند که معاویه از اطرافیان خود پرسید چه کسی سزاوارتر است برای حکومت و خلافت پیامبر (ص)؟ پاسخ دادند: شما، او گفت: خیر علی بن الحسین (ع) سزاواتر است که منظور حضرت علی اکبر (ع) است که این نقل در مقاتل الطالبین شیخ عباس قمی آمده است.
ایشان در شجاعت سخاوت در فخر و فخامت بر همه سرآمدتر هستند و همه اینها را از پیامبر گرامی اسلام (ص) به ارث برده اند، از این رو، خصلت های ایشان را می توان میراث نبوی دانست.
نقل است که چند منزل قبل از کربلا امام حسین (ع) از وضعیت وخیم دوران و شهادت خود و یارانشان سخن گفتند، حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: آیا ما به حق نیستیم؟ امام (ع) پاسخ دادند: «چرا، برحقیم» سپس حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: «پس از مرگ چه باک!»
بنابر آنچه به ویژه در مجالس روضه خوانی و منابر سخنرانی شنیده ایم، حضرت علی اکبر (ع) بیشترین شباهت را در ظاهر و اخلاقیات باطنی به پیامبر اکرم (ص) داشته اند، چه شواهدی بر این ادعا وجود دارد؟
علت اصلی این بیان، روایتی است که از امام سجاد (ع) و دیگر ائمه (ع) نقل شده است مبنی بر اینکه حضرت علی اکبر (ع) شبیه ترین مردم خَلقاً و خُلقاً به پیامبر (ص) بوده اند و جالب آنکه راویان کربلا نیز هر گاه از ایشان یاد کرده اند همین تعبیر را داشته اند باید توجه داشت این راویان همعصر پیامبر (ص) بوده و ظاهر و خُلقیات ایشان را می دانستند.
همچنین، در روایت داریم که حضرت علی اکبر (ع) شبیه ترین خلق به حضرت زهرا (س) نیز بوده اند و بنابر نقلی امام حسین (ع) هنگام اعزام ایشان به میدان از وی می خواهند مقابل حضرت (ع) راه بروند.
وقتی از چرایی مسئله سوال می پرسند، امام (ع) می فرمایند: «یاد مادر و جدم افتادم!»؛ شاید علت حزن امام حسین (ع) در جریان شهادت حضرت علی اکبر (ع) نیز همین قضیه بوده است.
درباره این شباهت در روایتی از شیخ شوشتری در کتاب «خصایص حسینی» که از مهمترین منابع کربلا است، آمده که امام حسین (ع) هنگام اعزام حضرت علی اکبر (ع) به میدان نبرد فرمودند: «ای قوم! این شخصی که به سوی شما می آید شبیه ترین انسان ها از جهت خَلق و خُلق و منطق به پیامبر (ص) است.» که این مسئله در «مقاتل الطالبین» نیز بیان شده است. که قول حضرت سیدالشهداء (ع) بالاترین سند در اثبات این شباهت است.
علاوه بر این، رفتارهای حضرت علی اکبر (ع) اعم از شجاعت، سخاوت، فتوت، حلم، مهربانی بخشش و ایثار نسبت به دیگران و برترین خصایص انسانی همگی نشان از شباهت بی بدیلشان به پیامبر (ص) دارد.
چه چیز در سبک زندگی حضرت علی اکبر (ع) به ایشان چنان جایگاهی بخشیده که در کنار معصومان (ع) دست توسل به دامان آن حضرت (ع) زده و ایشان را شفیع درگاه الهی قرار می دهیم؟
قطعا ما برای معصومان (ع) جایگاهی ویژه در نظر می گیریم و این مقام عصمت در قرآن و ذیل آیاتی همچون آیه شریفه تطهیر تصریح شده، اما این بدان معنا نیست که کسی نمی تواند به مقام عصمت دست یابد.
به عنوان مثال وقتی شخصیت حضرت زینب (س) را بررسی می کنیم (خوشبختانه مطالب بسیاری درباره برهه های مختلف زندگی ایشان در تاریخ وجود دارد) هیچ گونه سهو و اشتباه، لهو و لعبی در آن دیده نمی شود که این را درباره حضرت فاطمه معصومه (س) نیز علی رغم عمر کوتاه می بینیم!
حضرت علی اکبر (ع) نیز در دامان امام حسین (ع) و امام مجتبی (ع) رشد و نمو یافتند، وقتی در دوران امام حسن (ع) مشاهده می کنند که حضرت سیدالشهداء (ع) تا چه حد علی رغم جایگاه خاص خود، از برادرشان یعنی امام زمان خود تبعیت می کنند که این تبعیت قطعا غیر از تعصبات قومی قبیله ای و به عنوان فریضه ای الهی انجام شده است، همچنین، حضرت علی اکبر (ع) این تبعیت از امام زمان را در الگوی بی بدیل خویش یعنی حضرت ابوالفضل (ع) دیده بودند و حتی در رجزهای ایشان است که فرمودند: «به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید دست از امام خویش بر نمی دارم!»
بنابراین، بزرگترین شعار حضرت علی اکبر (ع) ولایت پذیری است ایشان در کنار مشق شمشیر، مبانی توحید و ولایت پذیری را نیز از محضر حضرت ابوالفضل (ع) فرا گرفتند.
یعنی تبعیت از امام زمان چنین جایگاهی را به حضرت علی اکبر (ع) بخشیده است؟ آیا این تبعیت صرفا به جهت رابطه پدر و پسری بود؟
بله، اما این تبعیت از روی تعصبات قومی قبیله ای و پدر و فرزندی نبود بله به عنوان وظیفه ای الهی به آن نگریسته می شد تا جایی که در نزد این خاندان مرگ باعزت شیرین تر از عسل توصیف شده است چراکه در نظر آنها کشته شدن در راه خدا نه تنها مرگ نیست بله عین سعادت و زندگی است، از این رو، وقتی جنگ آغاز شد نخسین کسی که اذن میدان از امام حسین (ع) خواست حضرت علی اکبر (ع) بودند؛ ولایت پذیری، ولایت مداری و اطاعت از امام عصر به اندازه ای در ایشان تبلور دارد که در سراسر تاریخ کربلا و آنچه در عاشورا گذشت هرگز در تاریخ موردی مشاهده نشده که حضرت علی اکبر (ع) نسبت به تصمیم و فعل و قول امام (ع) اعتراضی داشته یا کوتاهی کنند.
با توجه به اینکه امروز دشمن همه تلاش خود را برای عرضه الگوهای موهن و فاقد پشتوانه فکری معنوی به نسل جوان متمرکز کرده، شناساندن شخصیت هایی همچون حضرت علی اکبر (ع) به ویژه به نسل جوان چه ضرورتی دارد و باید چگونه صورت پذیرد؟
رسالت همه ما به ویژه حوزه های علمیه، دینمداران و تاریخ نویسان این است که چنین الگویی را به مردم معرفی کنیم که البته این مهم یا رخ نداده یا اگر صورت پذیرفته بسیار زمان برده است این در حالی است که الگوهای فسادانگیز و شیطانی توسط گروه های ضددینی و اباحه گر و چهره هایی که توانمندی الگو شدن را ندارند حتی در قالب شخصیت های کارتونی به عنوان الگو معرفی می شوند!
شاید یک دلیل عمده نقصان در این باره این است که نکوشیده ایم خصلت های جذاب اهل بیت (ع) را به جامعه نشان دهیم در حالی که هر انسانی فارغ از دین و مذهب و ملیت، شجاعت، سخاوت و مردانگی را امری نیک و پسندیده می داند.
ائمه هدی (ع) تمام خصلت های نیکی که برای مردم ارزشمند و قابل تحسین است را دارا بوده اند اما ما آنها را مجهول و در هاله ای از ابهام گذاشته ایم و به کیفیت زندگی روزمره آنها نپرداخته ایم تا مردم نیز این را دریابند.
اگر می خواهیم اینها الگو باشند باید انیمیشن، فیلم و تئاتر بسازیم باید نماهنگ داشته باشیم باید هنر گرافیک را به کار بگیریم و نیز رسانه ها را با سطح فهم، سواد و درک اقشار مختلف عرضه کنیم همانگونه که قرآن می فرماید: ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان خودشان.
برای معرفی الگویی چون حضرت علی اکبر (ع) به جامعه نباید به ایام محرم و یازدهم شعبان بسنده کنیم باید جلوه های زیبای زندگانی ایشان را تصویر کنیم که البته شخصیت ایشان در دوران دفاع مقدس الگوی رزمندگان برای رشادت در میدان مبارزه بود.
امروز ما در معرفی شخصیت های دینی با زبان مردم دچار نقیصه هستیم در حالی که به عنوان مثال هالیوود و میادین ورزشی الگوهای مبتذل و نمادهای شیطانی را تبلیغ می کنند.
منبع: قدس آنلاین
تصریح تاریخ درباره زندگانی حضرت علی اکبر (ع) چیست و درباره ایشان چه اقوالی در منابع معتبر تاریخی دیده می شود؟
حضرت علی اکبر (ع) آنطور که در تاریخ آمده فرزند ارشد امام حسین (ع) هستند و به این جهت علی اکبر نامیده شده اند، در نقل معروف است که ایشان نزد والی مدینه برای رساندن پیام امام حسین (ع) رفتند و والی از ایشان پرسید: سیدالشهداء (ع) چند فرزند دارند که نامشان علی است؟
حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: «پدرم فرموده اند اگر ده ها پسر نیز داشته باشم نام آنها را علی می گذارم و اگر ده ها دختر داشته باشم انها را فاطمه می نامم.»
نکته اینکه اغلب بر این باورند که حضرت علی اکبر (ع) کوچکتر از امام سجاد (ع) بوده اند، اما شواهدی در تاریخ وجود دارد مبنی بر اینکه ایشان فرزند ارشد امام حسین (ع) بوده اند و حضرت سجاد (ع) دومین فرزند ذکور سیدالشهداء (ع) بوده و علی اوسط نام داشته اند و آن طفل رضیع علی اصغر (ع).
متاسفانه درباره زندگانی ایشان همچون دیگر شهدای کربلا که در پرتوی نور وجودی امام حسین (ع) همچون ستارگانی به گرد خورشید بوده اند، جز آنچه در کربلا رخ داده چیز زیادی در دست نیست. اما از آنچه به دست آمده ایشان امور امام (ع) را پیگیری می کرده اند.
به عنوان مثال سن ایشان را متفاوت گفته اند، بنابر نقلی یازدهم شعبان سال 43 و بنابر برخی دیگر از اقوال جلوتر و برخی عقب تر گفته اند یعنی در واقعه کربلا نزدیک به 20 سال داشته اند حتی برخی 34 سال را نیز گفته و ایشان را دارای همسر و فرزند دانسته اند.
به عنوان مثال ابوالفرج اصفهانی از مغیره نقل می کند که معاویه از اطرافیان خود پرسید چه کسی سزاوارتر است برای حکومت و خلافت پیامبر (ص)؟ پاسخ دادند: شما، او گفت: خیر علی بن الحسین (ع) سزاواتر است که منظور حضرت علی اکبر (ع) است که این نقل در مقاتل الطالبین شیخ عباس قمی آمده است.
ایشان در شجاعت سخاوت در فخر و فخامت بر همه سرآمدتر هستند و همه اینها را از پیامبر گرامی اسلام (ص) به ارث برده اند، از این رو، خصلت های ایشان را می توان میراث نبوی دانست.
نقل است که چند منزل قبل از کربلا امام حسین (ع) از وضعیت وخیم دوران و شهادت خود و یارانشان سخن گفتند، حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: آیا ما به حق نیستیم؟ امام (ع) پاسخ دادند: «چرا، برحقیم» سپس حضرت علی اکبر (ع) فرمودند: «پس از مرگ چه باک!»
بنابر آنچه به ویژه در مجالس روضه خوانی و منابر سخنرانی شنیده ایم، حضرت علی اکبر (ع) بیشترین شباهت را در ظاهر و اخلاقیات باطنی به پیامبر اکرم (ص) داشته اند، چه شواهدی بر این ادعا وجود دارد؟
علت اصلی این بیان، روایتی است که از امام سجاد (ع) و دیگر ائمه (ع) نقل شده است مبنی بر اینکه حضرت علی اکبر (ع) شبیه ترین مردم خَلقاً و خُلقاً به پیامبر (ص) بوده اند و جالب آنکه راویان کربلا نیز هر گاه از ایشان یاد کرده اند همین تعبیر را داشته اند باید توجه داشت این راویان همعصر پیامبر (ص) بوده و ظاهر و خُلقیات ایشان را می دانستند.
همچنین، در روایت داریم که حضرت علی اکبر (ع) شبیه ترین خلق به حضرت زهرا (س) نیز بوده اند و بنابر نقلی امام حسین (ع) هنگام اعزام ایشان به میدان از وی می خواهند مقابل حضرت (ع) راه بروند.
وقتی از چرایی مسئله سوال می پرسند، امام (ع) می فرمایند: «یاد مادر و جدم افتادم!»؛ شاید علت حزن امام حسین (ع) در جریان شهادت حضرت علی اکبر (ع) نیز همین قضیه بوده است.
درباره این شباهت در روایتی از شیخ شوشتری در کتاب «خصایص حسینی» که از مهمترین منابع کربلا است، آمده که امام حسین (ع) هنگام اعزام حضرت علی اکبر (ع) به میدان نبرد فرمودند: «ای قوم! این شخصی که به سوی شما می آید شبیه ترین انسان ها از جهت خَلق و خُلق و منطق به پیامبر (ص) است.» که این مسئله در «مقاتل الطالبین» نیز بیان شده است. که قول حضرت سیدالشهداء (ع) بالاترین سند در اثبات این شباهت است.
علاوه بر این، رفتارهای حضرت علی اکبر (ع) اعم از شجاعت، سخاوت، فتوت، حلم، مهربانی بخشش و ایثار نسبت به دیگران و برترین خصایص انسانی همگی نشان از شباهت بی بدیلشان به پیامبر (ص) دارد.
چه چیز در سبک زندگی حضرت علی اکبر (ع) به ایشان چنان جایگاهی بخشیده که در کنار معصومان (ع) دست توسل به دامان آن حضرت (ع) زده و ایشان را شفیع درگاه الهی قرار می دهیم؟
قطعا ما برای معصومان (ع) جایگاهی ویژه در نظر می گیریم و این مقام عصمت در قرآن و ذیل آیاتی همچون آیه شریفه تطهیر تصریح شده، اما این بدان معنا نیست که کسی نمی تواند به مقام عصمت دست یابد.
به عنوان مثال وقتی شخصیت حضرت زینب (س) را بررسی می کنیم (خوشبختانه مطالب بسیاری درباره برهه های مختلف زندگی ایشان در تاریخ وجود دارد) هیچ گونه سهو و اشتباه، لهو و لعبی در آن دیده نمی شود که این را درباره حضرت فاطمه معصومه (س) نیز علی رغم عمر کوتاه می بینیم!
حضرت علی اکبر (ع) نیز در دامان امام حسین (ع) و امام مجتبی (ع) رشد و نمو یافتند، وقتی در دوران امام حسن (ع) مشاهده می کنند که حضرت سیدالشهداء (ع) تا چه حد علی رغم جایگاه خاص خود، از برادرشان یعنی امام زمان خود تبعیت می کنند که این تبعیت قطعا غیر از تعصبات قومی قبیله ای و به عنوان فریضه ای الهی انجام شده است، همچنین، حضرت علی اکبر (ع) این تبعیت از امام زمان را در الگوی بی بدیل خویش یعنی حضرت ابوالفضل (ع) دیده بودند و حتی در رجزهای ایشان است که فرمودند: «به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید دست از امام خویش بر نمی دارم!»
بنابراین، بزرگترین شعار حضرت علی اکبر (ع) ولایت پذیری است ایشان در کنار مشق شمشیر، مبانی توحید و ولایت پذیری را نیز از محضر حضرت ابوالفضل (ع) فرا گرفتند.
یعنی تبعیت از امام زمان چنین جایگاهی را به حضرت علی اکبر (ع) بخشیده است؟ آیا این تبعیت صرفا به جهت رابطه پدر و پسری بود؟
بله، اما این تبعیت از روی تعصبات قومی قبیله ای و پدر و فرزندی نبود بله به عنوان وظیفه ای الهی به آن نگریسته می شد تا جایی که در نزد این خاندان مرگ باعزت شیرین تر از عسل توصیف شده است چراکه در نظر آنها کشته شدن در راه خدا نه تنها مرگ نیست بله عین سعادت و زندگی است، از این رو، وقتی جنگ آغاز شد نخسین کسی که اذن میدان از امام حسین (ع) خواست حضرت علی اکبر (ع) بودند؛ ولایت پذیری، ولایت مداری و اطاعت از امام عصر به اندازه ای در ایشان تبلور دارد که در سراسر تاریخ کربلا و آنچه در عاشورا گذشت هرگز در تاریخ موردی مشاهده نشده که حضرت علی اکبر (ع) نسبت به تصمیم و فعل و قول امام (ع) اعتراضی داشته یا کوتاهی کنند.
با توجه به اینکه امروز دشمن همه تلاش خود را برای عرضه الگوهای موهن و فاقد پشتوانه فکری معنوی به نسل جوان متمرکز کرده، شناساندن شخصیت هایی همچون حضرت علی اکبر (ع) به ویژه به نسل جوان چه ضرورتی دارد و باید چگونه صورت پذیرد؟
رسالت همه ما به ویژه حوزه های علمیه، دینمداران و تاریخ نویسان این است که چنین الگویی را به مردم معرفی کنیم که البته این مهم یا رخ نداده یا اگر صورت پذیرفته بسیار زمان برده است این در حالی است که الگوهای فسادانگیز و شیطانی توسط گروه های ضددینی و اباحه گر و چهره هایی که توانمندی الگو شدن را ندارند حتی در قالب شخصیت های کارتونی به عنوان الگو معرفی می شوند!
شاید یک دلیل عمده نقصان در این باره این است که نکوشیده ایم خصلت های جذاب اهل بیت (ع) را به جامعه نشان دهیم در حالی که هر انسانی فارغ از دین و مذهب و ملیت، شجاعت، سخاوت و مردانگی را امری نیک و پسندیده می داند.
ائمه هدی (ع) تمام خصلت های نیکی که برای مردم ارزشمند و قابل تحسین است را دارا بوده اند اما ما آنها را مجهول و در هاله ای از ابهام گذاشته ایم و به کیفیت زندگی روزمره آنها نپرداخته ایم تا مردم نیز این را دریابند.
اگر می خواهیم اینها الگو باشند باید انیمیشن، فیلم و تئاتر بسازیم باید نماهنگ داشته باشیم باید هنر گرافیک را به کار بگیریم و نیز رسانه ها را با سطح فهم، سواد و درک اقشار مختلف عرضه کنیم همانگونه که قرآن می فرماید: ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان خودشان.
برای معرفی الگویی چون حضرت علی اکبر (ع) به جامعه نباید به ایام محرم و یازدهم شعبان بسنده کنیم باید جلوه های زیبای زندگانی ایشان را تصویر کنیم که البته شخصیت ایشان در دوران دفاع مقدس الگوی رزمندگان برای رشادت در میدان مبارزه بود.
امروز ما در معرفی شخصیت های دینی با زبان مردم دچار نقیصه هستیم در حالی که به عنوان مثال هالیوود و میادین ورزشی الگوهای مبتذل و نمادهای شیطانی را تبلیغ می کنند.
منبع: قدس آنلاین