به گزارش مشرق، پس از بازگشت تیم سه نفره جودوی ایران از رقابتهای بینالمللی بلاروس، مجید زارعیان در پاسخ به سوالی درباره عملکرد تیم ملی گفت که ممنوعالمصاحبه است و نمیتواند صحبت کند. بعد از آن با چند تن دیگر از مسئولان تیمهای ملی و فدراسیون جودو تماس گرفته شد تا در مورد عملکرد ملیپوشان صحبت کنند اما آنها نیز از این کار سر باز زدند تا به این ترتیب هیچکس در این مورد حرف نزده باشد و و پرونده بلاروس به همین راحتی بسته شود.
بعد از این موضوع ظاهرا فضای حاکم بر این رشته آرام بود تا اینکه خبر بازگشت سرمربی پیشین تیم ملی منتشر شد. اینبار البته سید محمود میران قصد ندارد به عنوان مربی در کنار تیم ملی باشد بلکه هدفش این است که با بیش از 40 سال سن به عنوان مبارز در تمرینات تیم حاضر شود. میران در شرایطی تصمیم به این کار گرفته که به قول خودش هدف اصلیاش کسب سهمیه المپیک 2016 است و میخواهد نماینده جودوی ایران در برزیل باشد. شاید خیلیها همچون مسئولان فدراسیون از اقدام سنگین وزن قدیمی جودو متعجب شوند اما واقعیت این است که با توجه به شرایط حاکم بر جودوی ایران بعید نیست میران بتواند فیکس تیم ملی شود و بازهم چند سالی در این تیم فعالیت کند!
واقعیت این است که بعد از رفتن میران و رودکی مسئولان فدراسیون نتوانستند در سراسر کشور حتی یک سنگین وزن را به جامعه جودو معرفی کنند تا همین موضوع باعث شود در کنار رودکی حالا پای محمود میرانِ پا به سن گذاشته هم به تمرینات تیم باز شود. به این ترتیب انتظار بازگشت مسعود حاجیآخوندزاده و آرش میراسماعیلی هم به تیم ملی چندان دور از ذهن نیست. تک تک این نفرات در صورت چند ماه تمرین بدنسازی میتوانند حسابی از پس ملیپوشان فعلی تیم ملی برآیند و فیکس شوند.
مدتهاست که در مسابقات برون مرزی اهالی ورزش دیگر به شکستهای خجالتآور تیم ملی جودو عادت کردهاند و کسی توقع خاصی از این تیم ندارد. مسئولان وزارت ورزش و جوانان هم که آنطور که شواهد پیداست اساساً به اتفاقات و نتایج این رشته کاری ندارند و همین موضوع کار را برای رئیس فدراسیون راحت میکند. جودو هر چند وقت بودجهای میگیرد تا تیمهای دو یا سه نفرهاش را راهی مسابقاتی کند که در بهترین وضعیت یک مدال برنز در آنها کسب میکند.
هر کدام از اتفاقاتی که در چند سال اخیر در این رشته افتاده کافی است تا تغییر و تحولات را حتی به وزارت ورزش هم بکشاند اما اتفاقی رخ نداده تا اذهان عمومی قید جودو را بزنند و با پایین آمدن توقع از این رشته خیلیها از این آب گلآلود ماهی بگیرند.
مسئولان این فدراسیونِ ناکام آنقدر فضا را مناسب دیدهاند که بعد از بازگشت تیمهایشان از مسابقات برون مرزی به راحتی همه را ممنوعالمصاحبه میکنند تا ماجرا به همین راحتی تمام شود. این بدان معنی است که نتیجه نمیگیریم و کسی نمیتواند بگوید چرا نتیجه نگرفتید؛ اما سؤال این است که چرا سرمربی تیم و مسئولان یک فدراسیون نباید در مورد عملکردشان توضیح بدهند؟
سکوت وزیر ورزش و معاونان او در مورد این رشته چه معنی میدهد؟ آنقدر به وزارت ورزش و جوانان بدبین نیستیم که بگوییم سکوت علامت رضاست اما آیا در تلویزیون ایران ندیدید که داور مسابقه در حین قضاوت کتک خورد؟ شما از اتفاقاتی که پیش از المپیک قبلی افتاد بیاطلاع هستید؟ همین اخیرا ندیدید چگونه یکی سرمربی تیم ملی عزل و دیگری او را حفظ میکرد؟ راستی ماجرای بانوی محجبهای که با چادر بر روی سکوی قهرمانی رفت و دیگر در جودو و کوراش از او خبری نشد به کجا رسید؟ حواستان بود که در بازیهای آسیایی چگونه با ناکامی محض کار تیم ایران به اتمام رسید؟
حتماً میدانید تیم ایران همین چند سال پیش در آسیا مدالهای رنگارنگ میگرفت و حتی سکوهای قهرمانی جهانی دور از دسترس تیمهای این رشته نبود ولی حالا در رقابتهای قهرمانی آسیا اگر یک برنز بگیریم خوشحال میشویم. جودوی ایران دیگر باید تا چه اندازه در میادین بینالمللی هزینه بدهد و ناکام به ایران برگردد؟
بعد از این موضوع ظاهرا فضای حاکم بر این رشته آرام بود تا اینکه خبر بازگشت سرمربی پیشین تیم ملی منتشر شد. اینبار البته سید محمود میران قصد ندارد به عنوان مربی در کنار تیم ملی باشد بلکه هدفش این است که با بیش از 40 سال سن به عنوان مبارز در تمرینات تیم حاضر شود. میران در شرایطی تصمیم به این کار گرفته که به قول خودش هدف اصلیاش کسب سهمیه المپیک 2016 است و میخواهد نماینده جودوی ایران در برزیل باشد. شاید خیلیها همچون مسئولان فدراسیون از اقدام سنگین وزن قدیمی جودو متعجب شوند اما واقعیت این است که با توجه به شرایط حاکم بر جودوی ایران بعید نیست میران بتواند فیکس تیم ملی شود و بازهم چند سالی در این تیم فعالیت کند!
واقعیت این است که بعد از رفتن میران و رودکی مسئولان فدراسیون نتوانستند در سراسر کشور حتی یک سنگین وزن را به جامعه جودو معرفی کنند تا همین موضوع باعث شود در کنار رودکی حالا پای محمود میرانِ پا به سن گذاشته هم به تمرینات تیم باز شود. به این ترتیب انتظار بازگشت مسعود حاجیآخوندزاده و آرش میراسماعیلی هم به تیم ملی چندان دور از ذهن نیست. تک تک این نفرات در صورت چند ماه تمرین بدنسازی میتوانند حسابی از پس ملیپوشان فعلی تیم ملی برآیند و فیکس شوند.
مدتهاست که در مسابقات برون مرزی اهالی ورزش دیگر به شکستهای خجالتآور تیم ملی جودو عادت کردهاند و کسی توقع خاصی از این تیم ندارد. مسئولان وزارت ورزش و جوانان هم که آنطور که شواهد پیداست اساساً به اتفاقات و نتایج این رشته کاری ندارند و همین موضوع کار را برای رئیس فدراسیون راحت میکند. جودو هر چند وقت بودجهای میگیرد تا تیمهای دو یا سه نفرهاش را راهی مسابقاتی کند که در بهترین وضعیت یک مدال برنز در آنها کسب میکند.
هر کدام از اتفاقاتی که در چند سال اخیر در این رشته افتاده کافی است تا تغییر و تحولات را حتی به وزارت ورزش هم بکشاند اما اتفاقی رخ نداده تا اذهان عمومی قید جودو را بزنند و با پایین آمدن توقع از این رشته خیلیها از این آب گلآلود ماهی بگیرند.
مسئولان این فدراسیونِ ناکام آنقدر فضا را مناسب دیدهاند که بعد از بازگشت تیمهایشان از مسابقات برون مرزی به راحتی همه را ممنوعالمصاحبه میکنند تا ماجرا به همین راحتی تمام شود. این بدان معنی است که نتیجه نمیگیریم و کسی نمیتواند بگوید چرا نتیجه نگرفتید؛ اما سؤال این است که چرا سرمربی تیم و مسئولان یک فدراسیون نباید در مورد عملکردشان توضیح بدهند؟
سکوت وزیر ورزش و معاونان او در مورد این رشته چه معنی میدهد؟ آنقدر به وزارت ورزش و جوانان بدبین نیستیم که بگوییم سکوت علامت رضاست اما آیا در تلویزیون ایران ندیدید که داور مسابقه در حین قضاوت کتک خورد؟ شما از اتفاقاتی که پیش از المپیک قبلی افتاد بیاطلاع هستید؟ همین اخیرا ندیدید چگونه یکی سرمربی تیم ملی عزل و دیگری او را حفظ میکرد؟ راستی ماجرای بانوی محجبهای که با چادر بر روی سکوی قهرمانی رفت و دیگر در جودو و کوراش از او خبری نشد به کجا رسید؟ حواستان بود که در بازیهای آسیایی چگونه با ناکامی محض کار تیم ایران به اتمام رسید؟
حتماً میدانید تیم ایران همین چند سال پیش در آسیا مدالهای رنگارنگ میگرفت و حتی سکوهای قهرمانی جهانی دور از دسترس تیمهای این رشته نبود ولی حالا در رقابتهای قهرمانی آسیا اگر یک برنز بگیریم خوشحال میشویم. جودوی ایران دیگر باید تا چه اندازه در میادین بینالمللی هزینه بدهد و ناکام به ایران برگردد؟