به گزارش مشرق به نقل از آينده، در حالي که نام موسسه فرهنگي هنري «ارتباط پويا» به عنوان صاحب امتياز روزنامه «هفت صبح» و هفته نامه «يکشنبه» اعلام شده، بررسي هاي به عمل آمده از برخي ابهامات در باب اين سوابق و فعاليت هاي اين موسسه حکايت دارد؛ ابهاماتي که در صورت توسعه کمي رسانه هاي ذيل اين موسسه بيشتر خواهد شد و از اين حيث به نظر مي رسد، بهترين فرصت براي پاسخگويي به پرسش هاي بيپاسخ، اسرع اوقات باشد.
اگر چه از مدتها پيش بسياري از فعالان عرصه رسانه و ساير مردم، منتظر انتشار روزنامه «هفت صبح» و هفته نامه «يکشنبه» بودند تا با ديدن نام صاحب امتياز و مديرمسئول آن، خط و ربط آنها را با اسفنديار رحيم مشايي بسنجد و روابطشان را تحليل کنند، انتشار اين روزنامه با يک غافلگيري آغاز شد، چرا که صاحب امتياز روزنامه نه يک فرد، که يک موسسه فرهنگي با عنوان «ارتباط پويا» بود. اين بود که عملاً برخي از گمانهزني ها در باب افرادي که ممکن است نام آنها در جايگاه صاحب امتياز اين روزنامه بنشيند، از اعتبار ساقط گرديد.
نام موسسه مذکور در حالي به عنوان صاحب امتياز «هفت صبح» و «يکشنبه» اعلام شده که بررسيهاي به عمل آمده از برخي ابهامات در فرايند ثبت و فعاليت اين موسسه حکايت دارد. نظر به اينکه با بررسي آرشيوهاي ده سال اخير روزنامه رسمي کشور، هيچ ردپايي از ثبت يا فعاليتهاي شرکتي به اين نام يافت نمي شود، برخي تصور ميکنند موسسه مذکور از شفافيت موردانتظار براي اداره يک روزنامه سراسري برخوردار نيست و چه خوب است براي رفع اين ابهامات هم که شده، مسئولان ارتباط پويا با اعلام جزئيات کامل تاريخ ثبت و فهرست سوابق اين موسسه، از بيشتر شدن ابهامات جلوگيري کنند، چرا که طبق استدلال کساني که نسبت به فعاليت اين موسسه دچار ابهامند، وقتي هيچ سابقه اي از اين شرکت يا موسسه در روزنامه رسمي کشور وجود ندارد، ممکن است به اين معنا باشد که يا چنين موسسه اي وجود خارجي ندارد و يا اگر هم دارد، فعاليت آن غيررسمي بوده است.
البته با توجه به آنکه هيات نظارت بر مطبوعات و معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد در کنار نهادهاي قضايي امکان انتشار و توزيع روزنامه اي را بدون صاحب امتياز رسمي صادر نميکنند، اين امکان نيز وحود دارد که موسسه «ارتباط پويا» داراي پسوند و يا پيشوندي بوده که در شناسنامه ذکر نشده، چرا که در جستجوي سال هاي اخير روزنامه رسمي چنين اسمي تنها با پسوند و پيشوند وجود داشت و حداقل «آينده» براي نخستين بار موفق به يافتن اثري از آگهي ثبت يک روزنامه در نسخه آنلاين روزنامه رسمي نشد.
درج نام يک موسسه به عنوان صاحب امتياز روزنامه، در حالي در ارتباط با «هفت صبح» و «يکشنبه» اتفاق افتاده که در گذشته نيز چنين فرايندي براي روزنامه هاي اصلاح طلب «نشاط» و «جامعه» طي شده بود و براي اولين بار افرادي چون "حميدرضا جلايي پور" و "ماشاءالله شمس الواعظين" به قصد ايجاد يک بنياد مطبوعاتي گسترده و انتشار نشريات مختلف در ذيل يک موسسه دست به چنين کاري زده بودند.
همين مسئله سبب شده با توجه به انتساب روزنامه «هفت صبح» و «يکشنبه» به مشايي که البته وي منکر اين ارتباطات شده و البته افکار عمومي و فعالان رسانهاي از آن کوتاهبيا نيست، برخي گمانه زنيها در باب اينکه رئيس دفتر رئيس جمهور نيز قصد دارد در پوشش اين موسسه، يک بنياد مطبوعاتي گسترده و نيرومند را پي ريزي کند، به وجود آورده است؛ گمانه زني هايي که با در نظر گرفتن افراد دست اندرکار در اين روزنامه و خط و ربط آنان با اسفنديار رحيم مشايي، قابل تامل به نظر مي رسد. هرچند با تکذيب مشايي پيرامون ارتباط با اين رسانهها همچون ديگر سايت ها و رسانه هايي که ارتباط شان با مشايي تکذيب شده بود اما تا پيش از فيلتر، تا پاي جان از مشايي دفاع مي کردند، باز هم تلاش شده، رابطه اي وجود نداشته باشد!
از اين گذشته نکات ديگري نيز در باب دست اندرکاران «هفت صبح» وجود دارد که مرور آنها خالي از لطف نمي تواند باشد. «علي مزيناني» مدير مسئول معرفي شده براي روزنامه هفت صبح، به اذعان خود هفت صبح، مشاور «ابوالحسن فقيه» رئيس سازمان هلال احمر است. اين در حالي است که برخي مي گويند، برخلاف آنچه در خبر هفت صبح آمده، مزيناني در حال حاضر وسعت عملي بيش از يک مشاور دارد. وي که در زمان تصدي گري فقيه در سازمان بهزيستي نيز مدير روابط عمومي اين سازمان بود، دانش آموخته رشته ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبايي است.
از سوي ديگر، برخي مي گويند رابطه دوستانه ابوالحسن فقيه با رئيس دفتر رئيس جمهور نيز نکته اي است که نمي توان منکر آن شد. چه آنکه برخي صاحب نظران، برکناري رئيس سابق هلالاحمر که از سرداران نهاد انقلابي سپاه بود و جايگزيني فقيه به جاي وي را يکي از بزرگترين نشانههاي رابطه نزديک فقيه و مشايي مي دانند، رابطه اي دوستانه که طي روزهاي گذشته نيز سبب برخي گمانه زني ها در باب منابع مالي روزنامه شد و حتي کار به جايي رسيده که واکنش «هفت صبح» نشينان نيز بر انگيخته شد و آنان با درج خبري تاکيد کردند منابع مالي اين روزنامه را نسبتي با سازمان هلال احمر نيست و بخش خصوصي مديريت مالي مجموعه را به عهده دارد.
البته بايد ديد با اظهارات هفت صبحي ها، کدام بخش خصوصي با کدام منابع خصوصي در اين بازار ضعيف اقتصادي رسانه هاي مکتوب که بزرگان اين حوزه ترجيح ميدهند چاپ روزنامه هايشان را متوقف کنند، دست به اين تبليغات محيطي گسترده و چاپ روزنامه و يک هفته نامه رنگي با تعداد صفحات زياد و اين قيمت پايين و البته تحريريه خاص زده، نکته جالبي است که پاسخ به آن، پاسخ به مابقي پرسش ها خواهد بود؛ به ويژه که اکنون همزمان با هفت صبح، و يکشنبه بيلبوردهاي گسترده و روزنامه ورزشي «تماشا»- که به همين تيم نزديک است- نيز نقاط مختلف تهران را پر کرده است.
در عين حال آنچه بيش از واکنش افکارعمومي به انتشار اين زنجيره مطبوعات بازخورد داشته، واکنش هايي است که برخي همکاران روزنامه نگاران اصولگرا و اصلاح طلب کوچ کرده به يکشنبه و هفت صبح داشته و با تشکيل گروهي در فيس بوک مشتمل بر چندصد روزنامه نگار و فعال رسانهاي، از چرخش اين عده انتقاد کرده اند که اگرچه در اين کمپين آنلاين، نامي از يکشنبه، هفت صبح يا تماشا برده نشده بود، اما برخي عوامل اين رسانه ها، اين نوشتارها را خطاب به خود دانسته و واکنش هاي مستقيم و غيرمستقيمي نشان دادند که از فيس بوک تا صفحات روزنامه مذکور مشهود بود.