به گزارش مشرق، بهدنبال انتشار متن جمعبندی مذاکرات هستهای ایران و
۱+۵ در وین، رهبر معظم انقلاب خواستار طی روند قانونی برای تصویب این متن و
نیز بررسی دقیق آن در داخل کشورمان شدند. در همین راستا طی روزهای گذشته،
کم نبودهاند صاحبنظرانی که به اظهارنظر درباره این متن پرداختهاند.
مهرداد بذرپاش، نماینده تهران و عضو هیات رئیسه مجلس دیدگاه خود را درباره برخی از مهم ترین نقاط ابهام برجام و قطعنامه شورای امنیت تشریح کرد.
بررسی متن برجام، درحالی در دستورکار مجلس قرار گرفته که صدور قطعنامه شورای امنیت، عملا امکان تغییر و یا اصلاح این متن را محدود کرده و گفته شده نمایندگان تنها می توانند نسبت به رد یا تائید کلیت برجام اقدام کنند. فکر می کنید سازوکار صدور این قطعنامه طی کمتر از یک هفته از اعلام توافق، مناسب بود؟
موضوع توافق هسته ای کاش قبل از این که با قطعنامه شورای امنیت مورد تائید قرار می گرفت، مجاری تصویب خود را در کشور ما سپری می کرد. آن وقت لازم نبود کلیات آن رد یا تائید شود، بلکه می توانست درباره جزئیات آن و اصلاح بندهایی که منافع ملی را بیشتر تامین کند هم گام های اساسی تری برداشت. بالاخره وقتی قطعنامه شورای امنیت تصویب می شود، آن هم قطعنامه ای که بخش زیادی از پیش نویس آن با همکاری طرف ایرانی آماده شده است، طبیعتا عمل نکردن به این قطعنامه هزینه هایی هم به همراه خواهد داشت و به نوعی می تواند نقض برجام هم تلقی شود، چراکه ضمیمه A قطعنامه، همان برنامه برجام است که مورد تصویب قرار گرفته است. بنابراین اگر پیش از تصویب قطعنامه با این تعجیل، بندهای آن که می تواند کشور را دچار مشکل کند، در مجاری داخل کشور دنبال می شد و نظرات نهادهای نظامی و امنیتی کشور اخذ می شد، آن وقت باید با بخشی از تعهدات تسلیحاتی، سختگیرانه تر برخورد می شد.
یکی از نقدهای وارد شده به قطعنامه شورای امنیت به موضوع بازگشت پذیری تحریم ها مربوط است. آیا وجود چنین بندی نمی تواند بیم نقض تعهدات طرف مقابل را در پی داشته باشد؟
موضوعات مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و بند ۱۲ آن یا همان مکانیزم ماشه که به نوعی برگشت پذیری تحریم ها را در پی دارد، این گونه است که با ادعای یکی از کشورهای مدعی، این کشور می تواند با اصرار بر خواسته خود بدون هیچ گونه مزاحمی در مقابلش، همه تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده را در کسری از زمان برگرداند. یعنی نه کشوری حق وتوی آن را خواهد داشت و نه نیازمند تصویبی برای اثبات آن مدعا خواهد بود بلکه با اصرار یک عضو که آن عضو می تواند آمریکا باشد، بر این که ابهامی یا نقض تعهدی در برنامه های ایران وجود دارد و بنای خود را بر قانع نشدن بگذارد، آن وقت تا انتهای قضیه یعنی برگشتن همه تحریم ها اتفاق خواهد افتاد. تحریم هایی که بخش اعظم آن فقط تعلیق خواهد شد یا برای بخش دیگری از آن فقط توقف در اجرای آن صادر خواهد شد. بنابراین به دلیل این که نظام تقنینی و قانونی تحریم ها بر سر جای خود مانده است در مدت زمان بسیار کوتاهی تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده مجددا به حالت عادی خود بازخواهد گشت.
با این حال گفته شده که طرف ایرانی هم می تواند نسبت به اجرای تعهداتش بازگشت داشته باشد، در واقع، مکانیزم ماشه، یک جاده دوطرفه است...
در بند ۱۳ هم امکان بازگشت پذیری ایران اشاره شده ولی همگان می دانند که حداقل زمان برای بازگشت پذیری ما در حوزه هسته ای مانند میزان سابق ماشین های سانتریفیوژ، برگشتن به ظرفیت ۴۰ مگاواتی رآکتور آب سنگین اراک، و اقدامات دیگری مانند بازگرداندن فردو به حالت قبل و یا داشتن ذخایر مواد به میزان حدود هشت تن، سه سال است. بنابراین در این میان چه کسی زیان می کند؟ روشن است کسی که برگشت پذیری آن زمان بلندمدت تری باشد. این اقدام هدف اصلی همه مذاکرات ما را می تواند مخدوش کند که هدف اصلی، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان بود. ما هدف دیگری برای مذاکرات نداشتیم. ما که اصراری بر محدودسازی توانمندی هسته ای خود نداشتیم و نداریم. این محدودیت ها را با شروطی پذیرفتیم که شرط اصلی آن، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان باشد. حال اگر بند یا ماده ای این هدف اصلی را زیرسوال ببرد، ممکن است کلیت مذاکرات تحت الشعاع قرار گرفته و فلسفه آن زیرسوال برود.
دغدغه هایی هم درباره محدودیت های تسلیحاتی ایران وجود دارد . دیدگاه شما درباره این طیف از محدودیت ها چیست؟
همان طور که اشاره کردید، نکته دیگر به موضوع پذیرش تحریم های نظامی در دو بخش موشک های بالستیک و تسلیحات متعارف مربوط است. ما در گذشته هم برخی از اینها را تحریم شده ایم. در بخش هایی از قطعنامه اشاره شده که خرید، فروش، صادرات و واردات هرگونه سلاح متعارف به مدت پنج سال جز با مجوز شورای امنیت امکان پذیر نیست. این یعنی امنیت ما در خارج از مرزها و امنیت ما در مقابل تهدیدهای احتمالی منوط به تامین نظر شورای امنیت است و اگر غیر از این عمل کنیم و خود را مسلح کنیم و در مقابل این مجمع الجزایر آدم کش های منطقه خود را حراست کنیم، باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز دهد. شورایی که سوابق چند ساله مجوز دادن های آن جز مجوز دادن به ظالم در حمله به مظلوم نبوده است.
فرق این قطعنامه این است که ما با دست خودمان پیش نویس اش را آماده کرده ایم و آن را پذیرفته ایم؛ پس دیگر نمی توانیم بگوییم که قطعنامه ها غیرقانونی است و اگر بندی از آن را اجرا نکنیم به نقض تعهدات بین المللی متهم می شویم و خود را در مقابل کشورهای عضو سازمان ملل قرار می دهیم و طرف مقابل هم می تواند تعهدات خود را که یک بخش آن در برجام و یا قطعنامه اشاره شده اجرا نکند. داور هم که معمولا به نفع آنها سوت می زند. داور ارزیابی عملکرد ما در این موارد آژانس است. آژانسی که به مدت ۱۵ سال اقدامات از روی حسن نظر ما و با هدف راستی آزمایی آژانس در حوزه فناوری هسته ای را در آخر هم نپذیرفت و حاضر نشد یک صفحه گزارش مثبت از اقدامات ایران ارائه دهد. آژانسی که ده ها هزار نفر ـ ساعت کار بازرسی کرد و با اعزام بازرسان به داخل کشور، تمام فعالیت های ما را زیرنظر گرفت ولی نه حرف ما را در آخر قبول کرد و نه بازرسی های خودش را کافی دانست و پرونده را در همان شرایط نگه داشت.
بخش دیگر محدودیت ها درباره موشک های بالستیک است. موشک هایی که در قطعنامه شورای امنیت پذیرفته ایم به مدت هشت سال بسیاری از اطلاعات حتی آزمایش این موشک ها را در اختیار طرف غربی بگذاریم که این اتفاق بسیار نامبارکی خواهد بود. هدف آمریکایی ها از مذاکرات بعد از لوزان که بعضی وقتها هم به زبانشان جاری می شد، اعمال محدودیت در توانمندی موشکی ما بود. که به نظر می رسد، بخشی از آن را توانستند در این قطعنامه بگنجانند و من نمی دانم طرف ایرانی با چه توجیهی آن را پذیرفت؟
آزمایش موشک های بالستیک که با ادعای طرف غربی ما برای حمل کلاهک های هسته ای ممکن است از آن استفاده کنیم، ادعای باطلی است که آژانس انرژی اتمی می تواند هیچ وقت درباره آن راضی نشود همان طور که در موضوع هسته ای هم راضی نشد و با این همه بازرسی و دسترسی باز هم بر گزارش های باطل خود اصرار کرد و ایران را متهم به استفاده غیرصلح آمیز از فناوری هسته ای کرد.
این روند می تواند در حوزه موشکی نیز ادامه پیدا کند. این که ما وارد یک بازی بشویم که آزمایش های موشکی خود را هم با آنها هماهنگ کنیم، یک بازی جدیدی است که مانند هسته ای می تواند پایان ناپذیر باشد بنابراین طرف غربی به بهانه هسته ای به دستاوردهای موشکی و نظامی ما هم احاطه و برای خنثی سازی آن هم می تواند برنامه های متعددی را برنامه ریزی کند. کدام یک از کشورهای ۱+۵ حاضرند ذره ای درباره توانمندی نظامی خود نه تنها مذاکره حتی اطلاعات کوچکی را بدهند، چه برسد به این که توافق کنند که بسیاری از اقدامات خود را زیرنظر آن انجام دهند.
به نظر پذیرش بند مربوط به موشک، در قطعنامه شورای امنیت اقدام بسیار اشتباهی بود که صورت گرفت و باید هرچه سریع تر نسبت به اصلاح ان اقدام کرد. نباید این موضوع را مشمول مرور زمان کنیم که بعدا برویم جلو و بگوییم ما حالا طور دیگری رفتار می کنیم. باید نسبت به اصلاح آن فورا اقدام کنیم و اعتراض خود را اعلام کنیم و در مجاری رسمی هم این اعتراض را ثبت و عدم قبول داشتن خود نسبت به این بند را صریحا و محکم اعلام و تلاش کنیم بلافاصله اصلاح شود.
مهرداد بذرپاش، نماینده تهران و عضو هیات رئیسه مجلس دیدگاه خود را درباره برخی از مهم ترین نقاط ابهام برجام و قطعنامه شورای امنیت تشریح کرد.
بررسی متن برجام، درحالی در دستورکار مجلس قرار گرفته که صدور قطعنامه شورای امنیت، عملا امکان تغییر و یا اصلاح این متن را محدود کرده و گفته شده نمایندگان تنها می توانند نسبت به رد یا تائید کلیت برجام اقدام کنند. فکر می کنید سازوکار صدور این قطعنامه طی کمتر از یک هفته از اعلام توافق، مناسب بود؟
موضوع توافق هسته ای کاش قبل از این که با قطعنامه شورای امنیت مورد تائید قرار می گرفت، مجاری تصویب خود را در کشور ما سپری می کرد. آن وقت لازم نبود کلیات آن رد یا تائید شود، بلکه می توانست درباره جزئیات آن و اصلاح بندهایی که منافع ملی را بیشتر تامین کند هم گام های اساسی تری برداشت. بالاخره وقتی قطعنامه شورای امنیت تصویب می شود، آن هم قطعنامه ای که بخش زیادی از پیش نویس آن با همکاری طرف ایرانی آماده شده است، طبیعتا عمل نکردن به این قطعنامه هزینه هایی هم به همراه خواهد داشت و به نوعی می تواند نقض برجام هم تلقی شود، چراکه ضمیمه A قطعنامه، همان برنامه برجام است که مورد تصویب قرار گرفته است. بنابراین اگر پیش از تصویب قطعنامه با این تعجیل، بندهای آن که می تواند کشور را دچار مشکل کند، در مجاری داخل کشور دنبال می شد و نظرات نهادهای نظامی و امنیتی کشور اخذ می شد، آن وقت باید با بخشی از تعهدات تسلیحاتی، سختگیرانه تر برخورد می شد.
یکی از نقدهای وارد شده به قطعنامه شورای امنیت به موضوع بازگشت پذیری تحریم ها مربوط است. آیا وجود چنین بندی نمی تواند بیم نقض تعهدات طرف مقابل را در پی داشته باشد؟
موضوعات مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و بند ۱۲ آن یا همان مکانیزم ماشه که به نوعی برگشت پذیری تحریم ها را در پی دارد، این گونه است که با ادعای یکی از کشورهای مدعی، این کشور می تواند با اصرار بر خواسته خود بدون هیچ گونه مزاحمی در مقابلش، همه تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده را در کسری از زمان برگرداند. یعنی نه کشوری حق وتوی آن را خواهد داشت و نه نیازمند تصویبی برای اثبات آن مدعا خواهد بود بلکه با اصرار یک عضو که آن عضو می تواند آمریکا باشد، بر این که ابهامی یا نقض تعهدی در برنامه های ایران وجود دارد و بنای خود را بر قانع نشدن بگذارد، آن وقت تا انتهای قضیه یعنی برگشتن همه تحریم ها اتفاق خواهد افتاد. تحریم هایی که بخش اعظم آن فقط تعلیق خواهد شد یا برای بخش دیگری از آن فقط توقف در اجرای آن صادر خواهد شد. بنابراین به دلیل این که نظام تقنینی و قانونی تحریم ها بر سر جای خود مانده است در مدت زمان بسیار کوتاهی تحریم های تعلیق شده و یا احیانا لغو شده مجددا به حالت عادی خود بازخواهد گشت.
با این حال گفته شده که طرف ایرانی هم می تواند نسبت به اجرای تعهداتش بازگشت داشته باشد، در واقع، مکانیزم ماشه، یک جاده دوطرفه است...
در بند ۱۳ هم امکان بازگشت پذیری ایران اشاره شده ولی همگان می دانند که حداقل زمان برای بازگشت پذیری ما در حوزه هسته ای مانند میزان سابق ماشین های سانتریفیوژ، برگشتن به ظرفیت ۴۰ مگاواتی رآکتور آب سنگین اراک، و اقدامات دیگری مانند بازگرداندن فردو به حالت قبل و یا داشتن ذخایر مواد به میزان حدود هشت تن، سه سال است. بنابراین در این میان چه کسی زیان می کند؟ روشن است کسی که برگشت پذیری آن زمان بلندمدت تری باشد. این اقدام هدف اصلی همه مذاکرات ما را می تواند مخدوش کند که هدف اصلی، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان بود. ما هدف دیگری برای مذاکرات نداشتیم. ما که اصراری بر محدودسازی توانمندی هسته ای خود نداشتیم و نداریم. این محدودیت ها را با شروطی پذیرفتیم که شرط اصلی آن، رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان باشد. حال اگر بند یا ماده ای این هدف اصلی را زیرسوال ببرد، ممکن است کلیت مذاکرات تحت الشعاع قرار گرفته و فلسفه آن زیرسوال برود.
دغدغه هایی هم درباره محدودیت های تسلیحاتی ایران وجود دارد . دیدگاه شما درباره این طیف از محدودیت ها چیست؟
همان طور که اشاره کردید، نکته دیگر به موضوع پذیرش تحریم های نظامی در دو بخش موشک های بالستیک و تسلیحات متعارف مربوط است. ما در گذشته هم برخی از اینها را تحریم شده ایم. در بخش هایی از قطعنامه اشاره شده که خرید، فروش، صادرات و واردات هرگونه سلاح متعارف به مدت پنج سال جز با مجوز شورای امنیت امکان پذیر نیست. این یعنی امنیت ما در خارج از مرزها و امنیت ما در مقابل تهدیدهای احتمالی منوط به تامین نظر شورای امنیت است و اگر غیر از این عمل کنیم و خود را مسلح کنیم و در مقابل این مجمع الجزایر آدم کش های منطقه خود را حراست کنیم، باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز دهد. شورایی که سوابق چند ساله مجوز دادن های آن جز مجوز دادن به ظالم در حمله به مظلوم نبوده است.
فرق این قطعنامه این است که ما با دست خودمان پیش نویس اش را آماده کرده ایم و آن را پذیرفته ایم؛ پس دیگر نمی توانیم بگوییم که قطعنامه ها غیرقانونی است و اگر بندی از آن را اجرا نکنیم به نقض تعهدات بین المللی متهم می شویم و خود را در مقابل کشورهای عضو سازمان ملل قرار می دهیم و طرف مقابل هم می تواند تعهدات خود را که یک بخش آن در برجام و یا قطعنامه اشاره شده اجرا نکند. داور هم که معمولا به نفع آنها سوت می زند. داور ارزیابی عملکرد ما در این موارد آژانس است. آژانسی که به مدت ۱۵ سال اقدامات از روی حسن نظر ما و با هدف راستی آزمایی آژانس در حوزه فناوری هسته ای را در آخر هم نپذیرفت و حاضر نشد یک صفحه گزارش مثبت از اقدامات ایران ارائه دهد. آژانسی که ده ها هزار نفر ـ ساعت کار بازرسی کرد و با اعزام بازرسان به داخل کشور، تمام فعالیت های ما را زیرنظر گرفت ولی نه حرف ما را در آخر قبول کرد و نه بازرسی های خودش را کافی دانست و پرونده را در همان شرایط نگه داشت.
بخش دیگر محدودیت ها درباره موشک های بالستیک است. موشک هایی که در قطعنامه شورای امنیت پذیرفته ایم به مدت هشت سال بسیاری از اطلاعات حتی آزمایش این موشک ها را در اختیار طرف غربی بگذاریم که این اتفاق بسیار نامبارکی خواهد بود. هدف آمریکایی ها از مذاکرات بعد از لوزان که بعضی وقتها هم به زبانشان جاری می شد، اعمال محدودیت در توانمندی موشکی ما بود. که به نظر می رسد، بخشی از آن را توانستند در این قطعنامه بگنجانند و من نمی دانم طرف ایرانی با چه توجیهی آن را پذیرفت؟
آزمایش موشک های بالستیک که با ادعای طرف غربی ما برای حمل کلاهک های هسته ای ممکن است از آن استفاده کنیم، ادعای باطلی است که آژانس انرژی اتمی می تواند هیچ وقت درباره آن راضی نشود همان طور که در موضوع هسته ای هم راضی نشد و با این همه بازرسی و دسترسی باز هم بر گزارش های باطل خود اصرار کرد و ایران را متهم به استفاده غیرصلح آمیز از فناوری هسته ای کرد.
این روند می تواند در حوزه موشکی نیز ادامه پیدا کند. این که ما وارد یک بازی بشویم که آزمایش های موشکی خود را هم با آنها هماهنگ کنیم، یک بازی جدیدی است که مانند هسته ای می تواند پایان ناپذیر باشد بنابراین طرف غربی به بهانه هسته ای به دستاوردهای موشکی و نظامی ما هم احاطه و برای خنثی سازی آن هم می تواند برنامه های متعددی را برنامه ریزی کند. کدام یک از کشورهای ۱+۵ حاضرند ذره ای درباره توانمندی نظامی خود نه تنها مذاکره حتی اطلاعات کوچکی را بدهند، چه برسد به این که توافق کنند که بسیاری از اقدامات خود را زیرنظر آن انجام دهند.
به نظر پذیرش بند مربوط به موشک، در قطعنامه شورای امنیت اقدام بسیار اشتباهی بود که صورت گرفت و باید هرچه سریع تر نسبت به اصلاح ان اقدام کرد. نباید این موضوع را مشمول مرور زمان کنیم که بعدا برویم جلو و بگوییم ما حالا طور دیگری رفتار می کنیم. باید نسبت به اصلاح آن فورا اقدام کنیم و اعتراض خود را اعلام کنیم و در مجاری رسمی هم این اعتراض را ثبت و عدم قبول داشتن خود نسبت به این بند را صریحا و محکم اعلام و تلاش کنیم بلافاصله اصلاح شود.