به گزارش مشرق، قداست بخشیدن و تلقین ابهت پوشالی سرکردههای عرفانهای نوظهور امری قدیمی بوده که از دیرباز چه درباره مسلکهای خارجی و چه درباره گروههای داخلی صدق میکرده و درباره عرفانه حلقه و رئیس خودشیفته آن یعنی محمدعلی طاهری نیز صدق کرده است.
بازی با احساسات و اعتقادات دینی مخاطبان زودباور و دارای بینش و عقاید سطحی، الزام به استفاده از برخی عناوین برای خطاب قرار دادن سرکرده گروه و برخوردهای چکشی با کسانی که از دستورات سرپیچی میکنند، امری بدیهی در این گروهها از جمله بدنه مدیریتی عرفان حلقه بوده است تا جایی که مسترها و افراد رده بالای این فرقه، از اعضا میخواستند، در جلسات، از طاهری با عنوان «حضرت» استفاده کنند و حتی مدتی پیش که با بیتفاوتی جامعه نسبت به جوسازیها و همچنین افزایش رویگردانی برخی از اعضا روبهرو بودند، در اقدامی ناشیانه شروع به خبرسازی کرده و ادعاهایی درباره اعتصاب غذا و حتی مرگ طاهری مطرح کردند و آن قدر این دروغهای بزرگ را برای خودشان باورپذیر کردند که هم برای این کشته خیالی زیارتنامه تهیه کردند و هم او را شهید خواندند. (هرچند خیلی زود مانند سناریوهای قبلی که بعضا با انتشار فیلم گفتوگوی طاهری با وکیلش در دادگاه نقشههایشان نقش بر آب شد، این دروغگویی نیز نتیجهای جز بیاعتمادی بیشتر اعضا به فرقه برای آنها نداشت).
از عقاید پوچ و انحرافی فرقههایی مانند عرفان به تفصیل گفته شده است؛ از فریب جوانان و متدینین ناآگاه به اسم آشنایی با ناشناختههای دین گرفته تا توهین به معصومان و مظلومنمایی ابلیس و ابداع شیوههای عجیب و خودساخته برای انجام فرایض صریح دینی مانند نماز خواندن.
به عنوان مثال با وجود آیات و روایات و احادیث گوناگون درباره ادای نماز و تأثیرات مختلف این فریضه در ابعاد شخصی و اجتماعی زندگی انسان، در کمال تعجب یکی از آموزههای علنی فرقه عرفان حلقه سبک شمردن نماز است به گونهای که به مخاطبان توصیه میکنند نیازی نیست تحت هر شرایطی نماز بخوانند و صرفاً زمانی که حال خوشی دست داد باید نماز خواند. به گونهای که اخیراً یکی از این افراد که تلویحاً و در گفتار خود مدعی ارتباطگیری خاص و الهامگونه از سوی خداوند است، مدعی میشود که «به من گفتند نیازی نیست ایستاده نماز بخوانی بلکه میتوانی نشسته و خوابیده هم نماز بخوانی. نیازی نیست فلان قرائت را داشته باشی و نیازی نیست رو به قبله نماز بخوانی و حتی نیاز نیست نیت مثلاً نماز ظهر کنی و میتوانی نیت نماز عشق کنی. فقط مهم این است که خدا را حس کنی....».
موضوع بحث حاضر، پرداخت به انحرافات اعتقادی این فرقه نیست زیرا در گذشته به دفعات توسط کارشناسان گوناگون دینی و علما در اینباره گفته شده است تا جایی که 3 تن از مراجع عظام تقلید، با بررسی تفکرات این فرقه و سرکرده آن، حکم به افساد فی الارض محمدعلی طاهری دادهاند؛ بلکه موضوع اصلی بحث نوع برخورد اعضای این فرقه، با منتقدان، مراجع رسیدگی به پرونده و حتی کسانی است که از عرفان حلقه بریدهاند و به زندگی عادی برگشتهاند.
کسانی که نتوانستهاند از تفکرات واهی عرفان حلقه تبعیت کنند و اعتقادات و باورهای دینی خود را برخلاف ابداعات جدید این فرقه دیدهاند، راه خود را از این جماعت کردند اما این پایان کار نبود زیرا اعضای عرفان حلقه به این راحتی آنها را رها نمیکردند و با استفاده از راههای مختلف سعی میکردند این افراد را مجدداً به عرفان حلقه متصل کنند و برای رسیدن به هدف خود از تهدید، تحقیر، اتهامزنی و خبرسازی در فضای مجازی هم استفاده میکردند.
سابقه ترور اعضای برگشته از فرقه طاهری
این تهدیدات در حالی صورت گرفته و میگیرد که در سالهای گذشته آقای تبار یکی از افرادی که جدایی خود را از این فرقه اعلام کرده و حتی اقدام به برگزاری مناظره و روشنگری در این زمینه کرده بود، از سوی افرادی ترور شد، هر چند با انجام اقدامات فوری پزشکی، با وجود اینکه از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، از مرگ حتمی نجات یافت.
البته این تهدید و ارعاب صرفاً محدود به جداشدگان از این فرقه نمیشد و اعضای این فرقه بعضاً رسانههایی را هم که به آسیبشناسی و بیان انحرافات عرفان حلقه میپرداختند، مورد فحاشی، ارعاب و تهدید قرار میدادند.
در اقدامات اخیر این افراد که به راحتی میتوان دستپاچگی و سردرگمی آنها را درباره نزدیک شدن به اتمام رسیدگیهای پرونده طاهری مشاهده کرد، افراد این فرقه که وظیفه خبرسازی در عرصه فضای مجازی را برعهده دارند، بعد از اینکه از حمله به دستگاه قضایی با عناوینی چون مستقل نبودن و عادل نبودن عبور کردند، منتقدان و روشنگران انحرافات محمدعلی طاهری و فرقه او را مورد هجمه قرار دادند.
این افراد که همکاری با رسانهها و مجموعههای ضدانقلاب را نه تنها مخفی نکردهاند بلکه به دفعات به ارتباطگیری با این عوامل اشاره کردهاند، اخیراً برای بازیابی روحیه اعضا و فرار از واقعیتهایی که بسیاری از اعضای این فرقه با آن روبهرو شدهاند، روی به شیوههای نخنمای تخریب منتقدان و روشنگران کردهاند که پیش از این ناکارآمدی آنها در برهههایی مانند فتنه 88 که رسانههای ضدانقلاب سعی میکردند با معرفی هویتهای جعلی و یا کشتهسازی به اهداف خود برسند، مسجل شده بود.
وابستگان محمدعلی طاهری در اوج استیصالِ ناشی از حکم دادگاه این متهم که نشاندهنده این است که آنها قطعاً واقعیت انحراف او را درک کردهاند، شروع به فحاشی و برچسبزنی و ایجاد هویتهای نادرست درباره کارشناسان دینی و حتی روحانیون جوان حوزه علمیه کردهاند و مدعی شدند قوه قضاییه نه براساس مستندات متقن و فتوای مراجع دینی و اعترافات صریح طاهری، بلکه به دلیل اعمال فشار این کارشناسان مذهبی اقدام به صدور حکم کرده است؛ ادعایی که قطعاً این افراد خودشان هم به خوبی به نادرست بودن آن اذعان دارند و میدانند که اینگونه اقدامها و جوسازیها نه تنها باعث بازگشت جداشدگان از عرفان و جذب مخاطب جدید نمیشود، بلکه عاملی خواهد بود برای گسست روزافزون حلقه.
بازی با احساسات و اعتقادات دینی مخاطبان زودباور و دارای بینش و عقاید سطحی، الزام به استفاده از برخی عناوین برای خطاب قرار دادن سرکرده گروه و برخوردهای چکشی با کسانی که از دستورات سرپیچی میکنند، امری بدیهی در این گروهها از جمله بدنه مدیریتی عرفان حلقه بوده است تا جایی که مسترها و افراد رده بالای این فرقه، از اعضا میخواستند، در جلسات، از طاهری با عنوان «حضرت» استفاده کنند و حتی مدتی پیش که با بیتفاوتی جامعه نسبت به جوسازیها و همچنین افزایش رویگردانی برخی از اعضا روبهرو بودند، در اقدامی ناشیانه شروع به خبرسازی کرده و ادعاهایی درباره اعتصاب غذا و حتی مرگ طاهری مطرح کردند و آن قدر این دروغهای بزرگ را برای خودشان باورپذیر کردند که هم برای این کشته خیالی زیارتنامه تهیه کردند و هم او را شهید خواندند. (هرچند خیلی زود مانند سناریوهای قبلی که بعضا با انتشار فیلم گفتوگوی طاهری با وکیلش در دادگاه نقشههایشان نقش بر آب شد، این دروغگویی نیز نتیجهای جز بیاعتمادی بیشتر اعضا به فرقه برای آنها نداشت).
از عقاید پوچ و انحرافی فرقههایی مانند عرفان به تفصیل گفته شده است؛ از فریب جوانان و متدینین ناآگاه به اسم آشنایی با ناشناختههای دین گرفته تا توهین به معصومان و مظلومنمایی ابلیس و ابداع شیوههای عجیب و خودساخته برای انجام فرایض صریح دینی مانند نماز خواندن.
به عنوان مثال با وجود آیات و روایات و احادیث گوناگون درباره ادای نماز و تأثیرات مختلف این فریضه در ابعاد شخصی و اجتماعی زندگی انسان، در کمال تعجب یکی از آموزههای علنی فرقه عرفان حلقه سبک شمردن نماز است به گونهای که به مخاطبان توصیه میکنند نیازی نیست تحت هر شرایطی نماز بخوانند و صرفاً زمانی که حال خوشی دست داد باید نماز خواند. به گونهای که اخیراً یکی از این افراد که تلویحاً و در گفتار خود مدعی ارتباطگیری خاص و الهامگونه از سوی خداوند است، مدعی میشود که «به من گفتند نیازی نیست ایستاده نماز بخوانی بلکه میتوانی نشسته و خوابیده هم نماز بخوانی. نیازی نیست فلان قرائت را داشته باشی و نیازی نیست رو به قبله نماز بخوانی و حتی نیاز نیست نیت مثلاً نماز ظهر کنی و میتوانی نیت نماز عشق کنی. فقط مهم این است که خدا را حس کنی....».
موضوع بحث حاضر، پرداخت به انحرافات اعتقادی این فرقه نیست زیرا در گذشته به دفعات توسط کارشناسان گوناگون دینی و علما در اینباره گفته شده است تا جایی که 3 تن از مراجع عظام تقلید، با بررسی تفکرات این فرقه و سرکرده آن، حکم به افساد فی الارض محمدعلی طاهری دادهاند؛ بلکه موضوع اصلی بحث نوع برخورد اعضای این فرقه، با منتقدان، مراجع رسیدگی به پرونده و حتی کسانی است که از عرفان حلقه بریدهاند و به زندگی عادی برگشتهاند.
کسانی که نتوانستهاند از تفکرات واهی عرفان حلقه تبعیت کنند و اعتقادات و باورهای دینی خود را برخلاف ابداعات جدید این فرقه دیدهاند، راه خود را از این جماعت کردند اما این پایان کار نبود زیرا اعضای عرفان حلقه به این راحتی آنها را رها نمیکردند و با استفاده از راههای مختلف سعی میکردند این افراد را مجدداً به عرفان حلقه متصل کنند و برای رسیدن به هدف خود از تهدید، تحقیر، اتهامزنی و خبرسازی در فضای مجازی هم استفاده میکردند.
سابقه ترور اعضای برگشته از فرقه طاهری
این تهدیدات در حالی صورت گرفته و میگیرد که در سالهای گذشته آقای تبار یکی از افرادی که جدایی خود را از این فرقه اعلام کرده و حتی اقدام به برگزاری مناظره و روشنگری در این زمینه کرده بود، از سوی افرادی ترور شد، هر چند با انجام اقدامات فوری پزشکی، با وجود اینکه از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، از مرگ حتمی نجات یافت.
البته این تهدید و ارعاب صرفاً محدود به جداشدگان از این فرقه نمیشد و اعضای این فرقه بعضاً رسانههایی را هم که به آسیبشناسی و بیان انحرافات عرفان حلقه میپرداختند، مورد فحاشی، ارعاب و تهدید قرار میدادند.
در اقدامات اخیر این افراد که به راحتی میتوان دستپاچگی و سردرگمی آنها را درباره نزدیک شدن به اتمام رسیدگیهای پرونده طاهری مشاهده کرد، افراد این فرقه که وظیفه خبرسازی در عرصه فضای مجازی را برعهده دارند، بعد از اینکه از حمله به دستگاه قضایی با عناوینی چون مستقل نبودن و عادل نبودن عبور کردند، منتقدان و روشنگران انحرافات محمدعلی طاهری و فرقه او را مورد هجمه قرار دادند.
این افراد که همکاری با رسانهها و مجموعههای ضدانقلاب را نه تنها مخفی نکردهاند بلکه به دفعات به ارتباطگیری با این عوامل اشاره کردهاند، اخیراً برای بازیابی روحیه اعضا و فرار از واقعیتهایی که بسیاری از اعضای این فرقه با آن روبهرو شدهاند، روی به شیوههای نخنمای تخریب منتقدان و روشنگران کردهاند که پیش از این ناکارآمدی آنها در برهههایی مانند فتنه 88 که رسانههای ضدانقلاب سعی میکردند با معرفی هویتهای جعلی و یا کشتهسازی به اهداف خود برسند، مسجل شده بود.
وابستگان محمدعلی طاهری در اوج استیصالِ ناشی از حکم دادگاه این متهم که نشاندهنده این است که آنها قطعاً واقعیت انحراف او را درک کردهاند، شروع به فحاشی و برچسبزنی و ایجاد هویتهای نادرست درباره کارشناسان دینی و حتی روحانیون جوان حوزه علمیه کردهاند و مدعی شدند قوه قضاییه نه براساس مستندات متقن و فتوای مراجع دینی و اعترافات صریح طاهری، بلکه به دلیل اعمال فشار این کارشناسان مذهبی اقدام به صدور حکم کرده است؛ ادعایی که قطعاً این افراد خودشان هم به خوبی به نادرست بودن آن اذعان دارند و میدانند که اینگونه اقدامها و جوسازیها نه تنها باعث بازگشت جداشدگان از عرفان و جذب مخاطب جدید نمیشود، بلکه عاملی خواهد بود برای گسست روزافزون حلقه.