به گزارش مشرق، عابدی همچنان در تئاتر نیز فعال است و شهریور و مهر ماه سال جاری در نمایشهایی به کارگردانی حسین کیانی و آتیلا پسیانی بازی خواهد کرد، اما هیچ بعید نیست باز هم او را در سریالهای دیگری از کارگردانهایی همطراز فریدون جیرانی، مازیار میری و محمدحسین لطیفی ببینیم.
در سریال تعبیر وارونه یک رویا قرار است چه جور زنی را به نمایش بگذارید؟
زنی که شبیه هیچ کدام از نقشهای دیگرم نیست. من عاشق ارائه بازیهای متفاوت هستم و در کارنامهام آثار متنوعی میبینید از کمدیهای فاخر شکسپیری تا کمدیهای سرگرمکننده، تراژدی و ملودرام. ناهید در تعبیر وارونه یک رویا زنی بسیار با شخصیت، مودب و تحصیلکرده است که در یک خانواده اصیل بزرگ شده است. خانوادهاش چیزی برای او کم نگذاشتهاند و او حالا هم زنی موفق و سوپروایزر یکبخش از بیمارستان است که یک باره دچار چالشهای عجیبی میشود؛ چالشهایی که چنین زنی را از پای میاندازد.
به نظر میرسد این چالشها به خانم موید با بازی پانتهآ بهرام و رابطهاش با همسر ناهید مربوط است!
بله. این مساله و البته چیزهای دیگری که نمیتوانم درباره آنها توضیح بدهم. اجازه بدهید بیشتر از این چیزی نگویم تا مردم علاقهمند باشند سریال را دنبال کنند.
برای بازی در نقش ناهید با توجه به اینکه همسرش در سازمان انرژی اتمی کار میکند، مابهازای بیرونی داشتید؟
نه اصلا. من او را خودم بر مبنای فیلمنامه طراحی کردم. معمولا برای نقشهایی که بازی میکنم، به نمونههای بیرونی توجه دارم مثل نقش افسر در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن که برایش نمونههای بارز داشتم. از دوران بچگی زنانی از این دست میشناختم و از تصاویری که از آنها در ذهنم ثبت شده بود، اما ناهید زنی است مانند بسیاری از زنهایی که این روزها در اطرافم میبینم که یکباره درگیر چالشهای بزرگی میشوند. به عنوان بازیگر برای اجرای این نقش از «اگر» طلایی استفاده کردهام و اینکه چنین زنی اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرد چه واکنشهایی نشان میدهد! البته بخشهایی از زندگی و احساسات این زن شبیه خودم بود.
چه بخشهایی؟!
شاید در مقابل دوربین و در قالب نقشهای متفاوت، به شکلهای مختلف ظاهر شوم، اما خودم آرام و بیسر و صدا و صبور هستم. سعی میکنم سنگ زیرین آسیاب باشم و روحیاتی از این دست دارم. به شیرین در شمعدونی هیچ شباهتی ندارم، اما ناهید و تا حدی افروز به خودم شبیه هستند با این تفاوت که این دو زن به لحاظ موقعیتهای اجتماعی، خانواده و تحصیلات متفاوت هستند.
تصمیم گرفتهاید در تلویزیون بمانید؟
عجیب است که بجز شما دیگران هم همین را میگویند در حالی که من همیشه، دست کم سالی یک تئاتر روی صحنه داشتهام. فقط پارسال بود که صرفا در یک تئاتر در جشنواره بازی کردم اما من اصلا نمیتوانم از صحنه تئاتر دور بمانم.
این حرف از آنجا میآید که این اواخر در سریالهای متعددی بازی کردهاید و از سریال دودکش به بعد در اکثر سریالهای مهم تلویزیون حضور داشتهاید.
نمیتوانم کتمان کنم که در تلویزیون فعالیتم جدیتر شده و آن هم به مسائل مالی مربوط است، اما در عین حال خیلی سختگیرانه عمل میکنم و هر نقشی را نمیپذیرم. برایم خیلی مهم است که در دنیای تصویر چطور ظاهر میشوم و چطور عمل میکنم. تئاتر سنگینی و وزانت خودش را دارد و شما در هر نمایشی با هر کیفیتی حضور داشته باشی میتوانی به عنوان یک بازیگر کار خودت را انجام بدهی و تجربه خوبی داشته باشی؛ کمترین چیزی که از بازی در تئاتر برای بازیگر حاصل میشود یک تجربه خوب است. به قول خانم رویا تیموریان اگر یک نمایش برای بازیگر هیچ چیزی نداشته باشد، دست کم یک سیاه مشق محسوب میشود اما در دنیای تصویر شرایط به گونه دیگری است! اگر شما در فیلم یا سریالی بازی کنید که میلنگد، دیگر همه چیز را از دست دادهاید و خوشبختانه من این شانس را داشتم که با کارگردانهای خوب، در سریالهای خوب همکاری داشته باشم.
نقشهایی که در سریال دودکش و شمعدونی بازی کردهاید، یعنی افروز و شیرین فرقهای زیادی با هم دارند، اما نقش افسر در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن خیلی متفاوت نبود و زود هم حذف شد؟
شیرین برخلاف افروز، بدجنس و تازه به دوران رسیده بود و افسر از هر دوی آنها متفاوتتر. او زن بسیار مقتدر و عجیبی بود، اما بخشهای زیادی از آن حذف شد. قرار بود تقریبا در نیمی از سریال حضور داشته باشم، اما چون بخشهای بازگشت به گذشته را کوتاه کردند، صحنههای زیادی از نقش افسر حذف شد. این شخصیت لحظات درخشان و خوبی برای بازی داشت. یک زن جنوبشهری که در عین جوانی بسیار آبدیده و سرد و گرم چشیده بود؛ او بیشتر از 30سال نداشت، اما بسیار سختی کشیده بود. زنی که شوهر خلافکارش سر به راه شد اما در مقابل یک پیشنهاد وسوسه کننده، او هم طمع میکند و با شوهرش در انجام خلاف همراه میشود.
ناراحت نیستید که چنین نقشی کوتاه شد؟
خب، باعث تاسف است، اما نکته اینجاست که نقشی مانند افسر هنوز با بازی من دیده نشده است. یعنی میتوانم یک بار دیگر مشابه آن را بازی کنم.
آذر مهاجر