به گزارش مشرق، "مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیةاللّه(عج) که حقش بر گردن ما افزونتر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى نویسد:
"چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت(عج) را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، بجا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت(عج)، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، می باشد."
شباهت به داوود نبی(ع)
حضرت داوود(ع) را خداوند در زمین خلیفه ساخت و فرمود: ای داوود ما تو را در زمین خلافت دادیم. حضرت مهدی(عج) را نیز خداوند خلیفه خود در زمین نمود و فرمود: آیا چه کسی جز خداوند دعای مضطر را به اجابت می رساند و گرفتاری را برطرف می سازد و شما را خلفای زمین قرار می دهد.
حضرت داوود(ع) خداوند آهن را برایش نرم کرد که در قرآن آمده و آهن را برایش نرم ساختیم. امام مهدی(عج) نیز خداوند آهن را برایش نرم کرده است. حضرت داوود(ع) سنگ با او سخن گفت و صدا زد: ای داوود مرا بگیر و جالوت را با من به قتل برسان. امام مهدی(عج) نیز علم و شمشیرش او را صدا می کنند و می گویند: این ولی خدا خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان.
در روایت آمده است: سنگ در زمان ظهور آن حضرت هنگامی که کافری زیر آن پنهان می شود مومن را صدا می زند و می گوید: این مومن زیر من کافری است او را بکش. پس مومن می آید و کافر را می کشد.
حضرت داوود(ع) جالوت را کشت. قائم نیز دجال که از جالوت بدتر است را می کشد. حضرت داوود(ع) به الهام در میان مردم حکم می کرد. حضرت مهدی(عج) به حکم داوود قضاوت خواهد کرد و از بینه و شاهد نمی پرسد و نیازی به آن ندارد.
حضرت داوود(ع) نوشته ای از آسمان بر او نازل شد که مهری از طلا بر آن بود، در آن نوشته سیزده مساله بود. حضرت مهدی(عج) نیز نوشته ای با مهر طلایی به همراه دارد که در کمال الدین از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: گویی قائم را بر منبر کوفه می نگرم که یارانش 313 تن به عدد اصحاب بدر پیرامونش هستند و آنهایند صاحبان پرچم ها و آنهایند حکمروایان الهی در زمینش بر خلایقش، تا اینکه از قبای خود نوشته ای بیرون آورد که با مهری زرین ممهور باشد.
پیمانی از رسول الله(ص)، پس مانند گوسفندان بی زبان از دور و برش پراکنده می شوند و کسی از آنها باقی نمی ماند مگر وزیر و یازده نقیب، چنانکه با موسی بن عمران باقی ماندند، پس در زمین می گردند ولی راهی جز او نمی یابند پس به خدمتش باز می گردند.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى نویسد:
"چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت(عج) را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، بجا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت(عج)، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، می باشد."
شباهت به داوود نبی(ع)
حضرت داوود(ع) را خداوند در زمین خلیفه ساخت و فرمود: ای داوود ما تو را در زمین خلافت دادیم. حضرت مهدی(عج) را نیز خداوند خلیفه خود در زمین نمود و فرمود: آیا چه کسی جز خداوند دعای مضطر را به اجابت می رساند و گرفتاری را برطرف می سازد و شما را خلفای زمین قرار می دهد.
حضرت داوود(ع) خداوند آهن را برایش نرم کرد که در قرآن آمده و آهن را برایش نرم ساختیم. امام مهدی(عج) نیز خداوند آهن را برایش نرم کرده است. حضرت داوود(ع) سنگ با او سخن گفت و صدا زد: ای داوود مرا بگیر و جالوت را با من به قتل برسان. امام مهدی(عج) نیز علم و شمشیرش او را صدا می کنند و می گویند: این ولی خدا خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان.
در روایت آمده است: سنگ در زمان ظهور آن حضرت هنگامی که کافری زیر آن پنهان می شود مومن را صدا می زند و می گوید: این مومن زیر من کافری است او را بکش. پس مومن می آید و کافر را می کشد.
حضرت داوود(ع) جالوت را کشت. قائم نیز دجال که از جالوت بدتر است را می کشد. حضرت داوود(ع) به الهام در میان مردم حکم می کرد. حضرت مهدی(عج) به حکم داوود قضاوت خواهد کرد و از بینه و شاهد نمی پرسد و نیازی به آن ندارد.
حضرت داوود(ع) نوشته ای از آسمان بر او نازل شد که مهری از طلا بر آن بود، در آن نوشته سیزده مساله بود. حضرت مهدی(عج) نیز نوشته ای با مهر طلایی به همراه دارد که در کمال الدین از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: گویی قائم را بر منبر کوفه می نگرم که یارانش 313 تن به عدد اصحاب بدر پیرامونش هستند و آنهایند صاحبان پرچم ها و آنهایند حکمروایان الهی در زمینش بر خلایقش، تا اینکه از قبای خود نوشته ای بیرون آورد که با مهری زرین ممهور باشد.
پیمانی از رسول الله(ص)، پس مانند گوسفندان بی زبان از دور و برش پراکنده می شوند و کسی از آنها باقی نمی ماند مگر وزیر و یازده نقیب، چنانکه با موسی بن عمران باقی ماندند، پس در زمین می گردند ولی راهی جز او نمی یابند پس به خدمتش باز می گردند.