به سرعت عکس های این حادثه از طریق فعالان و مدافعان حقوق حیوانات در شبکه های اجتماعی منتشر می شد به همین منظور راهی اشتهارد شدیم تا از نزدیک از چند و چون حادثه مطلع شویم و بتوانیم به سهم خود از تکرار چنین اتفاقات تلخی جلوگیری کنیم.
در محل حادثه برخی از مدافعان حقوق حیوانات حضور دارند یکی از همکاران خانم رئوفی که در این حادثه جان خود را از دست داده است در میان حاضران در حال صحبت کردن با کسانی است که در آنجا جمع شده اند. به سراغش می روم به محض اینکه مطلع می شود خبرنگار هستم بدون اینکه سوالی پرسیده باشم شروع به اطلاع رسانی می کند وی که می خواهد نامش را در گزارش نیاورم می گوید: در این پناهگاه ۴۵۰ گربه که بسیاری از آنها معلول و بیمار بودند و تعدادی سگ نگهداری میشد.
وی می افزاید: خانم رئوفی سال ها زندگی اش را وقف حمایت از حیوانات کرده بود تا بخشی هرچند ناچیز از بیتفاوتی مردم نسبت به حیوانات و حیوانستیزی و حیوانآزاری را جبران کند و مرهمی بر زخمهای این مخلوقات بیگناه باشد.
وی اضافه می کند: خانم رئوفی تصمیم گرفته بود به هر تعداد حیوان که میتواند، پناه دهد و اولویت وی، پناه دادن به حیوانات معلول و بیمار بود. این مرکز به بهشتی کوچک برای نگهداری از حیوانات معلول و زخمی تبدیل شده بود.
وی می گوید: خانم رئوفی فعالیت حمایتی خود را با تعداد محدودی از حیوان آغاز کرد و کمکم کار را توسعه داد و تعداد بیشتری را تحت پوشش قرار داد اما نکتهای که این بانوی خیّر را تا آخرین لحظه عمرش آزار میداد، اعتراض همسایهها نسبت به نگهداری حیوان بود.
به گفته وی اعتراضها باعث شد که رئوفی محل پناهگاه خود را چندین بار تغییر دهد و از شهری به شهر دیگر برود تا از دست تهدیدهای همسایهها از جمله تهدید به کشتن حیوانات در امان باشد، در مرحله آخر برای اینکه حیواناتش در امان باشند، پناهگاه را به کنار یک روستا در اشتهارد (جایی که حدود یک ساعت با مرکز استان البرز فاصله دارد) منتقل کرد اما طبق اظهارات برخی افراد که در امور پناهگاه با وی همکاری میکردند، مردم این منطقه نیز گاه و بیگاه اعتراض و تهدید میکردند.
فعالان و مدافعان حقوق حیوانات که در محل حادثه حضور داشتند، می گفتند اگر وی برای جلوگیری از عملی شدن تهدیدات همسایهها مجبور نمیشد منطقهای دور افتاده را انتخاب کند شاید در هنگام بروز حادثه جانش را از دست نمی داد.
یکی از فعالان حقوق حیوانات در ایران در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: دلیل دشمنی برخی از مردم با حیواناتی از قبیل سگ و گربه را نمیفهمم. متاسفانه بسیاری از مردم نه تنها خودشان دلشان برای سگ و گربههای بیپناه به رحم نمیآید بلکه چشم دیدن کمک کردن یک نفر دیگر به این حیوانات را هم ندارند و مانع کارش میشوند و تهدیدش میکنند.
ژاله فتوره چی می افزاید: خانم رئوفی هرچه داشت، برای راهاندازی پناهگاه سگها و گربهها هزینه کرد و هزینههای جاری از جمله حقوق کارگرهای پناهگاه از محل کمکهای خیران تامین میشد اما نکته دردناک این است که وی به خاطر فرار از تهدیدها علیه خود و حیواناتش مجبور شده بود پناهگاه را در آن محل دوردست برپا کند و ظاهرا آنجا هم از تهدیدات درامان نبوده است. اگر پناهگاه در جایی نزدیکتر به مرکز استان بود، امدادرسانی بسیار سریعتر انجام میشد.
فتورهچی خاطرنشان می کند: اعضای گروههای حمایت از حیوانات در کشورمان در غیاب کمکها و حمایتهای دولتی به صورت خودجوش و با هزینه شخصی اقدام به غذارسانی به سگها و گربهها و فعالیتهای حیواندوستانه دیگر میکنند اما برخی از مردم، نه تنها خود به حیوانات کمکی نمیکنند، بلکه تحمل دیدن کمک و حمایت دیگران از حیوانات را هم ندارند و بسیاری از اعضای گروههای غذارسان هم با تهدید مردم و خشونت و اعتراض آنها مواجه میشوند و حتی از دست آنها کتک میخورند.
پریسا پروین مهر عضو گروه "شفاخانه سفید حیوانات" نیز در مصاحبه با مهر می گوید: شایعاتی در مورد عمدی بودن حادثه آتشسوزی شکل گرفته اما به نظر میرسد این شایعات صحت ندارد و دلیل حادثه، "مشکل فنی مربوط به برق" بوده است.
وی می گوید: باید منتظر نظر کارشناسی در خصوص چگونگی حادثه آتش سوزی باشیم ولی طبق گفته شاهدان عینی آتشسوزی از کانکسی که این بانو گربههای معلول و بیمار را نگهداری می کرده است شروع شده و به سایر بخشهای پناهگاه از جمله فضای باز آسیبی وارد نشده و همه گربههایی که در فضای باز بودهاند، سالم هستند.
خانم پروین مهر ادامه می دهد: طبق اظهارات شاهدان، آتشسوزی ساعت شش صبح آغاز شده و تلاش کارگران پناهگاه برای متوقف کردن آتش بیفایده بوده است.
برای روشن تر شدن جزئیات با مرکز حوادث و فوریت های پزشکی استان البرز تماس برقرار می کنم و موفق به صحبت با آرش رحمتی معاون مرکز حوادث و فوریت های پزشکی می شوم، وی می گوید: حادثه حدود شش و ۴۵ دقیقه صبح به اورژانس اطلاع داده شد نیروهای امدادی به محل حادثه اعزام شدند شدت آتشسوزی زیاد بود در ابتدا مشخص نبود که کسی داخل کانکس وجود دارد یا خیر.
رحمتی می افزاید: پس از گذشت مدت زمانی کوتاه نیروهای امدادی متوجه شدند که بانویی در داخل کانکس محل آتش سوزی حضور دارد ولی متاسفانه به علت شدت آتش سوزی وی جان خود را از دست داد.
معاون مرکز حوادث و فوریت های پزشکی البرز می گوید: البته گزارش نهایی در مورد علت فوت را باید از پزشکی قانونی جویا شوید.
رحمتی در پاسخ به این پرسش که طبق اظهارات شنیده شده، حادثه بین ساعت پنج تا شش صبح اتفاق افتاده است چرا ساعت شش و ۴۵ دقیقه صبح به نیروهای اورژانس اطلاع داده شده و اینکه چه کسی به اورژانس اطلاع داده است؟ می گوید: نیروهای ما به محض دریافت تماس تلفنی به محل اعزام شدهاند اما در مورد این که چرا حادثه دیر خبر داده شده، اطلاعی نداریم و فقط در صورتی میتوانیم نام اطلاعدهنده و جزئیات مکالمه تلفنی را در اختیار شما قرار دهیم که حکم لازم صادر شده باشد.
برای پیگیری های بیشتر با مسئول ایستگاه آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اشتهارد تماس می گیرم یوسف علی میرزا در این ارتباط به مهر می گوید: این حادثه ساعت شش صبح شنبه رخ داد یک نفر فوت شد و ۲۰۰ قلاده گربه هم تلف شدند. در این حادثه یک زن ۶۰ ساله که کار نگهداری و درمان گربههای آسیبدیده را بر عهده داشت، در اثر استنشاق دود و خفگی جان باخت.
علیمیرزا ادامه می دهد: مهار این آتشسوزی حدود سه ساعت زمان برد و علت وقوع آن توسط کارشناسان مربوطه در حال بررسی است.
در خصوص تعداد گربههای از بین رفته در این حادثه، اطلاعات ضد و نقیضی بین فعالان و مدافعان حقوق حیوانات و حیواندوستان وجود دارد. برخی تعداد گربه های تلف شده را ۳۰۰، عده ای ۲۰۰ و برخی دیگر ۱۰۰ قلاده اعلام می کنند.
با توجه به آمارهای ضد و نقیض و همچنین وجود شایعاتی مبنی بر عمدی بودن این حادثه و ارتباط آن با تهدیدهایی که نسبت به خانم رئوفی و گربههایش وجود داشته باید منتظر تحقیقات پلیس، گزارش پزشکی قانونی باشیم.
کم کم وقت رفتن است به همراه برخی از مدافعان حقوق حیوانات به کرج برمی گردم در راه یکی از فعالان حقوق حیوانات می گوید: در حال حاضر سازمان حفاظت محیط زیست فقط با برخی موارد مربوط به آزار حیوانات از جمله شکار حیوانات برخورد میکند در حالی که این امر لازم است اما کافی نیست و این سازمان باید حمایتهای خود از حیوانات را تا سطح کوچهها و خیابانهای همه شهرهای ایران بیاورد یا اینکه متولی دیگری برای این امر تعیین شود که از قدرت اجرایی و حمایتهای کافی در زمینههای مختلف نیز بهرهمند باشد.
یکی دیگر از همراهان در راه بازگشت می گوید: اختصاص بیلبوردهایی با موضوعات مرتبط با حمایت از حیوانات و مهربانی با حیوانات در سطح شهرها میتواند کمک شایانی کند ضمن اینکه یکی از مهمترین ضرورتها این است که با فرهنگسازی به رانندگان آموزش داده شود که در زمان رانندگی در جادهها و خیابانها و کوچهها هوای حیوانات را هم داشته باشند تا با آنها تصادف نکنند.