به گزارش مشرق، هر روز فاصله قیمت زمین و خانه در شمالیترین و جنوبیترین نقاط تهران افزایش مییابد و هر روز نیز با عمیقتر شدن فاصلههای طبقاتی، بحث عدم توزیع عادلانه ثروت بیشتر از گذشته مورد نقد و انتقاد قرار میگیرد.
گزارشهای میدانی نشان میدهد خانههایی با قیمت 400 میلیارد تومان به فروش میرود؛ این در شرایطی است که این روزها بسیاری از مردم توان خرید آپارتمانهای کوچک با قیمت 200 میلیون تومان را هم ندارند و زیر بار وام و تسهیلات با سودهای کمرشکن میروند.
بله، در همین تهران و شهرهای بزرگ کشور دارد ساختمانهایی قد علم میکند که به جز حسرت و آه برای قشر فرودست جامعه چیزی ندارد؛ خانهها و ساختمانهایی که با نام مجتمع، برج و ویلا برای ثروتمندان به فروش میرود؛ آن هم در حالی که یک فرد برای دریافت وام 20، 30 میلیون تومانی مسکن شاد و غمگین میشود، اما در جهت مقابل، فردی در یک متر خانه تجملی خود، سقف آروزهای خواستاران مسکنمهر را ناچیز میبینند.
البته نکته جالب اینجاست که وقتی یکی از مشاوران املاک از وجود خانهای 400 میلیاردی در پایتخت خبر میدهد که معتقد است «ما باید افتخار کنیم چنین خانههایی در کشور وجود دارد و کاش یک زمانی باشد که صحبت از قیمت هزار میلیاردی یک خانه کنیم.»
پاسخ به این اظهارنظر از نگاه بسیاری از اقشار جامعه این است که هیچکس در حال حاضر از وجود چنین خانهها ناراحت نمیشود و داشتن ثروت بد نیست -البته ثروتی که از راه رانت بهدست نیامده باشد- ، اما ناراحتی اینجاست که نباید تفاوت فقیر و غنی در یک شهر بیش از 2 هزار برابر باشد.
درست است؛ در حال حاضر تفاوت فقیر و غنی در تهران در خرید خانه بیش از 2 هزار برابر است و این رقم حتی گاها به 4 هزار برابر هم میرسد. این موضوع نشاندهنده یک واقعیت تلخ است و اینکه هر روز شکاف طبقاتی در کشور بیشتر میشود و حتی بعضا با تصمیمات یکشبه و مطالعه نشده، عدهای روز به روز پولدارتر و عدهای فقیرتر میشوند.
یکی از متقاضیان خرید مسکن که به فایلهای فروش املاک در تهران سر میزد، هنگام شنیدن چنین رقمی بابت مسکن در شمال تهران، بلافاصله با تعجب عنوان میکند: «ملت واسه دو متر جا از صبح تا شب میدوند، پول اجاره خود را هم در نمیآورند؛ حالا چه برسد به خرید یک خانه کوچک. بعد حالا وقتی میشنویم که اینقدر در یک شهر تفاوت وجود دارد و عدهای هم از حق سرپناه محروم باشد، این خانهها مثل استخوان در گلو میشود.»
بههرحال این اعداد و ارقام به روشنی بیان میکند که فاصله فقیر و غنی در کشور تا چه حد افزایش یافته است و اختلاف طبقاتی یکی از چالشهای بزرگ دولت خواهد بود؛ چالشی که به سادگی قابل حل نیست و نیاز به برنامهریزیها و بررسیهای بلند مدت دارد.
منبع: افکار نیوز
گزارشهای میدانی نشان میدهد خانههایی با قیمت 400 میلیارد تومان به فروش میرود؛ این در شرایطی است که این روزها بسیاری از مردم توان خرید آپارتمانهای کوچک با قیمت 200 میلیون تومان را هم ندارند و زیر بار وام و تسهیلات با سودهای کمرشکن میروند.
بله، در همین تهران و شهرهای بزرگ کشور دارد ساختمانهایی قد علم میکند که به جز حسرت و آه برای قشر فرودست جامعه چیزی ندارد؛ خانهها و ساختمانهایی که با نام مجتمع، برج و ویلا برای ثروتمندان به فروش میرود؛ آن هم در حالی که یک فرد برای دریافت وام 20، 30 میلیون تومانی مسکن شاد و غمگین میشود، اما در جهت مقابل، فردی در یک متر خانه تجملی خود، سقف آروزهای خواستاران مسکنمهر را ناچیز میبینند.
البته نکته جالب اینجاست که وقتی یکی از مشاوران املاک از وجود خانهای 400 میلیاردی در پایتخت خبر میدهد که معتقد است «ما باید افتخار کنیم چنین خانههایی در کشور وجود دارد و کاش یک زمانی باشد که صحبت از قیمت هزار میلیاردی یک خانه کنیم.»
پاسخ به این اظهارنظر از نگاه بسیاری از اقشار جامعه این است که هیچکس در حال حاضر از وجود چنین خانهها ناراحت نمیشود و داشتن ثروت بد نیست -البته ثروتی که از راه رانت بهدست نیامده باشد- ، اما ناراحتی اینجاست که نباید تفاوت فقیر و غنی در یک شهر بیش از 2 هزار برابر باشد.
درست است؛ در حال حاضر تفاوت فقیر و غنی در تهران در خرید خانه بیش از 2 هزار برابر است و این رقم حتی گاها به 4 هزار برابر هم میرسد. این موضوع نشاندهنده یک واقعیت تلخ است و اینکه هر روز شکاف طبقاتی در کشور بیشتر میشود و حتی بعضا با تصمیمات یکشبه و مطالعه نشده، عدهای روز به روز پولدارتر و عدهای فقیرتر میشوند.
یکی از متقاضیان خرید مسکن که به فایلهای فروش املاک در تهران سر میزد، هنگام شنیدن چنین رقمی بابت مسکن در شمال تهران، بلافاصله با تعجب عنوان میکند: «ملت واسه دو متر جا از صبح تا شب میدوند، پول اجاره خود را هم در نمیآورند؛ حالا چه برسد به خرید یک خانه کوچک. بعد حالا وقتی میشنویم که اینقدر در یک شهر تفاوت وجود دارد و عدهای هم از حق سرپناه محروم باشد، این خانهها مثل استخوان در گلو میشود.»
بههرحال این اعداد و ارقام به روشنی بیان میکند که فاصله فقیر و غنی در کشور تا چه حد افزایش یافته است و اختلاف طبقاتی یکی از چالشهای بزرگ دولت خواهد بود؛ چالشی که به سادگی قابل حل نیست و نیاز به برنامهریزیها و بررسیهای بلند مدت دارد.
منبع: افکار نیوز