** کیهان
گاردین: زد و بند با آلسعود سیلی انگلیس به صورت حقوق بشر است
روزنامه گاردین از زد و بند شرمآور دولت انگلیس و آلسعود برای کسب کرسی شورای حقوق بشر سازمان ملل خبر داد.
اوئن باوکات گزارشگر گاردین از افشای اسنادی خبر داد که از زد و بند مخفیانه انگلیس و رژیم سعودی حکایت میکند. بر مبنای مکاتبات دیپلماتیک فاش شده، انگلیس برای اطمینان از این که خودش و عربستان سعودی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد صاحب کرسی شوند با سعودیها بر سر نحوه رای دادن زد و بند کرده است. عضویت عربستان سعودی در یکی از بانفوذترین نهادهای سازمان ملل متحد در سال 2013، موجی از انتقادات بینالمللی علیه سوابق حقوق بشری عربستان را در پی داشت.
گاردین نوشت: خبر جدید احتمال اعدام علیمحمد النمر، یک فعال شیعه سعودی که در هفده سالگی برای پیوستن به تظاهرات ضد دولتی محکوم شد واکنشهای دیپلماتیک تازهای را به همراه آورده است.
مکاتبات وزارت خارجه عربستان سعودی که در ماه ژوئن به دست وبسایت افشاگر ویکیلیکس افتاده به گفتوگوهایی با دیپلماتهای انگلیسی پیش از رایگیری ماه نوامبر 2013 در نیویورک اشاره دارد. این اسناد اکنون به دست یک نهاد غیردولتی در ژنو به نام «دیدهبان سازمان ملل متحد» که فعالیت آن سازمان را زیر نظر دارد و همچنین توسط روزنامه «استرالیان» ترجمه شده است.
مکاتبات سعودیها به تاریخ ژانویه و فوریه 2013 بازمیگردد و به طور جداگانه توسط «دیدهبان سازمان ملل» و روزنامه «استرالیان» ترجمه شده است. در یکی از این نامهها نوشته شده است: «این نمایندگی مفتخر به ارسال یادداشت ضمیمه به وزارتخانه است؛ یادداشتی که هیئت نمایندگی از سوی نمایندگی دائم بریتانیا دریافت کرده است و خواستار حمایت از نامزدی بریتانیا در انتخابات سال 2013 در نیویورک برای عضویت در شورای حقوق بشر طی سالهای 2014 تا 2016 شده است. این وزارتخانه از این فرصت برای تبادل حمایت دو طرف استفاده میکند تا در ازای حمایت عربستان از عضویت بریتانیا در شورای حقوق بشر، بریتانیا هم از عضویت عربستان سعودی در آن شورا پشتیبانی کند».
یک سند دیگر، از انتقال 100 هزار دلار توسط عربستان سعودی برای «هزینههای ناشی از کمپین نامزدی عربستان برای عضویت در شورای حقوق بشر در دوره 2014 تا 2016» حکایت دارد.
هیلل نوئر، مدیر اجرایی دیدهبان سازمان ملل متحد، به روزنامه استرالیان گفته است: «براساس شواهد، ما از این که بریتانیا ممکن است برای انتخاب تنفرآورترین رژیم دنیا به عنوان قاضی حقوق بشر جهان زد و بندی کرده باشد عمیقا نگران هستیم. برای دیدهبان سازمان ملل متحد غیرقابل پذیرش است که بریتانیا از رد ادعای زد و بند میان لندن و ریاض بر سر رایگیری در شورای حقوق بشر سر باز میزند و حتی حاضر نیست به افکار عمومی اطمینان دهد که رای آن کشور بر اصلاحات محوری قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل استوار است.»
الن هوگارث، رئیس امور دولتی و سیاستگذاری عفو بینالملل در انگلیس میگوید: «این که بریتانیا بر سر حقوق بشر با مقامهای سعودی دست به معاملات پنهانی میزند، به منزله سیلی به صورت فعالان سعودی گرفتاری است که در عربستان تحت آزار و تعقیب گسترده قرار دارند.»
یادآور میشود فرقه جعلی و انحرافی وهابیت که مبنای رژیم سعودی است، ساخته دست استعمارگران انگلیسی و برای انحراف در جهان اهل تسنن است همانگونه که در اقدامی مشابه، بهاییت برای ایران شیعه ساخته شد.
دفاعمقدس را ول کن شما درباره پتروپارس توضیح بده!
رئیس اسبق هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس گفت با 3 میلیارد دلار به دفاع از کشور در سالهای دفاعمقدس پرداختیم و با 3 میلیارد کالاهای اساسی برای زنده ماندن مردم را تأمین کردیم.
بهزاد نبوی از متهمان فتنه 88 که مدتی است از زندان آزاد شده، ضمن سخنانی در موسسه دین و اقتصاد به نحوه مدیریت کشور در دوره جنگ پرداخت و فصل مشبعی دراینباره سخنرانی میکرد. وی با اشاره، به کاهش قیمت نفت در سالهای پایانی جنگ گفت: خدا حفظ کند آقای زنگنه را که آن روزها جوانتر و شادابتر بود، موقع نوشتن این استراتژی در اتاق جلسه اقتصاد راه میرفت و میگفت ما داریم «امت هوازی» تربیت میکنیم. یعنی امتی که هیچچیز جز هوا نخورد. واقعا هم آن استراتژی همین بود و شرایط بسیار سختی داشتیم. البته ما بسیار حساس بودیم که سهم کالای اساسی دست نخورد حتی به قیمت تعطیلی بسیاری از کارخانههای کشور، چون نمیشد و واقعا پول نبود و ممکن بود مشکلات قحطی و گرسنگی پیش آید. مجبور بودیم از همه چیز بگذریم و سه میلیارد کالای اساسی را بدهیم برای زنده ماندن مردم و سه میلیارد جنگ برای دفاع از کشور.
بازی بهزاد نبوی با اقتصاد دوران دفاع مقدس در حالی است که وی در دوره اصلاحات به همراه برخی شرکا، هیئت نفتی پتروپارس را راه انداخت که به واسطه حمایتهای ویژه دولت وقت و مساعدت زنگنه وزیرنفت، امتیازات 7-8 میلیارد دلاری را حائز شدند و این در حالی بود که امثال بهزاد نبوی مدعی بودند پتروپارس شرکت غیردولتی غیرخصوصی(!) است. این استدلال بهزاد نبوی در سالهای 82-83 پس از آن مطرح شد که صاحبنظران و منتقدان میپرسیدند اگر این شرکت خصوصی است، چرا قانون برگزاری مناقصه از سوی دولت دور زده شده و رانت به این شرکت واگذار شده و اگر دولتی است، چرا در انگلیس به ثبت رسیده و رئیس هیئتمدیره آن همزمان نایب رئیس مجلس نیز هست و دو شغله میباشد؟!
اعتراضها به عملکرد بهزاد نبوی وتیمش تا آنجا شدت گرفت که وی در اردوی دفتر تحکیم وحدت با پرسشهای چالشبرانگیز مواجه شد اما به جای پاسخ دادن به سؤالات دانشجویان گفت من بستنی خودم را میخورم، شما هم بستنیتان را بخورید و به این حرفهای محافظهکاران اهمیت ندهید!
پس از آن نیز حجاریان خطاب به دانشجویان تحکیم گفت شما زیاد دویده و درگیر شدهاید و حالا ضرورت دارد مدتی به دانشگاه برگردید و کار تئوریک بکنید!
با این اوصاف به نظر میرسد آقای بهزاد نبوی به جای نحوه اداره اقتصاد کشور در سالهای دفاع مقدس یا ستایش از عملکرد زنگنه، باید درباره این قبیل عملکردهای سؤالبرانگیز که با قرارداد فاجعهبار کرسنت ادامه پیدا کرد و در یک قلم - به تصریح علی جنتی وزیر ارشاد- موجب زیان 14/5 میلیارد دلاری به کشور شد توضیح بدهد؛ به ویژه اینکه وی آن هنگام نایب رئیس مجلس ششم بود.
معاون وزیر جهاد: بدون خروج از رکود رشد اقتصادی معنا ندارد
معاون وزیر جهاد کشاوزی تصریح کرد سیاستهای اقتصادی دولت همخوان نیست و بدون این هماهنگی نمیتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد.
علی قنبری تاکید کرد: شاید یکی از دلایل سرعت پایین خروج اقتصاد از رکود با وجود مثبت شدن شرایط اقتصادی و روند رو به بهبود انتظارات برآیند و اثرات آنی مجموعه سیاستها بر یکدیگر باشد.
وی ضمن تحلیلی در روزنامه اعتماد میافزاید: گرچه پیشی گرفتن درآمدهای مالیاتی دولت از درآمدهای نفتی برای نخستین بار در 50 سال اخیر، اتفاق مثبتی است و در سطح کلان موجب کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی شده است اما همزمانی آن با کاهش درآمدهای نفتی کاهش سطح بودجه کشور و تامین مالی پروژههای عمرانی باعث تعمیق رکود اقتصادی میشود. رشد اقتصادی و بهبود ساختارهای مالیاتستانی و ارتقای فرهنگ مالیاتی حتی اگر به بهای تحمل و تزریق رکود بیشتر به کشور باشد قابل توجیه است اما همزمانی این سیاست انقباضی مالی با سیاستهای انقباضی مالی و بودجهای دیگر و همچنین در کنار آن سیاستهای انبساطی مالی مانند انتشار اوراق خزانه اسلامی، چه برآیندی خواهد داشت، از نقاط تعریف نشده در اقتصاد است. معمولا مجموعه سیاستها نباید همزمان اعمال شده و البته همزمانی آنها در صورت همخوانیشان با یکدیگر بار تئوریکی آنها را حفظ میکند اما در هر صورت در شرایط کنونی اقتصاد اثرات متقابل این نوع سیاستها موجب کاهش کارایی شده و به تعمیق رکود اقتصادی و عدم تامین مالی پروژهها و منفیتر شدن تراز تجاری کشور دامن میزند.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر تراز بازرگانی کشور در شش ماهه نخست سال منفی شده و حجم واردات از حجم صادرات پیشی گرفته است و همچنین صنایع و بخش تولید تحرک بالا و روند رو به رشدی را تجریه نمیکند. باید بسته سیاستی دولت به سمتی متمایل شود که همزمان همه سیاستها به سمت خروج از رکود هدایت شوند. در غیر این صورت، رشد اقتصادی واقعی و ملموسی نخواهیم داشت.
این نماینده اصلاحطلب مجلس ششم مینویسد: اگرچه رشد اقتصادی از منفی 6/8 به مثبت 1/5 درصد رسیده اما این رشد اقتصادی مبتنی بر افزایش اشتغال و افزایش بخش تولید کشور نبوده و فرصتهای سرمایهگذاری خارجی باید با سیاستهایی مبنی بر مشوقهای سرمایهگذاری خارجی منجر به بکارگیری ظرفیتهای نیمه خالی کارخانجات داخلی شده و تولید را تقویت کنند. تا زمانی که بخش عرضه نتواند وارد عرصه تولید شود کارخانهها به نقطه اشتغال کامل نزدیک نمیشوند و در نتیجه نمیتوان به حل واقعی معضلات همزمان رکود، بیکاری و تورم امیدوار بود.
تایمز: شاهزادگان سعودی آماده شورش علیه ملکسلمان هستند
روزنامه تایمز با اشاره به نارضایتی در میان خاندان سلطنتی عربستان سعودی به دنبال تجاوز نظامی این کشور به یمن و فجایع اخیر در حج نوشت: سلمان پادشاه بیمار سعودی باشورش از سوی برخی از شاهزادگان این کشور روبرو شده است.
روزنامه انگلیسی تایمز نوشت: دو تن از شاهزادگان سعودی با انتشار نامهای خواستار برکناری ملک سلمان پادشاه سعودی و دو تن از جانشینانش شدهاند. سه نامه در چند هفته اخیر در میان خانواده سلطنتی عربستان در گردش بوده که در آنها ادعا شده است که ملک سلمان 79 ساله دچار مشکلات جدی قوای ذهنی شده و از سوی دو ولیعهدش آلت دست قرار گرفته است. در این نامهها قید شده بسیاری از اعضای خاندان سلطنتی عربستان بر این باورند که شاه این کشور دچار بیماری زوال عقلی شده است.
در نامه دومی که توسط نوه «عبدالعزیز ابن سعود» بنیانگذار عربستان سعودی نوشته شده، آمده است: این امری پنهانی نیست که ملک سلمان دچار مشکل بسیار جدی در سلامتیاش به دلیل مشکلات مغزی شده است.
تایمز افزود: «محمد بن سلمان» 30 ساله دارای پست وزارت دفاع است و از سوی ملک سلمان در ماه آوریل گذشته به سمت جانشین ولیعهد انتخاب شد. او همچنین علاوه بر داشتن مسئولیت شرکت نفتی آرامکو، ریاست شورای اقتصادی و امور توسعه عربستان را نیز برعهده دارد.
وی متهم شده که به همراه شاهزاده «محمد بن نایف»، ولیعهد، معاون دوم نخست وزیر و وزیر کشور عربستان سعودی، به اسم ملک سلمان، تصمیمات مهم داخلی و سیاست بینالملل را از جمله حمله به یمن اتخاذ میکنند.
در نامه شاهزادگان ناراضی عنوان شده است: «چگونه ما ورود به یک جنگ حساب نشده و دارای خطر را پذیرفتهایم...، چگونه ما پذیرفتهایم که سرنوشت ما بستگی به هوا و هوس جوانان داشته باشد و چگونه ما مصرف بیاندازه از بودجه دولتی از جمله دو برابر شدن هزینههای دولتی در سال گذشته پذیرفتهایم.»
این روزنامه نوشت: در این نامه خطاب به سیزده تن از پسران در قید حیات «ابنسعود»، آنها را به کودتا علیه ملکسلمان تحریک کرده است.
این روزنامه افزود: نامه سوم، به دنبال سقوط جرثقیل در مکه که سبب کشته شدن بیش از یک صد نفر شد و نیز به دنبال فاجعه منا که در جریان آن صدها نفر کشته شدند، منتشر شده است و گفته میشود شاهزادگان بسیاری از آن حمایت میکنند.
این روزنامه نوشت: آخرین موج نارضایتی در خاندان سلطنتی سعودی به سال 1964 میلادی باز میگردد که در جریان آن «فیصل بن عبدالعزیز آل سعود» معروف به ملک فیصل (1906 - 1975) برادرش «سعود بن عبدالعزیز آل سعود» را در یک کودتا از کار برکنار کرد.
** خراسان
درخواست عجيب درباره جايگاه روساي فرهنگستان ها
در حالي که بر اساس قانون مديريت خدمات کشوري، هيئت دولت مجاز است با پيشنهاد سازمان مديريت، برخي از امتيازات قانوني مقامات سياسي همانند مسئولان ارشد اجرايي را به مشاغل خاص ويژه مديريت حرفه اي تسري دهد، بر اساس گزارش يک نهاد نظارتي، يک مقام مسئول با ارسال درخواستي قابل تامل به هيئت دولت، درخواست هم ترازي روساي فرهنگستان ها با جايگاه وزيران و نيز هم ترازي دبيران و معاونان آنها با معاون وزير را کرده است!
** جمهوری اسلامی
اعتراض ایران به حضور سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت* ایران به حضور سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعتراض میکند. رئیس موسسه نمایشگاههای فرهنگی، برنامه ایران برای اعتراض به حضور سلمان رشدی به عنوان سخنران نشست خبری نمایشگاه کتاب فرانکفورت را اعلام کرد. مهمترین این برنامهها مکاتبه روسای نمایشگاههای خارجی برای اعتراض واحد به رئیس نمایشگاه فرانکفورت است. به گزارش تسنیم، امیر مسعود شهرام نیا رئیس موسسه نمایشگاههای فرهنگی و رئیس غرفه ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت با اشاره به حضور سلمان رشدی در نشست خبری این نمایشگاه گفت: ایران میدانهای فرهنگی را هیچگاه خالی نکرده است. امروز نیز از نظر اینکه نویسندهای هتاک در این نمایشگاه حضور دارد، در قالب چهار برنامه به حضور وی اعتراض خواهیم کرد که یکی از آنها نامه اعتراض به رئیس نمایشگاه فرانکفورت است.
بحرین ایران را به دخالت در امور داخلی کشور خود متهم کرد
* وزیر خارجه بحرین با تسلیم کردن شکایتی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، ایران را به دخالت در امور داخلی کشور خود متهم کرد. به گزارش فرانس 24، خالد بن احمد بن محمد آل خلیفه شکایت از ایران را در نیویورک و در جریان دیدار با بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد در اختیار وی قرار داد. وزیر خارجه بحرین مدعی شد: دلیل این شکایت ادامه دخالتهای ایران در امور داخلی بحرین است. روز گذشته نیز بحرین از کاردار ایران به عنوان عنصر نامطلوب یاد کرد و به وی 72 ساعت فرصت داد تا خاک این شیخنشین را ترک کند و سفیر خود در تهران را نیز فرا خواند. شیخ نشین بحرین، از سال 1390 عرصه اعتراضات مردمی به آل خلیفه به خاطر استبداد این خاندان و سرکوب آزادیهای مردم و پایمال کردن حقوق آنان است. شیوخ حاکم بر بحرین، برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی خود در مقابله با اعتراضات مردمی، ایران را متهم به حمایت از مخالفان خود میکنند.
وزیر خارجه بحرین در سازمان ملل: ایران حق ندارد از سلامت حجاج سخن بگوید
* وزیر خارجه امارات نیز از بلندگوی سازمان ملل برای عقدهگشائی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد و گفت: ایران اجازه ندارد درباره سلامت حجاج و حقوق بشر سخن بگوید. عبدالله بن زاید وزیر خارجه امارات، در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: پس از شنیدن سخنان رئیسجمهور ایران بر این باورم که پرونده و سابقه ایران به این کشور اجازه نمیدهد درباره سلامت حجاج و حقوق بشر سخن بگوید و امارات و عربستان سعودی قاطعانه با هرگونه تلاش ایران برای دخالت در امور داخلی کشورهای عربی مقابله میکنند. عبدالله بن زاید، بار دیگر سخن از اشغال جزایر سه گانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ توسط ایران به میان آورد تا از یکطرف ایران را متهم به اشغالگری کند و از طرف دیگر، اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی را تحت الشعاع قرار دهد. شیوخ حاکم بر امارات، در سالهای اخیر بسیاری از معترضان داخلی را سرکوب و اعدام کرده و بسیاری از آنها را به زندان انداختهاند.
** آرمان
این اصرار برخی رسانههای داخلی در حالی جامه عمل میپوشد که ظریف در گفتوگوی زنده با شبکه دوم صدا و سیما در پنجم مهرماه با صراحت اعلام کرد که پیرامون هیچ موضوع دیگری جز برجام و مذاکرات هستهای گفتوگویی با طرف غربی انجام نپذیرفته و در برخی جلسات آنان موضوعات دیگری را مطرح میکنند اما ما فقط در خصوص هستهای گفتوگو میکنیم. در این میان تکرار ادعاهای رسانههای غربی از سوی برخی رسانههای داخلی که مغایر بر تاکیدات صریح وزیر خارجه و دیگر مقامات کشور است به خوبی نشان میدهد که این اقدام در راستای فشار به ظریف و باز کردن جبهه تازه انتقادات و هجمهها علیه وی است. در همین رابطه مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه پس از طرح مجدد ادعاها در خصوص دیدار دوم ظریف و کری در نیویورک، تاکید کرد: در ملاقات روز گذشته وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران و آمریکا موضوع برجام و چگونگی لغو تحریمها مورد گفتگو قرار گرفته است. وی در ادامه نیز با رد ادعاهای مطرح شده در خصوص مذاکره پیرامون سوریه و تحولات آن در دیدار دو وزیر خارجه، تصریح کرد: این اخبار که در برخی از آنها به منابع ایرانی نیز استناد شده غیرموثق بوده و صحت ندارند.
** قانون
مسلم
تقوی - برنامه «تلگرام» دیروز حدود
ساعت 1بعدازظهر برای دقایقی قطع و از
دسترس خارج شد. طی حدود 30تا
40 دقیقه ای که تلگرام مختل شده بود
اظهارنظرهای مختلفی از سوی مسئولان صورت گرفت، اما به سرعت مشخص
شد که ماجرا ربطی به ایران نداشت و اختلال تلگرام
بین المللی بوده است.
تلگرام را فیلتر نکردهایم
حدود 20 دقیقه تلگرام قطع شد و
وزارت ارتباطات و معاون دادستان کشور اظهار نظر
کردند. «عبدالصمد خرم
آبادی» معاون دادستان کل کشور
در امور فضای مجازی در گفتوگو با میزان
درباره فیلترینگ تلگرام اظهارکرد: تلگرام فیلتر
نشده و هیچگونه اقدامی از سوی کارگروه تعیین
مصادیق مجرمانه در ارتباط با فیلترینگ تلگرام صورت
نگرفته است. محمدرضا فرنقیزاد، مدیر روابط عمومی
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در این مورد اظهار
کرد: اینکه گفته می شود تلگرام با مشکل و اختلال
روبهرو شده است، واقعیت ندارد زیرا همین
الان با تلگرام خود در حال انتقال پیام هستم. وی
در خصوص گفتهاي مبنی بر اینکه قطع و وصل شدن یا
فیلتر شدن احتمالی تلگرام در دستور کار
وزارت ارتباطات است یا خیر، گفت: نه محدودیتی برای
تلگرام ایجاد کرده ایم و نه فیلتر شده
است. فرنقی زاد ادامه داد:
اینکه گاهی اوقات برای تلگرام مشکلی پیش می آید به وزارت
ارتباطات مربوط نیست زیرا تلگرام یک شبکه اجتماعی است و مشکلات آن
در اختیار وزارت ارتباطات نیست، به عنوان مثال وقتی
ویندوز هشت با مشکل مواجه می شود باید
شرکت سازنده آن پاسخگوی مشکلات آن باشد، تلگرام نیز
به همین شکل است اگر مشکلی در خدمات آن رخ می
دهد باید خود تلگرام آن را
برطرف کند. مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات تصریح
کرد: سری قبل نیز وقتی تلگرام با مشکل و قطعی روبهرو
شد، تلگرام اعلام کرد که این مشکل به صورت جهانی
بوده و در صدد رفع آن است، به هر حال
هر زمانی که تلگرام یا هر شبکه ای با مشکل ارائه خدمات مواجه
میشود به وزارت ارتباطات مربوط نیست.
یک اختلال بین المللی، بدون هیچ نوع واکنشی
بر خلاف ایرانی ها که برای یک اختلال چند دقیقه ای
چندین مسئول دولتی را سوال پیچ
کردند در میان سایتهای خبری خارجی این
ماجرا هیچ بازخوردی نداشت. حتی خود
تلگرام هم به یک تويیت بسنده کرد. به گزارش پارس،
در تويیتر تلگرام آمده است: تلگرام در
آسیا، بسیاری از مناطق اروپا و خاورمیانه وصل شده است.
در عین حال تلگرام از کاربران خود در
سراسر جهان درخواست کرده که اگر همچنان
دچار قطعی هستند با اندکی صبوری بار
دیگر امکان استفاده از آن را پیدا
خواهند کرد. از سوی تلگرام به جز همین تويیت هیچ
اظهار نظری نشده بود و خبر آن میان کشورهای اروپایی
اصلا مورد توجه قرار نگرفت. ولی بر اساس اطلاعات وبسایت
«داوندیتکتور» این اختلال در مناطقی از
اروپا و ایران بوده است. این وبسایت سرویسهای مختلف را تحت
نظر میگیرد و اختلالات احتمالی این سرویسها را گزارش
میکند. البته به جز ایران و اروپا، در ایالت
کالیفرنیا و بخشی از شمال ایالت یوتا هم این اختلال رخ
داده است. ولی بر اساس نقشه ای که
«داوندیتکتور» روی سایت خود قرار
داده بود بیشترین اختلال در
کشور ایتالیا بود که تمام اين كشور را در بر
میگرفت. هلند هم تماما تحت تاثیر این اختلال قرار گرفت. بخشی
از جنوب انگلیس، بخش کوچکی از کشور فرانسه، غرب کشور اتریش، بخش هایی از
اسپانیا، جنوب یونان، استانبول و بخش هایی از بلاروس و فنلاند
دچار این اختلال شدهاند. بر اساس
اطلاعات این وبسایت، اختلال ایران در
محدوده تهران، قزوین و بیشتر اصفهان و
شهرکرد است.
همزبان ، هم کیش و همسایه ، انسان ، کودک ، هیچ کدام از این ها باعث نمی شود کودکان افغانستان به پشت صندلی های مدرسه باز گردند. گرچه درهای ایران به روی هزاران مهاجر قانونی و غیر قانونی باز بوده است و پای آنها به چتر امنیت رسیده است اما مهاجران افغانستان هنوز هم پشت درهای بی مهری فرهنگی گیر افتاده اند . هنوز دوستی و محبت پشت چراغ قرمز است ؛ حتی دستور مقام معظم رهبری هم نتوانست دل ها را نرم کند و با حمایت قانون کودکان پناهجوی افغانستان را پشت نیمکت مدارس باز گرداند. آنها سال ها است مهمان ایران اند . جنگ ، داغ مهاجرت را بر پیشانی خانواده های افغانستان زده است . همزمان با سال 1357 و به اوج رسیدن جنگ میان مجاهدان افغان و نیروهای شوروی سابق، مهاجرت اتباع افغان به کشورهای مختلف از جمله ایران آغاز شد و با روی کار آمدن طالبان در این کشور به اوج خود رسید. طبق آمار، از آن سال تاکنون بیش از سه میلیون مهاجر افغان وارد ایران شدهاند که فقط 900 هزار نفر از آنها پناهنده و مابقی اتباع غیرمجاز به شمار میروند. بسیاری از فرزندان این مهاجران در ایران متولد شدهاند و نیاز به تحصیل و آموزش جزو اساسیترین نیازهای آنها محسوب میشود. نیازی که در گذشته نادیده گرفته می شد و مهر برای کودکان افغان معنایی نداشت جز آنکه به آنها یادآوری کند كه در این سرزمین جایی برای آنها نیست. بسیاری از فرزندان مهاجران غیرقانونی افغان مجبور به ترک تحصیل بودند، یا در مدارس خودگردان تحصیل می کردند که مدارک و گواهی صادر شده از سوی این مدارس ، مورد تأیید سیستم های آموزشی نبود. چالش سال ها ادامه داشت . سرانجام بیست و یک سال پیش انجمنی برای حمایت از حقوق کودکان تاسیس شد که یکی از دغدغه هایش کودکان پناهجو بود . ثمره سال ها فعالیت این نهاد مردمی ، راه اندازی خانه های کودک شوش و ناصر خسرو بود .
نهادهایی که با حمایت
شهرداری تهران توانستندگامی در جهت ساختن
جامعه ای بهتر برای کودکان فارغ از پناهنده یا ایرانی
بردارند. به گفته مسئولان وزارت کشور ، با
وجود هزینههای گزاف حضور اتباع کشورهای افغانستان و عراق ،
مناسبات رفتاری و عملکردی سخاوتمندانه دولت
جمهوری اسلامی ایران، سبب شده است که بیش از 350 هزار
دانشآموز افغان در 27 هزار مدرسه
دولتی به تحصیل بپردازند.دست
اندرکاران حمایت از کودکان باور
داشتند که ادامه این مسیر با
دستور مقام معظم رهبری در تاریخ 27/4/94 سرعت بیشتری
پیدا می کند . حضرت آیت ا... خامنه ای طی حکمی خطاب به
مسئولان کشور فرمودند: هیچ کودک
افغانستانی حتی مهاجرینی که به صورت غیرقانونی و بیمدرک
در ایران حضور دارند، نباید از
تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در
مدارس ایرانی ثبتنام شوند. طبق آمار،
تعداد دانشآموزان افغانستانی در
سال 92، حدود 330 هزار نفر برآورد
شده است. پیشبینی شده بود امسال -
بعد از دستور مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تحصیل همه
دانشآموزان افغان - حدود 100 تا 250 هزار
نفر به این تعداد افزوده شود.
مسلماً این دستور، چراغی روشن در مسیر رو به
آینده جوانان مهاجر افغان است و تأثیر بسزایی در
علمآموزی و رفع مشکلات آنان خواهد داشت اما آنچه
در عمل اتفاق افتاد با مسیر تعیین شده فاصله
دارد و سبب شده تا باز هم کودکان
پناهجوی افغانستان از تحصیل باز بمانند.
یازده روز پس از آغاز مهر
کوچه های ناصرخسرو صبح روز یازدهم مهرماه خلوت است . هنوز
رد پای بساط ها و قاچاقچی های دارو به کوچه ها
نیفتاده و آفتاب صبح زیبای مهر بر باریکه خیابان های محله ناصر
خسرو خود نمایی میکند . راه کوچه شهید
خدابنده باریک و البته کمی هم ترسناک است . خانه
کودک ناصر خسرو جایی در پس این کوچهها است . امروز
اولین روز از تحصیل کودکانی است که مدرسه شان
دو ساعته است . بار زندگی بر دوش آنها است .
دو ساعت تحصیل را از زمان کارشان قرض می گیرند . صف
کلاس اولی ها با پسر بچه هایی که رده سنی شان از هفت سال تا
دوازده سال و چهارده سال است ، بسته
شده است. تنها وجه اشتراک همه آنها پناهجو بودن
والدینشان به کشور دوست و برادر ایران است.
حیاط مدرسه خانه کودک ناصرخسرو مهمان
حدود صد دانش آموز پسر است . از
کلاس اول تا کلاس چهارم و تنها پنج کلاس میزبان این دانش آموزان
است. اما عجیب تر آنکه صف کلاس اول به 53 نفر رسیده است . مگر نه
اینکه آنها باید اکنون در مدارس
دولتی سر کلاس باشند. «سحر موسوي» برای این پرسش پاسخی
دارد . او مدیر مدرسه خانه
کودک ناصرخسرو است و عجیب دلش پر
درد است که چرا حرف های آقا پشت بی مهری و بی محبتی بر
زمین ماند. ثبت نام در مدارس ایرانی
قاعده و قانونی داشت که اجازه نمی
داد پای همه کودکان مهاجر به
مدارس باز شود . تنها دانش آموزانی امکان
ثبت نام داشتند که حداقل یک والد
داشته باشند و این در حالی بود که
آنها باید به دفتر کفالت مراجعه
میکردند اما دفاتر کفالت تنها 5 روز باز
بودند.
این در حالی بود که زمان
اعلام شده در صدا و سیما به طور عمومی و
قابل توجه انعکاس پیدا نکرد و چاپ موضوع در
روزنامه ها هم راه به جایی نبرد چرا که مهاجران کمتر
سواد دارند و اصلا روزنامه جایی
در زندگی آنها ندارد. فرصت بسیار
کم بود . بچه های انجمن حمایت از حقوق کودک
در کنار دهها نهاد مردمی
دیگر تلفن به دست بودند تا
خانواده های مهاجر را از قانون و زمان کم آن مطلع کنند
. نخستین گروه ها در دو روز اول راهی
شدند اما حضور در آدرس های
درج شده در وزارت کشور راه به جایی
نبرد . آنجا خبری نبود . امکان ثبت نام فقط
در اردوگاه سلیمان خانی مقدور بود
. سه روز باقی مانده بود و برای ثبت نام هر
کودک 6 هزار تومان هم دریافت می شد . زمان
زود تمام شد . خانواده های زیادی
امکان دریافت برگه آبی را نداشتند . سوال
این بود که برای جمعیت میلیونی مهاجران افغانستان چرا تنها یک
پنج روز زمان تعیین شد . تمدید
دو روز دیگر هم نتوانست خانواده مهاجران را
به برگه آبی ثبت نام برساند .
فرجی که در ظاهر ماند
هفت خوان رستم برای ثبت نام کودکان مهاجر به پشت در
مدارس رسید . مدیران مدارس توجیه
نبودند . هنوز درگیر این
بودند که برای چه باید کودک
افغانستانی را ثبت نام کنند . برخوردهای سلیقه ای و بی
مهری خیلی از خانواده ها را نا امید کرد.
خوان بعدی تلخ تر بود . هزینههای ثبت نام با واژه «
امکان تحصیلرایگان» نمیخواند . شهریه ثبت نام برای
کودکان مقطع دبستان 210 هزار تومان بود .
ثبت نام در مقطع راهنمایی برای خانواده مهاجران
افغانستان 240 هزارتومان هزینه داشت و این در حالی
بود که این رقم در سطح دبیرستان به 270 هزار
تومان می رسید. خانواده ها پشت در
پرداخت ها ماندند . تنها برای
خانواده هایی که چهار یا پنج کودک
داشتند ارفاق قائل شدند . آن هم
به شرط آنکه هزینه سه کودک کامل پرداخت شود .
هزینه ها حتی به حساب مدارس واریز نمی شد بلکه مستقیم
به حساب آموزش و پرورش واریز می شد . هزینه خرید
روپوش از 60 هزار تومان آغاز می شد . کتاب ها هم از مقطع
دبستان تا دبیرستان بین 20 تا 350 هزار تومان هزینه
داشت. تلخی و ناکامی برای بچه های مهاجر ماند.
مدرسه آنها هنوز هم خانه کودک ناصر خسرو است.
دختر های مهاجر با این نرخ ها رفتند در
خانه تا همان خانه داری را یاد بگیرند و
هزینهشان به خانواده تحمیل نشو د. پسرها هم
به شرط اجازه صاحب کار می توانند دو ساعت در
روز سر کلاس باشند .
ساعت چنده ؟
خانم اجازه ساعت چنده ؟ سلطان جان فقط دو ساعت
باید در کلاس باشی اما دفعه دهم
است که می پرسی . پسر بی قرار است و در کلاس بند
نمیشود . برای بار یازدهم هم پرسید خانم
الان ساعت چنده ؟ همین که شنید ساعت نه و نیم است مثل
فنر از جا پرید . گل داودی روز اول
مدرسه را زده بود زیر بغلش و می گفت
باید بروم . صاحب کارم گفت : فقط تا نه و نیم . کلید
مغازه دستم است . باید بروم . حتی به تغذیه
نرسید. مدرسه کودکان کار قوانین
خودش را دارد . اینجا زمان روی
دور تند میچرخد . دنیای
سعید ، نجیب ، سلطان و دهها دانش آموز
دیگر دنیای متفاوتی است که در آن هنوز چراغ
ها قرمز است.
اين
روزها خبرهاي بسياري از برخوردهاي سليقهاي و يك بام و دو هواي
مديران در شهرهاي مختلف كشور بهگوش ميرسد. مديري
مجوزي را صادر ميكند و مدير ديگر آن را اجرا
نميكند. البته در بسياري از شهرها كار بهجايي رسيده كه
برخي از مديران پاييندستي دستور مديران بالا
دستي خود را نيز اجرا نميكنند و دود اين
عدم هماهنگي تنها در چشم اربابرجوعهاي از نفس افتاده
در پيچ و تاب پلههاي ادارهها ميرود.
تکریم اربابرجوع مفهومی است که این روزها اغلب مسئولان از آن سخن
میگویند. البته این مفهوم از گذشتههای دور، ورد زبان
بسیاری از مسئولان بوده است اما مسئله درست همینجاست. بهعبارت
دیگر مفهوم تکریم اربابرجوع یا همان مردم و مراجعهکنندگان
به ادارهها برای دریافت خدمات، بیشتر یک شعار بوده
است تا واقعیت. در سوی دیگر ماجرا، داستان قدری از این
هم پیچیدهتر میشود. در برخی سازمانها بهدلیل
برخوردهایی که با مردم صورت میگیرد یا نوع خدماتی که به
مردم ارائه میشود میتوان گفت که نه تنها تکریم اربابرجوع
وجود ندارد، بلکه حقوق مردم در مراجعه به این
ادارهها زیرپا گذاشته شده و کرامت آنان زیر سوال میرود.
اداره گاز نوشهر از جمله این ادارههاست که مردم در آن
با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. این اداره بهصورت روزانه محل
رجوع بسیاری از مردم است اما آنچه به آن توجهی نمیشود، وقت و
کرامت آنانی است که برای حل مشکلات خود به راهروهای این اداره پا
میگذارند.
بهگزارش« قانون»يكي از اهالي شهر نوشهر از برخورد سليقهاي و خارج از
قانون و ضوابط مدير اداره گاز نوشهر ابراز گلايهمندي
ميكند و ميگويد: در حدود دوسال پيش يك
منزل مسكوني در شهر نوشهر خريداري كردم. در هنگام
خريد اين منزل دقت كافي داشتم كه تمامي مجوزهاي لازم را از
شهرداري براي ساخت اخذ كرده و همچنين پايانكار نيز داشته
باشد اما متاسفانه باوجود اينكه تمامي مجوزهاي لازم براي ساخت آن
صادر و بهصورت قانوني اين منزل ساخته شده است، اداره گاز
نوشهر بهبهانههاي واهي از خدماترساني و صدور مجوز براي
گازرساني به اين خانه امتناع ميكند.
او ادامه ميدهد: يكي از دلايلي كه مدير
اداره گاز نوشهر درخصوص اين مشكل عنوان ميكند، فقدان
راه دسترسي براي گازرساني است. اين درحالياست كه طبق قانون حريم
25 متري براي گازرساني رعايت شده و از سوي ديگر تمامي خانههایي
كه در همسايگي ما قرار دارند از نعمت گاز بهرهمند
هستند و نكته جالب توجه اينجاست كه برخي از آنها حتي مجوز از
شهرداري نداشته و بهصورت غيرمجاز ساخته شدهاند و
برخي ديگر نيز در حريم گاز قرار ندارند. البته برخي از
اهالي محل ميگويند براي گازرساني بايد مبلغ 10 ميليون تومان
آنهم بهصورت غيرقانوني به اداره گاز پرداخت شود كه از
صحت آن مطمئن نيستم.
اين شهروند نوشهري ادامه ميدهد: چرا در يك
خيابان به خانههاي غيرمجاز گازرساني ميشود اما به خانههايي كه
مجوزهاي قانوني را اخذ كردهاند گازرساني نميشود. اين
برخورد يك بام و دوهوا براي چيست؟ براي حل اين مشكل تاكنون
چندين بار بامدير كل حرائم گاز استان مازندران ملاقات
داشتهام و او نيز دوبار در نامهاي در پاسخ به
درخواست بنده براي رسيدگي به اين مشكل گفته گازرساني به
ملك مذكور بلامانع است و مشکلي ندارد و همچنين دستور
گازرساني را صادر كردهاند اما مدير اداره گاز
نوشهر همچنان اصرار به عدم تمكين و پيروي از قانون دارد.
او ميگويد: از نماينده نوشهر و مسئولان استانداري خواهش
ميكنم كه اين مسئله را پيگيري كنند چراكه اگر اين خيابان فاقد
راهدسترسي است ديگر به شهرداري اجازه صدور مجوز و
بلاتكليف كردن شهروندان بيشتري را ندهد. از سوي
ديگر اگر تخلف از سوي اداره گاز نوشهر است بازهم بايد به
اين مشكل رسيدگي شود تا شهروندان ديگري بازيچه اين
مديريت و برخورد سليقهاي نشوند.
احمدي لاشكي، نماينده مردم نوشهر در مجلس
دراينباره به«قانون» ميگويد: ما قانونگذار هستيم و بايد
به قانون احترام بگذاريم حتي اگر قوانين به ادوار گذشته
بازگردد. در سال 82 قانوني تصويب شد كه
خدماترساني مانند آب، برق و گاز بايد به متقاضياني كه
پروانه ساختماني براي آنها صادر شده، انجام شود. اعلام اين
مصوبه در همان زمان مشكلات و موانع بسياري براي متقاضيان مالكان
ساختمانهاي غيرمجاز بهوجود آورد.
احمدي لاشكي ادامه ميدهد: درخصوص مالكاني كه
مجوز و پروانه ساختماني براي آنها صادر شده بايد تمامي
ادارات خدماترسان به آنها خدمات دهند و اگر
اداره از اين كار سرپيچي كند تخلف كرده و غيرقانوني است.
اگر امكانات آماده نيست دولت اين ظرفيت را ايجاد و توسعه
دهد و اگر هم در آن منطقه مشكل و كمبودي وجود
ندارد بايد سريعا خدماترساني انجام شود. البته
گاهي مسئولان اعلام ميكنند كه ساختوساز در محدوده
اراضي كشاورزي انجام شده و تغييركاربري صورت گرفته كه طبق قانون
نميتوانند خدمات دهند.
او ميگويد: در اين مورد كه به روزنامه قانون اعلام شده
اگر مالك مجوزهاي لازم را از شهرداري اخذ كرده اداره گاز
نوشهر موظف است كه به وي خدمات دهد و بنده پيگير حل
مشكل خواهم بود.
احمدي لاشكي يادآور ميشود: براي حل اينگونه مشكلات يك طرح
را همراه با نماينده شيراز آماده كردهايم كه با قيد
فوريت ميخواهيم به صحن مجلس ببريم، در صورت تصويب اين طرح اينگونه
مشكلات حل خواهد شد. اين طرح درخصوص خانههایي است كه
در گذشته ساخته شده و به آنها خدماترساني نميشد با
اجرای این طرح بهصورت موقت خدماترساني براي حل مشكلات شهروندان
انجام می شود.
تبعات عدم تکریم مردم در جامعه
مسئولان موظفند نخستین نیازهای هر شهروند را که یکی از مهمترین
آنها تکریم شأن انسانی است، به بهترین نحو تامین کرده و آن را رعایت
کنند. نکته مهم اینجاست که مسئولان دینی بر مردم
ندارند و نمیتوانند بابت حل مشکل مردم یا ارائه
خدمات منتی سر مردم بگذارند. هر فرد باید در
مراجعه به اماکنی که برای تامین تجهیزات و حقوق عوامل خود از
مالیاتهای مردمی بهره میبرند، از حق حفظ حرمت و کرامت انسانی
خویش برخوردار باشد و بايد طبق قانون به او خدماتی كه
بابت آن هزينه پرداخت شده، بدهند. اينگونه
برخوردهاي سليقهاي در نهایت باعث دلسردی و
دلزدگی مردم شده و در نهایت این رفتارها ممکن است
به پای نظام نوشته شود.
شرق:
گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام امروز در صحن علنی مجلس قرائت میشود.
نشانهها حاکی از اعلام موافقت مجلسیان با آن است یا حداقل این انتظاری است
که وجود دارد. آن هم درحالیکه تجمع کمعدد مخالفان برجام در برابر مجلس،
دیروز با حضور فرمانده نیروی انتظامی در جمع معترضان پایان یافت. این
موافقت را میتوان از فضای کلی حاکم بر مجلس و سخنان جستهوگریخته چهرههای
اثرگذار آن در این مدت دریافت. اما مهمتر از آن پیام دیروز آیتالله
مکارمشیرازی و سخنان دبیر شورایعالی امنیت ملی است. هردو خواهان همراهی
مجلس در تصویب برجام شدهاند. آیتالله مکارمشیرازی در پیامی در واكنش به
درخواستهای مردم که خواستهاند نمایندگان بیش از این در تصویب برجام معطل
نکنند و آن را تمام کنند گفته است که این درخواستها مورد تأیید او هم
هست. دیروز سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی برجام مجلس شورای اسلامی از
نهاییشدن گزارش این کمیسیون در جلسه کمیسیون خبر داد و گفت که این گزارش
امروز در صحن علنی خانه ملت قرائت میشود. به گزارش تسنیم، سیدحسین
نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی برجام، با بیان اینکه قرار است در
جلسه امروز کمیسیون ویژه بررسی برجام گزارش کمیسیون پیرامون ابعاد و
پیامدهای برجام نهایی شود، افزود: گزارش نهایی این کمیسیون در ۲۰ صفحه تهیه
شده است. سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی برجام گفته است: گزارش این کمیسیون بر
ابعاد و پیامدهای اجرای جمعبندی مذاکرات وین برای کشور در تمامی سطوح
دلالت دارد و دیدگاهها و نقطهنظرات اعضای فعلی و سابق تیم مذاکرهکننده
هستهای، رئیس مجلس، کارشناسان و حقوقدانان و نیز کمیتههای پنجگانه
کمیسیون مدنظر قرار گرفته است.
هرروز شك و ترديد ضرر هنگفتي
به كشور ميزند
آیتالله مکارمشیرازی در توصیهای، از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواست
مسئله برجام را بیش از این معطل نکنند و با فکر و تدبیر و تفسیر صحیح
بهدنبال رفع نقاط ضعف آن باشند. نکته مهم در پیام این مرجع تقلید، اشاره
صحیح و درک بهنگام از منافع و مصالح ملی و مهمتر از آن اشاره به خواست
مردم است. در متن پیام ایشان که دیروز منتشر شد آمده است: «با سلام و تحیت؛
در این ایام، نامههای زیادی از سوی مردم به دفتر ما میرسد و تلفنهای
زیادی داریم که میگویند به نمایندگان محترم مجلس توصیه کنید مسئله برجام
را بیش از این معطل نکنند، آن را تمام کنند، مردم بسیار نگرانند، سزاوار
است این عزیزان در فکر برنامههای مهم بعدی باشند، ممکن است در برجام بعضی
نقاط ضعف باشد که جمعی از عزیزان نسبت به آن نگرانند، باید به فکر تدبیر و
تفسیر صحیح آن باشند. اینجانب علاوه بر تأیید درخواستهای آنها اضافه
میکنم، کشور ما یک جزیره امنوامان است که در وسط یک دریای توفانی واقع
شده است، تمام اطراف ما را توفانهای ناامنی فراگرفته، کاری نکنیم که با
اختلافات داخلی این جزیره امن را ناامن کنیم، ببینیم در سوریه و عراق و یمن
و حتی در افغانستان چه میگذرد. خدا نکند مصالح عمومی کشور فدای منافع
جناحی شود. مطلعین میگویند هرروز که با شک و تردید سپری میشود مبالغ
هنگفتی ضرر به کشور وارد میشود. ما مشکلات اقتصادی فراوان و مشکلات سیاسی و
فرهنگی زیادی داریم که اگر به آن نپردازیم و با همدلی بیشتر بر این مشکلات
پیروز نشویم آینده نگرانکننده است». دیروز همچنین علی شمخانی، دبیر
شورایعالی امنیت ملی، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به پایان
بررسی برجام در کمیسیون ویژه و تلاش برای تهیه گزارش نهایی گفت: مجلس برجام
را رد نخواهد کرد. نمایندگان مجلس به دلایل مختلف نمیتوانند یا
نمیخواهند در تصویب برجام سنگاندازی کنند یا خود را رودرروی یک پرونده
ملی قرار دهند.«مصباحیمقدم»، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، یکی از تشکلهای
اثرگذار اصولگرا و نماینده مجلس، چندی قبل در گفتوگو با «شرق» در انتقاد
به برجستهنشدن حمایتهای اصولگرایان از دولت و پاسخ به این سؤال «شرق» که
مجلس اصولگرای فعلی سکان خود را به تندروها و مخالفان دولت واگذار کرده
است، گفته بود: «اینطور نیست، منتظر بمانید، شما این همراهی را در تصویب
برجام که مهمترین پروژه دولت فعلی است خواهید دید».
کاغذپاره را که لغو نمیکنند
دیروز مسعود پزشکیان، عضو اصلاحطلب کمیسیون برجام و نماینده مردم تبریز،
اسکو و آذرشهر، هم در مجلس در واکنش به منتقدان گفت: «مگر پنج سال قبل
نگفتید قطعنامهها کاغذپاره هستند؟ پس چرا اکنون گیر دادهاید که چرا
تمامی قطعنامهها را لغو نمیکنند؟ کاغذپاره را که لغو نمیکنند! همه
دیدیم که تحریمها، کاغذپاره نبودند و دمار از روزگار ما درآوردند». به
گزارش خبرآنلاین، او با بیان اینکه رفع تمامی تحریمهای غرب علیه جمهوری
اسلامی، مهمترین و بهترین دستاورد برجام است، گفت: «دستاوردهای برجام
بهحدی باارزش و مؤثر در امنیت جهانی است که مسئول امنیت اتحادیه اروپا
میگوید: «این توافق امنیت اروپا را هم تأمین میکند». حالا باید منتظر
ماند و دید همانطور که مصباحیمقدم قول داده است، آیا مجلس اصولگرا در
تصویب برجام خود را همراه دولت نشان خواهد داد؟
او
یک تاجر بود. تاجری که تا حدود ١٠ سال پیش، فعالیتش منحصر به فعالیتهای
معمولی یک تاجر بود، اما در دوران هشتساله دولتهای نهم و دهم بهیکباره
تیلیاردر شد. البته وکلیش میگوید، نابغه است. شاید هم باشد. فردی که مدعی
است روزی بهعنوان سرباز وارد بانک مرکزی شد، راننده محسن نوربخش، رئیس وقت
بانک مرکزی میشود و کمکم عرصه تجارت را انتخاب میکند. البته تاجر که
نه، بیشتر لقب دلال را میتوان بر وی نهاد. او در آنجا غیر از رانندگی کار
ثبت نامهها را هم بر عهده میگیرد. کافی است نام او را در اینترنت سرچ
کنید. در صفحه ویکیپدیای او آمده: «زنجانی بعد از اتمام دوره سربازی به
دلیل اینکه «صاحب چند کارت» برای دلالی بانک مرکزی بود تصمیم میگیرد در
تزریق دلارهای بانک مرکزی برای کنترل بازار فعالیت کند. زنجانی میگوید
نخستین ارزی که از بانک مرکزی برای توزیع گرفته ۱۷ میلیون دلار بوده؛
کارمزدی که بابت توزیع آن دریافت کرده هم ۱۷ میلیون تومان بوده است. او هر
روز ۱۷ میلیون دلار از بانک میگرفت و پخش میکرد و ۱۷ میلیون تومان هم سود
دریافت میکرده است». این ١٧ میلیونها هر روزه روی هم جمع میشود و
میشود یک ثروت بادآورده. ثروتی که او در بهدستآوردنش تنها نبود و نوع
فعالیتش یا بهتعبیری زرنگیاش، مشام برخی را تیز کرد.
حالا او تبدیل شده
بود به ابزاری برای مفسدین اصلی که فضای تحریمها را آنقدر مناسب دیدند که
نتوانستند بهراحتی از آن دل بکنند. او مهرهای شد برای آنها تا به
ثروتاندوزی از مال مردم مشغول باشند و قاعدتا سهم زنجانی هم این وسط محفوظ
بود، اما بالاخره هیچگاه ماه پشت ابر نمیماند و سرانجام زنجانی در تاریخ
۹ دی ۱۳۹۲ توسط دادستانی کل کشور بازداشت شد. آنطور که بیژن نامدارزنگنه،
وزیر نفت، نمایندگان مجلس و کمیسیون اصل ۹۰ میگویند، اتهامات وی بدهی بیش
از دوونیممیلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد
بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان است. البته اسم او در کنار
فاسدان دیگر در فسادهای مالی عظیم دیگر نیز بارها به گوش خورد. اتهام قاچاق
طلا به ترکیه نام او را دوباره به میان آورد و اینبار رضا ضراب، متهم این
پرونده خود را تحت فرمان زنجانی که هیچ اختیاری ندارد، نامید. همچنین نام
وی در پروندههای مدیریت سعید مرتضوی بر سازمان تأمین اجتماعی، انتقال یک
کانتینر طلا، فروش نفت ایران و میعانات گازی در خارج و عدم انتقال وجه آن
و... هم وجود دارد. سرانجام دادگاه او علنی اعلام شد و دیروز نوبت اول
رسیدگی به دادگاهش بود. قرار مجرمیت زنجانی مبنی بر فساد فیالارض و اخلال
در نظام اقتصادی کشور، کلاهبرداری گسترده از شرکت ملی نفت ایران،
کلاهبرداری از بانک افآیآیبی و جعل حواله بانکی به نام «ی»، جعل حواله
بانکی از بانک عرب ترک به بانک کنت به حساب آقای «ی»، جعل حواله ارزی از
بانک افآیآیبی به بانک مسکن، جعل چندین حواله ارزی از بانک کنت به مؤسسه
مالی توسعه، جعل دستور انتقال بینبانکی از بانک افآیآیبی به بانک
اسلام، جعل حواله نزد بانک مرکزی، جعل اسناد بانک و جعل مهر، پولشویی به
مبلغ هزار و ٩٦٧میلیون یورو و نشر اکاذیب از سوی نماینده دادستان در نخستین
دادگاه رسیدگی به پرونده بابک زنجانی کیفرخواست او و سایرمتهمان قرائت شد.
اما حالا اینکه این قرار مجرمیت چه پیامی برای مفسدان اصلی کشور و
مهرههایی چون او دارد، پرسشی است که از حسین راغفر، اقتصاددان و عضو
هیأتعلمی دانشگاه الزهرا پرسیدیم.
دادگاه بابک زنجانی برگزار شد و او به همراه دو نفر دیگر مفسد فیالارض
شناخته شدند. آیا نتیجه این دادگاه اذهان عمومی را نسبت به برخورد قاطع با
مفسدان، آرام میکند؟
به عقیده من مردم نخواهند پذیرفت که این دادگاه اقدامی کافی برای مقابله با
فساد است، اگرچه لازم است. اما آنچه که آسیب خورده، اعتماد مردم بهعنوان
بزرگترین سرمایه هر جامعهای نسبت به عملکرد دستگاههای مختلف ازجمله
مجلس، دستگاه قضائی و... است. افراد اصلی همه بیرون هستند و مهمترین آنها
رئیس دولت قبل است، زیرا امکان ندارد که بدون نظر ایشان توسط عاملان وی،
چنین فساد گستردهای رخ داده باشد. بهگفته دادستان، بنا به اعترافات یکی
از معاونان احمدینژاد، منابع کشور را در ١٠ کشور خارجی سرمایهگذاری
میکردند، اما هنوز گزارش روشنی از انتقال هزارمیلیارد دلاری که ٧٠٠
میلیارد دلار آن دلار نفتی و باقی، درآمدهای دیگر دولت در هشت سال گذشته
بوده، وجود ندارد. درواقع هیچ شفافیتی نسبت به استفاده از منابع عمومی وجود
ندارد. مادامی که این گزارشها منعکس نشود و شخصیتهای اصلی که مسئولیت
مستقیم این فساد برعهده آنهاست به دادگاه فراخوانده نشوند و صورت شفافی از
اطلاعات در اختیار مردم گذاشته نشود، این اعتماد ازدسترفته بازسازی
نمیشود.
این دادگاه چه آثاری بر اعتماد عمومی خواهد داشت؟
اعتماد بزرگترین سرمایه هر جامعهای است و به نظر من دستگاه قضائی برای بازسازی این اعتماد، مسئولیتی تاریخی دارد.
آیا اعدام بابک زنجانی مشکلی را حل خواهد کرد؟
اعدام بابک زنجانی مسئله را حل نخواهد کرد، زیرا مسئله فراتر از این
حرفهاست. با توجه به اطلاعاتی که همه از ساختار سیاسی کشور دارند، همه
میدانند که انتقال هیچ منابعی بدون امضای وزیر و رئیس بانک مرکزی وقت و با
تفاهم رئیس دولت وقت امکانپذیر نبوده است. بنابراین اگر گزارش شفافی از
منابعی که وارد کشور شده و به دلیل فسادهای گسترده از کشور خارج شده و
مشکلات متعددی که جامعه در اثر این بیکفایتیها متحملشده ارائه نشود،
مسئله با اعدام این فرد حل نخواهد شد.
پس راهکار چیست؟
به عقیده من این دادگاه باید ادامهدار باشد و این فرد نباید بهعنوان مفسد
فیالارض اعدام شود تا اطلاعات لازم را در اختیار دستگاه قضائی بگذارد.
مادامی که رئیسجمهور دولت قبل که مسئول اصلی این نابسامانیهاست محاکمه
نشود و پاسخگوی اتلاف این منابع بزرگ نشود، برخورد با افراد دست دوم و
سوم، مشکلی را حل نمی کند.
پس به عقیده شما بابک زنجانی یک فرد اصلی به شمار نمیرود؟
بابک زنجانی یک مهره است. مهرهها به این دلیل مهره هستند که تشخیص بلندمدت
ندارند و طمع ثروتهای بزرگ و بادآوردهای که پیشروی آنها قرار میگیرد،
اصلیترین دلیل نابیناشدن آنها در زمانی خواهد بود که وارد این جریانات
میشوند. آنها کماکان قربانی خواهند بود و این قربانیها کماکان ادامه
خواهد داشت.
فیلم
بالای ١٨ سال است. مردی با لباسی نارنجی زانو زده و سر بریده میشود و او
که ایستاده با افتخار چاقو را با ریش خود پاک میکند. در فیلمی دیگر زنی را
آتش میزنند و مرد با دستی به ریش بلندش ذکری را میگوید که زیرنویس
میشود. این فیلمی از وحشیگری افراد گروهی تروریستی موسوم به داعش است که
در کشورهای همسایه ما اتفاق افتاده و در رسانهها منتشر میشود، اما چه
میشود اگر در سطح شهر خودمان افرادی را با همان شکل و شمایل ببینیم؛
افرادی با ریش بلند و بههمریخته و موی کوتاهشده که چهرهای خشن را از
خود به نمایش میگذارند.
البته در رسانهها تصاویر این نوع ریش بلند مرتبنشده را در ظاهر افرادی
معروف، نظیر بازیگران هالیوودی و بازیکنان فوتبال و مدلهای برندهای معتبر
جهانی دیدهایم. اتفاقا به مدلها و فوتبالیستها و والیبالیستهای خودمان
هم سرایت کرده است. از آنجایی که جامعه ما از مد و برندهای اروپایی عقب
نیست و یکشبه میتوان این مدلها را در خیابانهای تهران دید، بسیاری از
جوانان این مدل از مو و ریش را فارغ از شباهت و معنا و مفهومی که به همراه
خود دارد، انتخاب کردهاند.
انتخاب مدل مو یا ریش مسئلهای کاملا شخصی است و سؤال از آن هم اصولا کار
معمولی نیست، اما وقتی یک مد با خود عنوان و معنایی را همراه میکند، دیگر
تنها به شخص مربوط نیست. با تعدادی از آنها صحبت میکنم. محل کارش انقلاب
است، اما حوالی منیریه زندگی میکند. سؤال صریح است و جواب با یک واکنش و
سکوت همراه میشود. یک نیشخند میزند و میگوید: «ریشه دیگه، گذاشتم بلند
بشه. کاری به اسمش ندارم، داعشی یا هرچی... چند نفر گفتن که بهت میاد، منم
گذاشتم بمونه. جذبه داره!»
یک آرایشگاه در شرق تهران؛ فضا مردانه است و نمیتوان زیاد داخل ماند.
آرایشگر میگوید: «من به این مسائل عادت دارم. هر روز یک چیزی مد میشود و
من هم نظر مشتری را تأمین میکنم» و میگوید: «هزینه مرتبکردن و روغنزدن
به ریش فرق دارد». یکی از جوانها میگوید: «نمیدانسته این مدل ریش در
جامعه ما به ریش «داعشی» معروف شده» و اضافه میکند: «اگر اشکالی دارد چرا
فلان بازیکن والیبال گذاشته، چرا فلان بازیکن فوتبال گذاشته... اصلا
پروفایل هنرمندا رو دیدید؟ الان همه مدلهای اروپایی ریش دارند!»
از یکیشان میپرسم برایش مهم نیست به خاطر این ظاهر، او را به نام افرادی
جنایتکار و وحشی میخوانند و میبینند؟ و میگوید: «این نظر شماست! همه
این مدل ریش رو داعشی نمیدونن. بعد هم من خودم میدانم که جنایتکار نیستم.
جامعه ما اونقدر مشکل داره که این چیزها توش گم شده، چرا مشکلات جوونها
رو حل نمیکنند و بعد دنبال این چیزها میگردن؟ جوونهای بیکار دنبال هر
چیزی ممکنه برن! من خودم کارشناسی ارشد دارم و بیکارم».
جوان دیگری علاوه بر خود از دوستانش که برای جلب نظر، ریش با مدل داعشی
گذاشتهاند، میگوید؛ ریش، اونم بلندش با این هیبت، مردونگی رو بیشتر نشون
میده و تازه آدم رو مثبت نشون میده. او ساکن ستارخان است و از
آرایشگاههایی میگوید که پولهای درخور توجهی برای فلان روغن ریش
میگیرند.
اما یکی از جوانها هم که خالکوبی روی گردن خود دارد میگوید: من با بروبچ
جنوب تهران زیاد سروکله میزنم و بهتون میگم که اگر کسی از این مدل ریشها
گذاشته واسه ترسوندن مردمه، میدونن که این ریش چه چیزهایی رو برای مردم
یادآوری میکنه و واسه همین این کار رو میکنند تا خشنتر به نظر بیان،
وگرنه بچههای جنوب تهران از اون مدل پسرای سوسول شمال تهران نیستن که
موهای پاهاشون رو بزنن و شلوار پاچه کوتاه پاشون کنن! امروز ریش میگذارن و
فردا هم ممکنه کار دیگهای کنن، مهم اینه که چطوری جواب میگیرن!
فارغ از حرفهای این جوانان، نظرات کارشناسان درباره این رفتار پسران جوان
متفاوت است، اما بیشتر آنها نوعی اعتراض به شرایط اجتماعی را عنوان میکنند
و اینکه تعداد کمی از آنها به دنبال مد و تبعیت از دیگران، این مدل از ریش
را انتخاب کردهاند. مصطفی اقلیما، جامعهشناس، تأکید دارد نباید به این
رفتار جوانان خرده گرفت؛ چراکه این رفتار هم همانند بسیاری از رفتارهای
اجتماعی و مدگرایی آنان در دورهای از زمان وجود دارد و خیلی زود تغییر
میکند. او معتقد است کمبودهای جوانان در جامعه بسیار زیاد و متنوع است و
آنها برای جبران بسیاری از آنها ترجیح میدهند این رفتارها را داشته باشند
تا انتقادشان را نشان دهند. او درعینحال میگوید: ممکن است بسیاری از
جوانان در مناطق جنوبی تهران یا حتی از میان اراذل و اوباش با گذاشتن این
نوع ریش قصد همسانسازی خود با گروههایی در جامعه را داشته باشند یا
بخواهند نوعی ترس و رعب را در مخاطب خود ایجاد کنند. اقلیما میگوید این
مدل ریش همراه با رفتارهای خشن بیشتر در محلههای پرآسیب جنوب تهران دیده
میشود و دلایل و مدل رفتار جوانان مرفه جامعه که از این مدل ریش استفاده
میکنند، کاملا متفاوت است. این مدل ریش برای جوانان مرفه نوعی آرایش صورت
مثل ابروبرداشتن است و به دنبال جذب مخاطب هستند.
این جامعهشناس تأکید دارد در دورهای از دهههای قبل، گذاشتن ریش در جامعه
تعبیری را به همراه داشت و هر فردی که ریش داشت هم با آن مفاهیم شناخته
میشد، اما درحالحاضر این روند تغییر کرده و دیگر نمیتوان گفت این نوع
رفتارهای ظاهری بنا بر یک دلیل مشخص انجام میشوند. بیشترین دلیل در این
مورد فرار جوانان از فشارهای اجتماعی نظیر بیکاری و بیپولی است که
اینبار خود را به این نحو نشان داده است. اصغر مهاجری، استاد دانشگاه و
جامعهشناس، عوامل مختلفی را در همزمانی این مدل از ریش برای جوانان مؤثر
میداند و میگوید: گروهی خاص از جوانان در اقشار مختلف آگاهانه یا
ناآگاهانه سراغ این مدل میروند و حتی ممکن است از دلیل و ریشه این مدل
آگاهی نداشته باشند. معمولا جوانان با یک دیدگاه و فضایی آشنا شده و وارد
جریانی میشوند که به آنها نزدیکتر است، این مسئله با عطش درونی آنها برای
مورد توجه قرارگرفتن همراه میشود و خود را اینگونه بروز میدهد.
وی با بیان اینکه جامعه ما با چرخشها و تغییر رویکردهای عمیقی در سبک
زندگی روبهرو است، میگوید: تغییرات اجتماعی از شهرهای بزرگ به شهرهای
کوچک میرسد و ما زمانی با آنها مواجه میشویم که در شکلی ظاهری مثل همین
ریش داعشی خود را نشان میدهد و باید سؤال کنیم که جوانان ما در واکنش به
چه مسئلهای در جامعه این مدل ریش را انتخاب کردهاند.
مهاجری تأکید دارد که این موضوعات باید مورد پژوهش و پیگیری تحلیلگران و
حتی رسانهها قرار گیرد و در ادامه میافزاید: بسیاری از سؤالات جوانان
امروز بیپاسخ است و جوابهایی کلیشهای که به آنها داده میشود، آنها را
قانع نمیکند، بنابراین ترجیح میدهند خودشان بسیاری از مسائل را تجربه
کنند. بسیاری از جوانان بهدنبال دیدهشدن خود هستند؛ همانطور که یک زن با
آرایش غلیظ و متفاوت میخواهد خود را نشان دهد، این جوانان هم بهدنبال
نشاندادن خود هستند و دیگر برایشان اهمیت ندارد که آنها را با عنوان داعشی
خطاب میکنند یا نه!
وی به شباهت رفتاری عناصر داعش با خواسته جوانان ما اشاره کرد و گفت: داعش
با تکنولوژی مخالف است، اما فیلمهای جنایات خود را با جدیدترین روشها روی
اینترنت میگذارد تا دیده شود و در تصاویر خود هم علاوه بر خشونتی خاص از
رنگ نارنجی غلیظ استفاده میکند. این تلاش برای دیدهشدن و هیجان در ظاهر
همان چیزهایی است که جوانان ما هم دنبال میکنند. این نقاط اشتراک در کنار
تأییدی که از طریق جریان مدلینگ در اروپا به راه افتاده آنها را به سمت
استفاده از این مدل برده است.
این استاد دانشگاه تأکید دارد که قطعا جوانان این اقدام را با هدفی سیاسی و
اعتقادی انجام نمیدهند و بسیاری از آنها حتی نام این مدل ریش را
نمیدانند و فقط بهدنبال تبعیت از یک مد هستند و میتوان ریشههای آن را
در رفتارها و خواستههای اجتماعی پیدا کرد. وی در پاسخ به این سؤال که آیا
گرایش جوانان به این مدل ریش میتواند نگرانکننده باشد؟ گفت: جای نگرانی
ندارد، اما اهمیت بالایی دارد و باید بهعنوان یک نشانه و هشدار اجتماعی آن
را دنبال کنیم. قطعا این گرایش بهدنبال یک مشکل ایجاد شده است، اگر
رسیدگی نشود میتواند به یک آسیب منتهی شود. رسانهها که معمولا زودتر از
مسئولان با این مسائل آشنا میشوند نقش مؤثری در ریشهیابی دارند.
یکی دیگر از جامعهشناسان هم میگوید هویت ایرانی جوانان از بین رفته و
متأسفانه جوانان میخواهند اینگونه مردانگی خود را نشان دهند. حریرچی
اضافه میکند: این افراد با اطلاع از سابقه این مدل از ریش به دنبال نوعی
ابهت و ترس در مردم هستند و به هیچ عنوان نگران برخورد و واکنش مردم و
خانواده خود نیستند و اتفاقا به نظر میرسد آنها دقیقا به دنبال همین
برخوردها هستند. بسیاری از افرادی که این مدل ریش را انتخاب میکنند
محرومیتهای اجتماعی دارند و دچار معضل بیکاری هستند و با این جنبه منفی در
ظاهر میخواهند نوعی دهنکجی داشته باشند.
حریرچی گفت: جوانان را در این سالها باور نکردهایم و اگر یادمان نرفته باشد در دورانی جوانستیزی هم وجود داشت و دارد.
وی با بیان اینکه جذاببودن و مورد توجه قرار گرفتن در هر جامعهای یک ارزش
است، گفت: وقتی بازیگران و بازیکنان مطرح فوتبال و والیبال و هنرپیشهها
چنین مدل ریشی دارند، چطور به یک جوان میخواهید بگویید این کار را نکند؟
این جامعهشناس تأکید دارد که بهتر است برای شناخت بیشتر دلایل جوانان برای
انجام چنین رفتارهایی با آنها حرف بزنیم و آگاهی آنها را بالا ببریم؛ چرا
که در حال حاضر کانالهایی که جوانان به آنها اعتماد دارند و از آنها کسب
اطلاع میکنند معمولا ایرادات دارد و بههمیندلیل دچار آسیب میشوند.
شرق: فسادهای ناشی از دلالی و واسطهگریهای دولتهای نهم و دهم، آنقدر گسترده شده که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، را واداشت تا از همین ابتدای کار با سرمایهگذاران خارجی اتمامحجت کنند و نقشه راه همکاری درست را به آنها نشان دهند. این هشدارها توسط اسحاق جهانگیری به سمت خطونشانکشیدن هم پیش رفت بهطوریکه او خطاب به سرمایهگذاران داخلی و خارجی حاضر در همایش بینالمللی معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در حملونقل، مسکن و شهرسازی به صراحت اعلام کرد...
...آن دسته از شرکتهای خارجی که از روشهای غیرشفاف در ارتباط با ایران استفاده کنند، در لیست سیاه ایران قرار خواهند گرفت.
او در ادامه هشدارهایش افزود: به همه شرکتهای خارجی علاقهمند به کار در
ایران هشدار میدهیم که فقط با دستگاههای رسمی کار کنید زیرا دیگر دوران
اینکه دلالهایی راه بیفتند و درصدهایی بگیرند و بگویند شما را به
دستگاهها و طرفهای ایرانی وصل میکنیم گذشته است. علاقهمندان به
سرمایهگذاری باید طرحهای خود را شفاف و روشن از طریق دستگاهها اعلام
کنند.
اندکی بعد کلام او نرمتر شد: علاقهمند هستیم طرفهای خارجی با شرکای
ایرانی به صورت مشترک کار کنند. با هم گفتوگو میکنیم و امید که به نتیجه
مطلوب برسیم، ما دست همه شما را به گرمی میفشاریم و دولت ایران، حتما خود
را موظف به رفع موانع احتمالی سرمایهگذاری در کشور میداند.
بعد از این هشدار، جهانگیری سعی کرد ایران را برای حاضران خارجی ترسیم کند.
او گفت: ایران براساس سند چشمانداز ٢٠ ساله، تا سال ١٤٠٤ باید به جایگاه
اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه جنوب غربی آسیا برسد.
وی ادامه داد: در شرایطی که نیمی از این دوره طی شده و شاخصهای عملکرد
اقتصادی، نظیر رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال، با وجود درآمدهای
سرشار نفتی در ١٠ سال گذشته، با هدفهای ترسیمشده فاصله بسیار زیادی
دارد، مأموریت مهم اقتصاد ایران در دهه آینده، ایجاد اشتغال پایدار، افزایش
رفاه مردم و افزایش قدرت اقتصادی کشور بهعنوان یکی از مؤلفههای اصلی
اقتدار ملی است.
جهانگیری با تأکید بر اینکه لازمه دستیابی به این مأموریت اساسی، دستیابی
به رشد هشتدرصدی مداوم در ١٠ سال آینده است، گفت: این مسئله دشوار اما
شدنی است و الزاماتی دارد که باید از سوی همه دستگاههای نظام مورد قبول
قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه پس از اعلام توافق با حجم قابلتوجهی از شرکتهای
خارجی علاقهمند برای سرمایهگذاری در ایران روبهرو هستیم، افزود: ممکن
است این سؤال پیش بیاید که چه شرایطی در ایران وجود دارد که سیل شرکتهای
خارجی به ایران سرازیر شده است. در پاسخ به این سؤال باید گفت، ایران
شرایطی دارد که اگر روابط سیاسی و بینالمللی مناسبی مهیا باشد، روند ورود
شرکتهای خارجی یک امر طبیعی است و حتما یکی از انتخابهای اول افراد مشتاق
به سرمایهگذاری، ایران خواهد بود.
معاون اول رئیسجمهور، انسجام داخلی ایران با وجود تنوع قومی، برخورداری از
ثبات و امنیت بینظیر در منطقه خاورمیانه و پتانسیل قابلتوجه که برای
ایفای نقشه باثباتسازی منطقه دارد را از مزیتهای ایران عنوان و تأکید
کرد: همه باید اعتراف کنند که نقش اول ثباتدهنده منطقه، ایران است. وی
منابع سرشار طبیعی اعم از نفت و گاز و معادن، موقعیت ممتاز جغرافیایی در
مسیر ترانزیت شمال به جنوب و شرق به غرب، جمعیت بزرگ، جوان، تحصیلکرده و
کمهزینه ایران و بازار چندصد میلیونی همسایگان را از دیگر مزیتهای ایران
دانست که باعث ورود سیل سرمایهگذاران مشتاق خارجی شده است.
معاون اول رئیسجمهور اولویت اول ایران را سرمایهگذاری مستقیم خارجی عنوان
کرد و افزود: سرمایهگذاران خارجی میتوانند در فضایی شفاف و رقابتی از
همه ظرفیتهای ایران برای مشارکت اقتصادی استفاده کنند.
آخوندی: در حاشیه همایش هیچ پیشنهادی را نپذیرید
عباس آخوندی بهعنوان متولی وزارتخانه برگزارکننده این همایش مانند
جهانگیری در مقام تذکر و هشدار به افراد مشتاق برای سرمایهگذاری در ایران،
برآمد و گفت: تمام اقدامات ما و تمام سرمایهگذاریهای ما، مستقیم است.
هرکسی که ادعا کرد از طرف ما نمایندگی دارد این ادعا را باور نکنید چراکه
ما به هیچ واسطهای برای سرمایهگذاری نیاز نداریم. وی با بیان اینکه
مشارکت در همه فرصتهای سرمایهگذاری از طریق اعلام مستقیم، رقابت و آگهی
عمومی انجام میشود، به سرمایهگذاران هشدار داد: هرکسی به شما مراجعه کرد و
گفت که «من فلان کار میکنم» از همین حالا بگویم یقین بدانید دروغ است. وی
با اشاره به اینکه سرمایهگذاریها بر مبنای رقابت، شفافیت، پاکی و منافع
مشترک انجام میشود و با هرگونه واسطهگری مخالف هستیم، افزود: حتی ممکن
است در حاشیه همایش، افرادی به کسانی که در این همایش شرکت کردهاند،
مراجعه کنند و پیشنهاداتی به آنها بدهند، عرض میکنم که هیچ پیشنهادی را
نپذیرید و فقط ارتباط مستقیم و بدون واسطه با ما داشته باشید. آخوندی با
بیان اینکه فصل جدیدی از روابط سیاسی در منطقه ایجاد شده و ثمره آن نظم
نوینی خواهد بود، گفت: ایران هجدهمین کشور به لحاظ وسعت سرزمینی و جمعیت
است و بیستونهمین اقتصاد دنیا را دارد و بیشک در فهرست ١١ کشوری خواهد
بود که بهعنوان اقتصادهای نوظهور جهان مطرح خواهند شد. وی با این توضیح که
جمعیت ایران شامل حدود ٢١میلیونو ٨٠٠ هزار خانوار شهری و ٦,٢ میلیون
خانوار روستایی میشود، به نیاز تولید سالانه یک میلیون واحد مسکونی در
کشور اشاره کرد و یادآور شد که باید در ١٠ سال آینده حدود ١٠ میلیون واحد
مسکونی ساخته شود که کار بسیار بزرگی است.
وزیر راهوشهرسازی افزود: ایران در موقعیت کریدور بینالمللی شمال- جنوب و شرق – غرب قرار گرفته و نقطه تمرکز کریدورهای جهان است. بخش عمدهای از بزرگراههای آسیایی نیز از ایران عبور میکند و توجه به کریدورهایی که از ایران میگذرند مشخص میکند که در این حوزه چقدر جهان به ما وابسته است و چقدر ما به جهان وابسته هستیم. آخوندی در توصیف ساختار حملونقل کشور، با اشاره به سهم حدود ٩٢ درصدی حملونقل جادهای کشور در جابهجایی از لزوم کاهش این سهم به ٧٨ درصد و افزایش سهم حملونقل ریلی به ٢١ درصد صحبت کرد و با بیان اینکه سهم حملونقل هوایی، بهعنوان زودبازدهترین روش توسعه مناطق عقبافتاده، در جابهجاییها یکدهم درصد است گفت که این سهم باید ١٠برابر شود و به یک درصد برسد. وزیر راهوشهرسازی وقتی به مبحث بنادر خشک پرداخت، از حضار خواست به این مسئله توجه کنند که اکثر کشورهای آسیای میانه، راهی به دریا ندارند و برای دادوستد دریایی نیازمند باراندازی در ایران هستند. وی با بیان اینکه ما میتوانیم در این بنادر خشک به تمام کشورهای جهان اجازه بارانداز بدهیم، تصریح کرد: این یک نقطه برد- برد در حملونقل و اقتصاد ایران است که در این همایش نیز ارائه خواهد شد و با این کار برای آن دسته از کشورهای منطقه، که از دریا محروم هستند، امکان دسترسی به دریا را مهیا خواهیم کرد. آخوندی گریزی به صنعت حملونقل هوایی زد و با اشاره به اینکه امکان سرمایهگذاری بزرگی در بخش هوانوردی ایران وجود دارد، از قصد دولت برای بازسازی ساختار ناوگان هوایی و پیشبینی ورود ۴۰۰ هواپیمای دوربرد و میانبرد و صد هواپیمای کوتاهبرد به ناوگان هوایی کشور خبر داد.
آخوندی درباره فرودگاه امام خمینی که مقرر بود برای ۵۰ میلیون مسافر ظرفیت
داشته باشد اما اکنون فقط شش میلیون نفر ظرفیت دارد نیز گفت: اواخر پاییز،
ساخت ترمینال دوم این فرودگاه با نام ایرانشهر و با ظرفیت ٢٢ میلیون نفر
آغاز میشود و ظرف ٣٠ ماه به پایان خواهد رسید تا حتیالمقدور از
عقبماندگیهایی که در این فرودگاه وجود دارد، کاسته شود. وی هزار و ٥٠٠
هکتار منطقه آزاد، دوهزارو ٥٠٠ هکتار اجازه منطقه ویژه در فرودگاه امام را
نکتهای دانست که این فرودگاه را به شهر فرودگاهی تبدیل میکند و ادامه
داد: کل این دو پروژه را آغاز کردهایم و در این همایش نیز درباره
سرمایهگذاری آن صحبت خواهیم کرد ضمن اینکه در کنار توسعه فرودگاه امام،
ایجاد هفت فرودگاه در دیگر نقاط کشور را نیز در دستور کار داریم که همه در
این همایش برای سرمایهگذاری پیشنهاد خواهد شد.
وی قوانین موجود برای سرمایهگذاری خارجی و مشارکت با بخش خصوصی در ساخت
زیربناهای کشور را قوانینی خوب و کافی عنوان کرد و با بیان اینکه نکته مهم
برای استفاده از این قوانین و دعوت از همه سرمایهگذاران خارجی و ایرانی،
وجود اراده سیاسی است، از وجود این اراده سیاسی در دولت تدبیر و امید خبر
داد.
طیبنیا: دولت میخواهد نرخ سود را پایین بیاورد
سخنران سوم این همایش وزیر اقتصاد و دارایی بود. علی طیبنیا پس از اشاراتی
که به کاهش نرخ تورم و مثبتشدن نرخ رشد اقتصادی داشت، به یکی از
تازهترین مباحث تکرارشده در وزارتخانه تحت امر خود پرداخت و با بیان اینکه
نرخ سود بانکی فعلی بههیچوجه با شرایط اقتصادی کشور تناسب ندارد، گفت:
دولت تلاش دارد منابع قابلوامدهی بانکها را افزایش دهد و نرخ تسهیلات را
نیز پایین بیاورد چراکه درحالحاضر نرخ سود لحاظشده هیچ ارتباطی با
واقعیتهای اقتصادی کشور ندارد و باید نسبت به آن تصمیمگیریهایی شود.
طیبنیا تصریح کرد: از یک سو بنا شده بانک مرکزی نقش بینبانکی خود را
افزایش دهد و از دیگر سو با برقراری ثبات در بازار بورس، امکان حمایت از
تولید نیز فراهم شود.
وی با بیان اینکه مهمترین هدف کشور در برنامه ششم، دستیابی به رشد اقتصادی
مستمر و پایداری است که مبتنی بر افزایش کارآیی و بهرهوری باشد، گفت: رشد
باید از سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی حاصل شود تا موجبات ارتقای
موقعیت ایران در عرصه بینالمللی و رفاه و بهزیستی برای عامه مردم ایران را
فراهم کند.
طیبنیا با بیان اینکه ارتقای نظام تأمین مالی با نقش ویژه سرمایهگذاران
خارجی و توسعه حملونقل و تبدیل ایران به هاب تجاری و سرمایهگذاری منطقه
از اولویتهای دولت است، گفت: در این زمینه دولت روشهای مختلف جذب
سرمایهگذاری را در لایحه برنامه ششم توسعه کشور لحاظ میکند. وزیر اقتصاد
ادامه داد: ایران در مسیر ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب قرار گرفته و
همین وضعیت بینظیر، امکان توسعه شبکه حملونقل ریلی و تبدیل کشور به مرکز
عبور و مرور هوایی و زمینی را برای کالا و مسافر برای کشور ما فراهم میکند
و ما تصمیم جدی داریم از این فرصت و مزیت منطقهای کمال استفاده را ببریم.
سیف: نقدینگی ٨٥٠ هزار میلیارد شد
پس از طیبنیا نوبت به ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی رسید. بهگفته
سیف، در سال ٩٣ کل سرمایهگذاری در بخش حملونقل به قیمتهای ثابت سال ٨٣
بالغ بر ٨٠,٦ هزار میلیارد ریال بود که نسبت به سال قبل از آن ٦.٩ درصد رشد
یافت که این میزان سرمایهگذاری معادل ١٥.٧ درصد از سرمایهگذاری کل
بخشهای اقتصادی در این سال بوده است. سیف افزود: حجم نقدینگی در پایان
مرداد امسال معادل ٨٥٠ هزار میلیارد تومان بود که نسبت به مرداد و اسفند
سال گذشته به ترتیب ٢٣.١ و ٨.٧ درصد رشد را نشان میدهد. براساس ارقام همگن
متغیرهای پولی رشد نقدینگی از ٢٥.٩ درصد در سال ٩٢ به ٢٢.٣ درصد در سال
گذشته کاهش یافت، علاوه بر این رشد نقدینگی در ١٢ ماهه منتهی به مرداد
امسال نسبت به رشد همگن مشابه در مرداد سال ٩٣ که ٢٦.٦ درصد بود کاهش ٣.٥
درصدی را نشان میدهد.