به گزارش مشرق، رفتارهای بدن بیشتر از کلام در زمین کار میکند. ژستهایی که شاید هر بازیکنی را فراری میدهد. این شاید حربهای است که پیش میگیرند برای اینکه قبل از اعتراض بین خود و بازیکن مانعی بگذارند، مانعی که حالت گارد دارد! اما حاصل این گارد گرفتن چه بوده و تاکنون چقدر جواب داده!اقتدار را با درهم کشیدن ابرو و قیافه عبوس نباید اشتباه گرفت.
چند سال پیش بود که هوشنگ نصیر زاده بهعنوان کارشناس داوری خوب حرفی زد. قیافه داور بازی در جریان یک دیدار میتواند رفتار بازیکن را کنترل کند. نصیرزاده از نمونه خارجی یک بازی صحبت کرد و اینکه بازیکن خشن خارجی به طرف داور رفت اما وقتی با قیافه خندان و مظلومانه او مواجه شد استپ کرد و اصلا یادش رفت که قرار بود به طرف داور حملهور شود. این یعنی مدیریت بحران از سوی داور. همه چیز به علم داوری برنمیگردد، خیلی از داوران دانش داوری بالایی دارند اما از مدیریت بحران هیچ نمیدانند. ژستهای تکراری آنها داخل زمین مثل یک مواد منفجره عمل میکند و همین مساله باعث میشود که جو بازی به هم بریزد، البته مدیریت بحران هم جزیی از دانش داوری است که بعضیها اصلا آن را بلد نیستند.
فشار یک بازی همه را عصبی میکند. بازیکن، مربی و داور همه در شرایط بازی با رفتارهای خشن از کوره در میروند اما آن کسی برنده این ماراتن است که مدیریت داشته باشد. جدای از اشکالاتی که امروز داوری ایران را اذیت کرده و معلوم نیست تا آخر فصل چه بر سر این جماعت بیاید یک الگوی اشتباه از یک قانون نانوشته در داوری ایران باعث شده تا در بازیهای درونی و برون مرزی تیمها گارد خود را قبل از بازی بگیرند و این یعنی شکست! این شکست یک دلیل بزرگ دارد که میتوان آن را در رفتارها بررسی کرد. اینکه بیش از حد در بازی از کارت زرد استفاده کنی، طوری برخورد کنی که انگار از بالا به بازیکن نگاه میکنی و بازیکن جرات حرف زدن عادی را هم نداشته باشد، برخاسته از اقتدار داوری نیست، بلکه همان الگوی غلط رفتاری این جامعه را به شدت اذیت میکند.
داخل ایران به ناحق جو بدی علیه داوری راه افتاده است و شاید جرقه آن را یک بازی جنجالی و حساس زد! جرقهای که به آتش شعلهور تبدیل شده و کسی نمیتواند آن را خاموش کند اما وقتی در بیرون از مرزها هم برای داوران ایرانی گارد میگیرند و از بعضی رفتارهای آنها گلهمند هستند باید توقف کرد و با کمی تامل اندیشید که دلیل این اعتراض چیست؟ چرا بیرون مرزها هم از کارتهای زیادی که به بازیکنان داده میشود گلایه دارند و رفتار داور را مناسب بازی نمیدانند؟ چه بر سر داوری ایران آمده که این همه هجمه علیه آنها وجود دارد؟ باید نگران بود و برای این رفتارها فکری کرد. نباید الگوی نادرست در داوری باب شود.
باید برای داوران جوان و با دانشی که قرار است در لیگ آسیایی سوت بزنند این مساله را جا انداخت که داوری علاوه بر دانش، مدیریت میخواهد و شاید همین نبود مدیریت تاکنون لطمه بزرگی به داوری ایران زده است! اگر دیر بجنبیم در بیرون مرزها هم همین هجمه علیه داورانی خواهد بود که ژستهایی که در زمین میگیرند بیش از علم مدیریتی است که باید داشته باشند!
چند سال پیش بود که هوشنگ نصیر زاده بهعنوان کارشناس داوری خوب حرفی زد. قیافه داور بازی در جریان یک دیدار میتواند رفتار بازیکن را کنترل کند. نصیرزاده از نمونه خارجی یک بازی صحبت کرد و اینکه بازیکن خشن خارجی به طرف داور رفت اما وقتی با قیافه خندان و مظلومانه او مواجه شد استپ کرد و اصلا یادش رفت که قرار بود به طرف داور حملهور شود. این یعنی مدیریت بحران از سوی داور. همه چیز به علم داوری برنمیگردد، خیلی از داوران دانش داوری بالایی دارند اما از مدیریت بحران هیچ نمیدانند. ژستهای تکراری آنها داخل زمین مثل یک مواد منفجره عمل میکند و همین مساله باعث میشود که جو بازی به هم بریزد، البته مدیریت بحران هم جزیی از دانش داوری است که بعضیها اصلا آن را بلد نیستند.
فشار یک بازی همه را عصبی میکند. بازیکن، مربی و داور همه در شرایط بازی با رفتارهای خشن از کوره در میروند اما آن کسی برنده این ماراتن است که مدیریت داشته باشد. جدای از اشکالاتی که امروز داوری ایران را اذیت کرده و معلوم نیست تا آخر فصل چه بر سر این جماعت بیاید یک الگوی اشتباه از یک قانون نانوشته در داوری ایران باعث شده تا در بازیهای درونی و برون مرزی تیمها گارد خود را قبل از بازی بگیرند و این یعنی شکست! این شکست یک دلیل بزرگ دارد که میتوان آن را در رفتارها بررسی کرد. اینکه بیش از حد در بازی از کارت زرد استفاده کنی، طوری برخورد کنی که انگار از بالا به بازیکن نگاه میکنی و بازیکن جرات حرف زدن عادی را هم نداشته باشد، برخاسته از اقتدار داوری نیست، بلکه همان الگوی غلط رفتاری این جامعه را به شدت اذیت میکند.
داخل ایران به ناحق جو بدی علیه داوری راه افتاده است و شاید جرقه آن را یک بازی جنجالی و حساس زد! جرقهای که به آتش شعلهور تبدیل شده و کسی نمیتواند آن را خاموش کند اما وقتی در بیرون از مرزها هم برای داوران ایرانی گارد میگیرند و از بعضی رفتارهای آنها گلهمند هستند باید توقف کرد و با کمی تامل اندیشید که دلیل این اعتراض چیست؟ چرا بیرون مرزها هم از کارتهای زیادی که به بازیکنان داده میشود گلایه دارند و رفتار داور را مناسب بازی نمیدانند؟ چه بر سر داوری ایران آمده که این همه هجمه علیه آنها وجود دارد؟ باید نگران بود و برای این رفتارها فکری کرد. نباید الگوی نادرست در داوری باب شود.
باید برای داوران جوان و با دانشی که قرار است در لیگ آسیایی سوت بزنند این مساله را جا انداخت که داوری علاوه بر دانش، مدیریت میخواهد و شاید همین نبود مدیریت تاکنون لطمه بزرگی به داوری ایران زده است! اگر دیر بجنبیم در بیرون مرزها هم همین هجمه علیه داورانی خواهد بود که ژستهایی که در زمین میگیرند بیش از علم مدیریتی است که باید داشته باشند!