در دو سال گذشته مسئله مهاجران به یک بحران اصلی کشورهای اروپایی تبدیل شده است که زنگ های خطر در حمل و نقل آزاد بین این کشورهای عضو شنگن را به صدا درآورده است. این صدا در هفته ها و ماههای اخیر با نشست های متعدد اتحادیه اروپا برای سهمیه بندی کشورهای اروپایی برای پذیرش مهاجران بلندتر به گوش می رسد. قوانین مهاجرت اتحادیه اروپا از یک طرف و میثاق های حقوق بشر تصویب شده در مفاد پیمان نامه های کشورهای عضو از طرف دیگر همچنان زنگ این هشدار را هر روز برای کشورهای اروپایی کوک می کند و به نظر نمی رسد به این زودی ها کشورهای اروپایی از این بحران بیرون روند.
این بحران آنقدر برای کشورهای اروپایی جدی شده است که به تدریج قوانینی در این کشورها تصویب می شود که زمینه را برای اخراج بعضی از مهاجران فراهم کرده است. آلمان اعلام کرده نمی تواند مهاجرانی را در کشور خود نگه دارد که به خاطر شرایط اقتصادی کشورشان را ترک کرده اند. کشورهای شرق اروپا هر روز بر سیم های خاردار خود در مرزهایشان اضافه می کنند و انگلیس و بعضی کشورها به خاطر بحران مهاجران درصدد جدایی از اتحادیه اروپا هستند. همه اینها به این معنی است که کشورهای اروپایی به پیمان های بسته شده در سطح اروپا و به طور کلی به اتحادیه اروپا اعتماد ندارند و منافع ملی خود را با وجود مشکلات پیش آمده در خطر می بینند. دیوید کامرون چند روز پیش در همایش حزب محافظه کار در منچستر از جدایی احتمالی کشورش از اتحادیه اروپا خبر داده است چون این اتحادیه را زورگو و ایجاد کننده مشکلاتی برای منافع داخلی انگلیس عنوان می کند.
اکنون یک سوال در مورد پیمان شنگن باقی می ماند که برداشتن این پیمان یعنی عدم تسهیلات در عبور و مرور آزاد بین کشورهای عضو آن امری منفی محسوب می شود و می تواند بحران های اروپا و اتحاد این کشورها در مقابل کشورهای آمریکای شمالی و کشورهایی مثل چین و کره و ژاپن در مسائل اقتصادی به خطر اندازد. مسئله شنگن و پیمانهای مشابه در زمان کنونی برای بسیاری از کشورهای اروپایی که نمی خواهند وارد مشکلات مربوط به مهاجران شوند به مسئله ای شبیه ذبح گاو مقدس هندوها تبدیل شده است که حاضر هستند تمام اصول و ارزشهای خود را برای نجات از این بحران زیر پا گذارند.
برای اولین بار در سال 1985 پنج کشور بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ، هلند و آلمان غربی این پیمان را ایجاد کرند که بعد از آنها کشورهای اتریش، اسپانیا، استونی، ایسلند ، اسلواکی، سوئیس، اسلونی، جمهوری چک، لتونی، لهستان، لیتوانی، مالت، مجارستان، ایتالیا، پرتغال، دانمارک، سوئد، فنلاند، نروژ و یونان به این پیمان پیوستند که به نظر می رسد باید در سالهای آینده به دوران جدیدی فکر کنند.
اگر مشکلات به وجود آمده به دلایل بحران های اقتصادی کشورهای شرق اروپا و وامهای متعدد به این کشور از سوی اتحادیه اروپا را به بحران مهاجران اضافه کنید به راحتی می توان دلیل و انگیزه جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا پیدا کرد. وقتی کشورهای اروپایی جدا از اتحادیه اروپا مثل نروژ، ایسلند و سوئد کمتر با مشکلات مربوط به مهاجران درگیر می شوند همین امر انگیزه لازم برای دیگر کشورهای اروپایی عضو اتحادیه اروپا و به خصوص پیمان شنگن ایجاد می کند که خودشان را از قید و بندهای اروپایی آزاد کنند.
بر اساس قوانین مربوط به پیمان شنگن کشورهای عضو نمی توانند کنترل شدیدی در مرزهای خود برای خارجی هایی اعمال کنند که ویزای یکی از کشورهای این اتحاد را دارند و حتی شهروندان کشورهای غیر عضو نیز به راحتی می توانند در اروپا تردد کنند و جلوگیری از آنها مغایر قوانین اتحادیه اروپا محسوب خواهد شد. یک مهاجر سوری یا افغان با داشتن یک ویزا می تواند حتی با پای پیاده از زوریخ تا اسلو یا از برلین تا بارسلونا سفر کند و همین امر مشکلات امنیتی برای کشورهای اروپایی ایجاد خواهد کرد که در هفته های اخیر ایجاد شده است.
مجله اکونومیست در یکی از شماره های اخیر خود از جدایی احتمالی کشورهای اروپایی از پیمان شنگن خبر داده بود. این مجله اقتصادی در تحلیل خود دو مسئله تروریسم و بحران مهاجرت را برای ایجاد تفرقه میان کشورهای اروپایی ممکن دانست که مانع از ادامه اجرای پیمان شنگن خواهد شد.
مقامات اروپایی معتقدند این پیمان که امکان مسافرت بدون روادید را میان 26 کشور عضو فراهم میکند، خطراتی را برای این کشورها ایجاد کرده است. بنابر تحلیل این نشریه، امکان مسافرت آزاد میان کشورهای اروپایی، احتمال حملات تروریستی را افزایش داده است. این نشریه با اشاره به حمله اخیر به قطار پاریس نوشت نخست وزیر بلژیک خواستار بازبینی قوانین شنگن شد. وی همچنین از مقامات اروپایی خواست تدابیر امنیتی را در مسافرت میان کشورهای اروپایی افزایش دهند.
این اولین بار نیست که مقامات اروپایی درباره ادامه اجرای پیمان شنگن مردد هستند. در سال 2011 نیز با افزایش مهاجران آفریقای شمالی، کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه خواستار تجدیدنظر در این پیمان شدند. البته این پیمان تبصرههایی نیز دارد و به کشورهایی که امنیت ملی آنها در خطر است اجازه میدهد در مقاطعی، تدابیر امنیتی را در مرزهای خود افزایش دهند.
در پایان این گزارش آمده لغو پیمان شنگن به دلیل فواید بسیاری مانند افزایش روابط تجاری، گسترش صنعت توریسم و افزایش واردات و صادرات میان کشورهای عضو به نفع هیچ یک از این کشورها نیست و بهتر است آنها برای حل این مسائل با هم توافق کنند.
پیمان شنگن تاکنون به دلیل بحران مهاجرت به حال تعلیق در نیامده است. اجرای این پیمان تنها در جریان برخی مسابقات بزرگ ورزشی، نشست های مهم بین المللی و یا تهدیدهای تروریستی به طور موقت معلق شده است. اما همانطور که وزیر امور خارجه آلمان تهدید کرده است این وضعیت ممکن است به زودی تغییر کند و کشورهای اروپایی باید به فکر دوران پساشنگن باشند که شاید دیگر در آن زمان خبری از اتحادیه اروپای قدرتمند نیز نباشد.