سیروس ناصری که خود در زمان ریاست روحانی بر تیم مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات جزو اعضای تیم بوده است، در یک گفتگوی تلویزیونی اعلام کرده "بین 100 تا 150 میلیون دلار در روز هزینه مستقیم تحریم علیه ایران است. مردم برای یک دوره این هزینه را قبول کردند اما وقتی با توافق هستهای مواجه شدند و دیدند این مسئله قابل حل است و به یک توافق خوب رسیدیم، توجیهی ندارد که این هزینهها ادامه پیدا کند. بر اساس گزارش کمیسیون برجام که 22 روز بعد از زمانی بود که ایران میتوانست توافق را تصویب کند، چیزی حدود 2 تا 2500 میلیون دلار در این 22 روز هزینهای بوده که بهخاطر تحریمها به کشور تحمیل شده است".
ارائه این گونه تحلیلها در حالی است که انتشاردهندگان آن باید تبعات این گونه تحلیلها را هم بپذیرند و برای انتظارات زیادی که در مردم با اجرای برجام ایجاد میکنند، پاسخ در خوری داشته باشند.
ضرر روزانه 100 تا 150 میلیون دلار از عدم اجرای برجام یک روی سکه است و روی دیگر آن، انتظار مردم از همین میزان سود و منفعت با اجرایی شدن برجام است که دولتمردان باید محقق کنند.
این در حالی است که مسئولان و دولتیها در جلسات دیگری که رسانهای نمیشود، بر خلاف این تحلیلها صحبت میکنند و علیرغم تاکید بر ضررهای تحریم و اجرایی نشدن برجام، در خصوص سود و منفعت اجرای برجام خیلی قائل به بیان اعداد و ارقام نیستند و وعده مشخص و قابل پیگیری نمیدهند.
در همین زمینه سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم به یکی از جلسات کمیسیون برجام که با حضور محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور برگزار شده و به تشریح بحثهای اقتصادی برجام پرداخته بود اشاره کرد و گفت: در این جلسه هر چند ارقام مختلفی در خصوص ضرر اجرایی نشدن برجام اعلام شده بود، ولی دولتمردان حاضر نشدند، در خصوص منافع و سود لغو تحریم و اجرایی شدن برجام عدد و رقمی ارائه کنند و پیش بینی در این زمینه را غیر ممکن ارزیابی کردند.
به گفته وی، محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور در بخشی از این جلسه در این خصوص گفته است" ما از الان نمی توانیم افزایش درآمدهای نفتی را که حاصل اجرای برجام خواهد بود، افزایش صادرات غیر نفتی و افزایش تولید که به افزایش مالیات دولت بیانجامد، محاسبه کنیم. الان درست نیست که ما این ارقام را در محاسبات بودجهای خود داشته باشیم."
در حالی دولتمردان در جلسات غیرعلنی از غیرقابل پیش بینی بودن سود برجام سخن میگویند، که در بوق و کرنا کردن ضرر تحریم و عدم اجرای برجام در جمع مردم حاکی از نوعی تناقض در رفتار دولتمردان است.
در حالی که مسئولان دولت معتقدند نباید با بیان تحلیلها و اظهاراتی در مردم انتظار نابجا و غیرواقعی از اجرای برجام و توافق هسته ای ایجاد کرد و در جلسات نیز بر این موضع تاکید دارند، بهتر است در انظار عمومی هم بر این مساله تاکید کنند تا اینگونه برداشت نشود، برخی مسئولان از ابزار تحت فشار قرار دادن افکار عمومی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
براساس اعلام سخنگوی کمیسیون ویژه برجام، نهاوندیان در جلسه برجام گفته بود "اقتصاد مقاومتی با اضافه کردن توقعات نابجا، حتما ناسازگاری دارد. هر کسی این کار را بکند کمک نکرده است، لطفا برای اینکه دولت توقعات را اضافه کرده باشد، یک شاهد ارائه بفرمائید، همیشه سخن از این بوده است که مشکلات محیط زیست که در طول سالیان ایجاد شده باید سالها با برنامهریزی جدی و البته با سرعت لازم، کار کنیم تا این مشکل حل بشود. مشکل آب مگر مشکلی است که یک ساله و دو ساله ایجاد شده باشد که بشود توقع داشت یک ساله یا دو ساله برطرف شود؟ آثار رفع تحریم هم باید به فوری، کوتاه مدت و میان مدت طبقهبندی بشود. الحمدالله مردم میدانند که با همت خود آنها هست که این مشکلات باید حل شود، هر کسی وعدهای بدهد، بدون اینکه رشد در اقتصاد را حاصل کرده باشد، وعده بی فرجام خواهد بود."
بنابراین در حالی این روزها ضرر تحریم و عدم اجرایی شدن برجام از نگاه برخی مسئولان و رسانهها مساله اول کشور شده و باید با فوریت حل و فصل شود، که دو سال و اندی پیش که نامزدهای ریاست جمهوری برای گرفتن رای مردم با یکدیگر رقابت تنگاتنگی داشتند، تحریم حداکثر سهم 30 درصدی در مشکلات اقتصادی داشت و مدیریت غلط مدیران دولت قبل عامل اصلی مشکلات اقتصادی عنوان شده بود و برخی از این نامزدها وعده دادند "در صورت کسب اعتماد مردم، مدیریت غلط گذشته را اصلاح کرده و مشکلات اقتصادی را 100 روزه یا یکی دو ساله برطرف میکنند".
البته دولتمردان یازدهم هنوز این اعتقاد را دارند که تحریم عامل همه مشکلات نبوده و نیست و در جلساتی که عمومی و رسانهای نمیشود، بر این عقیده تاکید میکنند، چنانچه نقویحسینی به اظهارات نهاوندیان در جلسه برجام اشاره میکند که گفته است:" ما قرار بود در سند چشم انداز متوسط رشد 8 درصد داشته باشیم. عملکرد ما در ده سال گذشته کمتر از 3 درصد است. علت چیست؟ خیلی روشن است، یا تحریم است، یا سوء مدیریت. ارز که بود، منابع که بود، باید ریشهیابی کنیم. اشکالات اینکه ما در اقتصاد کشور یک شعارهایی میدهیم اما در عمل یک طور دیگه عمل میکنیم، چیست. میگوییم دولت را کوچک کنیم، نمیکنیم، میگوییم تولید ملی را افزایش بدهیم، میبینیم عملکردمان واردات را افزایش داده است در گذشته، اینها را باید ریشهیابی کنیم، یک قسمتش تحریم است."