به گزارش مشرق، شبکه تلویزیونی المنار اعلام کرد: سید حسن نصرالله که به صورت ویدیو کنفرانس در میان عزاداران حسینی و به مناسبت ایام عزاداری اباعبدالله الحسین علیه السلام سخن می گفت؛ تاکید کرد: ما و نسل های مسلمانان از مکتب فداکاری اباعبدالله الحسین درس آموختیم. ما از امام حسین (ع) یادگرفتیم که هر آنچه داریم در راه خدا، در راه دین خدا و امت رسول خدا فدا کنیم. مکتب حسینی بهترین مکتبی است که می تواند انسان ها را به انقلاب آفرینی و قیام برانگیزد. ما طی قرن ها شاهد این مساله بوده ایم و هم اکنون نیز شاهد آن هستیم.وی افزود: وضعیتی که ما در آن به سر می بریم از برکت های این مکتب است. در همه زمینه ها ما وامدار این مکتب هستیم. در زمینه بصیرت، یقین، ایمان، وفاداری، ثبات، تحمل، صبر، آمادگی برای فداکاری، تسلیم فرمان خدا بودن، راضی بودن به خواست خدا و قضا و قدر الهی، ما وامدار مکتب حسینی هستیم. ما این امور را به خوبی در خانواده های شهدا می بینیم. ما از کجا این امور را آموخته ایم؟ پدران و مادران ما از کجا چنین ارزش هایی را فرا گرفته اند؟ ما وقتی به خانواده های شهدا خبر شهادت عزیزان شان را می دهیم سخنانی بر زبان جاری می کنند که نشان دهنده درس آموزی آن ها در مکتب حسینی است.
سید حسن نصر الله خاطرنشان کرد: امروز ما در همان جایگاهی قرار گرفته ایم که امام حسین و یارانش قرار گرفته بودند. وقتی ما با اسرائیل می جنگیدیم از همان جایگاهی به آن ها به نبرد می پرداختیم که امام حسین به نبرد با یزید برخاسته بود. و ما همچنان به مبارزه با اسرائیل ادامه می دهیم. هم اکنون این طرح تکفیری، تروریستی، خشن، ویرانگر و متلاشی کننده پدیدار شده است. این طرح، طرح کشتار، سربریدن، سوزاندن، ویرانی تخریب و به بردگی گرفتن است. آیا شما تصور می کنید ما صرفاً با یک گروه ظالم، تجاوزکار و جنایت کار روبرو هستیم؟ نه اینطور نیست. ما با گروهی روبر هستیم که خطری برای اسلام محسوب می شود. این وضعیت درست مشابه با وضعیت امام حسین در برابر یزید در سال شصت هجری است. این گروه با سخنان شان، با رفتار و کردارشان و با اقدام ها، جنایت ها و کشتار های شان بزرگترین خطر تاریخی و بزرگترین خطر معاصر را برای اسلام ایجاد کرده اند. آن ها بزرگترین خطر برای دین اسلام، قران کریم و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله محسوب می شوند.
من از یکی از علما و فقهای بزرگ معاصر اهل سنت -که نمی توانم نام او را بیاورم- شنیدم که می گفت اگر این کاری که طالبان و امثال طالبان انجام می دهند دین اسلام است من اولین کافر به دین هستیم.
دبیر کل جنبش حزب الله لبنان گفت: آیا می شود عملکرد این جنایتکاران را دین نامید. آیا این می تواند یک دین آسمانی باشد. آیا منطقی است که عملکرد آن ها به عنوان یک دین الهی محسوب شود. آیا منطقی است که آنچه آن ها دین می پندارند بر قلب پیامبری - هر پیامبری که باشد- نازل شده باشد، گذشته از اینکه بخواهد این، دین اسلام باشد و بر قلب حضرت محمد صلی الله علیه و آله سرور پیامبران و خاتم الانبیاء نازل شده باشد. غیر ممکن است که اینگونه باشد. اما آنچه هم اکنون در حال رخ دادن است سیاه نمایی و زشت نمایی اسلام است. این مساله منجر به این امر می شود که در جهان هیچ کس اسلام را نپذیرفته بلکه منجر به ارتداد مسلمانان می شود. بنابراین نبرد کنونی ما در بعد واقعی و اعلای خود همچون نبرد امام حسین علیه السلام با یزید است. نبرد ما نبرد دفاع از اسلام، از ارزش های اسلامی، از چهره اسلام، از تعالیم اسلام، از درخشانی، نزاهت، روشنی، نورانیت، عقلانیت، عظمت، عدالت، فطری بودن و الهی بودن اسلام است. هم اکنون شما در این نبرد پا گذاشته اید.
در مرحله دوم و در کنار مساله دفاع از اسلام، مساله دفاع از مسلمانان، از ملت های منطقه، کرامت ها، آبروها، زنان، اموال و مقدسات نیز وجود دارد. معلوم نیست داعشی ها با مقدسات چه خواهند کرد. آیا تصور می کنید فقط اسرائیل به عنوان خطری برای مسجد الاقصی محسوب می شود. چه کسی می تواند تضمین کند که این داعش مسجد الاقصی را ویران نسازد؟ چه کسی می تواند تضمین کند که این داعش کعبه را خراب نکند؟ آن ها با این طرز تفکر و با این منطق دست به همه کاری می زنند. بنابراین نبرد کنونی ما کاملاً مانند نبرد امام حسین است.
ما باید کجا باشیم؟ ما می توانیم همان راهی را برگزینیم که بسیاری از مردم در سال شصت هجری برگزیدند. آن ها سر تسلیم فرود آوردند و سکوت کرده و آرامش را برگزیدند و به خانه و خانواده خود پرداختند و هنگامی که مرگ شان فرا رسید سر خود را به زمین گذاشته و به دیار دیگر رفتند. اما چندان طول نکشید که مرگ سراغ شان آمد. طولی نکشید که مردم مدینه با مرگ مواجه شدند زیرا در سال دوم حکومت یزید، لشکر شام به مدینه حمله کرد. فرا رسیدن مرگ برای اهل کوفه نیز چندان به طول نکشید.
ما مسوولیت بر عهده مان است. ما برای آخرت مان، دین مان و همچنین برای دنیای مان و کرامت و وجودمان متحمل مسوولیت هستیم. ما مسوولیت پذیری را برگزیده ایم. ما سال هاست که حضور در میادین را برگزیده ایم. ما در این راه فداکاری های بزرگی انجام می دهیم. من برای شما شرح داده ام که این نبرد نیازمند فداکاری است حال هرچقدر که این فداکاری ها پرهزینه باشد و به هرکجا که منتهی شود باید در این نبرد فداکاری کرد همچنان که در کربلا نیز صورت گرفت.
من با واقعیت با شما سخن می گویم، این نبرد نبردی است که مستحق انجام هرگونه فداکاری است. در این نبرد انسان باید همه چیز خود را فدا کند. باید مال، جان، اولاد و خانواده خود را فدا کند. زیرا این نبرد نبرد دفاع از اسلام است.
اگر مقدر شود که این ها بر منطقه حکومت کنند و منطقه را تحت کنترل خود در آورند و خلافت پندارین خود را در این منطقه برپا دارند این بزرگترین خطر برای اسلام خواهد بود. بگذریم از اینکه رسیدن آن ها به قدرت خطری برای مسلمانان، ملت های منطقه، مسیحیان و مقدسات خواهد بود.
از این رو ما با بصیرت وارد این نبرد شده ایم ما به کار خود یقین و ایمان داریم. ما همین مساله را در میان خانواده های شهدا نیز می بینیم. شما، پدران و اجداد تان کسانی هستید که ده ها و صدها سال است که می گویید« یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً» باید گفت امروز ما با شماییم و در نبرد شماییم از این رو به فوز بزرگی نائل می شویم.
پدران، اجداد و نسل های شما همیشه آرزو می کردند که زمانی بیاید که آن ها در میان نبردی همچون نبرد امام حسین قرار بگیرند تا در این نبرد جانفشانی کرده و از روی حق بگویند « لبیک یا حسین»، و این زمان هم اکنون فرا رسیده است.
امروز مادران شهدا، پدران شهدا، همسران شهدا و خانواده های شهدا، پسران و دختران شهدا الگویی درخشان از آن خانواده هایی که با امام حسین مقاومت کرده، صبر ورزیده و فداکاری کرده و در کربلا در کنار امام حسین ایستادند ارائه می کنند.
ما با عوامل مشابه بسیاری در سال شصت هجری مواجه هستیم. نسخت اینکه ما در سال شصت هجری شاهد سیلی از اظهاراتی هستیم که از امام حسین می خواستند قیام نکند. افراد بسیاری به امام حسین می گفتند آقا این مسائل چه ربطی به شما دارد؟ کجا می خواهید بروید؟ می خواهید چه کار کنید؟ و ... . دوم اینکه در مورد سودمندی حرکت امام حسین علیه السلام ابراز تردید می کردند. همچنان که هم اکنون می گویند این نبردی که شما الان وارد آن شده اید چه سودی دارد چه نفعی دارد. همچنان که طی ده ها سال در خصوص نفع مقاومت ابراز تردید کرده اند.
سوم اینکه موفقیت ها، پیروزی ها و نتایجی که در پی مقاومت و پایداری رقم خورده است کوچک و بی ارزش می شمارند. از روشن ترین نتایج حضور مقاومت در میدان های نبرد این است که آن ها جلوی موفقیت طرح تروریست ها را گرفتند. این از مهم ترین موفقیت های ملموس است.
مساله دیگر شایعه سازی فراوان است. شما سایت های اینترنتی، روزنامه ها، مجلات، مقالات و تحلیل ها را ببینید که می گویند حزب الله ویران شده است، در درون حزب الله اختلاف های شدیدی در خصوص موضع گیری در قبال سوریه وجود دارد، نیروهای حزب الله از رفتن به جبهه های نبرد سرباز می زند، حزب الله افراد کم سن و سال را به میدان های نبرد می فرستد، در نتیجه شکست هایی که حزب الله در سوریه با آن مواجه شده حالت ناکامی، بدبینی و یاس بر حزب الله و هواداران آن مستولی شده است؛ آن ها این دروغ ها و شایعات را ترویج می دهند. من امشب می خواهم به آن ها بگویم حزب الله و هوادارانش، و مجاهدانش، و مسوولانش و خانواده های شهدایش و مجروحانش و همه آن ها، کوچک شان و بزرگ شان همچنان که در نبرد با اسرائیل مانند یک پیکر بودند در این نبرد نیز همچون یک پیکر خواهند بود و یک تن از آن ها نیز کنار نخواهد نشست.
کسانی که دیگران را به خانه نشینی و کناره گیری تشویق می کنند، این افراد منافق و دروغگو که کارشان دروغگویی است باید از غیظ شان و ناکامی شان و یاس شان بمیرند.
روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها بر این حقیقت گواهی خواهد داد. روز دهم ماه محرم نیز بر این حقیقت گواهی خواهد داد. آن ها که روز دهم محرم به خیابان ها می آیند و فریاد لبیک یا حسین سر می دهند این فریاد را برای تمامی نبردهای این مقاومت شریف سر می دهند.
یکی از کارهایی که افراد منافق انجام می دهند بزرگ نمایی حجم تلفات است. آن ها تعداد شهدای مقاومت را بیش از آنچه هست قلمداد می کنند. مثلاً شهید ما که اسم واقعی او حسن الحاج است به او حاج ماهر و ابومحمد الاقلیم نیز می گفتند، که این افراد دروغگو این شهید ما را سه شهید قلمداد می کنند. یعنی آن ها یک شهید ما را سه شهید حساب می کنند هرچند که در واقع هر شهید ما در برابر هزار تن قرار می گیرد. آن ها حجم تلفات را بزرگ جلوه می دهند و رقم های خیلی ارائه می کنند تا از این طریق به عزم و اراده هواداران مقاومت لطمه وارد کنند. ما امشب به آن ها می گوییم ما در این نبرد هرچقدر که کشته دهیم و هر چقدر که زخمی دهیم و هر چقدر که نیروهای ما فدا شوند این نبرد را ترک نمی گوییم تا آنجا که یا پیروز شویم یا به شهادت برسیم.
ما به تأسی از امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام راه جهادی حسینی خود را تا پایان ادامه می دهیم و هیچگاه متزلزل نخواهیم شد و عقب نخواهیم نشست و با بصیرت در این راه گام برمی داریم و همه کسانی که بر روی شکست اراده ما و سست شدن عزیمت ما حساب کرده اند ناکام و سرخورده خواهند شد.
