به گزارش مشرق، پایگاه اینترنتی آنتیوار در مطلبی نوشت: "اشتون کارتر،" وزیر دفاع آمریکا روز دوشنبه مقابل کمیته نیروهای مسلح سنا حاضر شد تا راهبرد نظامی جدید آمریکا در خاورمیانه را شرح دهد. وزیر دفاع به شکست برنامه «آموزش و تجهیز» آمریکا برای شورشیان سوریه اذعان کرد، اما به جای اینکه درس های درستی از این شکست بگیرد و از ماجرای «تغییر نظام» دور شود، خلاف آن را پیشنهاد کرد. وی گفت آمریکا نه تنها برنامه «آموزش و تجهیز» خود را با حذف الزام قربال شدن جنگجویان از نظر ایدئولوژی افراط گرایانه، تشدید خواهد کرد، بلکه ارتش آمریکا برای اولین بار به طور مستقیم و علنی در جنگ سوریه و عراق حاضر می شود.
همانطور که کارتر گفت آمریکا «حمایت از طرف های توانمند را در حملاتی فرصت طلبانه علیه داعش یا انجام دادن چنین ماموریت هایی به طور مستقیم خواه با حملات هوایی یا اقدام مستقیم زمینی» آغاز می کند.
«اقدام مستقیم زمینی» به معنای اعزام نیروی نظامی آمریکا است، این در حالیست که اوباما سال گذشته که حملات هوایی در سوریه و عراق را شروع کرد، چنین احتمالی را منتفی خواند. آیا کسی دیگر به حرف های او اعتماد می کند؟
اوباما ادعا می کند مجوز کنونی او برای جنگ در عراق و سوریه از مجوز سال 2001 برای استفاده از نیروی نظامی علیه کسانی که حمله یازده سپتامبر را مرتکب شدند یا از مجوز سال 2002 برای استفاده از نیروی نظامی در عراق حاصل می شود. اما هیچ یک از این ادعاها اعتبار ندارد. مجوز سال 2002 هیچ ربطی به داعش ندارد زیرا این گروه در آن زمان ایجاد نشده بود، مجوز 2001 نیز القاعده را هدف قرار می داد که در آن زمان در عراق و سوریه حضور نداشت.
علاوه بر این اقدام آمریکا در عملیات بمباران یک ساله سوریه که نقض حاکمیت یک کشور مستقل به شمار می رود، خلاف قوانین بین المللی است.
این روزها وقتی رئیس جمهور تصمیم می گیرد جنگی دیگر را شروع کند یا سربازان زمینی آمریکا را به یک جنگ هوایی -که طبق برنامه پیش نمی رود- اعزام کند، حتی با کنگره مشورت هم نمی شود. آگهی هایی پس از تصمیم گیری، نظیر آنچه کارتر در جلسه استماع مطرح کرد، ممکن است وجود داشته باشد. کنگره اجازه داده است زمانی که پای تصمیمات مهم جنگ و صلح به میان می آید، نادیده گرفته شود.
واقعیت این است که نومحافظه کارانی که سیاست خارجی آمریکا را اداره می کنند، چنان مصمم هستند تغییر حکومت در سوریه را اجرا کنند که حاضرند جان سربازان آمریکایی را به خطر بیندازند و حتی خطر جنگی بزرگتر را به منطقه -و حتی فراتر از آن- تحمیل کنند. آنها ادعا می کنند باید جلوی حملات روسیه علیه داعش و القاعده گرفته شود زیرا این حملات به دولت اسد کمک می کند در قدرت بماند و این در حالیست که دولت آمریکا تاکید دارد «اسد باید برود.»
این جنگ ما نیست. مداخله جویی آمریکا به اندازه کافی به عراق و سوریه خسارت زده است (از لیبی حرفی به میان نمی آوریم.) زمان آن است به خانه برگردیم. زمان آن است مردم آمریکا برخیزند و از دولت اوباما بخواهند ارتش ما را از این رویارویی بی نتیجه که هر روز بر مخاطراتش افزوده می شود، برگرداند. ما باید پیش از آنکه دیر شود، در اینباره نظر خود را مطرح کنیم.
همانطور که کارتر گفت آمریکا «حمایت از طرف های توانمند را در حملاتی فرصت طلبانه علیه داعش یا انجام دادن چنین ماموریت هایی به طور مستقیم خواه با حملات هوایی یا اقدام مستقیم زمینی» آغاز می کند.
«اقدام مستقیم زمینی» به معنای اعزام نیروی نظامی آمریکا است، این در حالیست که اوباما سال گذشته که حملات هوایی در سوریه و عراق را شروع کرد، چنین احتمالی را منتفی خواند. آیا کسی دیگر به حرف های او اعتماد می کند؟
اوباما ادعا می کند مجوز کنونی او برای جنگ در عراق و سوریه از مجوز سال 2001 برای استفاده از نیروی نظامی علیه کسانی که حمله یازده سپتامبر را مرتکب شدند یا از مجوز سال 2002 برای استفاده از نیروی نظامی در عراق حاصل می شود. اما هیچ یک از این ادعاها اعتبار ندارد. مجوز سال 2002 هیچ ربطی به داعش ندارد زیرا این گروه در آن زمان ایجاد نشده بود، مجوز 2001 نیز القاعده را هدف قرار می داد که در آن زمان در عراق و سوریه حضور نداشت.
علاوه بر این اقدام آمریکا در عملیات بمباران یک ساله سوریه که نقض حاکمیت یک کشور مستقل به شمار می رود، خلاف قوانین بین المللی است.
این روزها وقتی رئیس جمهور تصمیم می گیرد جنگی دیگر را شروع کند یا سربازان زمینی آمریکا را به یک جنگ هوایی -که طبق برنامه پیش نمی رود- اعزام کند، حتی با کنگره مشورت هم نمی شود. آگهی هایی پس از تصمیم گیری، نظیر آنچه کارتر در جلسه استماع مطرح کرد، ممکن است وجود داشته باشد. کنگره اجازه داده است زمانی که پای تصمیمات مهم جنگ و صلح به میان می آید، نادیده گرفته شود.
واقعیت این است که نومحافظه کارانی که سیاست خارجی آمریکا را اداره می کنند، چنان مصمم هستند تغییر حکومت در سوریه را اجرا کنند که حاضرند جان سربازان آمریکایی را به خطر بیندازند و حتی خطر جنگی بزرگتر را به منطقه -و حتی فراتر از آن- تحمیل کنند. آنها ادعا می کنند باید جلوی حملات روسیه علیه داعش و القاعده گرفته شود زیرا این حملات به دولت اسد کمک می کند در قدرت بماند و این در حالیست که دولت آمریکا تاکید دارد «اسد باید برود.»
این جنگ ما نیست. مداخله جویی آمریکا به اندازه کافی به عراق و سوریه خسارت زده است (از لیبی حرفی به میان نمی آوریم.) زمان آن است به خانه برگردیم. زمان آن است مردم آمریکا برخیزند و از دولت اوباما بخواهند ارتش ما را از این رویارویی بی نتیجه که هر روز بر مخاطراتش افزوده می شود، برگرداند. ما باید پیش از آنکه دیر شود، در اینباره نظر خود را مطرح کنیم.