محمد صدرزاده پدر این شهید مدافع حرم در گفتوگو با تسنیم از خصوصیات و
ویژگیهای اخلاقی فرزند شهیدش سخن میگوید: مصطفی از ذریه حضرت زهرا(س) و
از طرف مادرش سید بود. او همیشه عاشق بسیج و فعالیتهای در بسیج بود. در
نهایت آنقدر عمرش را صرف این مسیر کرد که خداوند اجرش را با شهادت داد و
امیدوارم مبارکش باشد.
مصطفی مسجدساخته و هیئتی بود
پدر شهید مصطفی صدرزاده ادامه میدهد و میگوید: مصطفی خودساخته،
مسجدساخته و هیئتی بود. فعالیتهای بسیاری در منطقه کهنز شهریار داشت که
هیچکدام فراموش نمیشود. او همیشه مشغول کارهای فرهنگی بود، برای مثال یک
پارکی در منطقه کهنز وجود داشت که به منطقه ناامنی تبدیل شده بود و مرکز
تجمع بیکاران بود، اما با تلاشهایی که مصطفی انجام داد این پارک به یک
مرکز فرهنگ تبدیل شد و هنوز هم که هنوز است استفادههای متنوع و مختلفی از
این محل به عمل میآید.
او ادامه میدهد: مصطفی بهدنبال این بود که با فعالیتهایش خود را خالص
کند و این اتفاق بهقدری که خداوند شهادت را نصیبش کند، افتاد. امیدوارم
خدا درک شهادت را به ما بدهد تا بتوانیم جای خالی مصطفی را تحمل کنیم و
راهش را ادامه دهیم. مصطفی عاشق حضرت ابوالفضل(ع) بود و با مشقت بسیار
هیئتی با همین نام تأسیس کرد که چند سال برقرار مانده است. مادرش نذر کرده
بود مصطفی سالم بماند تا در راه حضرت ابوالفضل العباس(ع) پایدار بماند و
همین هم شد و به درجهای رسید که خداوند برات بهشت را به او عطا کرد.
مصطفای ما رفت تا 10هزار مصطفای دیگر برای مظلومیت شیعه بلند شود
محمد صدرزاده میگوید: اگر مصطفای ما افتاد دههاهزار مصطفی از خاک ایران
بلند میشود؛ دههاهزار مصطفی برای اینکه شیعه مظلوم نماند بلند میشوند و
در مبارزه با کفار و کسانی که در این زمینه فکر انحرافی دارند قدم
برمیدارند. گاهی در دنیا میخواهند بگویند ایرانیها طالب جنگ هستند.
اینها میخواهند شیعه را خشونتطلب جلوه دهند. مسلمان همیشه دوست دارد
احترام بگزارد و احترام ببیند ولی تا پای خون، ارزشهایش را حفظ میکند. ما
فقط دفاع میکنیم، ما در جنگ هشتساله هم فقط دفاع کردیم، اصلاً جنگ
نکردیم، در سوریه هم داریم دفاع میکنیم، والله اگر چیزی بهجز دفاع از
حقوق شیعه و حرمین شریفین باشد.
او در خصوص اینکه وصیت فرزند شهیدش چه بود، توضیح میدهد و
میگوید: مصطفی تمام وصیتش، سراسر پند و اندرز بود. ابتدای وصیتش را با
عذرخواهی از خانوادهاش آغاز کرده بود؛ چون فعالیتی که داشت چشمانتظاری و
دلتنگی برای خانوادهاش را بههمراه میآورد. در ادامه توصیههایی به دخترش
فاطمه کرده بود تا فاطمی باشد و فاطمی زندگی کند. گفته بود: دخترم را در
مسیر حضرت زهرا(س) تربیت کنید.
در وصیتش نوشت: «عمه سادات! گذشت روزی که به شما و اولادتان جسارت کردند، خون ناقابلم تقدیم شما»
پدر این شهید مدافع حرم میگوید: او در ادامه وصیتش گفته بود: "فقط و فقط
خط ولایت را ادامه بدهید."، گفته بود: "فقط همین خط را جلو بروید که پیروزی
نزدیک است". در پایان وصیتنامهاش با حضرت زینب(س) صحبت میکند و
میگوید: "آن روز گذشت که به شما و اولاد شما جسارت کردند، امروز تشیع
بهقدری قدرتمند شده است که پاسخ هر جسارت و اهانتی را خواهد داد و دیگر
نمیگذارد به راه سرخ شهادت و تشیع توهین شود"، و در نهایت گفته است: "خون
ناقابلم را تقدیم شما میکنم".