*محمد رضا امضای شهادتش را از شهید خلیلی گرفت
سال 92 در همان روزهای اولی که وارد دانشگاه شدم با محمدرضا دوست شدم. آن روزها هم در سوریه جنگ بود و گه گاه شهدای مدافع حرم را به کشور میآوردند. در بین این شهدا، پیکر شهید خلیلی که آمد محمد رضا حسابی با این شهید رفیق شده بود همیشه هر فرصتی پیدا میکرد حتما سر خاک شهید خلیلی در بهشت زهرا(س) میرفت. به نظرم محمد رضا امضای شهادتش را از شهید خلیلی گرفت.
*تصویری که شهید مدافع حرم برای پروفایلش گذاشت
محمدرضا عکس خودش و شهید خلیلی را در کنار هم قرار داده بود و در پروفایل تلفن همراهش هم از همین تصویر استفاده کرد. معتقد بود که خیلی به این شهید شباهت دارد. خلاصه دل شهید خلیلی را به دست آورده بود.
*اربعین میروم کربلا
خیلی با معرفت و پر انرژی بود. بعد از کلاس با موتورش چند نفر از بچهها را تا دم مترو میبرد حتی رفیقهایی که در حد سلام و علیک بودند را هم سوار میکرد و میرساند و اگر لازم میشد دوباره برمیگشت دانشگاه و یکی دو نفر دیگر را هم با خود میبرد.
توی هیئت میانداری میکرد و خنده و گریهاش به جا بود. در این مدتی کوتاهی که شهید شده و من در فضای مجازی خاطراتی از این شهید را در صفحه شخصیام گذاشتم با استقبال چشمگیری روبرو شدم. مستمر پیام میدهند و از این شهید میپرسند.
یک هفته قبل از سفرش رفته بود قرارگاه و برگشت تهران و یک دفعه کارش ردیف شد و سریع خداحافظی کرد. یک ساعت قبل از پرواز به من گفت بعد از سفر سوریه ان شاء الله اربعین به کربلا میروم.