به گزارش مشرق، در روز بیست و هشتم صفر آخرین رسول حق مهر سکوت بر لب مینهد و جبرائیل در حریم ملکوت گوشه عزلت میگزیند چرا که اینک خاک پیکر آن پاک را در خود نهفته و عرش اعلی و بهشت ابقی جان عزیزش را پذیرا گشته است.
چه نیکوست که وداع با ایشان را نیز از کلام حضرت علی(ع) بیاوریم که سخن از دل برآمده هر مسلمان مومنی است: «پدر و مادرم فدایت باد. با مرگ تو رشتهای برید که در مرگ جز تو کس چنان ندید. پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهای آسمان، چنانکه مرگت دیگر مصیبت زدگان را به شکیبایی و اداشت و همگان را در سوگی یکسان گذاشت. و اگر نه این است که به شکیبایی امر فرمودی و از بیتابی نهی نمودی اشک دیده را با گریستن بر تو به پایان می رساندیم، و درد همچنان بیدرمان میماند و رنج و اندوه هم سوگند جان، و این زاری و بی قراری در فقدان تو اندک است. لیکن مرگ را باز نتوان گرداند و نه کس را از آن توان رهاند. پدر و مادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت یادآر و در خاطر خود نگاه دار.
خدا میداند این غم جانکاه چقدر بر سینه امیر المونین علیه السلام تنگی میکند که حضرتش به هنگام تطهیر و غسل بدن پاکیزه پیامبر (ص) اینگونه دردمندانه ناله سر میدهد که:
پدر و مادرم بفدای تو باد ای رسول خدا همانا با مرگ تو رشته ای از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد که با مرگ دیگران ( سایر پیامبران ) بریده نگردید ...
اگر امر به شکیبائی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی، هر آینه ( در فراق تو ) سرچشمه های اشک چشم را ( با گریه بسیار ) خشک می کردیم، و درد و غم پیوسته، و حزن و اندوه همیشه باقی بود، و خشکی اشک چشم و دائمی بودن حزن و اندوه در مصیبت تو کم است، ولی مرگ چیزی است که بر طرف نمودن آن ممکن نبوده و دفع آن غیر مقدور است.
پدر و مادرم به فدای تو باد، مارا نزد پروردگارت بیاد آورده و در خاطر خویش نگهدار.
چه نیکوست که وداع با ایشان را نیز از کلام حضرت علی(ع) بیاوریم که سخن از دل برآمده هر مسلمان مومنی است: «پدر و مادرم فدایت باد. با مرگ تو رشتهای برید که در مرگ جز تو کس چنان ندید. پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهای آسمان، چنانکه مرگت دیگر مصیبت زدگان را به شکیبایی و اداشت و همگان را در سوگی یکسان گذاشت. و اگر نه این است که به شکیبایی امر فرمودی و از بیتابی نهی نمودی اشک دیده را با گریستن بر تو به پایان می رساندیم، و درد همچنان بیدرمان میماند و رنج و اندوه هم سوگند جان، و این زاری و بی قراری در فقدان تو اندک است. لیکن مرگ را باز نتوان گرداند و نه کس را از آن توان رهاند. پدر و مادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت یادآر و در خاطر خود نگاه دار.
خدا میداند این غم جانکاه چقدر بر سینه امیر المونین علیه السلام تنگی میکند که حضرتش به هنگام تطهیر و غسل بدن پاکیزه پیامبر (ص) اینگونه دردمندانه ناله سر میدهد که:
پدر و مادرم بفدای تو باد ای رسول خدا همانا با مرگ تو رشته ای از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد که با مرگ دیگران ( سایر پیامبران ) بریده نگردید ...
اگر امر به شکیبائی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی، هر آینه ( در فراق تو ) سرچشمه های اشک چشم را ( با گریه بسیار ) خشک می کردیم، و درد و غم پیوسته، و حزن و اندوه همیشه باقی بود، و خشکی اشک چشم و دائمی بودن حزن و اندوه در مصیبت تو کم است، ولی مرگ چیزی است که بر طرف نمودن آن ممکن نبوده و دفع آن غیر مقدور است.
پدر و مادرم به فدای تو باد، مارا نزد پروردگارت بیاد آورده و در خاطر خویش نگهدار.