«مایکل سینگ» عضو اندیشکده واشنگتن و یکی از منتقدان دولت اوباما در مطلبی مینویسد: دولت اوباما تأکید کرده که توافق هستهای با ایران صرفاً متمرکز بر مسئله هستهای بوده و نگرانیهای دیگر آمریکا مانند حمایت ایران از تروریسم و اقدامات آن در منطقه را شامل نمیشود. با این حال، ظاهراً اگرچه آمریکا و متحدانش یک توافق «متمرکز» را امضا کردهاند، اما ایران عملاً به توافقی به مراتب «جامع»تر دست پیدا کرده است. بنابراین آنچه در آینده از ایران انتظار میرود، در بهترین شرایط، عمل به کلماتی است که در توافق هستهای روی کاغذ آمده است، نه چیزی بیشتر.
ایران در بهترین شرایط صرفاً به متن توافق متعهد میماند، نه چیزی بیشتر
روزنامه والاستریت ژورنال طی مقالهای با عنوان «ریسکهای انفعال مقابل سوءرفتارهای ایران» مینویسد: همانطور که سناتور «باب کورکر» اشاره کرده، ایران از ماه جولای که توافق به امضا رسید تا به امروز، «جیسون رضائیان» گزارشگر واشنگتنپست را (که بیش از یک سال است در زندان این کشور به سر میبرد) محکوم کرده و یک ایرانی-آمریکایی دیگر را هم زندان کرده است.
تهران تحریمهای سازمان ملل را هم بارها نقض کرده است: با صدور سلاح به یمن و سوریه؛ با اعزام «قاسم سلیمانی» (فرمانده نیروی ویژه قدس ایران) و دیگر مقامات تحت تحریم به روسیه، عراق و جاهای دیگر؛ و با پرتاب آزمایشی دو موشک بالستیک. در کنار همه اینها، هکرهای ایرانی بنا به گزارشهای موجود، دست به حملات سایبری علیه وزارت امور خارجه آمریکا زدهاند. همچنین تهران حاضر به همکاری کامل با تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پژوهشهای این کشور در خصوص سلاحهای هستهای نشده است.
اما آمریکا و شرکای مذاکرهکنندهاش چگونه به این اقدامات ایران پاسخ دادهاند؟ هر بار، محکوم کردن اقدامات ایران. این واکنشها به خاطر فقدان ابزارهای کافی برای پاسخ به ایران نبوده است. در دفاع از توافق هستهای باید گفت، مقامات دولت اوباما با تمام توان، همه گزینههای متعدد و چندجانبه یا یکجانبهای را که هنوز در دستشان باقی مانده، در هر یک از این اتفاقات، به صراحت مقابل ایرانیها مطرح کردهاند. با این وجود، دولت به جز طرح این گزینهها (که برای متقاعد کردن نمایندگان مردد کنگره به پذیرش توافق هستهای طراحی شده بودند)، اقدام عملی صورت نداده است.
سکوت آمریکا احتمالاً نتیجه ترس دولت از این است که اگر موضع سفت و سختی در برابر تحرکات ایران بگیرد، به توافق هستهای که هنوز هم به طور کامل اجرایی نشده است، خدشه وارد شود. رهبر ایران تأکید کرده که اگر تحریمهای جدیدی علیه این کشور اعمال شود، چه با عنوان فعالیتهای هستهای، تروریسم، و یا حقوق بشر، جمهوری اسلامی توافق را کنار خواهد گذاشت.
آمریکاییها از ترس تهدیدهای رهبر ایران مقابل این کشور کوتاه میآیند
از سوی دیگر، آمریکا و متحدانش ممکن است از این بترسند که هرگونه اقدام تنبیهی و یا تأخیر در لغو تحریمها، سرنوشت بدی را برای متحدان حسن روحانی در انتخابات پارلمانی ایران رقم بزند و به سود تندروها تمام شود. اگر چنین باشد، قاعدتاً جدول زمانی اجرای توافق هستهای در درجه اول متناسب با «سیاست» تنظیم خواهد شد، و بر خلاف اظهارات اخیر جان کری وزیر خارجه، رضایت آمریکا از توافق هستهای دستکم تا اندازهای در گرو امید به سوق دادن سیاستهای داخلی ایران به سمت و سویی نزدیکتر به واشنگتن خواهد بود.
انفعال در برابر سوءرفتار ایران نشان میدهد که تهران میتواند تنفس «بیش از انتظار» از تحریمها را در نتیجه توافق هستهای به دست بیاورد، در حالی که محدودیتهای هستهای کم و موقتی را پذیرفته است. بنابراین هزینهای که آمریکا در ازای توافق میپردازد، نه تنها گزاف است، بلکه بعید است توافق هستهای با این هزینه به اهداف مدنظر واشنگتن منتهی شود.
ایران باید بیعقل باشد تا از توافقی رویگردان شود که نه تنها پاداشهای مالی قابلتوجهی برایش به ارمغان میآورد، بلکه امکان ساخت سلاحهای هستهای در 10 تا 15 سال آینده را هم از این کشور سلب نمیکند. تضعیف اعتبار تهدیدات ما درباره مجازات چنین اقداماتی از سوی ایران، تنها ایرانیها را تشویق میکند تا آزمایش کنند و ببینید این توافق تا کجا میتواند به خواست آنها تغییر کند.
به علاوه، «بزرگواری» غربیها هم ممکن نیست بر انتخابات ماه فوریه ایران (که به هیچ عنوان هم دموکراتیک نیست) تأثیرگذار باشد. در بهترین شرایط، فشار اقتصادی بود که روحانی را به پیروزی در انتخابات سال 2013 رساند. الآن هم حتی اگر متحدان او [در انتخابات مجلس] پیروز شوند، معلوم نیست که موضع روحانی به طور قابلتوجهی با موضع تندروها در تعهد به دستیابی به ظرفیت ساخت سلاحهای هستهای یا اتخاذ سیاستهای منطقهای با هدف تضعیف منافع آمریکا، تفاوت داشته باشد.
حفظ بازدارندگی و همچنین یکپارچگی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، نیاز به ارائه پاسخهای معنادار به اقدامات تحریکآمیز این کشور با طیف گستردهای از ابزارهایی دارد که در اختیار واشنگتن است. این بدان معنا نیست که بحث و مذاکره با ایران در صورتی که اتفاقات یا استراتژی اقتضا کند، نباید صورت بگیرد، بلکه به این معنی است که باید هویج و چماق را در کنار هم به کار گرفت، و در عین حال، از تعهدات آمریکا تحت توافق هستهای (تا زمانی که این توافق معتبر باشد) غفلت نکرد.
بحث و مذاکره با ایرانیها نباید کنار گذاشته شود،
اما باید از سیاست هویچ و چماق استفاده کرد
حامیان توافق هستهای نه تنها به اندازه منتقدان باراک اوباما، بلکه چه بسا بیش از آنها باید به دنبال پاسخ محکم دولت به اقدامات ایران باشند، چراکه اگر بیاعتنایی ایران به احکام بینالمللی (که بسیاری از آنها تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل و به عنوان قویترین اقدام ممکن در شورای امنیت، تصویب شده است)، نادیده گرفته شود، طولی نمیکشد که ایران به توافق هستهای هم بیاعتنا شود.