به گزارش مشرق، سیدعابدین نورالدینی: درباره ماجرای سفارت عربستان و تجمع مردم معترض که منجر به ورود به این سفارت و آتش گرفتن بخشهایی از ساختمان آن شد، نکات زیر قابل بیان است:
1- قطعا ورود به سفارت عربستان با هر نیت پاک و خالصی که صورت گرفته باشد، غیرعقلانی است، چرا که خلاف قواعد بینالمللی بوده و موجب مظلومنمایی رژیم خبیث آلسعود میشود. اگرچه فتح لانه جاسوسی آمریکا بهعنوان اقدامی هوشمندانه و دقیق در تاریخ سیاسی انقلاب ثبت شده و برای همیشه دست آمریکا را از دامان ایران قطع کرد اما متاسفانه هنوز مختصات و ماهیت این حرکت به صورت دقیق برای بخشی از احساسات انقلابی تثبیت نشده و بعضا احساسات پاک مردمی که نشأت گرفته از روحیات انقلابی آنهاست، انطباقی ناصحیح را بر فتح لانه جاسوسی آمریکا دنبال میکند. بهرغم مخالفت صریح رهبر انقلاب با چنین اقداماتی، به نظر میرسد تکرار آن در ماجرای سفارت رژیم خبیث سعودی، حاکی از عدم مدیریت عالمانه احساسات پاک عمومی در چنین مواقعی است.
2- موضوع ورود به سفارت آلسعود در تهران را باید به صورت دقیق از موضوع نفرت و خشم عمومی مردم ایران از این رژیم منحوس تفکیک کرد. اقدامات ضد ایرانی آلسعود طی 2 سال اخیر یک خشم عمومی را در طیفهای مختلف جامعه ایرانی ایجاد کرد و طی این مدت اعتراضات مردمی در تهران و مشهد نسبت به این اقدامات خبیثآلود را شاهد بودیم. حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و انفجار رایزنی کشورمان در این شهر که منجر به شهادت رایزن فرهنگی ایران شد، راهاندازی جنگهای نیابتی در سوریه، عراق، یمن و بحرین علیه جبهه مقاومت و تاکید مقامات عالیرتبه حکومت سعودی مبنی بر ماهیت ضدایرانی این جنگها، سنگاندازیهای مکرر در مسیر مذاکرات هستهای ایران و 1+5، حمایتهای پیاپی از سیاستهای ضدایرانی آمریکا و ترغیب کاخ سفید به تشدید فشارهای اقتصادی علیه مردم ایران، رهبری توطئه نفتی علیه ایران و کاهش سرمایه ملی ایرانیان از 110 دلار به 30 دلار در ازای هر بشکه نفت، آزار جنسی مشکوک نوجوانان زائر ایرانی در فرودگاه جده، رفتار زشت و غیرمسؤولانه در جریان کشتهشدن قریب به 500 زائر ایرانی در ماجرای فاجعه منا، توهینهای مکرر به مقامات جمهوری اسلامی ایران و تاکید وزیر خارجه سعودی مبنی بر بهکارگرفتن همه ظرفیتها برای ناامنی ایران، تحریک حکومت امارات عربی متحده برای طرح ادعای گزاف درباره جزایر سهگانه، حمایتهای هنگفت مالی و امنیتی از شرورهای جنوب شرق ایران برای کشتار مردم بیدفاع شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان، حمایت از کشتار شیعیان در نیجریه و اعدام روحانی مبارز شیعه شهید آیتالله نمر بخشی از اقدامات زشت آلسعود علیه مردم ایران طی 2 سال اخیر است.
بنابراین بدیهی است خشم عمومی مردم ایران از آلسعود یک احساس ملی درست و واقعبینانه است.
3- عملکرد دولت ایران نسبت به هر کدام از این توطئههای ضدایرانی آلسعود اعتراضهای وسیعی را در درون کشور بهوجود آورد. در حالی که انتظار میرفت دولت جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از ملت این خشم و ابراز انزجار عمومی را رهبری کرده و اقدامات قاطعی علیه آلسعود انجام دهد اما متاسفانه انفعال بیسابقه دستگاه دیپلماسی ایران در مقابل آلسعود، این برآورد ملی را ایجاد کرد که خشم عمومی از آلسعود نهتنها توسط وزارت امور خارجه اعمال نمیشود بلکه در بنبست انفعال این وزارتخانه گرفتار شده است. بهعنوان نمونه در حالی که افسر اطلاعاتی آلسعود مجری عملیات تروریستی علیه سفارتخانه و دفتر رایزنی فرهنگی ایران در بیروت بود جواد ظریف در فرودگاه بیروت در اظهارنظری شگفتآور اعلام کرد ایران خواستار عالیترین سطح روابط با آلسعود است! آیا چنین اظهارنظری آن هم در شرایطی که خاک ایران در بیروت مورد تجاوز آلسعود قرار گرفته، منطقی و عالمانه بود؟! یا در جریان فاجعه منا و کشتار نزدیک به 500 نفر از زائران مظلوم ایرانی، اقدام قاطعانهای در مقابل رفتار زشت وزیر خارجه سعودی در رد درخواست دیدار ظریف در حاشیه اجلاس سران دنیا در نیویورک صورت نگرفت و دستگاه دیپلماسی ایران حتی نتوانست کمیته ایرانی مربوط به این فاجعه را به خاک عربستان بفرستد! حتی زانو زدن آقای ظریف در مقابل امیر کویت که منجر به اعتراض عمومی در ایران شد نیز نتوانست منجر به موافقت آلسعود با حضور مسؤولان ایرانی در عربستان برای پیگیری فاجعه منا باشد.
در جریان توطئه نفتی نیز هنوز دستگاه دیپلماسی ایران یک واکنش قاطعانه اتخاذ نکرده و این در حالی است که حتی با تعویق تحریمها نیز درآمد ایران از محل فروش نفت، به یکسوم دوران قبل از تحریم خواهد رسید! جامعه ایرانی در حالی که از اقدامات ضدایرانی آلسعود به خشم آمده، شاهد این انفعال دیپلماسی است و برخی صاحبنظران پیش از این نسبت به ایجاد یک نوع حس حقارت ملی در نتیجه این انفعال دیپلماسی هشدار داده بودند.
بنابراین باید این مهم را در نظر گرفت که وقتی ابزار و مجاری حاکمیتی نمیتواند جوابگوی مطالبه ملی آن هم از جنس خشم عمومی علیه یک کشور متجاوز باشد؛ نمیتوان انتظار داشت این انزجار عمومی خویشتنداری نشان داده و سرریز نشود. قطعا اصلیترین عامل در ماجرای ورود به سفارت آلسعود در تهران، انفعال دولت ایران در مقابل اقدامات ضدایرانی این پادشاهی است.
4- در ماجرای ورود به سفارت عربستان مشاهده شده یک جریان سیاسی تلاش میکند با دستاویز قرار دادن این اقدام نادرست، به سرکوب احساسات پاک مردمی و دفاع ظریف از آلسعود بپردازد. این در حالی است که طی 2 سال گذشته هرگز شاهد اعتراض این جریان و رسانههای آنان نسبت به اقدامات ضدایرانی آلسعود نبودهایم. البته ماهیت این جریان سیاسی برای مردم ایران فاش شده است. اینها همانهایی هستند که رهبر فعلی آنان در سال 84 به پادشاه سابق سعودی پیغام داد و درخواست همکاری برای زمین زدن دولت ایران طی 6 ماه را کرد! اینها همان جریانی هستند که در انتخابات ریاستجمهوری سال 88 چمدانهای دلارهای نفتی آلسعود هزینه تبلیغات انتخاباتی کاندیدایشان را تامین میکرد. اینها همانهایی هستند که زینتالوزرای دولتشان میهمان ویژه جشن «الجنادریه» سعودیهاست. اینها همانهایی هستند که فرزندان وزرای دولتشان بورسیه آلسعود شدهاند! اینها همانهایی هستند که دربار سعودی آنها را عقلا و میانهروهای شیعه در ایران میخواند! بنابراین جیغهای بنفش آنها در ماجرای سفارت آلسعود در تهران، از سر دلسوزی برای منافع ملی نیست. بلکه فاکتور خوشخدمتی و قدرشناسی آنها نسبت به «اخوی»های سعودی است. اینها در خشم عمومی ملت ایران نسبت به عربستانسعودی جایی نداشتهاند که اکنون بخواهند درباره مدیریت این انزجار عمومی ابراز وجود کنند.
منبع: وطن امروز
1- قطعا ورود به سفارت عربستان با هر نیت پاک و خالصی که صورت گرفته باشد، غیرعقلانی است، چرا که خلاف قواعد بینالمللی بوده و موجب مظلومنمایی رژیم خبیث آلسعود میشود. اگرچه فتح لانه جاسوسی آمریکا بهعنوان اقدامی هوشمندانه و دقیق در تاریخ سیاسی انقلاب ثبت شده و برای همیشه دست آمریکا را از دامان ایران قطع کرد اما متاسفانه هنوز مختصات و ماهیت این حرکت به صورت دقیق برای بخشی از احساسات انقلابی تثبیت نشده و بعضا احساسات پاک مردمی که نشأت گرفته از روحیات انقلابی آنهاست، انطباقی ناصحیح را بر فتح لانه جاسوسی آمریکا دنبال میکند. بهرغم مخالفت صریح رهبر انقلاب با چنین اقداماتی، به نظر میرسد تکرار آن در ماجرای سفارت رژیم خبیث سعودی، حاکی از عدم مدیریت عالمانه احساسات پاک عمومی در چنین مواقعی است.
2- موضوع ورود به سفارت آلسعود در تهران را باید به صورت دقیق از موضوع نفرت و خشم عمومی مردم ایران از این رژیم منحوس تفکیک کرد. اقدامات ضد ایرانی آلسعود طی 2 سال اخیر یک خشم عمومی را در طیفهای مختلف جامعه ایرانی ایجاد کرد و طی این مدت اعتراضات مردمی در تهران و مشهد نسبت به این اقدامات خبیثآلود را شاهد بودیم. حمله به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و انفجار رایزنی کشورمان در این شهر که منجر به شهادت رایزن فرهنگی ایران شد، راهاندازی جنگهای نیابتی در سوریه، عراق، یمن و بحرین علیه جبهه مقاومت و تاکید مقامات عالیرتبه حکومت سعودی مبنی بر ماهیت ضدایرانی این جنگها، سنگاندازیهای مکرر در مسیر مذاکرات هستهای ایران و 1+5، حمایتهای پیاپی از سیاستهای ضدایرانی آمریکا و ترغیب کاخ سفید به تشدید فشارهای اقتصادی علیه مردم ایران، رهبری توطئه نفتی علیه ایران و کاهش سرمایه ملی ایرانیان از 110 دلار به 30 دلار در ازای هر بشکه نفت، آزار جنسی مشکوک نوجوانان زائر ایرانی در فرودگاه جده، رفتار زشت و غیرمسؤولانه در جریان کشتهشدن قریب به 500 زائر ایرانی در ماجرای فاجعه منا، توهینهای مکرر به مقامات جمهوری اسلامی ایران و تاکید وزیر خارجه سعودی مبنی بر بهکارگرفتن همه ظرفیتها برای ناامنی ایران، تحریک حکومت امارات عربی متحده برای طرح ادعای گزاف درباره جزایر سهگانه، حمایتهای هنگفت مالی و امنیتی از شرورهای جنوب شرق ایران برای کشتار مردم بیدفاع شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان، حمایت از کشتار شیعیان در نیجریه و اعدام روحانی مبارز شیعه شهید آیتالله نمر بخشی از اقدامات زشت آلسعود علیه مردم ایران طی 2 سال اخیر است.
بنابراین بدیهی است خشم عمومی مردم ایران از آلسعود یک احساس ملی درست و واقعبینانه است.
3- عملکرد دولت ایران نسبت به هر کدام از این توطئههای ضدایرانی آلسعود اعتراضهای وسیعی را در درون کشور بهوجود آورد. در حالی که انتظار میرفت دولت جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از ملت این خشم و ابراز انزجار عمومی را رهبری کرده و اقدامات قاطعی علیه آلسعود انجام دهد اما متاسفانه انفعال بیسابقه دستگاه دیپلماسی ایران در مقابل آلسعود، این برآورد ملی را ایجاد کرد که خشم عمومی از آلسعود نهتنها توسط وزارت امور خارجه اعمال نمیشود بلکه در بنبست انفعال این وزارتخانه گرفتار شده است. بهعنوان نمونه در حالی که افسر اطلاعاتی آلسعود مجری عملیات تروریستی علیه سفارتخانه و دفتر رایزنی فرهنگی ایران در بیروت بود جواد ظریف در فرودگاه بیروت در اظهارنظری شگفتآور اعلام کرد ایران خواستار عالیترین سطح روابط با آلسعود است! آیا چنین اظهارنظری آن هم در شرایطی که خاک ایران در بیروت مورد تجاوز آلسعود قرار گرفته، منطقی و عالمانه بود؟! یا در جریان فاجعه منا و کشتار نزدیک به 500 نفر از زائران مظلوم ایرانی، اقدام قاطعانهای در مقابل رفتار زشت وزیر خارجه سعودی در رد درخواست دیدار ظریف در حاشیه اجلاس سران دنیا در نیویورک صورت نگرفت و دستگاه دیپلماسی ایران حتی نتوانست کمیته ایرانی مربوط به این فاجعه را به خاک عربستان بفرستد! حتی زانو زدن آقای ظریف در مقابل امیر کویت که منجر به اعتراض عمومی در ایران شد نیز نتوانست منجر به موافقت آلسعود با حضور مسؤولان ایرانی در عربستان برای پیگیری فاجعه منا باشد.
در جریان توطئه نفتی نیز هنوز دستگاه دیپلماسی ایران یک واکنش قاطعانه اتخاذ نکرده و این در حالی است که حتی با تعویق تحریمها نیز درآمد ایران از محل فروش نفت، به یکسوم دوران قبل از تحریم خواهد رسید! جامعه ایرانی در حالی که از اقدامات ضدایرانی آلسعود به خشم آمده، شاهد این انفعال دیپلماسی است و برخی صاحبنظران پیش از این نسبت به ایجاد یک نوع حس حقارت ملی در نتیجه این انفعال دیپلماسی هشدار داده بودند.
بنابراین باید این مهم را در نظر گرفت که وقتی ابزار و مجاری حاکمیتی نمیتواند جوابگوی مطالبه ملی آن هم از جنس خشم عمومی علیه یک کشور متجاوز باشد؛ نمیتوان انتظار داشت این انزجار عمومی خویشتنداری نشان داده و سرریز نشود. قطعا اصلیترین عامل در ماجرای ورود به سفارت آلسعود در تهران، انفعال دولت ایران در مقابل اقدامات ضدایرانی این پادشاهی است.
4- در ماجرای ورود به سفارت عربستان مشاهده شده یک جریان سیاسی تلاش میکند با دستاویز قرار دادن این اقدام نادرست، به سرکوب احساسات پاک مردمی و دفاع ظریف از آلسعود بپردازد. این در حالی است که طی 2 سال گذشته هرگز شاهد اعتراض این جریان و رسانههای آنان نسبت به اقدامات ضدایرانی آلسعود نبودهایم. البته ماهیت این جریان سیاسی برای مردم ایران فاش شده است. اینها همانهایی هستند که رهبر فعلی آنان در سال 84 به پادشاه سابق سعودی پیغام داد و درخواست همکاری برای زمین زدن دولت ایران طی 6 ماه را کرد! اینها همان جریانی هستند که در انتخابات ریاستجمهوری سال 88 چمدانهای دلارهای نفتی آلسعود هزینه تبلیغات انتخاباتی کاندیدایشان را تامین میکرد. اینها همانهایی هستند که زینتالوزرای دولتشان میهمان ویژه جشن «الجنادریه» سعودیهاست. اینها همانهایی هستند که فرزندان وزرای دولتشان بورسیه آلسعود شدهاند! اینها همانهایی هستند که دربار سعودی آنها را عقلا و میانهروهای شیعه در ایران میخواند! بنابراین جیغهای بنفش آنها در ماجرای سفارت آلسعود در تهران، از سر دلسوزی برای منافع ملی نیست. بلکه فاکتور خوشخدمتی و قدرشناسی آنها نسبت به «اخوی»های سعودی است. اینها در خشم عمومی ملت ایران نسبت به عربستانسعودی جایی نداشتهاند که اکنون بخواهند درباره مدیریت این انزجار عمومی ابراز وجود کنند.
منبع: وطن امروز