به گزارش مشرق، نکاتی درمورد نیم فصل نخست لیگ برتر را از زبان جلال چراغپور آنالیزور و کارشناس مطرح فوتبال کشور در ادامه میخوانید:
نکته اول: بحث چرخشی بودن جایگاه تیمها بود که قبلاً و در گذشته به این صورت نداشتیم. به عنوان مثال پرسپولیس لیگ را بسیار بد شروع کرد و اوایل در انتهای جدول بود ولی با رشد خوبی که داشت به بالای جدول رسید. یا تیمی مثل نفت که نماینده ما در آسیا هم بود و هست، جایگاهش تا چند هفته پیش بسیار تعجب آور بود. همینطور فولاد که در این چند سال همواره جزو بهترین های لیگ بوده است در جایی قرار دارد که در شان این تیم نیست.
نکته دوم: کنار گذشته شدن یکسری از مربیان و روی کار آمدن مربیان دیگری که حتی در صحبت کردن هم از تیم خود انتقاد می کنند و سعی دارند خودشان را بی تقصیر جلوه بدهند. مانند مربی یکی از تیم های پایین جدولی که در اواسط فصل به این تیم پیوست. ایشان طوری در صحبت کردن خودش را جدا از تیم می داند و طوری انتقاد می کند که انگار به عنوان کارشناس به تلویزیون دعوت شده است و آن تیم هم مربیش کسی دیگر است. به طور کلی این مسئله را زیاد دیدم که مربیان در حرفهایشان از چیزی که خودشان ساخته اند فرار می کنند. از ضعفها حرف می زنند، اما نمی گویند که خودشان مقصر این ضعفها هستند و باید آنها را برطرف کنند.
نکته سوم: مربیان اغلب تیمها جوری حرف می زنند که انگار لیگ برتر یک فروشگاه است که در آن فقط باید دروازه بان، مدافع، هافبک یا مهاجم خرید و آنها برای خرید به فروشگاه آمده اند. مدام در صحبتها می شنویم که می گویند نیاز به خرید ۵ یا ۶ بازیکن دارند و باید یار جدید بخرند. آخر چطور می شود که یک تیمی بازیکن را در لیست مازاد بگذارد و آن بازیکن به تیم دیگری برود و بتواند در آنجا موفق باشد و کمک کند. این بازیکن اگر توانایی داشت که در تیم خودش موفق می شد و در لیست مازاد قرار نمی گرفت. جای تعجب است که بازیکنان مازاد تیمها چطور می توانند به حل مشکلات تیم های دیگر کمک کنند. تنها نتیجه این صحبت مربیان و جابجایی مداوم بازیکنان از تیمی به تیم دیگر، پرورش سیستم دلالی در فوتبال است که این ایراد در نقل و انتقالات لیگ، می تواند به چرخه بازیکن سازی فوتبال لطمه بزند و بلایی است که به جان فوتبال افتاده است.
نتایج ضعیف فولاد؛ پتانسیل اهواز در حد داشتن سه تیم در لیگ برتر نیست
پتانسیل اهواز در این حد نیست که سه تیم در لیگ برتر داشته باشد. به طور کلی پتانسیل هر شهر در موفقیت تیمهای آن بسیار تاثیرگذار است. فولاد بعد از رفتن چند بازیکنش به مشکل خورد در حالی که نتوانست مهره هایی در حد بازیکنان قبلی جایگزین کند. اما در استقلال خوزستان کاریزما و کاربلدی ویسی بسیار تاثیرگذار بوده است. ویسی بازیکنان بومی را جذب کرد که فولاد به هر دلیلی آنها را نخواسته بود، به نوعی می شود گفت بازیکنان شاخص بومی خوزستان در حال حاضر در استقلال خوزستان هستند و فولاد به غیر از نفرات گذشته نتوانست کسی دیگر را در این سطح از درون استان پیدا کند و این خلا در این تیم دیده می شود. شاید حتی در تیم های پایه فولاد و شهرهای دیگر هم در حال حاضر نشود بازیکنی را در این سطح پیدا کرد و یا اگر هم باشد جذب تیمهای دیگر یا تیم های شهر خودشان شده اند. به همین علت است که می گویم پتانسیل کنونی اهواز در حد سه تیم نیست.
مقایسه فولاد با ذوب آهن فصل پیش؛ اسکوچیچ توانایی اش را ندارد
فولاد فعلی با تیم ذوب آهن فصل قبل قابل مقایسه نیست. ذوب آهن از نظر نفرات تیم کاملتری بود و فقط نیاز به هماهنگی داشت که شما دیدید در نیم فصل دوم چه نتایجی گرفتند. اما این فولاد به دلیل نبود بازیکن تاثیرگذار کافی پتانسیل این کار را ندارد. من اعتقاد دارم اسکوچیچ نمی تواند بیشتر از الان فولاد را از ته جدول بالا بکشد.
نتایج و روند خوب پرسپولیس و استقلال؛ مربیان دو تیم نقشی تاثیرگذار در این موفقیت داشته اند
در نتایج خوب پرسپولیس و استقلال و بازی های خوبی که از این دو تیم می بینیم، فاکتور جوانگرایی بسیار اثرگذار بوده است. در استقلال، امیر قلعه نویی این اواخر خیلی سخت تن به جوانگرایی داد، اما مظلومی به خوبی این کار را انجام داد، البته به نظر من استدلال او هم این بود که با این کار فشار را از روی خودش کم کند تا در صورت نتیجه نگرفتن بگوید تیم جوان بود و برای فصل بعد آماده می شوند. که البته به خوبی هم نتیجه گرفته است و بازیکنان جوان هم در این تیم جواب دادند. وقتی یک تیم در این شرایط نتایج خوبی کسب می کند، آن بازیکن جوان به خودباوری می رسد و بعد از خودباوری به درک تاکتیکی می رسد که این بسیار مهم است. مثلال الان روزبه چشم به خوبی با امید ابراهیمی به درک متقابل رسیده است و این به موفقیت استقلال کمک زیادی کرده است و باعث روان و زیبا شدن بازی این تیم شده است.
در پرسپولیس هم شما می توانید این درک متقابل را در تمامی خطوط ببینید. بازیکنان جوان این تیم بعد از مشکلات اول فصل حالا به خودباوری خوبی رسیده اند و این را در نوع بازی این تیم می شود دید. عالیشاه که در اوایل کمتر پاس می داد و با توپ زیاد می چرخید، حالا با درک بازی طارمی به خوبی او را پیدا می کند و زودتر پاس می دهد و زوج خوبی را تشکیل داده اند. یا فرشاد احمدزاده و محسن مسلمان همینطور. این مسئله برای کمال کامیابی نیا و نوراللهی نیز صدق می کند و مطمئن باشید این تیم روند رو به رشد بهتری را نیز پیدا واهد کرد.
به طور کلی در شرایط خوب کنونی دو تیم، برانکو و پرویز مظلومی نقش بسیار پر رنگی را دارند و قطعاً مهمترین عامل این اتفاق، درایت مربیان دو تیم بوده است.
شیوه بازی استقلال خوزستان؛ ویسی در نیم فصل دوم کار سختی خواهد داشت
نکته مهم در بازی استقلال خوزستان این است که با اینکه به دلیل خوزستانی بودن شهرت تکنیکی دارند، اما نوع فوتبالی که بازی می کنند چیز دیگری است و این تعیین کننده بوده است.
با توجه به نفرات موجود در این تیم، به وضوح می شود دید که بازیکنان با وارد کردن خشونت به روند بازی، جریان را به نفع خود تغییر می دهند. مخصوصاً در خط میانی که بازیکنان این تیم به معنای واقعی تخریب کننده بازی حریف هستند. ضمن اینکه دروازه بان استقلال خوزستان نقش تعیین کننده ای در نتایج این تیم داشته است و باعث سخت گل خوردن این تیم شده است.
البته در بازی برابر پرسپولیس به خاطر آنالیز خوب کادرفنی پرسپولیس، این روش جواب نداد چون خط میانی پرسپولیس قدرتی تر از استقلال خوزستان بازی کرد و پرسپولیس در تمام نقاط برتر از تیم ویسی بود. به شکلی می شود گفت اگر تیم ها در مواجه با شیوه بازی استقلال خوزستان و خشونتی که در بازی این تیم است جا نزنند، می توانند از این تیم امتیاز بگیرند، مثل کاری که پرسپولیس کرد.
البته در نیم فصل دوم نه تنها تیم ها بلکه داوران هم آشنایی بیشتری به این شیوه پیدا خواهند کرد و به همین دلیل کار ویسی و تیمش سخت خواهد بود و من فکر می کنم در جدول پایین خواهند آمد.
نفت تهران؛ منصوریان تیمش را جمع می کند
در این که نفت تا اینجا نوسان زیادی داشته است شکی نیست، اما به نظرم منصوریان این تیم را جمع می کند و این روند مثبت فعلی را حفظ خواهند کرد. جدایی چند بازیکن در اول فصل تاثیر خوبی روی این تیم نداشت و جوانی تیم هم در این نتایج بی تاثیر نبود. در صورتی که نوسان نفت کمت شود قطعاً تا حدی در جدول بالا می آیند. البته صعود نفت در جدول بستگی به شرایط تیم هایی مانند صبا و تراکتور هم دارد.
صبای قم؛ ماجراجو ولی بدون تنوع
تیم علی دایی ماجراجویانه بازی می کند و متکی به شوت های قاضی است. اما آنها در ادامه به مشکل برخواهند خورد. صبا شجاعت تاکتیکی و در خیلی از مواقع پتانسیل های فردی مانند قدرت شوتزنی قاضی به این تیم کمک کرده است و صبا نیاز دارد تا در شیوه بازی خود انعطاف بیشتری داشته باشد.
تراکتورسازی؛ به سه تیم بالای جدول نمی رسند
با توجه به حواشی که آنجا هست، تراکتور در ادامه هم مشکلات خاصی را خواهد داشت. ضمن اینکه همان بحث پتانسیل شهر هم مطرح است. چون از تبریز دو تیم در لیگ برتر وجود دارد، به نوعی بازیکنان بومی و خوب استان در این دو تیم پخش شده اند و می بینید که بازیکنان غیر بومی هم آنطور که باید جوابگو نیاز نبوده اند. منظورم این است که این تیم یکدست نیست و بازیکنان درک خوبی نسبت به هم ندارند. پیش بینی خود من این است که تراکتور به سه تیم بالای جدول که هدف اصلی آنها است نمی رسد.
ذوب آهن؛ مدعی قهرمانی خواهند بود
ذوب آهن از فصل پیش دیگر بحران را پشت سر گذاشته است و حالا دیگر بازیکنان جوان این تیم مانند مرتضی تبریزی به پختگی خوبی رسیده اند. درست مانند همان چیزی که برای استقلال و پرسپولیس گفتم، ذوب آهن هم در همه خطوط بازیکنان به درک متقابل رسیده اند و بازی یکدیگر ار به خوبی درک می کنند که این بسیار در موفقیت این تیم تاثیرگذار بوده است. ذوب آهن قطعاً مدعی قهرمانی خواهد بود.
ملوان؛ باید به استیلی زمان داد
با چیزی که من از بازی آخر ملوان برابر استقلال دیدم، می توانم بگویم این تیم در مسیر رشد قرار دارد، نبض بازی ملوان در حال تنظیم شدن است و باید در این راه به استیلی زمان داد. نباید نقش استیلی در بازی خوب ملوان را ضایع کرد. مشکلات مالی اثر بدی روی این تیم گذاشته است، اما علیرغم این برنامه های استیلی در حال جواب دادن است و این تیم می تواند به جایگاه بهتری در لیگ برسد.
سایپا؛ آرامش و تجربه کلید موفقیت این تیم است
سایپای مجید جلالی یکی از تیم هایی است که توانایی کسب موقیعت و موفقیت بیشتر را دارد. این تیم آرامش خوبی در درونش حاکم است، ضمن اینکه بازیکنان باتجربه ای مثل نکونام و صادقی و رضایی را دارد که تلفیق این ها با جونان یک تیم خوب را ساخته است و این کلید موفقیت سایپا خواهد بود.
سپاهان؛ حرکت ناخوش در روزهای خوش
مدیران باشگاه سپاهان در روزهای خوش تیمشان یک حرکت نابجا و ناخوش کردند که الان نتیجه اش شده است تب و حال ناخوش این تیم. زمان زیادی طول خواهید کشید تا سپاهان به روزهای خوب دوران کرانچار برگردد. کرانچار سپاهان را در یک شرایط بد تحویل گرفت، ولی از آنجایی که مربی بزرگی بود این تیم را به شکل خوبی سازماندهی کرد و سپاهان را به اوج رساند، اما برکناری کرانچار تصمیم اشتباهی بود که مدیران سپاهان گرفتند. حتی حسین فرکی فصل پیش تیمی را قهرمان کرد که ثمره تلاش کرانچار بود. قصد ندارم کار دوست عزیم حسین فرکی را لوث کنمف اما واقعاً آن تیم نتیجه زحمات کرانچار بود و فرکی یک تیم تنظیم شده را گرفت. درست مانند فصل گذشته منصوریان که تیم ساخته شده یحیی گل محمدی در نفت را گرفت و نتایج خوبی کسب کرد. در حالی که این فصل به مشکل خورده است. به طور کلی باتوجه به شرایط فعلی و مسائلی که هست بعید می دانم سپاهان در این فصل به رتبه ای بالاتر از ششم یا هفتم برسد.
نکته اول: بحث چرخشی بودن جایگاه تیمها بود که قبلاً و در گذشته به این صورت نداشتیم. به عنوان مثال پرسپولیس لیگ را بسیار بد شروع کرد و اوایل در انتهای جدول بود ولی با رشد خوبی که داشت به بالای جدول رسید. یا تیمی مثل نفت که نماینده ما در آسیا هم بود و هست، جایگاهش تا چند هفته پیش بسیار تعجب آور بود. همینطور فولاد که در این چند سال همواره جزو بهترین های لیگ بوده است در جایی قرار دارد که در شان این تیم نیست.
نکته دوم: کنار گذشته شدن یکسری از مربیان و روی کار آمدن مربیان دیگری که حتی در صحبت کردن هم از تیم خود انتقاد می کنند و سعی دارند خودشان را بی تقصیر جلوه بدهند. مانند مربی یکی از تیم های پایین جدولی که در اواسط فصل به این تیم پیوست. ایشان طوری در صحبت کردن خودش را جدا از تیم می داند و طوری انتقاد می کند که انگار به عنوان کارشناس به تلویزیون دعوت شده است و آن تیم هم مربیش کسی دیگر است. به طور کلی این مسئله را زیاد دیدم که مربیان در حرفهایشان از چیزی که خودشان ساخته اند فرار می کنند. از ضعفها حرف می زنند، اما نمی گویند که خودشان مقصر این ضعفها هستند و باید آنها را برطرف کنند.
نکته سوم: مربیان اغلب تیمها جوری حرف می زنند که انگار لیگ برتر یک فروشگاه است که در آن فقط باید دروازه بان، مدافع، هافبک یا مهاجم خرید و آنها برای خرید به فروشگاه آمده اند. مدام در صحبتها می شنویم که می گویند نیاز به خرید ۵ یا ۶ بازیکن دارند و باید یار جدید بخرند. آخر چطور می شود که یک تیمی بازیکن را در لیست مازاد بگذارد و آن بازیکن به تیم دیگری برود و بتواند در آنجا موفق باشد و کمک کند. این بازیکن اگر توانایی داشت که در تیم خودش موفق می شد و در لیست مازاد قرار نمی گرفت. جای تعجب است که بازیکنان مازاد تیمها چطور می توانند به حل مشکلات تیم های دیگر کمک کنند. تنها نتیجه این صحبت مربیان و جابجایی مداوم بازیکنان از تیمی به تیم دیگر، پرورش سیستم دلالی در فوتبال است که این ایراد در نقل و انتقالات لیگ، می تواند به چرخه بازیکن سازی فوتبال لطمه بزند و بلایی است که به جان فوتبال افتاده است.
نتایج ضعیف فولاد؛ پتانسیل اهواز در حد داشتن سه تیم در لیگ برتر نیست
پتانسیل اهواز در این حد نیست که سه تیم در لیگ برتر داشته باشد. به طور کلی پتانسیل هر شهر در موفقیت تیمهای آن بسیار تاثیرگذار است. فولاد بعد از رفتن چند بازیکنش به مشکل خورد در حالی که نتوانست مهره هایی در حد بازیکنان قبلی جایگزین کند. اما در استقلال خوزستان کاریزما و کاربلدی ویسی بسیار تاثیرگذار بوده است. ویسی بازیکنان بومی را جذب کرد که فولاد به هر دلیلی آنها را نخواسته بود، به نوعی می شود گفت بازیکنان شاخص بومی خوزستان در حال حاضر در استقلال خوزستان هستند و فولاد به غیر از نفرات گذشته نتوانست کسی دیگر را در این سطح از درون استان پیدا کند و این خلا در این تیم دیده می شود. شاید حتی در تیم های پایه فولاد و شهرهای دیگر هم در حال حاضر نشود بازیکنی را در این سطح پیدا کرد و یا اگر هم باشد جذب تیمهای دیگر یا تیم های شهر خودشان شده اند. به همین علت است که می گویم پتانسیل کنونی اهواز در حد سه تیم نیست.
مقایسه فولاد با ذوب آهن فصل پیش؛ اسکوچیچ توانایی اش را ندارد
فولاد فعلی با تیم ذوب آهن فصل قبل قابل مقایسه نیست. ذوب آهن از نظر نفرات تیم کاملتری بود و فقط نیاز به هماهنگی داشت که شما دیدید در نیم فصل دوم چه نتایجی گرفتند. اما این فولاد به دلیل نبود بازیکن تاثیرگذار کافی پتانسیل این کار را ندارد. من اعتقاد دارم اسکوچیچ نمی تواند بیشتر از الان فولاد را از ته جدول بالا بکشد.
نتایج و روند خوب پرسپولیس و استقلال؛ مربیان دو تیم نقشی تاثیرگذار در این موفقیت داشته اند
در نتایج خوب پرسپولیس و استقلال و بازی های خوبی که از این دو تیم می بینیم، فاکتور جوانگرایی بسیار اثرگذار بوده است. در استقلال، امیر قلعه نویی این اواخر خیلی سخت تن به جوانگرایی داد، اما مظلومی به خوبی این کار را انجام داد، البته به نظر من استدلال او هم این بود که با این کار فشار را از روی خودش کم کند تا در صورت نتیجه نگرفتن بگوید تیم جوان بود و برای فصل بعد آماده می شوند. که البته به خوبی هم نتیجه گرفته است و بازیکنان جوان هم در این تیم جواب دادند. وقتی یک تیم در این شرایط نتایج خوبی کسب می کند، آن بازیکن جوان به خودباوری می رسد و بعد از خودباوری به درک تاکتیکی می رسد که این بسیار مهم است. مثلال الان روزبه چشم به خوبی با امید ابراهیمی به درک متقابل رسیده است و این به موفقیت استقلال کمک زیادی کرده است و باعث روان و زیبا شدن بازی این تیم شده است.
در پرسپولیس هم شما می توانید این درک متقابل را در تمامی خطوط ببینید. بازیکنان جوان این تیم بعد از مشکلات اول فصل حالا به خودباوری خوبی رسیده اند و این را در نوع بازی این تیم می شود دید. عالیشاه که در اوایل کمتر پاس می داد و با توپ زیاد می چرخید، حالا با درک بازی طارمی به خوبی او را پیدا می کند و زودتر پاس می دهد و زوج خوبی را تشکیل داده اند. یا فرشاد احمدزاده و محسن مسلمان همینطور. این مسئله برای کمال کامیابی نیا و نوراللهی نیز صدق می کند و مطمئن باشید این تیم روند رو به رشد بهتری را نیز پیدا واهد کرد.
به طور کلی در شرایط خوب کنونی دو تیم، برانکو و پرویز مظلومی نقش بسیار پر رنگی را دارند و قطعاً مهمترین عامل این اتفاق، درایت مربیان دو تیم بوده است.
شیوه بازی استقلال خوزستان؛ ویسی در نیم فصل دوم کار سختی خواهد داشت
نکته مهم در بازی استقلال خوزستان این است که با اینکه به دلیل خوزستانی بودن شهرت تکنیکی دارند، اما نوع فوتبالی که بازی می کنند چیز دیگری است و این تعیین کننده بوده است.
با توجه به نفرات موجود در این تیم، به وضوح می شود دید که بازیکنان با وارد کردن خشونت به روند بازی، جریان را به نفع خود تغییر می دهند. مخصوصاً در خط میانی که بازیکنان این تیم به معنای واقعی تخریب کننده بازی حریف هستند. ضمن اینکه دروازه بان استقلال خوزستان نقش تعیین کننده ای در نتایج این تیم داشته است و باعث سخت گل خوردن این تیم شده است.
البته در بازی برابر پرسپولیس به خاطر آنالیز خوب کادرفنی پرسپولیس، این روش جواب نداد چون خط میانی پرسپولیس قدرتی تر از استقلال خوزستان بازی کرد و پرسپولیس در تمام نقاط برتر از تیم ویسی بود. به شکلی می شود گفت اگر تیم ها در مواجه با شیوه بازی استقلال خوزستان و خشونتی که در بازی این تیم است جا نزنند، می توانند از این تیم امتیاز بگیرند، مثل کاری که پرسپولیس کرد.
البته در نیم فصل دوم نه تنها تیم ها بلکه داوران هم آشنایی بیشتری به این شیوه پیدا خواهند کرد و به همین دلیل کار ویسی و تیمش سخت خواهد بود و من فکر می کنم در جدول پایین خواهند آمد.
نفت تهران؛ منصوریان تیمش را جمع می کند
در این که نفت تا اینجا نوسان زیادی داشته است شکی نیست، اما به نظرم منصوریان این تیم را جمع می کند و این روند مثبت فعلی را حفظ خواهند کرد. جدایی چند بازیکن در اول فصل تاثیر خوبی روی این تیم نداشت و جوانی تیم هم در این نتایج بی تاثیر نبود. در صورتی که نوسان نفت کمت شود قطعاً تا حدی در جدول بالا می آیند. البته صعود نفت در جدول بستگی به شرایط تیم هایی مانند صبا و تراکتور هم دارد.
صبای قم؛ ماجراجو ولی بدون تنوع
تیم علی دایی ماجراجویانه بازی می کند و متکی به شوت های قاضی است. اما آنها در ادامه به مشکل برخواهند خورد. صبا شجاعت تاکتیکی و در خیلی از مواقع پتانسیل های فردی مانند قدرت شوتزنی قاضی به این تیم کمک کرده است و صبا نیاز دارد تا در شیوه بازی خود انعطاف بیشتری داشته باشد.
تراکتورسازی؛ به سه تیم بالای جدول نمی رسند
با توجه به حواشی که آنجا هست، تراکتور در ادامه هم مشکلات خاصی را خواهد داشت. ضمن اینکه همان بحث پتانسیل شهر هم مطرح است. چون از تبریز دو تیم در لیگ برتر وجود دارد، به نوعی بازیکنان بومی و خوب استان در این دو تیم پخش شده اند و می بینید که بازیکنان غیر بومی هم آنطور که باید جوابگو نیاز نبوده اند. منظورم این است که این تیم یکدست نیست و بازیکنان درک خوبی نسبت به هم ندارند. پیش بینی خود من این است که تراکتور به سه تیم بالای جدول که هدف اصلی آنها است نمی رسد.
ذوب آهن؛ مدعی قهرمانی خواهند بود
ذوب آهن از فصل پیش دیگر بحران را پشت سر گذاشته است و حالا دیگر بازیکنان جوان این تیم مانند مرتضی تبریزی به پختگی خوبی رسیده اند. درست مانند همان چیزی که برای استقلال و پرسپولیس گفتم، ذوب آهن هم در همه خطوط بازیکنان به درک متقابل رسیده اند و بازی یکدیگر ار به خوبی درک می کنند که این بسیار در موفقیت این تیم تاثیرگذار بوده است. ذوب آهن قطعاً مدعی قهرمانی خواهد بود.
ملوان؛ باید به استیلی زمان داد
با چیزی که من از بازی آخر ملوان برابر استقلال دیدم، می توانم بگویم این تیم در مسیر رشد قرار دارد، نبض بازی ملوان در حال تنظیم شدن است و باید در این راه به استیلی زمان داد. نباید نقش استیلی در بازی خوب ملوان را ضایع کرد. مشکلات مالی اثر بدی روی این تیم گذاشته است، اما علیرغم این برنامه های استیلی در حال جواب دادن است و این تیم می تواند به جایگاه بهتری در لیگ برسد.
سایپا؛ آرامش و تجربه کلید موفقیت این تیم است
سایپای مجید جلالی یکی از تیم هایی است که توانایی کسب موقیعت و موفقیت بیشتر را دارد. این تیم آرامش خوبی در درونش حاکم است، ضمن اینکه بازیکنان باتجربه ای مثل نکونام و صادقی و رضایی را دارد که تلفیق این ها با جونان یک تیم خوب را ساخته است و این کلید موفقیت سایپا خواهد بود.
سپاهان؛ حرکت ناخوش در روزهای خوش
مدیران باشگاه سپاهان در روزهای خوش تیمشان یک حرکت نابجا و ناخوش کردند که الان نتیجه اش شده است تب و حال ناخوش این تیم. زمان زیادی طول خواهید کشید تا سپاهان به روزهای خوب دوران کرانچار برگردد. کرانچار سپاهان را در یک شرایط بد تحویل گرفت، ولی از آنجایی که مربی بزرگی بود این تیم را به شکل خوبی سازماندهی کرد و سپاهان را به اوج رساند، اما برکناری کرانچار تصمیم اشتباهی بود که مدیران سپاهان گرفتند. حتی حسین فرکی فصل پیش تیمی را قهرمان کرد که ثمره تلاش کرانچار بود. قصد ندارم کار دوست عزیم حسین فرکی را لوث کنمف اما واقعاً آن تیم نتیجه زحمات کرانچار بود و فرکی یک تیم تنظیم شده را گرفت. درست مانند فصل گذشته منصوریان که تیم ساخته شده یحیی گل محمدی در نفت را گرفت و نتایج خوبی کسب کرد. در حالی که این فصل به مشکل خورده است. به طور کلی باتوجه به شرایط فعلی و مسائلی که هست بعید می دانم سپاهان در این فصل به رتبه ای بالاتر از ششم یا هفتم برسد.