به گزارش مشرق، سایت طنین یاس نوشت:
پیام امروز
خاصیت دستها این است که
بر هم که میخورندصدا میدهند
با هم که هستندبیصدا میشوند...
و دلها هم انگار محرم دستهایندبینشان که بر هم میخورد
صدایش بلند میشود...دلهایی که در کنار هم میمانند
آرام و بیصدا میشوند...خوشا دلهایی که با هماند
و به سوی نور مایلند،آرامش و صفا
کم میآورد در برابرشان...بیحاشیه باید گفت که نرخ ازدواج پایین است، بنیان خانوادهها بیشتر در خطر تزلزل قرار گرفته است، آمار طلاق سیری صعودی دارد در بین اعتیاد، بیکاری، نارضایتی جنسی، خیانت، تغییر سبک زندگی، ... مواردی است که توسط کارشناسان و تحلیلگران مسائل خانواده به عنوان عمدهترین ایستگاههای خطرآفرینی برای حیات خانواده عنوان میشود؛ ایستگاههایی که قطار زندگی را به ایستگاه آخر یعنی طلاق عاطفی و بعد طلاق رسمی میبرد.!
این روند از یک دهه گذشته چنان سرعت گرفته است که اکنون فرصت پیشگیری از دست رفته است، زنگ خطرها دیر به صدا در آمده یا گوشها برای شنیدنش سنگ بوده است، امروز زمان زمان درمان نیز در گذر است و آمار و ارقام طلاق، نارضایتی از زندگی مشترک و .. نشان میدهد کوچکترین هسته تشکیل جامعه بیمار بیمار است و باید مراقب بود که ویروس این بیماری به کالبد سایر خانواده ها نرسد.
رشد پدیده طلاق یک واقعیت در جامعه ما است، واقعیتی که نمیتواند آن را با اگرها و اماها.. پوشاند، سال 93 با ثبت 724 هزار و 345 ازدواج، نسبت به سال 92 شاهد کاهش 6٫5 درصدی ازدواج بودیم؛ و در همین سال با ثبت 163 هزار و 572 طلاق شاهد 5٫3 رشد طلاق نسبت به سال 92 بودیم به طوری که در هر ساعت 19 طلاق در ایران ثبت شد.!
این روند در سال 94 نیز با رشد قابل توجهی همراه است به طوری که در نیمه نخست امسال بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال، 83 هزار و 277 مورد طلاق به ثبت رسیده که 74 هزار و 942 مورد در مناطق شهری و 8 هزار و 335 مورد نیز در مناطق روستایی به ثبت رسیده است و این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل 9.3 درصد رشد داشته است.
بر اساس این آمار میتوان گفت که سال گذشته در کل کشور از هر 5 ازدواج یک مورد آن منجر به طلاق میشد، اما در سال جاری این آمار به 4.4 درصد رسیده است.!
نکته قابل توجه در فروپاشی خانوادهها، عمر کوتاه زندگی مشترک است، بر اساس گفته های مسئول دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال بیش از 13 درصد طلاقها در کمتر از یک سال زندگی مشترک و بیش از 74 درصد آنها در کمتر از 5 سال زندگی مشترک اتفاق افتاده است و این نشان میدهد که خانوادههای نوپایی که با ازدواج دختر و پسر زیر 30 سال در معرض خطر فروپاشی قرار دارند.
با توجه به این واقعیت که متأسفانه والدین در سه دهه گذشته وظیفه آموزش مهارتهای زندگی را در قبال فرزندان خود به خوبی انجام ندادهاند میتوان گفت: حلقه مفقوده تشکیل و ادامه زندگی مشترک " مهارتهای زندگی و همسرداری" است.
علیزاده جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در کشور ما هیچ نهادی، مهارتهای زندگی را به نسل جوان آموزش نمی دهد و این امر در کنار مشکلاتی از جمله مهیا نبودن امکانات زندگی باعث شده تا بسیاری از ازدواجها در سال اول زندگی به طلاق ختم شود.
به گفته علیزاده، در شهری همچون تهران مسائل اقتصادی عامل افزایش پدیده طلاق نیست و باید علت آن را در عدم آموزش مهارتهای زندگی جستجو کرد. چرا که بسیاری از جوانان در زمان آغاز زندگی مشترک هیچ آشنایی با مسائل و مشکلات زندگی ندارند.
این استاد دانشگاه معتقد است: دو انسان با فرهنگ، منش، خانواده و نگرشهای متفاوت در زیر یک سقف زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. در حالی که هیچ نهادی برای آشنایی آنان با مسائل زندگی تلاش و اقدامی نمیکند و این امر باعث می شود تا امروز با آمار نگران کنندهای در خصوص طلاق و زنان مطلقه مواجه باشیم.
حمید آقایی که برای حل مشکلش به یکی از دفاتر مشاوره خانواده مراجعه کرده است، میگوید: من همسرم را دوست دارم اما او باعث آزار روحی من است! از محبتهای تا گلایههایش از پیامکهایی که میزند تا حساسیتهایی که در مورد رفتارهای من دارد، همسرم زندگی را در 4 سال گذشته که تازه با هم آشنا شده بودیم، میجوید و توقع دارد من هر کجا هستم جواب پیامکهای عاشقانه او را بدهم، برای گریههای زیادی که میکند تا به خواستهایش برسد، سر در گم هستم.
وی در بخشی دیگر از صحبتهایش میگوید: امسال برای تولد همسرم یک گوشی هوشمند خریدم و این شد بلای زندگی من، دیگر حتی با تمام حواسش با من صحبت نمیکند و نمیتواند برای مدت طولانی در فضای واقعی به گفت وگو بنشیند.!
این مرد جوان که بدون همسرش به مشاور مراجعه کرده است، علت اصلی اختلافات خود با همسرش را عدم مهارت زندگی او میداند و میگوید: همسرم توقعاتی از من دارد که حتی خودش از براوده کردن آنها درباره من ناتوان است مثلا توقع دارد من با زنان و دختران فامیل صحبت نکنم، در مهمانیها دائم کنار او نشسته باشم اما در حالی که خودش در فضای مجازی غرق گفت وگو با کسانی است که حتی خودش هم اطلاعات دقیقی از وضعیت آنها ندارد.!
مهناز احمدی دستجردی، مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه یکی از مشکلات جامعه ما این است که حرفهای همدیگر را نمی فهمیم، افزود: متاسفانه این مساله در بین خانوادهها بیشتر مشهود است.
وی راه حل تحکیم بنیان خانواده را مشارکت همه اعضای آن در اداره امور زندگی عنوان کرد و گفت: امروزه به واسطه اشتغال زنان، تربیت فرزندان فقط بر عهده زنان نبوده بلکه مردان نیز باید مشارکت فعال داشته و فرزندانی مسئولیت پذیر تربیت کنند.
وی خانواده را زیربنای تشکیل جامعه دانست و گفت: در ارزیابی رفتار فرزندان نوک حملات متوجه آموزش و پرورش است، اما بیش از 30 دستگاه فرهنگی داریم که مجلس اعتبارات خوبی هم بر آنان تصویب کرده است، بنابراین بقیه دستگاههای فرهنگی در پسرفت و پیشرفت رفتار اجتماعی سهیم هستند.
مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش راه برون رفت از چالشها و معضلات اجتماعی را داشتن بینش دینی، تاسی به بزرگان دین و نه صرفا دانش دینی عنوان و اظهارکرد: رفتار و گفتار ما مغایر با دانش دینیمان است که باید با تعامل، گفت و گو و ادبیات پیامبرگونه با مردم رفتار کنیم.
احمدی خاطرنشان کرد: هدف خلقت چیزی جز کوشیدن برای خوشبختی دیگران نیست، پس برای تزریق سعادتمندی در جامعه و توفیق خانوادهها برای تحقق تعلیم و تربیت اصولی بکوش.
در کنار تعلیم و تربیت،یکی از چیزهایی که بر قوام زندگی زناشویی تأثیرگذار است، مهر و محبتی است که به قول قدیمیها از لحظهای که " بله" را میگویی در دلت جای میگیرد. محبتی که در طول زندگی زناشویی پخته میشود و راه عمق تر شدن آن را زن و شوهر چون نسخهای برای زندگی خود میپیچند.
در دین اسلام به محبت ورزیدن زن و شوهر به هم مورد تأکید زیادی قرار گرفته است و در این زمینه دستورالعملهای زیبایی نیز بیان شده است؛. امام صادق(ع) می فرماید: «هر گاه کسی را دوست داشتی او را بدان آگاه ساز، زیرا این کار دوستی را در میان شما استوارتر می سازد.» (٨) حفظ حرمت و شخصیت دیگران، در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان ظاهر می گردد. رعایت این مسئله خصوصاً از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند باعث استحکام دوستی و گرمی روابط خواهد شد که بارزترین مصداق آن خانواده است.در واقع، اخلاق نیک به مثابه روغنی است که از سایش و فرسودگی قطعات انسانی در اثر برخورد و اصطکاک مداوم جلوگیری می کند.
به هر حال گسترش محبتهای مجازی یکی از دلایلی است که زن و شوهرها را از هم دور کرده است و حتی میتوان گفت که تأثیرگذاری آن حتی بر پیکره خانواده و روابط عاطفی بین مادر و فرزند، یک خانم با خانواده همسرش و بالعکس گسترش یافته است.
شادی کاظمی که 7 سال است زندگی مشترک خود را آغاز کرده و صاحب یک پسر 4 ساله است میگوید: با نصب کردن تلگرام بر روی گوشی همراهم دیگر فرصت غذا دادن به پسرم را ندارم، گاهی پیش میآید از نبودن همسرم استفاده کرده و از غذای سرد برای ناهار استفاده میکنم، آرین پسرم از اینکه نمیتوانم با او بازی کنم ناراحت است و هر هفته با خود عهد میبندم که از هفته آینده این نرم افزار را از روی گوشیم پاک کنم اما ...
کاظمی با خنده ادامه میدهد که اما در کپی کردن جکها و خبرهای داغ و ارسال نظر برای پیجهای دوستانم رتبه یک را دارم ولی از اخبار خانواده بیخبرم و همین امر باعث دلخوری خانواده به ویژه هسرم از من شده است ؛ گویی هیچ دلیلی برای صحبت کردن و خوش بودن با آنها ندارم اما در فضای مجازی همه چیز هست دیگران خوب به علاقمندیهایت احترام میگذارند و در مورد کارهایت حتی آشپزی، گل دوزی و خاطراتی که از فرزندت مینویسی احساسات به خرج داده و با کلمات تو را تشویق می کنند.
به نظر میرسد جوانان آنقدر در فضای مجازی صحبت کرده اند که مهارت یا علاقه و انگیزه گفت وگو در دنیای واقعی را ندارند و همین امر بسیار مشکل آفرین است و ما کم کم با نسلی رو به رو می شویم که قدرت تکلم در دنیای واقعی را از دست داده و در دنیای ذهنی و مجازی به دنبال همصحبت می گردند در فضایی که جاذبههای گفت وگو در آن بسیار بیشتر از دنیای واقعی است که خود به دست خودش ساخته است.
حجتالاسلام محمد سلیمی، پژوهشگر و روانشناس خانواده با تأکید بر آموزش مهارتهای کلامی به خانوادهها گفت: علت اصلی آشفتگی در خانواده عدم مهارتهای کلامی و ارتباطی اعضا با یکدیگر است.
وی ادامه داد: وقتی که ما برای منزلمان یک تلویزیون خریداری میکنیم با خود دفترچه راهنمایی دارد که طرز استفاده صحیح از آن را به ما آموزش میدهد پس چه طور است که فکر میکنیم در ازدواج به هیچ آموزشی نیازمند نیستیم!
این پژوهشگر مسائل خانواده تصریح کرد: دفترچه راهنما مهارت استفاده از وسیله را به ما نشان میدهد و اینکه چگونه میتوانیم به بهترین وجه ممکن و کمترین میزان صدمه از وسیله مورد نظر استفاده کنیم که این فرض در ازدواج نیز کاملا صدق میکند.
حجتالاسلام سلیمی خاطرنشان کرد: بسیاری از زوجین بعد از چند سال زندگی به این مطلب اذعان دارند که چنانچه بخواهیم از صفر شروع کنیم میدانیم که چه طور این کار را انجام دهیم اما دیگر برگشتی در کار نیست و این حالت با آموزش، از همان ابتدا در فرد شکل میگیرد.
وی ادامه داد: مهارتهایی از جمله کنترل خشم، نیاز سنجی در زوجین، شناخت جنس مخالف و ... از جمله مهارتهای مهمی است که میبایست به زوجین آموزش داده شود .
حجتالاسلام سلیمی خاطرنشان کرد: به طور مثال در خصوص عدم نیاز سنجی وقتی از مرد سوال میکنیم که در زندگی چه کارهایی انجام داده است او میگوید همه کار کرده و گاهی دو شیفت بیرون از منزل فعالیت داشته و یا زن میگوید مدتها برای خود لباس مناسب خریداری نکرده و به فکر خانواده بوده است و ... که در موارد فوق عدم نیازسنجی در همسر را نشان داده است.
وی ادامه داد: در موارد بالا همین عدم حضور مرد به علت کار زیاد و یا مرتب نبودن ظاهر زن در محیط خانواده اغلب نیاز زوجین مطرح شده در حالی که آنها در فکر خود کار درستی را برای حفظ خانواده انجام دادهاند.