به گزارش مشرق، کیهان نوشت: در پی درج دو خبر ویژه درباره علی مطهری، وی توضیحی به این شرح ارسال کرد:
جناب آقای شریعتمداری
مدیر مسئول روزنامه کیهان
با سلام، در شماره یکشنبه 94/11/4 آن روزنامه، صفحه 2، بخش خبر ویژه، این جمله از قول من نقل شده بود که «نباید از این ترسید که مجلسی بر ضد نظام تشکیل شود» و چنین القاء شده بود که مقصود من این است که تشکیل مجلسی بر ضد نظام امری مستحسن و نیکوست و نباید از آن ترسید، در حالی که اگر نویسنده «خبر ویژه» به خود زحمت میداد و جملات قبل از این جمله را میخواند و از هول حمله به اینجانب در دیگ بیانصافی و توهین نمیافتاد، مقصود را که بسیار روشن است در مییافت. جملات قبل از این جمله چنین است: «ریشه اینگونه بررسی صلاحیتها ترس بیجایی است که از فریب خوردن مردم وجود دارد. برخی تصور میکنند که مردم آن رشد لازم را ندارند و فریب میخورند و شاید افرادی را انتخاب کنند که در مقابل نظام و ولیفقیه بایستند. این ترس، بیهود بوده و موجب ضربه خوردن نظام میشود.»
هرکس ذرهای انصاف و به قول خود نویسنده «خبر ویژه» ذرهای شعور داشته باشد میفهمد که مقصود این است که مردم هرگز به چنین مجلسی رای نخواهند داد، بنابراین ترس از تشکیل چنین مجلسی و به دنبال آن سختگیری در بررسی صلاحیتها ضرورتی ندارد.
متاسفانه در شماره پنجشنبه اول بهمن آن روزنامه نیز در همین ستون مطلب ناقصی از اینجانب نقل شده بود که «التزام به اسلام قابل تشخیص نیست» و بعد نویسنده این ستون آسمان ریسمان کرده و خود را به تکلف انداخته بود برای پاسخ دادن به آن، در حالی که اصل سخن من این بود که مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است و اعتقاد و ایمان فرد به اسلام نیز امری قلبی است و قابل تشخیص نیست و عدم التزام عملی شخص به اسلام نیز به این معنی است که مثلا او بر یک گناه کبیره مثلا شرب خمر اصرار دارد. آیا کسانی که به استناد این امور رد صلاحیت شدهاند اینگونهاند و آیا این استنادها درست است؟
از نویسنده این ستون میخواهم زمانی که دست به قلم میبرد ببیند برای خدا میخواهد بنویسد یا برای هواهای نفسانی خود، اگر اولی است بنویسد و الا دست نگه دارد که به قول معصوم حرمت آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتر است.
مستدعی است این مطلب مطابق قانون مطبوعات در اولین شماره آن روزنامه در همان محل و به طور کامل درج گردد. قبلا سپاسگزارم.
کیهان: درباره جوابیه آقای مطهری برخی توضیحات ضروری است:
1- هر دو اظهارنظر مورد اشاره، از سایتهای حامی آقای علی مطهری (خبر آنلاین و انتخاب) نقل شده و از جمله خبر آنلاین تیتر زده است «نباید از این ترسید که مجلسی علیه نظام تشکیل شود». دفاع مصداقی وی از مجلس ششم که در ضدیت با نظام شهره است، سند دیگری است درباره دفاع از مجلس علیه نظام، آنجا که میگوید: «اینکه برخی مجلس ششم را نامطلوب معرفی میکنند شاید به خاطر تبلیغاتی است که علیه آن انجام شده است. مجلس ششم غیر از مسئله تحصن، مجلس ناموفقی نبود و در اجرای فصل سوم قانون اساسی گامهای مهمی برداشته و در حوزههای اقتصادی فرهنگی تلاش کرده است. نباید از این ترسید که مجلسی برضد نظام تشکیل شود؛ متن نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری هم بد نبود.» در خبر ویژه کیهان تصریح شده بود که آقای روحانی در خاطرات خود به رویکرد مجلس ششم در زمینه برنامه هستهای و مذاکرات اعتراض میکند و حتی تهدید به استعفا مینماید؛ چرا که دشمن همین فشارهای مجلس برای عقبنشینی و تسلیم را ابزار فشار در مذاکرات قرار میداد.
2- حتما مردم از تجربهها عبرت میآموزند اما این هم واقعیتی است که ابوالحسن بنیصدر مامور کددار لانه جاسوسی آمریکا با فریبکاری روی کار آمد همانگونه که برخی مدعیان فریبکار اصلاحطلبی در مجلس ششم در عاقبت کار سر از آمریکا و اروپا در آوردند و پناهندگی گرفتند و تبدیل به همکاران رسمی VOA و BBC و مستخدم مراکز اطلاعاتی و سیاسی غربی شدند. 3- درباره موضوع التزام به اسلام به اندازه کافی در همان خبر کیهان (اول بهمن 94) استدلال شده است؛ اینکه اردوگاه مقابل امیرمومنان(ع) در جمل و صفین و جبهه مقابل امامحسین(ع) در کربلا هم اهل شهادتین و نماز و عبادت بودند و شمشیر بر جانشین رسول خدا(ص) کشیده بودند، بلکه حتی سوابق جهاد و رزمندگی و جانبازی داشتند. از طرف دیگر در منطق اسلام و قرآن، منافق و نفوذی و فتنهگر، خائنی است که شهادتین میگوید و تظاهر به اسلام میکند اما سربزنگاه زهر خود را میریزد. با چنین فردی در انتخابات چه معاملهای باید کرد. آیا فقط باید شرابخوار را از ورود به مجلس منع کرد یا آسیب عناصر فتنهگر و منافق به مراتب ویرانگرتر است؟
4- برای خدا یا هوای نفسانی کار کردن، توجه و تذکر مهمی است که آقای مطهری مطرح کرده است. او 24 اسفند گذشته در مصاحبهای قابل تأمل با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که به نظر خودتان علی مطهری از کی علی مطهری شد و در منظر افکار عمومی صرفا فرزند شهید مطهری نبود؟ میگوید: «فکر نمیکنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سؤال را مطرح میکنید. در عین حال پاسخ اینگونه سؤالها یک مقداری مستلزم تعریف از خود است. شاید بهتر باشد دیگران این سؤال را پاسخ بدهند. اما من خودم فکر میکنم همیشه مردم وقتی احساس کنند فردی به اصطلاح عرف از خودش وجود دارد و میتواند گاهی برخلاف فضای غالب بر اجتماع حرکت کند، او را فرد مستقلی میدانند. هر چند فرزند شخصیت بزرگی باشد. اما برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قائل میشوند. به جای اینکه بگویند فرزند فلان کس است، روی خود او حساب باز میکنند. یکی از دوستان به شوخی میگفت کمکم دارد طوری میشود که به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری، خواهند گفت شهید مطهری پدر علی مطهری»(!)
خب! این شهرت از کجا و به چه قیمتی فراهم شده است؟ فقط کافی است قضاوت افراطیون نشاندار را درباره مجلس ششم مرور کنیم و سپس با اظهارات علی مطهری تطبیق دهیم.
طی یک دو سال اخیر حتی افراطیونی مانند عبدالله نوری، محمد قوچانی، عبدالله ناصری و... بارها تصریح کردهاند مایل به تکرار مجلس ششم نیستند. مجلس ششم نماد سیاسیکاری و باندبازی و بیاعتنایی به مردم در ازای اولویت قرار دادن خواستههای چند گروهک بود و تا مرز برخی خیانتهای بزرگ نظیر انتشارنامه جام زهر و لزوم تسلیم در برابر آمریکا، تحصن و تهدید به استعفاء پیش رفت.
قدرت علیخانی در مصاحبه با روزنامه شرق (17 خرداد 94) ضمن اذعان به افراطیگری مجلس ششم میگوید: مجلس ششم اگر عاقلانه عمل میکرد اصلاحات به آن روز نمیافتاد ولی متاسفانه درست عمل نشد.
ابراهیم امینی عضو هیئت رئیسه مجلس ششم 6 اردیبهشت 94 در گفتوگو با روزنامه اعتماد تصریح میکند: اصلاحطلبان دیگر اشتباه استراتژیک مجلس ششم را تکرار نمیکنند. در مسیر، برخی جاها پیچهای خطرناکی وجود دارد. در پیچ خطرناک اجازه ندارید بیشتر از 10 یا 20 کیلومتر سرعت داشته باشید. اگر بیش از این سرعت داشته باشیم واژگون میشویم.
فیضالله عرب سرخی عضو بازداشتی مرکزیت سازمان مجاهدین (انقلاب) 19 آبان 93 به ایلنا میگوید: انتظار ما از شورای نگهبان تأیید صلاحیت نمایندگان مجلس ششم نیست. من توقع ندارم چهرههای شاخص اصلاحطلب تأیید شوند و فکر هم نمیکنم تأیید شوند.
پیش از وی عبدالله ناصری خاطرنشان کرده بود: مجلس ششم دیگر در جمهوری اسلامی قابل تکرار نیست.
بهمن 1392 نوری در ملاقات اصلاحطلبان مشهد ضمن اشاره به اهمیت انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفته بود: در خبرگان ما اصلا به دنبال این نیستیم که افرادی را به داخل این مجلس بفرستیم که حکومت و ارکان آن احساس خطر کنند. میشود در انتخابات خبرگان از افراد معقولی که حکومت نیز نسبت به آنها حساسیت نداشته باشد حمایت کرد و در انتخابات مجلس نیز باید همین روش را در پیش گرفت و نباید از کسانی حمایت کرد که حکومت فکر کند قرار است مجلس ششم تکرار شود.
در چنین شرایطی چگونه علی مطهری حاضر میشود از مجلس ششم دفاع کند؟! او تا کجا سقوط کرده است؟ سقوط عبارت سنگینی است اما نه هنگامی که روزنامه زنجیرهای و اجارهای بهار (روزنامه هتاکیکننده به ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام) بنویسد «حضور علی مطهریها در مجلس دهم ضرورت دارد. او از هر اصلاحطلبی اصلاحطلبتر است.»
همین روزنامه از قول افراطیون نشانداری مانند کیانوش راد و مرتضی حاجی مینویسد «ما به مطهری رای میدهیم... نمایندگانی چون او باید در مجلس باشند». چرا شبکه دولتی انگلیس به علی مطهری لقب اصلاحطلب جدید میدهد؟ و چرا فردی با مختصات عباس عبدی (مدعی خروج از حاکمیت) در سال 1393 در هفتهنامه صدا تصریح میکند «نیروهای برانداز در قبال علی مطهری سازشکار محسوب میشوند... اگر مواضع آقای مطهری را با مواضع اصلاحطلبان یکسان کنیم، نه تنها از اثرگذاری آن کاسته میشود، بلکه در بیفایده و حتی مضر بودن آن نیز نباید تردیدی روا داشت. در این صورت آقای مطهری هم مثل سایر اصولگرایانی میشود که از درون و حلقه مرکزی اصولگرایان بیرون آمدند و حتی اکنون به جایی رسیدهاند که برای اصلاحطلبان هم نسخه میپیچند و نیروهای برانداز هم جلوی آنان سازشکار محسوب میشوند! و در عین حال نه تنها فاقد هرگونه اثرگذاری هستند، بلکه به نفع کسانی عمل میکنند که ادعای مبارزه با آنان را دارند.»
عبدی میافزاید: «مسئله حصر نه در سطح کنشهای سیاسی آقای مطهری است و نه حتی در سطح کنش سیاسی دولت... اصلاحطلبان خیلی نمیتوانند روی مخالفتهای آقای مطهری حساب کنند مگر اینکه بخواهند این مسیر را تا پایان ادامه دهند که در این صورت جز بحران برای کشور نتیجه دیگری ندارد.»
این سقوط تا کجاست که فرد بدنامی با مختصات عیسی سحرخیز (حامی نامزدی همجنسبازان و بهاییها و سر پل ارتباط رسانههای ضد انقلاب داخلی و خارجی) آذر 93 در سایت روز آنلاین از تحصن افراطیون در مجلس ششم - که برخی از آنان در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتهاند - ستایش میکند و مینویسد: نمایندگان اصلاحطلب مهر سکوت بر لب زده و ماموریت خود را در پیگیری وضعیت نامزدهای انتخاباتی خویش در انتخابات 88 به نمایندهای محافظهکار اما شجاع به نام علی مطهری سپردهاند.
سؤال این است که علی مطهری با چه حجم از ندانمکاری و تجاهل و یا خدای ناکرده.... توانسته از محافل ضد نظام و انقلاب - که هر روز وی را بر صدر مینشانند - دلبری کند؟ آیا اینها برای خداست؟!
جناب آقای شریعتمداری
مدیر مسئول روزنامه کیهان
با سلام، در شماره یکشنبه 94/11/4 آن روزنامه، صفحه 2، بخش خبر ویژه، این جمله از قول من نقل شده بود که «نباید از این ترسید که مجلسی بر ضد نظام تشکیل شود» و چنین القاء شده بود که مقصود من این است که تشکیل مجلسی بر ضد نظام امری مستحسن و نیکوست و نباید از آن ترسید، در حالی که اگر نویسنده «خبر ویژه» به خود زحمت میداد و جملات قبل از این جمله را میخواند و از هول حمله به اینجانب در دیگ بیانصافی و توهین نمیافتاد، مقصود را که بسیار روشن است در مییافت. جملات قبل از این جمله چنین است: «ریشه اینگونه بررسی صلاحیتها ترس بیجایی است که از فریب خوردن مردم وجود دارد. برخی تصور میکنند که مردم آن رشد لازم را ندارند و فریب میخورند و شاید افرادی را انتخاب کنند که در مقابل نظام و ولیفقیه بایستند. این ترس، بیهود بوده و موجب ضربه خوردن نظام میشود.»
هرکس ذرهای انصاف و به قول خود نویسنده «خبر ویژه» ذرهای شعور داشته باشد میفهمد که مقصود این است که مردم هرگز به چنین مجلسی رای نخواهند داد، بنابراین ترس از تشکیل چنین مجلسی و به دنبال آن سختگیری در بررسی صلاحیتها ضرورتی ندارد.
متاسفانه در شماره پنجشنبه اول بهمن آن روزنامه نیز در همین ستون مطلب ناقصی از اینجانب نقل شده بود که «التزام به اسلام قابل تشخیص نیست» و بعد نویسنده این ستون آسمان ریسمان کرده و خود را به تکلف انداخته بود برای پاسخ دادن به آن، در حالی که اصل سخن من این بود که مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است و اعتقاد و ایمان فرد به اسلام نیز امری قلبی است و قابل تشخیص نیست و عدم التزام عملی شخص به اسلام نیز به این معنی است که مثلا او بر یک گناه کبیره مثلا شرب خمر اصرار دارد. آیا کسانی که به استناد این امور رد صلاحیت شدهاند اینگونهاند و آیا این استنادها درست است؟
از نویسنده این ستون میخواهم زمانی که دست به قلم میبرد ببیند برای خدا میخواهد بنویسد یا برای هواهای نفسانی خود، اگر اولی است بنویسد و الا دست نگه دارد که به قول معصوم حرمت آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتر است.
مستدعی است این مطلب مطابق قانون مطبوعات در اولین شماره آن روزنامه در همان محل و به طور کامل درج گردد. قبلا سپاسگزارم.
کیهان: درباره جوابیه آقای مطهری برخی توضیحات ضروری است:
1- هر دو اظهارنظر مورد اشاره، از سایتهای حامی آقای علی مطهری (خبر آنلاین و انتخاب) نقل شده و از جمله خبر آنلاین تیتر زده است «نباید از این ترسید که مجلسی علیه نظام تشکیل شود». دفاع مصداقی وی از مجلس ششم که در ضدیت با نظام شهره است، سند دیگری است درباره دفاع از مجلس علیه نظام، آنجا که میگوید: «اینکه برخی مجلس ششم را نامطلوب معرفی میکنند شاید به خاطر تبلیغاتی است که علیه آن انجام شده است. مجلس ششم غیر از مسئله تحصن، مجلس ناموفقی نبود و در اجرای فصل سوم قانون اساسی گامهای مهمی برداشته و در حوزههای اقتصادی فرهنگی تلاش کرده است. نباید از این ترسید که مجلسی برضد نظام تشکیل شود؛ متن نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری هم بد نبود.» در خبر ویژه کیهان تصریح شده بود که آقای روحانی در خاطرات خود به رویکرد مجلس ششم در زمینه برنامه هستهای و مذاکرات اعتراض میکند و حتی تهدید به استعفا مینماید؛ چرا که دشمن همین فشارهای مجلس برای عقبنشینی و تسلیم را ابزار فشار در مذاکرات قرار میداد.
2- حتما مردم از تجربهها عبرت میآموزند اما این هم واقعیتی است که ابوالحسن بنیصدر مامور کددار لانه جاسوسی آمریکا با فریبکاری روی کار آمد همانگونه که برخی مدعیان فریبکار اصلاحطلبی در مجلس ششم در عاقبت کار سر از آمریکا و اروپا در آوردند و پناهندگی گرفتند و تبدیل به همکاران رسمی VOA و BBC و مستخدم مراکز اطلاعاتی و سیاسی غربی شدند. 3- درباره موضوع التزام به اسلام به اندازه کافی در همان خبر کیهان (اول بهمن 94) استدلال شده است؛ اینکه اردوگاه مقابل امیرمومنان(ع) در جمل و صفین و جبهه مقابل امامحسین(ع) در کربلا هم اهل شهادتین و نماز و عبادت بودند و شمشیر بر جانشین رسول خدا(ص) کشیده بودند، بلکه حتی سوابق جهاد و رزمندگی و جانبازی داشتند. از طرف دیگر در منطق اسلام و قرآن، منافق و نفوذی و فتنهگر، خائنی است که شهادتین میگوید و تظاهر به اسلام میکند اما سربزنگاه زهر خود را میریزد. با چنین فردی در انتخابات چه معاملهای باید کرد. آیا فقط باید شرابخوار را از ورود به مجلس منع کرد یا آسیب عناصر فتنهگر و منافق به مراتب ویرانگرتر است؟
4- برای خدا یا هوای نفسانی کار کردن، توجه و تذکر مهمی است که آقای مطهری مطرح کرده است. او 24 اسفند گذشته در مصاحبهای قابل تأمل با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که به نظر خودتان علی مطهری از کی علی مطهری شد و در منظر افکار عمومی صرفا فرزند شهید مطهری نبود؟ میگوید: «فکر نمیکنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سؤال را مطرح میکنید. در عین حال پاسخ اینگونه سؤالها یک مقداری مستلزم تعریف از خود است. شاید بهتر باشد دیگران این سؤال را پاسخ بدهند. اما من خودم فکر میکنم همیشه مردم وقتی احساس کنند فردی به اصطلاح عرف از خودش وجود دارد و میتواند گاهی برخلاف فضای غالب بر اجتماع حرکت کند، او را فرد مستقلی میدانند. هر چند فرزند شخصیت بزرگی باشد. اما برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قائل میشوند. به جای اینکه بگویند فرزند فلان کس است، روی خود او حساب باز میکنند. یکی از دوستان به شوخی میگفت کمکم دارد طوری میشود که به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری، خواهند گفت شهید مطهری پدر علی مطهری»(!)
خب! این شهرت از کجا و به چه قیمتی فراهم شده است؟ فقط کافی است قضاوت افراطیون نشاندار را درباره مجلس ششم مرور کنیم و سپس با اظهارات علی مطهری تطبیق دهیم.
طی یک دو سال اخیر حتی افراطیونی مانند عبدالله نوری، محمد قوچانی، عبدالله ناصری و... بارها تصریح کردهاند مایل به تکرار مجلس ششم نیستند. مجلس ششم نماد سیاسیکاری و باندبازی و بیاعتنایی به مردم در ازای اولویت قرار دادن خواستههای چند گروهک بود و تا مرز برخی خیانتهای بزرگ نظیر انتشارنامه جام زهر و لزوم تسلیم در برابر آمریکا، تحصن و تهدید به استعفاء پیش رفت.
قدرت علیخانی در مصاحبه با روزنامه شرق (17 خرداد 94) ضمن اذعان به افراطیگری مجلس ششم میگوید: مجلس ششم اگر عاقلانه عمل میکرد اصلاحات به آن روز نمیافتاد ولی متاسفانه درست عمل نشد.
ابراهیم امینی عضو هیئت رئیسه مجلس ششم 6 اردیبهشت 94 در گفتوگو با روزنامه اعتماد تصریح میکند: اصلاحطلبان دیگر اشتباه استراتژیک مجلس ششم را تکرار نمیکنند. در مسیر، برخی جاها پیچهای خطرناکی وجود دارد. در پیچ خطرناک اجازه ندارید بیشتر از 10 یا 20 کیلومتر سرعت داشته باشید. اگر بیش از این سرعت داشته باشیم واژگون میشویم.
فیضالله عرب سرخی عضو بازداشتی مرکزیت سازمان مجاهدین (انقلاب) 19 آبان 93 به ایلنا میگوید: انتظار ما از شورای نگهبان تأیید صلاحیت نمایندگان مجلس ششم نیست. من توقع ندارم چهرههای شاخص اصلاحطلب تأیید شوند و فکر هم نمیکنم تأیید شوند.
پیش از وی عبدالله ناصری خاطرنشان کرده بود: مجلس ششم دیگر در جمهوری اسلامی قابل تکرار نیست.
بهمن 1392 نوری در ملاقات اصلاحطلبان مشهد ضمن اشاره به اهمیت انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفته بود: در خبرگان ما اصلا به دنبال این نیستیم که افرادی را به داخل این مجلس بفرستیم که حکومت و ارکان آن احساس خطر کنند. میشود در انتخابات خبرگان از افراد معقولی که حکومت نیز نسبت به آنها حساسیت نداشته باشد حمایت کرد و در انتخابات مجلس نیز باید همین روش را در پیش گرفت و نباید از کسانی حمایت کرد که حکومت فکر کند قرار است مجلس ششم تکرار شود.
در چنین شرایطی چگونه علی مطهری حاضر میشود از مجلس ششم دفاع کند؟! او تا کجا سقوط کرده است؟ سقوط عبارت سنگینی است اما نه هنگامی که روزنامه زنجیرهای و اجارهای بهار (روزنامه هتاکیکننده به ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام) بنویسد «حضور علی مطهریها در مجلس دهم ضرورت دارد. او از هر اصلاحطلبی اصلاحطلبتر است.»
همین روزنامه از قول افراطیون نشانداری مانند کیانوش راد و مرتضی حاجی مینویسد «ما به مطهری رای میدهیم... نمایندگانی چون او باید در مجلس باشند». چرا شبکه دولتی انگلیس به علی مطهری لقب اصلاحطلب جدید میدهد؟ و چرا فردی با مختصات عباس عبدی (مدعی خروج از حاکمیت) در سال 1393 در هفتهنامه صدا تصریح میکند «نیروهای برانداز در قبال علی مطهری سازشکار محسوب میشوند... اگر مواضع آقای مطهری را با مواضع اصلاحطلبان یکسان کنیم، نه تنها از اثرگذاری آن کاسته میشود، بلکه در بیفایده و حتی مضر بودن آن نیز نباید تردیدی روا داشت. در این صورت آقای مطهری هم مثل سایر اصولگرایانی میشود که از درون و حلقه مرکزی اصولگرایان بیرون آمدند و حتی اکنون به جایی رسیدهاند که برای اصلاحطلبان هم نسخه میپیچند و نیروهای برانداز هم جلوی آنان سازشکار محسوب میشوند! و در عین حال نه تنها فاقد هرگونه اثرگذاری هستند، بلکه به نفع کسانی عمل میکنند که ادعای مبارزه با آنان را دارند.»
عبدی میافزاید: «مسئله حصر نه در سطح کنشهای سیاسی آقای مطهری است و نه حتی در سطح کنش سیاسی دولت... اصلاحطلبان خیلی نمیتوانند روی مخالفتهای آقای مطهری حساب کنند مگر اینکه بخواهند این مسیر را تا پایان ادامه دهند که در این صورت جز بحران برای کشور نتیجه دیگری ندارد.»
این سقوط تا کجاست که فرد بدنامی با مختصات عیسی سحرخیز (حامی نامزدی همجنسبازان و بهاییها و سر پل ارتباط رسانههای ضد انقلاب داخلی و خارجی) آذر 93 در سایت روز آنلاین از تحصن افراطیون در مجلس ششم - که برخی از آنان در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتهاند - ستایش میکند و مینویسد: نمایندگان اصلاحطلب مهر سکوت بر لب زده و ماموریت خود را در پیگیری وضعیت نامزدهای انتخاباتی خویش در انتخابات 88 به نمایندهای محافظهکار اما شجاع به نام علی مطهری سپردهاند.
سؤال این است که علی مطهری با چه حجم از ندانمکاری و تجاهل و یا خدای ناکرده.... توانسته از محافل ضد نظام و انقلاب - که هر روز وی را بر صدر مینشانند - دلبری کند؟ آیا اینها برای خداست؟!